رابطه رزاقیت خدا و تلاش براي كسب روزي
در اينكه خداوند روزي رسان است، رزق همه موجودات از ناحيه او است و عهدهدار روزي موجودات مي باشد هيچ شكّي نيست و در قرآن كريم به طور صريح بيان شده كه:«اِنَّ اللهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو القُوَّهِ المَتيِنُ؛ بي ترديد خدا روزي دهنده و صاحب قدرت استوار است»(ذاریات، 58) و در موارد متعدّدي در قرآن كريم خداوند با وصف «خير الرازقين» معرفي شده است.
رزّاق بودن خداوند به اين معناست كه خداوندي كه خالق و به وجود آورنده موجودات است خلايق را طوري آفريده كه احتياج به رزق دارند و رزق و روزي آنها را میدهد و بين همه موجودات يك نوع نظم، هماهنگي، وابستگي و ارتباط دقيق برقرار كرده و با اين نظم و هماهنگي زمينه رسيدن روزي به آنها را فراهم ميكند.
قوّه جذب و تغذّيه كه در گياهان است، جهازات تغذيه كه در گياه و حيوان و انسان است، ميلها و غريزههايي كه در جانداران وجود دارد و آنها را به سوي موادّ غذايي ميكشاند، عقل و اراده انسان و احساس به اينكه خودش بايد حق خود را حفظ كند، به حقوق ديگران احترام بگذارد، در برابر متجاوزين به حقوق خود ايستادگي كند و دستورهایی كه در اين رابطه از طرف دين به ما رسيده است همه از مظاهر رزّاقيّت خداوند ميباشد. اگر رزّاقيّت خداوند نبود هيچ يك از اينها نبود و اگر اينها نبودند نه گياهي بود نه حيواني و نه انساني بلكه هيچ موجودي نبود، چرا كه رزق و روزي به معناي اعم چيزي جز مددگيري موجودات از يكديگر و در نهايت مددگيري همه از خداوند نيست.
فكر كردن ما، تلاش و كوشش ما، به موجب رزّاقيّت خداوند است. رزّاق بودن او است كه روزي و روزي خور را درپي يكديگر برانگيخته و بين آنها ارتباط و هماهنگي برقرار كرده است. طبق اين نظم و هماهنگي كه در عالم هستي وجود دارد يك وقت روزي وظيفه دارد كه به سوي روزي خور حركت كند مانند باران كه مكلف است با مركب ابر به سوي زمينهاي خشك برود.
چون زمين را پا نباشد جود او
ابر را راند هماره سوي او
طفل را چون پا نباشد مادرش
آيد و ريزد وظيفه بر سرش
(مولوی)
در يك جا هم روزي خور وظيفه دارد كه به طرف روزي حركت كند؛ گياهان كه از آب و خاك و نور و هوا استفاده ميكنند به همين اندازه وسايل استفاده و ارتزاق در اختيار آنها قرار داده شده و به همان اندازه هدايت شدهاند كه ميتوانند خود را به روزي خود برسانند. به حيوانات كه براي رفع نياز خود نياز به حركت از نقطهاي به نقطه ديگر دارند وسيله نقل مكان داده شده تا از مكاني به مكان ديگر منتقل شوند و به تناسب نيازهاي آنها حواسّ مختلف و غرايز حيرتانگيزي به آنها عنايت شده است.
انسان، در گرو سعی و تلاش خود
اما انسان كه از همه موجودات بالاتر است بايد مسير بيشتري را براي تحصيل روزي طي كند و به همين نسبت دستگاه هدايت در انسان قويتر است. به او عقل و علم و قوّه تفكر داده شده، وحي و نبوت به كمك او آمده و برايش وظيفه و تكليف مقرّر كرده است. همه اين موارد از شئون رزاقيت خداوند است. پس اينكه مي گويند:
مخـور هـول ابلـيس تا جــان دهد
هر آن كس كه دندان دهد نان دهد
حرف درستي است امّا نه به اين معنا كه داشتن دندان كافي است و نيازي به سعي و تلاش ما وجود ندارد چون خداوند، رزق موجودات را ضمانت كرده و این رزق خود به دست ما خواهد رسید، بلكه به اين معنا است كه بين دندان و نان در دستگاه آفرينش ارتباط وجود دارد، بين روزي و روزيخور، وسايل تحصيل روزي و وسايل خوردن، هضم و جذب روزي و وسايل هدايت و راهنمايي به سوي روزي در متن خلقت ارتباط وجود دارد. پس ما وظيفه داريم بعد از معرفت به اين ارتباط و وابستگي بين موجودات هستي ببينيم بهترين راه براي رسيدن به روزي چيست و قواي خود را در آن راه بكار اندازيم.
بنابراين اساس كسب روزي تلاش و فعّاليت صحيح، مشيت سازنده و دور از هرگونه افراط و تفريط است، به همين دليل قرآن مجيد كراراً انسان را در گرو سعي و تلاش و فعّاليت خود دانسته و بهره مندی او از زندگي را به ميزان سعي و تلاشش مرتبط کرده است. روايات فراواني هم در زمينه تلاش و كوشش و مذمت بيكاري و تنبلي در تحصيل رزق و روزي از معصومين به ما رسيده است كه بيانگر اين مطلب است كه اگر چه خداوند عهدهدار رزق انسان و ساير موجودات شده است اما با وجود ارتباط بين موجودات، راه رسيدن به روزي و تحصيل آن را نيز براي ما مشخص كرده كه يكي از مهمترين مسائل براي رسيدن به روزي تلاش و كوشش است، لذا اميرالمؤمنين علي(ع) مي فرمايد:«ان الاشياء لما ازدوجت ازدوج الكسل و العجز فنجا بينهما الفقر»
(الکافي ج۵ ص۸۶)؛ هنگامى كه هرچيزى با چيز ديگر ازدواج كرد (همراه شد) كسالت و تنبلى با بىحوصلگى در هم آميخته و فرزندى به نام فقر و تنگدستى براى صاحب خود به بار آوردند.
در حديث ديگري امام صادق(ع) ميفرمايند:«لا تكسلوا في طلب معاشيكم فان آبائنا كانوا يركضون فيها و يطلبونها»(من لا يحضره الفقيه،ج 3، ص 157)؛ در طلب نيازهاي زندگي تنبلي نكنيد، چرا كه پدران ما به دنبال آن مي دويدند و آن را طلب ميكردند.
امام باقر(ع) نيز در همين رابطه ميفرمايد:«اني لابغض الرجل ان يكون كسلانا هن امر دنياه ومن كسل عن امر دنياه فهو عن امر آخرته اكسل» (الكافي،ج 5، ص 85 )؛ من مردي را كه در امر دنيايش تنبل باشد مغبوض ميدارم، كسي كه در كار دنيايش تنبل باشد در كار آخرتش تنبلتر است.
از: پایگاه عرفان