kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۸۱۰۵
تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۹:۳۶

شرایط و اوصاف مبلغ (پرسش و پاسخ)

 
 
پرسش:
از منظر آموزه‌های وحیانی کسانی که در مقام دعوت‌کننده به دین حق و ابلاغ پیام آسمانی به مردم هستند چه ویژگی‌ها و اوصافی باید داشته باشند تا بتوانند این رسالت سنگین الهی را به نحو احسن انجام دهند؟
پاسخ:
دعوت‌کنندگان مردم به دین حق و مبلغین پیام‌های وحیانی اگر بخواهند، در مخاطبین خود تأثیرگذار بوده و نفوذ کلام بالایی داشته باشند، لازم است از ویژگی‌ها و اوصاف زیر برخوردار باشند:
1- خشیت الهی
از منظر آموزه‌های وحیانی قرآن کسانی که پیام‌های خدا را به مردم می‌رسانند. دو صفت و ویژگی درآنها وجود دارد: یکی اینکه خودشان از خدا می‌ترسند و دیگر اینکه از غیرخدا نمی‌ترسند. خودش از خدا می‌ترسد و خوف خدا و خشیت الهی در قلبش جای گرفته است. «انما یخشی الله من عباده العلما» منحصرا بندگان دانای خدا از او ترس و خشیت دارند (فاطر- 28) همچنین قرآن کریم می‌فرماید: الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لایخشون احداً الّا الله» همان کسانی که پیام‌های خدا را با جدیت و تلاش به مردم می‌رسانند، و فقط از او حساب می‌برند و از هیچ‌کس جز او حساب نمی‌برند (احزاب- 39) بنابراین اولین شرطی که قرآن درباره مبلغ در این آیه ذکر می‌کند خشیه‌الله است که از خدا بترسد. یعنی آنچنان هیبت و عظمت الهی در قلبش ورود دارد که تا تصور یک گناه در قلبش پیدا می‌شود، این خشیت گناه را از او دور می‌کند. اما شرط دومی که در این آیه خداوند ذکر می‌فرماید: «ولا یخشون احداً الا الله» و جز خدا از احدی نمی‌ترسند.
تفاوت خوف و خشیت
خشیت یک معنای خاص دارد که با خوف فرق می‌کند، خوف یعنی نگران عاقبت و آینده بودن و فکر و تدبیر برای آینده و عاقبت کار را کردن، ولی خشیت آن حالت قلبی است که ترس بر انسان مسلط می‌شود و او جرئت خود را بر انجام گناه و معصیت خدا از دست می‌دهد. جرئت خود را از دست دادن یعنی شجاعت و شهامت نداشتن بر انجام گناه و نافرمانی الهی. تدبیرهای عاقلانه برای نگرانی‌هایی که در عاقبت کار ممکن است پیش بیاید غیر از این است که انسان جرئت و شهامت خود را از دست بدهد. قرآن می‌فرماید: مبلغان حقیقی در مقابل خدا خشیت دارند. یک ذره جرئت و تجری بر خدا در وجودشان نیست، ولی در مقابل غیرخدا جرئت محض بود و یک ذره هم خود را نمی‌بازند. «ولا یخشون احدا الا الله».
2- جرئت و استقامت داشتن
از خصوصیات و ویژگی‌های دیگر مبلغین حقیقی، صفت جرئت یعنی خود را نباختن و استقامت داشتن است که در سیره پیامبر اکرم(ص) نمایان می‌باشد. در کتاب محمد(ص) پیغمبری که از نو باید شناخت، نویسنده رومانیایی کنستانتین ویرژیل گئورگیو و ترجمه ذبیح‌الله منصوری است، دو نکته را خوب مجسم کرده که شاید هیچ کتاب دیگری به این خوبی مجسم نکرده باشد: یکی تدبیر خارق‌العاده رسول‌اکرم(ص) که اگر یک غیرمسلمان هم این کتاب را مطالعه کند نمی‌تواند پیامبر(ص) را حکیم و مدبر و سیاستمدار خارق‌العاده‌ای نداند و دیگر اینکه پیامبر اکرم(ص) در شرایطی که هر کس دیگر می‌بود خود را می‌باخت و جرئتش را از دست می‌داد، یک ذره تغییر حالت پیدا نمی‌کند و در شرایطی که دیگر راه امیدی برای مسلمانان وجود ندارد مثل کوه ایستاده است.
3- تذکر و یادآوری کردن
در قرآن کریم دو مطلب نزدیک به یکدیگر ذکر شده است: یکی تفکر و دیگری تذکر. تفکر یعنی کشف چیزی که نمی‌دانیم: در واقع اندیشیدن برای معلوم کردن مجهولاتمان که قرآن دعوت و تاکید بر آن می‌کند. اما تذکر یعنی یادآوری، و تذکار یعنی به یادآوردن، خیلی مسائل در فطرت انسان و حتی گاهی در تعلیم انسان وجود دارد که انسان از آنها غافل است و احتیاج به تنبه و بیداری دارد، که با تذکر و یادآوری حاصل می‌شود. به عبارت دیگر انسان دو حالت مختلف دارد: یکی حالت جهل و دیگری حالت خواب. آدم خواب عالم است ولی حالتی بر او استیلا پیدا کرده که از دانسته‌های خود استفاده نمی‌کند. این در خواب ظاهری است. اما انسان یک خواب دیگری هم دارد که اسم آن را خواب غفلت می‌گذارند. ای پیامبر! تو خیال نکن که فقط با جاهل روبه‌رو هستی، با غافل هم روبه‌رو هستی. جاهل را به شناخت و تفکر وادار و غافل را به تذکر. و مردم بیش از آن اندازه که جاهل باشند غافل و خوابند. خواب‌ها را بیدار کن و غافل‌ها را متذکر و متنبه. قرآن خطاب به پیامبر(ص) می‌فرماید: آن احساس‌های خفته‌ای را که در مردم وجود دارد بیدار کن. قسمتی از ایمان بیداری احساس‌های خفته است. لذا در اسلام اجبار در ایمان وجود ندارد. «و ذکر فان الذکری تنفع المومنین (ذاریات- 55) فذکّر انما انت مذکر، لست علیهم بمصیطر (غاشیه- 22-21)
4- پرهیز از اجبار و خشونت
ایمان را نمی‌توان با زور و جبر به مردم تحمیل کرد. آنچه پیامبران می‌خواهند ایمان است نه اسلام ظاهری و اظهار اسلام و ایمان هم اجباربردار نیست. چون ایمان اعتقاد، گرایش و علاقه است. امام علی(ع) می‌فرماید: ان الطیش لا یقوم به حجج‌الله» با فشار حجت‌های الهی را نمی‌شود اقامه کرد. (سفینه‌البحار، ج 1، ص 586) راهش نرمش و ملایمت و مدارا است. چون 
سر و کار شما با دل، فکر و روح است، نه با جسم فیزیکی و مادی.