جنگ در سینمای پس از جنگ
سعید مستغاثی
بخش سی و هفت
جنگ در سینمای سالهای پس از جنگ دنیا عمدتاً در جشنوارهها و فستیوالهای جهانی بروز کرد تا یادی از دورانی خاص بر پرده سینماها نقش ببندد. این یاد و خاطره آنچنان قوی است که در سال 2019 پس از گذشت بیش از 100 سال از پایان جنگ جهانی اول که آن را «جنگ جنگها» خواندند، سرمایههای عظیمی برای به تصویر کشاندن ناگفتههای آن جنگ صرف گردید.
در این سال، فیلم «1917» ساخته کارگردان معروفهالیوود «سام مندس»، با پروداکشن عظیم درباره ماجرائی غیر قابل باور در این جنگ ساخته شد و مورد استقبال بسیاری قرار گرفت به طوری که در اغلب لیستهای برگزیدگان و نامزدهای فصل جوایز 2019 هالیوود، از جمله اسکار و گلدن گلوب و مانند آن قرار گرفت و جوایز بسیاری را به خود اختصاص داد.
سام مندس که اصلاً یک ملودرام ساز است و البته یکی دو فیلم حادثهای از نوع جیمز باند هم در کارنامهاش دارد، درباره علت ساختن فیلمی درباره جنگ اول جهانی پس از گذشت بیش از 100 سال از پایان آن، گفت نمیخواستم آن جنگ و سربازان و وقایعش از یادها برود.
همچنین فیلم «میدوی» ساخته «رولند امریش»، دیگر فیلم سوپر پروداکشن سال 2019 درباره جنگ جهانی دوم و نبرد معروف میدوی، از دیگر مثالهای این نوع فیلمهاست که پس از دههها مورد اقبال فیلمسازان و تهیه کنندگان و مخاطبان قرار گرفت.
در طی این سالها آثار بسیاری در روایتهای مختلف از جنگهای جهانی اول و دوم ساخته شدند که علاوه بر تماشاگران، جوایز متعددی نیز به خود اختصاص دادند. 3 فیلم «تاریکترین ساعات» ساخته جو رایت، «چرچیل» به کارگردانی جاناتان تپلیتزکی و «دانکرک» از کریستوفر نولان، درباره جنگ جهانی دوم و ماجرای دانکرک، در سال 2017 بر پرده سینماها رفتند و چند سال پیش نیز موضوع جشنواره فیلم لندن به فیلمهایی درباره جنگ جهانی اختصاص یافته بود.
نگاهی به برخورد جشنوارهها و فستیوالها و مراسم مختلف سینمایی با سینمای جنگ طی این گذشت بیش از 100 سال از جنگ اول جهانی و تقریباً 80 سال از جنگ دوم جهانی، روشنگر این مطلب است که خاطرات و روزهای جنگ برای سینمای جهان به خصوصهالیوود تا چه اندازه اهمیت دارد ولو بیش از یک قرن از آن گذشته باشد.
اما در سینمای ایران، هنوز یکی دو سالی از پایان سالهای دفاع مقدس، سپری نشده بود که زمزمههایی مانند «دیگر دوران جنگ گذشته و باید به آینده و سازندگی پرداخت» ساز شد.
سینمای ایران در سالهای پس از جنگ
نخستین دوره جشنواره فیلم فجر در سالهای بعد از جنگ را میتوان به سال 1368 و هشتمین جشنواره فیلم فجر مربوط دانست که آشکارا نسبت به سال قبل، تعداد فیلمهای سینمای دفاع مقدس در آن کمتر شد و البته آن جشنواره یکی از معدود جشنوارههایی بود که یک فیلم دفاع مقدس یعنی فیلم «مهاجر» ابراهیم حاتمی کیا توانست جایزه بهترین فیلم جشنواره را دریافت کند.
اما پس از این جشنواره، کار به جایی رسید که برخی فیلمهای جنگی جشنواره نهم فیلم فجر، مانند «در مسلخ عشق» ساخته کمال تبریزی یا فیلمهایی که به حواشی انقلاب و جنگ میپرداختند همچون «شبهای زایندهرود» ساخته محسن مخملباف پس از گذشت سالها، هنوز پروانه نمایش دریافت نکردهاند!
در جشنواره دهم فیلم فجر، اندک فیلمهای تولیدی درباره دفاع مقدس مانند «وصل نیکان» (ابراهیم حاتمی کیا)، «هور در آتش»(عزیزالله حمیدنژاد)، «پوتین»(عبدالله باکیده)، «اوینار»(شهرام اسدی) و... نتوانستند در مقابل خیل فیلمهای بیربط با انقلاب و دفاع مردم ایران عرض اندام کرده و حتی یکی از جوایز اصلی را به خود اختصاص دهند.
اما در سالهای پس از جشنواره دهم و یازدهم و از دوازدهمین جشنواره فیلم فجر که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین مدیران سینمایی پس از یک دهه تغییر کرده و برخی افراد مانند عزت الله ضرغامی به معاونت سینمایی رسیدند، روند تولید فیلمهای دفاع مقدس ولو با سبک و سیاق جدید قهرمانپرورانه و حادثهپردازانه (چنانکه پیش از این نیز توضیح داده شد) افزایش یافت و تقریبا در طول 5-4 سال مسئولیت این مدیران، سینمای دفاع مقدس حداقل 20 درصد تولیدات هر سال را به طور ثابت به خود اختصاص میداد.
روند نزولی توجه سینمای ایران به دفاع مقدس
اما از نیمه دهه 70 و با روی کارآمدن دولت مدعی اصلاحات و به مسئولیت رسیدن کسانی که ادعای اصلاحات و روشنفکری داشتند، سال به سال تعداد فیلمهای تولیدی سینمای ایران در زمینه دفاع مقدس و جنگ، رو به تقلیل گذارد. چنانکه این کاهش در سالهای 1381 و 1382 به اوج خود رسید تا جایی که در سال 81 در بخش مسابقه سینمای ایران جشنواره فیلم فجر حتی یک فیلم در باب دفاع مقدس حضور نداشت و از همین رو در سال 82 نیز هیچ فیلمی از این نوع به نمایش عمومی در نیامد!
این درحالی بود که طی سالهای 1361 تا 1376، هر سال بین 7 تا 12 فیلم درباره ابعاد مختلف دفاع مقدس مردم ایران، در جشنواره فیلم فجر به نمایش درمی آمد اما از سال 1377 و هفدهمین جشنواره فیلم فجر، شاهد سیر نزولی چشمگیری در تولید و نمایش اینگونه آثار بودیم؛ چنانکه رقم 12 فیلم دفاع مقدس در جشنواره شانزدهم (1376) ناگهان در هفدهمین دوره (1377) به 4 فیلم کاهش یافت، در جشنواره هجدهم (1378) 3 فیلم شد و در جشنوارههای نوزدهم(1379) و بیستم(1380) به 2 فیلم رسید و بالاخره در بیست و یکمین جشنواره فیلم فجر در بهمن 1381 یعنی فقط 14 سال پس از پایان جنگ تحمیلی، فاتحه سینمای دفاع مقدس توسط مسئولان وقت جشنواره خوانده شد و هیچ فیلمی از این نوع در جشنواره مذکور به نمایش درنیامد. به این ترتیب اکران سال 82 سینمای ایران که نتیجه تولیدات سال 81 و محصول ویترین نمایشی جشنواره بیست و یکم بود، هیچ فیلم سینمای دفاع مقدس را بر پرده سالنهای خود ندید!!
اگرچه تلاش شد در آخرین سالهای دولت مدعی اصلاحات یعنی سال 1382 و 1383 تغییر و تحولاتی در زمینه سیاستهای سینمایی اتفاق افتاده و مجدداً برخی فیلمسازان باسابقه در ژانر دفاع مقدس به ساخت فیلم در این باره روی آورند. چنانکه جشنواره بیست و دوم فیلم فجر شاهد نمایش 4 فیلم در زمینه سینمای جنگ بود از جمله «دوئل» (احمدرضا درویش) و «مزرعه پدری»(مرحوم رسول ملاقلی پور) که نخستین تجارب سینمای استاندارد صنعتی در تاریخ سینمای ایران به شمار آمدند، اما با توجه به نگاههای تردیدآمیز هر دو فیلمساز قدیمی سینمای دفاع مقدس به کلیت دفاع و فروکاستن آن به برخی از موضوعات حاشیهای و همچنین محدود بودن تولیدات این نوع سینما در همان سال و جشنواره بیست و دوم فیلم فجر، سینمای دفاع مقدس علیرغم تجارب گذشته و امکانات بیشتر حال، به سالهای پررونق قبل بازنگشت.
سال بعد و سالهای بعدتر همچنان با سینمای دفاع مقدس به طور کجدار و مریز رفتار شد تا اینکه در نیمه دهه 80 و برای بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر که در دولت نهم برگزار میگردید، 10 فیلم درباره دفاع مقدس ملت ایران به تولید رسید و اتفاق مهم دیگر این که فیلمی از این ژانر، بار دیگر توفیق سالهای پیشین این سینما را تکرار کرد و سینمای ایران را به استقبال افسانهای سالهای دهه 1360 رساند.
فیلم «اخراجیها» ساخته مسعود ده نمکی (روزنامهنگار جنجالی سالهای قبلتر) به عنوان یک پدیده، علاوه بر آنکه با رأی تماشاگران، سیمرغ بلورین فیلم محبوب تماشاگران جشنواره بیست و پنجم فیلم فجر را دریافت نمود، برای نخستین بار سینمای ایران را به فروش میلیاردی رساند.
در واقع این اتفاق را میتوان با روی کارآمدن دولت نهم و مسئولین جدید سینمایی مرتبط دانست که حداقل، توجه بیشتری نسبت به سینمای دفاع مقدس مبذول داشتند. اما این نگاه، یک نگرش استراتژیک نبود و ساخت فیلمهایی مانند «اخراجیها» نیز نتیجه ترسیم یک چشمانداز روشن برای سینمای ایران به نظر نرسید بلکه صرفاً برای ایجاد تحولی مقطعی در روند تولید این سینما، با مساعدت بنیاد سینمایی فارابی، ساخت یک سری آثار ارزشی و دفاع مقدس در دستور کار قرار گرفت که نتیجهاش فیلمهایی مانند «روز سوم» و «اخراجیها» بود. بنابراین در سال بعد و سالهای بعدتر دیگر موفقیتهای یاد شده تکرار نشد و بازهم تولید فیلم دفاع مقدس کاهش یافت و همچنان جرقهها بود که این ژانر را حفظ میکرد.
«اخراجیها 2» در نوروز 1388 موفقیت قسمت اول را در حد و حدود بسیار بالاتری تکرار کرد و برای نخستین بار فروش 7 میلیاردی را در کارنامه این سینما به ثبت رسانید.