kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۵۹۴۱
تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۰:۳۴
رئیس‌کل سازمان سرمایه‌گذاری ایران در گفت‌و‌گو با کیهان تأکید کرد

موانع داخلی بلای استفاده از جاذبه‌های سرمایه‌گذاری در ایران

 
 
 
اشاره- 
با توجه به محدودیت منابع برای سرمایه‌گذاری در اقتصاد، یکی از مؤلفه‌های رشد اقتصادی کشورها، استفاده از ظرفیت سرمایه‌گذاری خارجی است. در دولت قبل بسیاری از ظرفیت‌های جذب سرمایه خارجی همانند انبوهی از مسائل ریز و درشت دیگر، به بهانه برقراری ارتباط با غرب معطل مانده بود اما دولت سیزدهم با تکیه بر راهبرد جدید در دیپلماسی اقتصادی موفق شد بدون توجه به اخم و قهر غربی‌ها، ظرف دو سال بیش از 11 میلیارد دلار سرمایه معتبر خارجی را جذب کند. برای بررسی چالش‌ها و فرصت‌های پیش روی کشور در این حوزه، در گفت‌و‌گویی با «علی فکری»؛ معاون وزیر اقتصاد و رئیس‌کل سازمان سرمایه‌گذاری و کمک‌های اقتصادی و فنی ایران به ابعاد پیدا و پنهان سرمایه‌گذاری خارجی پرداخته‌ایم. فکری معتقد است این میزان سرمایه با تغییر ریل دیپلماسی اقتصادی در دولت سیزدهم به دست آمده اما برای ادامه این روند باید برای برخی نقاط ضعف داخلی همچون بروکراسی اداری و بی‌ثباتی در قانونگذاری چاره‌اندیشی شود و «سیاست ارزی دوستدار سرمایه خارجی» در دستور کار قرار گیرد. 
 
لطفاً آخرین آمار سرمایه‌گذاری خارجی را بفرمایید و اینکه این میزان در مقایسه دولت سیزدهم و قبل و بعد از آنچه تغییری کرده است؟
در دولت سیزدهم که الان نزدیک به دو و نیم سال از آن می‌گذرد، نزدیک به 11 میلیارد دلار جذب معتبر سرمایه داشته‌ایم. شاید نیاز باشد که در مورد این عناوین هم توضیح داده شود؛ ما سازمان سرمایه‌گذاری هستیم. سازمان سرمایه‌گذاری طرح‌ها و شرایط را آماده می‌کند تا سرمایه‌گذار خارجی وارد یک طرح سرمایه‌گذاری شود و منابع مالی که در اختیار دارد را با توجه به مزیت‌هایی که در جمهوری اسلامی وجود دارد سرمایه‌گذاری کند.
کاری که ما در دولت سیزدهم کردیم این است که آمارهایی را بدهیم که سرمایه‌گذار حداقل در آن ورود کرده است و از این طریق آمارهای قبلی را هم اصلاح کردیم. چون خیلی وقت‌ها این اتفاق می‌افتد که سرمایه‌گذاری تصمیم می‌گیرد که سرمایه‌گذاری کند و طرح سرمایه‌گذاری‌اش را هم ارائه می‌دهد اما در مرحله عمل به این نتیجه می‌رسد که فعلاً بنا به دلایلی نمی‌تواند سرمایه‌گذاری را انجام دهد و خارج می‌شود. ما این موارد را از آمارهایمان خارج کردیم. یعنی اگر می‌خواستیم این بخش از سرمایه‌گذاری‌ها را هم مثل دوستان خودم که در این جایگاه بودند اعلام کنیم الان رقم ما بالای 18 و 19 میلیارد دلار در دوره همین دولت سیزدهم می‌رفت. ولی ما این بخش را خارج کردیم؛ چون می‌گوییم ما به‌عنوان سازمان سرمایه‌گذاری وظیفه‌مان را در آن سرمایه‌گذاری انجام دادیم و باید در آمارهایمان وارد کنیم که سرمایه‌گذاری وارد کشور شده باشد.
این معیار را ما باید در نظر بگیریم که هر سرمایه‌گذاری درخواست سرمایه‌گذاری خود را ارائه می‌دهد شش ماه فرصت دارد که بخشی از سرمایه‌اش را وارد کشور کند؛ بنابراین زمانی می‌توانیم آمار دقیق 1402 را خدمت شما و مردم مطرح کنیم که شش ماه از سال 1402 گذشته باشد. آن موقع من می‌توانم بگویم واقعا در 1402 آن مبلغی که اعلام کردیم یعنی 5/5 تا شش میلیارد دلار واقعا چه مقدارش نشسته و طرح‌ها در کشور شروع شده است. 
با این تعبیر، 11 میلیارد دلار دولت سیزدهم عملاً تا تابستان 1402 است نه تا پایان سال. یعنی درواقع می‌شود گفت عمر دوساله دولت، نه دوسال و نیمه.
ـ بله. یعنی ما معتبرها را می‌گوییم. چون بعداً باید بگوییم که چه مقدار سرمایه‌گذاری در کشور دارای مجوز معتبر هستند چون اگر بخشی از سرمایه کشور را وارد نکنند آن اعتبار مجوزشان باطل می‌شود. دوستان قبلی مجوزهای باطل شده را از آمار خارج نمی‌کردند ولی ما از آمار خارج می‌کنیم، همان‌طور که در شش‌ماهه اول سال 1402 این موارد را از آمارها خارج کردیم. طرح‌هایی که مربوط به شش‌ماهه دوم هست نیز تا شش ماه فرصت دارند که در پایان شهریور 1403 معلوم می‌شود در کشور هستند یا نیستند. 
هر یک از بخش‌ها چه سهمی دارند؟ تصور بر این است که عمدتاً این سرمایه‌گذاری‌ها به سمت نفت و گاز هدایت می‌شود.
عمدتاً به سمت نفت و گاز نیست ولی طرح‌های نفت و گاز طرح‌های بزرگی است. یعنی الان پروژه‌های بزرگ نفتی و گازی داریم که توسط سرمایه‌گذاران خارجی در حال اجراست و عمدتاً هم روسیه در آن حوزه‌ها سرمایه‌گذاری کرده است. در این آمار حدوداً 11 میلیارد دلاری که خدمت شما گفتم دو میلیارد و 700 میلیون دلار مربوط به بخش نفت و گاز و چند طرح بزرگ نفتی و گازی است.
راهبرد جدید جذب سرمایه
ترکیب کشورها چگونه است؟
این نکته‌ای است که رویکرد ما را نشان می‌دهد. ما تمرکز خودمان را در این دولت بر کشورهایی گذاشتیم که عملاً بهتر می‌توانند با ما کار کنند یا منافعشان در گرو این است که با یک جمهوری اسلامی پیشرفته همراهی کنند که در دولت به آن‌ها کشورهای «همسو» و «همسایه» می‌گوییم. هم همسایگان منافعشان با ما مشترک است هم کشورهای همسو منافع مشترکی با ما دارند. یکی از جاهایی که شما می‌توانید ترجمه این راهبرد کلان سیاست خارجی دولت را ببینید اتفاقاً در همین سازمان سرمایه‌گذاری است که ما این را در عمل پیاده کردیم. الان روسیه اولین و چین دومین سرمایه‌گذار خارجی در ایران است. بعد ازآن امارات متحده عربی، ترکیه، عراق، هند و... سرمایه‌گذاران خارجی در ایران هستند. ترکیب کاملاً نشان می‌دهد که مدل متفاوت شده است.
یک سرمایه‌گذار خارجی ویژه
البته ما یک کشور دیگری را هم به‌عنوان سرمایه‌گذار خارجی داریم که شاید برای شما عجیب باشد آن هم ایران است. منظورمان ایرانیان مقیم خارج از کشور هستند که رتبه چهارم را دارند و اگر بخواهیم ایران را هم به‌عنوان کشور در نظر بگیریم خیلی از ایرانیانی هستند که سرمایه‌هایشان خارج از کشور است ولی علاقه‌مند هستند که بیایند در داخل ایران هم سرمایه‌گذاری کنند و به پیشرفت کشور خودشان کمک کنند. در این دولت تسهیلات جدیدی برای این بخش از سرمایه‌گذاران خارجی ایجاد شده و حرکت رو به رشدی صورت گرفت. 
برخی مدعی هستند بخش زیادی از سرمایه خارجی از افغانستان است. 
بالاخره افغانستان هم یکی از کشورهای همسایه است ولی نه این‌طور نیست. دلیل اینکه بعضی اوقات می‌گویند افغانستان اول است این است که دو معیار وجود دارد. یک معیارمان رقم سرمایه‌گذاری است که در سازمان سرمایه‌گذاری این معیار برایمان اهمیت دارد. ولی یک موقع هست که ما به جای رقم سرمایه‌گذاری، تعداد طرح‌های سرمایه‌گذاری را مدنظر قرار می‌دهیم. اگر این‌طور بخواهیم بگوییم، روسیه کلاً پنج مورد طرح سرمایه‌گذاری دارد. اما این پنج طرح دو میلیارد و 700 میلیون دلار است. طرح‌های سرمایه‌گذاران افغانستانی که ما میزبانشان در ایران هستیم عمدتاً طرح‌های کوچک هستند ولی به تعداد زیاد. 
بنابراین اگر وقتی چنین چیزی مطرح می‌شود بیشتر روی این جنبه موضوع کار دارد. مثلا می‌گویند کلا ما 600-700 طرح داریم یک پنجم یا یک سوم آن فقط سرمایه‌گذاران افغانی هستند. اما اینکه مبلغ این طرح‌ها چقدر است یک موضوع دیگری است.
منتظر غربی‌ها نماندیم
به نظر می‌رسد اگر رویکرد دولت سیزدهم به سمت کشورهای همسو و همسایه نبود شاید این میزان سرمایه‌گذاری جذب نمی‌شد. دستاوردهایی که در این زمینه حاصل شده را نتیجه همین رویکرد می‌دانید؟
بله. اگر قرار بود من هم مثل گذشته تمام توجهم به این باشد که منابع سرمایه‌گذاری در دنیا مهم هستند باید ما حتما از یک کشور بزرگ اروپایی یا کشوری که در آمریکای شمالی هست جذب سرمایه انجام دهیم پس صبر کنیم تا زمانی که آن سرمایه‌گذاران شرایط را در ایران مناسب ببینند و بیایند در ایران سرمایه‌گذاری کنند. اگر ماهم چنین کاری کرده بودیم الان همان جایی بودیم که قبل از ما بودند. 
برای همین ما واقعا منتظر نماندیم که ببینیم در حوزه سیاسی چه شرایطی ایجاد می‌شود که آن کشورها و سرمایه‌گذاران آن کشورها می‌گویند حالا دیگر مانعی نیست ما می‌توانیم بیاییم. 
ما گفتیم با همین شرایطی که جمهوری اسلامی دارد بسیاری از کشورها که ما آنها را همسایه و همسو می‌بینیم منافعشان در گروی این است که با ایران همکاری اقتصادی کنند و این در سازمان تجربه شد. 
نقاط قوت ایران از نگاه سایر کشورها
شما نزدیک به 30 سال در سفارتخانه‌های ایران مسئولیت داشته‌اید و در دو سال و نیم اخیر رئيس كل سازمان سرمايه‌گذاري بوده‌اید. بعد از این همه تجربه به نظر شما نگاه کشورهای دیگر، شرقی و غربی، به ایران از نظر محلی برای سرمایه‌گذاری و همکاری اقتصادی، چیست و چه جذابیت‌ها یا دافعه‌هایی برای آنها دارد؟
یکی از مهم‌ترین جذابیت‌ها موقعیت جغرافیایی جمهوری اسلامی ایران است. ما موقعیت جغرافیایی منحصربه‌فردی داریم. دومین عامل قدرتی که کشورها واقعا به آن توجه می‌کنند به علقه‌های فرهنگی، عقیدتی و دینی کشورمان و جایگاه رهبری که ایران در بخشی از جهان اسلام دارد مربوط است. از نظر کسی که از بیرون به ایران نگاه می‌کند این یک سرمایه بزرگ محسوب می‌شود؛ یعنی معتقد است وقتی من می‌گویم ایران، ایران به تنهائی نیست، بلکه ایران بخشی از جهان اسلام است با منابع متعددی که این منطقه دارد و این را یک عامل رشد می‌بیند. 
بنابراین تلاش می‌کند که بتواند در این کشور سرمایه‌گذاری و همکاری اقتصادی داشته باشد چون این همکاری را فقط همکاری با ایران نمی‌بیند بلکه همکاری با طیفی از کشورهای اسلامی با ظرفیت‌های متفاوت و متعدد می‌بیند.
عامل سوم منابعی است که کشور دارد. در درجه اول منابع انسانی است و بعد از آن منابع معدنی و انرژی که اینها هم به‌عنوان عامل قدرت جمهوری اسلامی دیده می‌شود. منابع انسانی به‌ویژه نسل جوان ما می‌تواند محرک رشدهای اقتصادی و ابتکارات و فناوری‌ها در جهان باشد و سرمایه‌گذاری‌ها را سودآور کند و بعد از آن هم منابع معدنی و انرژی که در ایران وجود دارد اینها نکات اصلی است که از بیرون به‌عنوان عوامل قدرت به آن نگاه می‌کنند. 
عوامل ضعف داخلی
عوامل ضعف چیست؟
آنچه که از بیرون به‌عنوان عامل ضعف در ایران به آن نگاه می‌کنند کندی تصمیم‌گیری و تصمیم‌گیری متشتت به‌عنوان اولین عامل است. به عبارتی اینکه در هر منطقه‌ای و هر سازمانی اینها خیلی سخت به تصمیم می‌رسند و بعد اگر به تصمیم رسیدند عمر آن تصمیم هم خیلی نیست و ثباتش خیلی قابل اتکا نیست. وقتی من در خارج از ایران با فعالان اقتصادی ملاقات می‌کنم اولین دغدغه‌ای که مطرح می‌کنند این است که اگر مثلا ما امروز این مقدار سرمایه را آوردیم در این حوزه سرمایه‌گذاری کردیم تا صادرات انجام دهیم، فردا یک دفعه صادرات این کالا را ممنوع نمی‌کنید؟!
او آمده روی قدرت ایران روی عامل قدرت حساب می‌کند که من اگر مثلا آمدم در ایران یک علامت تجاری را ثبت و تولید یک کالایی را این‌جا شروع کردم، این کالا به دلیل سبقه فرهنگی و آن سیادت فرهنگی و عقیدتی ایران، در خیلی از کشورهای غرب آسیا هم بازار دارد. پس روی بازارهای کشورهای غرب آسیا و آسیای مرکزی و قفقاز محاسبه می‌کند. اما به شدت هم نگران است که ممکن است من امروز آمدم این‌جا این کار را انجام دادم فردا صبح صادراتش را ممنوع کنند. فردا صبح سیاست‌های ارزی را مقرر کنند که من دیگر مجبور شوم جمع کنم و برگردم یعنی نتوانم اصلا کارم را در این‌جا ادامه بدهم.
این بی‌ثباتی است. چیزی که من در این 29 سال به عنوان نقطه ضعف اصلی دیدم این است که در مقابل آن نقاط قوت، واقعا عامل ضعف مهمی است. یک دوست خارجی که مثل خودم دیپلمات بود به من می‌گفت شما عوامل متعددی برای جذب سرمایه خارجی دارید اما متاسفانه در دفاع از سرمایه خارجی خیلی ضعیف هستید. چون آن‌قدر این بی‌ثباتی مقررات و قوانین و تصمیم‌های مقطعی وجود دارد که سرمایه‌گذار نمی‌تواند محاسبه کند که واقعا در آینده چه اتفاقی می‌افتد و این اصلا ارتباطی به تحریم ندارد.
رابطه منافع اقتصادی ایران با آمریکا 
و کشورهای مستقل
این موضوعی که اشاره کردید در ادبیات رسانه‌ای امروز به‌عنوان تحریم داخلی – در برابر تحریم خارجی- شناخته می‌شود. چه سهمی از مشکلات را مربوط به تحریم داخلی و چه بخشی را مربوط به تحریم خارجی می‌دانید؟
این بحث را باید به دو بخش تقسیم کنیم. یک بخش اینکه منافع چه کشورهایی در گرو پیشرفت و توسعه جمهوری اسلامی ایران نیست، طبیعی است که آنجا عامل تحریم عمل می‌کند. یعنی برای سرمایه‌گذاری‌های بزرگ از جانب دولتی مثل ایالات متحده آمریکا عامل تحریم قطعا عمل می‌کند و شما نمی‌توانید بگویید آنجا تحریم تاثیرگذار نبوده است. شرایط آنجا به گونه‌ای است که اساسا منافعش در گروی عقب‌ماندگی و عدم توسعه و پیشرفت جمهوری اسلامی ایران است. 
برایتان یک مثال بزنم؛ اگر یک کریدوری به نام شمال- جنوب در ایران تقویت شود و راه بیفتد یا یک کریدوری به نام کریدور شرقی- غربی در ایران راه بیفتد، طبیعی است که هزینه‌های رقابتی آن قدرت‌های نوظهوری که در کنار ما قرار دارند برای حضور در بازارهای همدیگر و بازارهای ثالث به واسطه این کریدورِ جمهوری اسلامی ایران کاهش پیدا می‌کند. یعنی قدرت رقابت آنها با کشوری مثل آمریکا افزایش پیدا می‌کند. آنها راحت‌تر می‌توانند آمریکا را از بعد اقتصادی در بازارهای مشترک شکست بدهند. 
پس منافع آمریکا در گروی این است که نگذارد که این کریدور از مسیر جمهوری اسلامی شکل بگیرد. پس آنجا تحریم مؤثر است به دلیل اینکه آمریکا نمی‌خواهد. بنابراین مشکل آمریکا با جمهوری اسلامی صرفا موضوعات هویتی و عقیدتی نیست. ما در آن حوزه‌ها مشکلات زیادی با هم داریم اما از بعد اقتصادی هم واقعا آمریکا یک مواقعی نمی‌خواهد که جمهوری اسلامی توسعه پیدا کند چون توسعه جمهوری اسلامی را افزایش قدرت رقبای خودش می‌داند؛ پس سعی می‌کند به هر بهانه‌ای شده از آن جلوگیری کند. اگر امروز شما آمدی در مذاکره هسته‌ای یک بهانه را رفع کردی او می‌گردد یک بهانه دیگر پیدا کند؛ چون او منافع دارد و فقط بهانه‌هایش را عوض می‌کند و همواره سعی می‌کند به نوعی این فشار راحفظ کند تا به نوعی تاثیر بگذارد. 
اما در مورد سایر کشورها؛ به همان اندازه که آمریکایی‌ها توسعه و پیشرفت خودشان یا قدرت برتر ماندن خودشان برایشان اهمیت دارد و توسعه و پیشرفت جمهوری اسلامی در راستای چنین هدفی نیست به همان اندازه توسعه و پیشرفت جمهوری اسلامی برای رقبای آمریکا موهبتی محسوب می‌شود که می‌تواند دست آنها را پر کند؛ درمقابل آمریکایی که می‌خواهد جلوی آنها را بگیرد و به قول خودشان آنها را مهار کند. سیاست مهار قدرت‌های نوظهورکه سیاست و راهبرد کلان آمریکا است که سال‌هاست دارد دنبال می‌کند.
حالا این‌جا شما هستید که چطور انتخاب می‌کنید. اگر تصویر ذهنی‌تان این باشد که اگر من الان بیایم از یک سری از آرمان‌ها و ایده‌های مترقی خودم عقب بنشینم و نظر آمریکا را جلب کنم بعد از آن می‌توانم آن سرمایه را هم به خدمت بگیرم؛ من به دوستانی که این فکر را می‌کنند در گذشته که در دولت آنها بالاتر بودند می‌گفتم و هم امروز می‌گویم که از بعد اقتصادی چنین اتفاقی نمی‌افتد. شما حتی اگر از آرمان‌های خودت هم عقب نشستی- که نباید عقب بنشینی- منفعت اقتصادی آمریکا این نیست که مثلا کریدور شمال- جنوب ایران راه بیفتد زیرا چنین کریدوری هزینه‌های هند و روسیه را کاهش می‌دهد. وقتی هزینه‌های هند و روسیه کاهش یافت یعنی این دو قدرت راحت‌تر می‌توانند با آمریکا هماوردی کنند و آمریکا را از بازارهای رقیب بیرون بیندازند. پس به نفع آمریکا نیست که چنین اتفاقی بیفتد. لذا تحریم همان‌قدر که آنجا عمل می‌کند در سمت مقابل معکوس عمل می‌کند مشروط به اینکه ما ملاحظات کشورهایی که با ما همکاری می‌کنند را بشناسیم منافع آنها را بشناسیم منافع مشترک با آنها تعریف کنیم. طبیعتا منافع هیچ دو کشوری در دنیا به صورت صد درصدی منطبق نمی‌شود. وقتی منافع مشترک با آنها تعریف کردیم این به این معنا نیست که حالا می‌خواهیم اینها را جای آمریکا بنشانیم. نه. ما می‌آییم در آن قسمت‌هایی که با همدیگر منفعت مشترک داریم با هم همکاری می‌کنیم و سعی می‌کنیم موانع را برطرف کنیم. 
ما این کار را کردیم و نتیجه‌اش را دیدیم که واقعا دیگر منتظر آنها و تغییر سیاستشان نماندیم. بنابراین ما این‌جا کار خودمان را انجام می‌دهیم ولی مهم‌ترین مانعی که با آن مواجه شدیم چیست؟ همان مسائل موضوعات داخلی است. آنچه شما گفتید تحریم داخلی من نمی‌توانم اسم تحریم را رویش بگذارم، این اصطلاحی است که جا افتاده ولی واقعیت این است که ظرفیت ما خیلی بالاتر از 11 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری است یعنی درست است که فقط به‌خاطر همین تغییر ریل و تغییر نگاه به روابط خارجی سرمایه‌گذاری خارجی نسبت به دولت قبل دو برابر شده اما این بدین معنا نیست که کل ظرفیت جمهوری اسلامی همین است و کار تمام شده است بلکه تازه کار شروع شده منتهی از این به بعد دیگر طرف ما و مسئله ما داخل است. 
شبهه‌ای مطرح می‌کنند که کشورهایی مثل روسیه و چین ایران را یک ایران تحریم شده و ضعیف شده می‌خواهند و ترجیحشان این هست. شما به این شبهه چطور پاسخ می‌دهید؟
البته تحریم شده با ضعیف شده فرق می‌کند. خود کشورهایی که اسم آوردید یعنی روسیه و چین خودشان هم تحت تحریم هستند. این نکته اول است. تحریم‌های روسیه شاید در بعضی موارد بسیار شدیدتر از تحریم‌های ما هم هست. مدل تحریمی هم که روی چین دارد اعمال می‌شود مدل متفاوتی است. مثلا زنجیره ارزشی برای تولید یک کالا مانند موبایل شکل می‌گیرد. آن کالا یک سری و قطعات دارد که این قطعات در یک جایی تولید می‌شود. آمریکا می‌رود جلوی آن را می‌گیرد یا سعی می‌کند تا جایی که می‌تواند با قیمت چند برابری به چین برسد. بنابراین خود این کشورها هم تحت تحریم هستند.
موضوع دوم هم اینکه اگر ایران کشور ضعیفی باشد که نتواند آن مؤلفه‌های قدرت خودش را به کار بگیرد طبیعتا به درد آنها هم نمی‌خورد. چون در آن صورت فقط آنها باید به این کشور سوبسید بدهند و برای اینکه بخواهند این کشور به حیات خودش ادامه دهد آنها باید یک سری امکاناتی را به این کشور بدهند. چنین چیزی در روابط بین‌الملل بی‌معنی است. او باید در جمهوری اسلامی مؤلفه‌های قدرت ببیند که دارد می‌بیند. او می‌گویند من هرقدر یار قوی تری داشته باشم خودم هم قوی‌تر می‌شوم.
ما با آن تشتت‌ها و با آن نوساناتی که در تصمیم‌گیری‌ها داریم اگرمؤلفه‌های قدرتمان را ضعیف کنیم یک موضوع دیگر است ولی آنها همیشه خواسته‌شان از ما این است که طوری عمل کنیم که بتوانیم همکاری‌های بهتر و عمیق‌تری را شکل بدهیم. البته ما هم براساس منافع خودمان جلو می‌رویم نه اینکه بگوییم هرچه آنها مطرح کردند حتما همین درست است و خوب است ما هم براساس منافع خودمان آنجا که تشخیص دهیم که همکاری با آنها مناسب است جلو می‌رویم.
پاسخ اقتصادی به تحریم
چطور می‌توانیم به سمت کنار زدن تحریم و پشیمان کردن تحریم‌کننده برویم؟
راه درست این است که آمریکا بببیند ما داریم صحنه داخلی کشور و برنامه‌های کلان توسعه را به نوعی تنظیم می‌کنیم که در آینده حتی در زمانی که ممکن است رقابت امروز بین او و قدرت‌های در حال ظهور وجود نداشته باشد هم در این منطقه مهم آسیا دیگر جایی نخواهد داشت. آن وقتی که این را ببیند آن موقع به این فکر می‌افتد که حالا در حوزه تحریم هم کوتاه بیاید.
پس آن تفاوتی که بین ما و دوستان قبلی وجود دارد این است که من می‌گویم دلایل تحریم صرفا مواضع و هویت ما نیست، دلایل تحریم اقتصادی هم هست. من دارم از تحریم‌های اقتصادی و تنگناهای اقتصادی که آنها ایجاد می‌کنند صحبت می‌کنم که چون اقتصادی است باید به آن پاسخ اقتصادی داده شود. پاسخ اقتصادی به تحریم این است که ما برنامه‌ای بلندمدت توسعه کشور را طوری طراحی کنیم که طرف تحریم‌کننده ببیند اگر بخواهد این مسیر را ادامه بدهد 20 سال دیگر هم دیگر نمی‌تواند در ایران در منطقه غرب آسیا جایگاهی داشته باشد که انتظارش را داشت.
بزرگان کشور در بحث راهبرد پیشرفت معتقدند باید محاسبات دشمن را تغییر دهیم یعنی به گونه‌ای رفتار کنیم که طرف حتی در محاسباتش دیگر روی نقطه ضعف ما حساب نکند که بخواهد روی آن محاسبه، اقدامی انجام دهد. شما چقدر خلا این استراتژی توسعه را احساس می‌کنید؟
نکته خیلی مهمی است؛ یعنی شما اگر راهبرد کلان توسعه و پیشرفت کشور را به نوعی طراحی کنید که دو عامل در آن پررنگ باشد؛ عامل اول اینکه متکی باشد به توانمندی داخلی که اگر ما می‌خواهیم که برنامه‌های توسعه را با هزینه کمتر پیش ببریم بتواند حداکثر استفاده و بهره‌برداری را از توانمندی داخلی بکند. 
دوم اینکه یک زنجیره از نقاط قوت کشور را در حوزه اقتصادی شناسایی کنید و بعد نقاط قوت کشور در منطقه و در بین همسایگان را هم ببینید و بر اساس آن زنجیره‌هایی را توسعه دهیم که به ما در آن زنجیره‌ها نقش رهبری یا نقش برتری می‌دهد. این می‌شود آن راهبرد کلان توسعه‌ای که ما می‌توانیم طراحی کنیم که البته می‌گویم به صورت پراکنده این کار شده است ولی آیا کامل است؟ نه. خیلی راه داریم.
یک زمانی همه تشخیص دادند که به دلیل منابع هیدروکربن که در کشور داریم اگر زنجیره‌های پتروشیمی شکل بگیرد نسبت به خیلی از کشورهای دیگر ما مزیت داریم پس ما باید به سمت توسعه این زنجیره‌ها برویم. ولی آیا به صورت همگن این اتفاقات افتاده یا نه، آمدیم یک دفعه یک حلقه را توسعه دادیم، مثلا تولید یک گاز را یا یک ماده اولیه را به وفور توسعه دادیم ولی در ادامه زنجیره نقص وجود دارد چون ادامه کار را ندیدیم. پس این نشان می‌دهد که درست است در این حوزه مسیر را درست دیده‌ایم اما نتوانستیم به نوعی طراحی کنیم که در یک بازه زمانی مشخص به آن هدف قطعی نهائی برسیم.
 اطلس سرمایه‌گذاری
اشاره کردید که هنوز تا استفاده از همه ظرفیت‌های سرمایه‌گذاری خارجی در کشور راه زیادی داریم. برخی چالش‌ها در این زمینه و اقداماتی که برای رفع آن صورت گرفته را بیان می‌کنید؟
یک موضوع خیلی مهمی که باید مورد توجه قرار بگیرد، «سیاست ارزی دوستدار سرمایه خارجی» است؛ این اسمی است که من به کار می‌برم. ما باید در این مورد فکر کنیم که البته یک مقدار هم برای فکر کردن دیر شده است و باید در این باره عمل کنیم.
مورد بعد درباره سیاست‌های صادراتی، کنترل صادرات و مقررات مختلفی است که در حوزه‌های مختلف گذاشته می‌شود. ما سرمایه‌گذارانی داشته‌ایم که سه بار در ایران سرمایه‌گذاری کرده‌اند. به این معنا که رفتند یک جا سرمایه‌گذاری کردند ولی متوجه شدند یک سری از امکاناتی که فکر می‌کردند هست، روی کاغذ بوده و در عمل وجود خارجی نداشته است، بعد مجبور شدند جمع کنند بروند جای دیگری. از نظر سرمایه‌گذار این‌ها هزینه است. باید این هزینه‌ها را کاهش دهیم تا جذابیت‌های جمهوری اسلامی را بالا ببریم. 
خب این کار را الان با اطلس سرمایه‌گذاری شروع کرده‌ایم. فاز اولش را در دهه فجر 1402 افتتاح کردیم و فاز دوم هم سال 1403 به نتیجه می‌رسد. با این اطلس سرمایه‌گذار می‌تواند واقعیت‌ها را ببیند و درست تصمیم گیری کند نسبت به اینکه زیرساخت‌هایی که نیاز دارد را کجا می‌تواند پیدا کند یا اینکه کجا می‌تواند بهترین یا سودآورترین سرمایه‌گذاری را داشته باشد. این دست اقدامات است که ما را بعد از آن تغییر ریل به نقطه‌ای می‌رساند که بتوانیم به استفاده از ظرفیت‌های کشور نزدیک شویم.
البته یک عامل مهم دیگر هم هست اینکه رقابت‌های بین دستگاهی باید به حداقل برسد. یعنی دستگاه‌ها بدانند که بالاخره یک مغزی وجود دارد که آن مغز الان می‌آید تشخیص می‌دهد که مثلا اگر منبعی که دارد از خارج از ایران می‌آید در این پروژه ریلی که منفعت ماست نمی‌تواند بنشیند چون منفعت ما و او اشتراک ندارد پس باید این مثلا برود در حوزه نیرو یا صنعت یا در حوزه انرژی تجدید پذیر. 
منظورتان این است که یک نهاد جدیدی تاسیس شود؟
نه، من خیلی با نهاد سازی موافق نیستم. نهاد وجود دارد. کار سازمان برنامه و بودجه همین است، فقط باید به این نهاد اختیار داده شود و برای آن ماموریت تعریف شود. نوع ارتباط آن نهاد با نهادهایی که در حوزه اقتصاد خارجی کار می‌کنند کاملاً تعریف شود و از همه اینها مهم‌تر بخش‌ها و نهادهای مختلف به آن تصمیمات احترام بگذارند. در غیر این‌صورت اگر نهاد جدید درست کنیم دوباره باید نسبت این نهاد را با بقیه تعریف کنیم. اتفاقی نمی‌افتد فقط یک عده پستی گرفته‌ایم و دور همدیگر نشسته‌ایم. 
سپاس از وقتی که در اختیار ما گذاشتید.
سپاسگزارم.