اخبار ویژه
چند نمونه از ترکفعل در دولت سابق که موجب نابسامانی اقتصادی شد
دوره هشت ساله دولت حسن روحانی با توجه به آمار و ارقام موجود به دهه از دست رفته معروف شده است. دورهای که کشورمان فرصتهای نابی را از دست داد.
جهان نیوز با اشاره کمکاریهای پدید آمده در دولت قبل نوشت: اخیرا «جواد اوجی» وزیر نفت کشورمان در مراسم انعقاد قرارداد فشارافزایی پارس جنوبی با اشاره به اهمیت این پروژه گفت: «ملیترین و با ارزشترین قرارداد کشور امروز به امضا رسید. این قرارداد از سال ۲۰۱۷ بود که زمزمه آن بود که منعقد شود اما هیچ زمان این بحث تعیین و تکلیف نشد، لذا در این دولت تصمیم بر آن شد که فراساحل این پروژه اجرائی شود البته کشور شریک یعنی قطر نیز برای فشارافزایی فازهای خود با کمک شرکتهای بزرگ در دریا طرحهای خود را اجرا میکند. بحث فشارافزایی در دولتهای قبل مغفول مانده بود خوشبختانه با مطالعات به این جمعبندی رسیدیم با کمک ۴ پیمانکار داخلی ۲۸ سکو را در دستور کار قرار دهیم و امیدواریم ۳ تا ۴ سال آینده، هابها به مرحله بهرهبرداری برسد.»
دو موضوعی که در سخنان اوجی بسیار حائز توجه است مغفول ماندن یک برنامه است که باید سالهای قبل به اجرا درمیآمد و از سوی دیگر پیشرفتی که باید جلوتر حاصل میشد و امروز باید به فکر فازهای بعدی میبودیم.
جهان نیوز با بیان اینکه در دولت قبل توقف ساخت مسکن افتخار بود، افزود: مسکن در ایران خصوصا در دهه 90 حکایتی تراژیک دارد. وزیر راه و شهرسازی که باید یکی از اولویتهایش حوزه مسکن باشد به ساخت مسکن اعتقادی نداشت و حتی به این تفکر افتخار میکرد. مسکن در اقتصاد کشورهای مختلف جایگاه ویژهای به سبب بهکارگیری صنایع مختلف دارد اما همین عقب افتادگی سبب شد تا قیمت مسکن به طور سرسامآوری افزایش یابد. قشر کمتربرخوردار جامعه که امیدشان به ساخت مسکن دولتی بود با روی کار آمدن دولتهای روحانی این امید خود را بر باد رفته دیدند. براساس اطلاعات مرکز آمار ایران از سال 1392 به بعد، میزان ساخت و ساز مسکن با یک سقوط خاص همراه بود، عدم تامین حداقل نیاز 50هزار واحدی ماهانه که از سال 93 شروع شد، زمینه انباشتگی تقاضا در بازار مسکن فراهم کرد. بر این مبنا، انباشتگی تقاضا، افزایش هزینه ساخت و ساز و عدم حمایت مناسب دولت برای تامین مسکن مصرفی مردم در دهه نود موجب شده است تا موضوع مسکن در کشور به یک کلاف سردرگم تبدیل شود. متعلقات این بخش نیز با وضعیت بدی روبهرو شدند تا جایی که اغلب کارخانههای ساخت مصالح ساختمانی، کاشیکاری و... با ورشکستگی روبهرو شدند.
میراث خاموشی هم، داستان دیگری است. دهه 90 را دهه رکود سنگین صنعت برق میخوانند. موضوعی که در انتهای دولت روحانی با قطعی مکرر برق خود را نشان داد و یکی از میراثهای این دولت برای دولت رئیسی همین موضوع بود.. با کمکاری دولت در سرمایهگذاری برای تولید برق، پس از دو دهه کشور دوباره گرفتار خاموشیهای گسترده در تابستان ۱۴۰۰ شد. پرواضح است که اگر توسعه ظرفیتهای شبکه برق متناسب با نیازهای کشور نباشد، قطعی برق اجتنابناپذیر خواهد بود. مقایسه مجموع ظرفیت نصبشده شبکه نیروگاهی کشور در دولتهای مختلف نیز نشان میدهد طی سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۹۹ دولت احمدینژاد طی دوره ۸ ساله خود با توسعه
۶۸ درصدی ظرفیت شبکه نیروگاهی کشور رتبه اول را در بین دولتهای مختلف دارد. پس از آن، دولت خاتمی با توسعه ۶۰ درصدی ظرفیت نیروگاهی کشور در رتبه دوم و دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی نیز با توسعه ۵۵ درصدی ظرفیت نیروگاهی ایران، رتبه سوم را دارد؛ اما طی دوره ۸ ساله روحانی ظرفیت شبکه نیروگاهی، تنها ۲۱ درصد توسعه
پیدا کرد!
از سوی دیگر، ساخت پالایشگاه و ذخیرهسازی بنزین یکی از اقداماتی است که میتواند کمک شایانی به رفع ناترازی بنزین کند و حتی مانع از واردات بنزین برای حل این معضل شود. صادرات فرآوردههای نفتی و جلوگیری از خامفروشی نیز از جمله محسنات پالایشگاهسازی است. پالایشگاه سازی از جمله برنامههای مهم کشورهای در حال پیشرفت است. به طور مثال طبق آماری که در شهریورماه سال جاری منتشر شد در آسیا ۴۷ پروژه جدید پالایشی در مرحله ساخت یا برنامهریزی است. از این طرحها ۱۸ پالایشگاه در حال ساخت است و ۲۹ طرح در مرحله طراحی هستند. نکته جالب توجه در این است که کشورهایی مانند کره جنوبی، چین و ژاپن و حتی هند که تولیدکننده نفت خام نیستند و واردکننده آن به شمار میروند نیز در این سالها همواره به دنبال ارتقای پالایشگاه موجود و احداث پالایشگاههای جدید بودهاند. اما در دولتهای حسن روحانی پالایشگاهسازی مضموم بود و «بیژن نامدار زنگنه» پالایشگاهسازی را کثافتکاری قلمداد میکرد. در همین رابطه، جلالالدینهاشمی کارشناس انرژی با بیان اینکه زنگنه نه اجازه پالایشگاه سازی داد و نه توانست نفت خام را در بازار جهانی به فروش برساند، گفت: «در زمان زنگنه صادرات نفت ایران به ۳۰۰ هزار بشکه سقوط کرد!»
استخراج روزانه۲۰۰ میلیون متر مکعب گاز با قرارداد فشارافزایی
قرارداد ۲۰ میلیارد دلاری «فشارافزایی در میدان مشترک پارس جنوبی» که به همت دولت به مرحله اجرا رسیده، میتواند ۹۰ تریلیون فوت مکعب گاز و ۲ میلیارد بشکه میعانات گازی به تولید کشور اضافه کند و ارزشی معادل
۹۰۰ میلیارد دلار دارد. رجانیوز ضمن انتشار این مطلب، از قول محمدصادق مهرجو، کارشناس حوزه انرژی نوشت: گاز در حال حاضر یک کالای مصرفی و لوکس نیست، بلکه یک کالای استراتژیک محسوب میشود. چرا که صنعت برق، صادرات، پتروشیمی، امنیت، آسایش، صنایع عمده کشور نظیر فولاد، سیمان و... همگی وابسته به گاز هستند. حتی تزریق گاز به میادین نفتی و تداوم تولید نفت خام نیز وابسته گاز است. تقریبا بیش از ۸۰ درصد نیروگاههای برق حرارتی ما از سوخت گاز استفاده میکنند. پس گاز برای ما فوقالعاده مهم است.
در کشور یکسری میادین گازی مستقل تحت عنوان مخازن گازی مستقل هستند که مقداری از گاز کشور را تولید میکنند. همچنین یک مقداری گاز همراه با نفت که اصطلاحا به آن گاز محلول در نفت خام میگویند بالا میآید و از نفت خام جدا و تصفیه شده و سپس مقداری از آن به شبکه تزریق میشود. با این حال ۷۰درصد تولید گاز در کل کشور وابسته به یک مخزن است این مخزن، پارس جنوبی است. به همین دلیل نیز، این قرارداد اهمیت دارد.
کاهش تولید در همین یک مخزن که بزرگترین میدان گازی کشور و شاید کل دنیا باشد، وابسته به تداوم تولید است. چرا که ما یکسری مصرفکننده تعریف کردهایم و نیاز ما به گاز نیز مشخص است. منتها در این بین موضوع ناترازی تعریف میشود. یعنی رشد مصرفمان از رشد تولیدمان به خصوص در ۱۵ سال اخیر پیشی گرفته است. پارس جنوبی، ۲۴ فاز دارد که به تدریج از آنها گاز تولید کردهایم تا به یک نقطه پیک تولید میرسیم.
پتروپارس، مپنا، قرارگاه، اویک، چهار شرکت طرف قرارداد هستند. شما همین که از کاهش جلوگیری کنید، یعنی یکپنجم را بکنید یکدوم، بُرد کردهاید. مابهالتفاوت یکپنجم تا یکدوم، افزایش میشود. یعنی اگر شما بهطور طبیعی همین روند را جلو روید، در ۲۰ سال آینده به یکپنجم میرسید ولی اگر این پروژه را اجرا کنید، در صورتی که کار را خیلی سریع انجام دهید به نصف کاهش پیدا میکند. عدد و رقمش در روز ۲۰۰ میلیون متر مکعب میشود. یعنی مابهالتفاوت یکپنجم و یکدوم، ۲۰۰ میلیون متر مکعب میشود که میزان بسیار بالایی است و اگر شما بخواهید این رقم را از میدانهای جدید تولید کنید، باید چند ده میلیارد سرمایه اولیه و زمان صرف
کنید.
اصلاحطلبان، ظریف را وادار به عذرخواهی کردند
انتشار فایل صوتی مربوط به اظهارات محمد جواد ظریف، که باعث ناراحتی برخی اصلاحطلبان شده بود، او را به واکنش و عذرخواهی واداشت.
ظریف در واکنش به فایل صوتی منتشر شده نوشت: «ظاهرا یک میهمان در سمینار کارشناسی ارشد به حرمت کلاس و فضای امن بین استاد و دانشجو خیانت کرده و گفتوگوهای کلاسی را دراختیار دیگران قرار داده است. دیگران نیز آن را در اختیار وبسایتی در خارج از کشور گذاشتهاند که مدعی آزادی بیان است؛ اما بر خلاف همه اصول حرفهای با دستکاری، تقطیع، جابهجایی و تیترسازیهای فرا متنی آن را منتشر کرده است. سرانجام این صوت دزدانه و دستکاری شده، مورد دستکاری دوباره و بهرهبرداری کسانی قرار گرفته که در پیاهدافی خاص، همواره از آب گلآلوده ماهی میگیرند».
ظریف میافزاید:
«-همواره مخالف تندروی از سوی هر گروه و جناحی بوده و اشارهام به اندک تندروانی از اصلاحطلبان بوده است که در همان زمان هم رفتارشان مورد تایید اکثریت اصلاحطلبان و رهبران آن نبوده است. ولی متاسفانه رفتار آنها به پای کلیت اصلاحطلبان نوشته شده و میشود.
- گفتوگوی بیسیمی، اشاره به یک روایت برساخته و یا بزرگنماییشدهای است که در همان زمان مجله گلآقا نیز در کاریکاتور روی جلد خود با ظرافت به آن طراحی اشاره کرده بود.
- برایم منافع ملی ایران شرط اول اندیشگی و رفتاری است. بنابراین هیچ جناحی را نه مقدس و نه مطرود میدانم. نگاه انتقادی به رفتار همه احزاب و جناحها لازمه پایبندی به منافع ملی است. همواره کوشیدهام چنین باشم.
- بحثی که در کلاس صورت گرفت، پیرامون نقش و رفتار برخی افراد در تنظیم فهرستهای انتخاباتی بوده است. دانشجویان حاضر در کلاس گواهی صادق بر نادرستی برداشتهایی هستند که برخی فرصتپیشگان در پی القای آن هستند. با اینهمه، در آستانه نوروز و سال جدید، لازم میدانم اگر برای فرد یا گروهی آزردگی ایجاد شده است، به سهم خود پوزش بخواهم».
گفتنی است بخشی از اظهارات ظریف، افترا و تهمت علیه سردار جعفری فرمانده سابق سپاه است که به خاطر ایراد اتهام و افترا و دروغپراکنی، مسئولیت حقوقی ایجاد میکند و ظریف باید پاسخگو باشد یا رسما عذرخواهی کند.
اما بخش مهمی از اظهارات وی در این فایل صوتی، به تندرو و انحصارطلب خواندن اصلاحطلبان چپ، پایگاه اجتماعی نداشتن اصلاحطلبان و متوسل شدن به وی در انتخابات 1400 و مخالفت وی، و همچنین ناکارآمد تلقی شدن برجام نزد مردم بر میگردد و به نظر میرسد انتشار این بخش از اظهارات، موجب فشار اصلاحطلبان و واکنش بعدی ظریف شده است.
ظریف در این فایل صوتی میگوید:
- درسته که من پیرارسال بالاترین رای رو آوردم در جبهه اصلاحات واسه رئیسجمهوری. ولی اونم نه به خاطر عشق به من بود، به خاطر این بود که باور داشتن تنها کسی که شانس رایآوری داره، منم.
- جریان اصلاحات در سال ۷۸ رفت به سراغ حذف. یعنی گفتش که من میخوام «قانون اساسی» رو عوض کنم. بعد از این که انتخابات، مجلس ششم بود. معلومه توی حذف شما اگه بیای، اینجا قواعد رئالیستی حاکمه. وقتی شما بقای یک طرف رو تهدید میکنید، اون هم میآد بقای شما رو تهدید میکنه. اگر نه، بین ۷۶ تا ۷۸، واقعا زمینه برای پیشرفت بود... یعنی اشتباهات خودمون رو به پای اشتباه دموکراسی نذاریم. به نظر من جناح چپ توی انحصارطلبی، دست جناح راست رو از پشت میبنده. یه بار من به آقای خاتمی گفتم. گفتم این رفیقهای شما وقتی که تند بودن، با ما مخالف بودن؛ میگفتن این لیبراله. الان هم که اومدن، از ما لیبرالتر شدن، هنوز هم
با ما مخالفن.
- واقعیت امر اینه که ما تا با نگاه واقعگرایانه به انتخابات نگاه نکنیم، به کشور نگاه نکنیم، تغییر حاصل نمیشه. اون که گفتم آرزومندیم، آره، ما آرزو کردیم که اگر در انتخابات شرکت نکنیم، یه کسی صدای ما را بشنوه. خب این یه کس کیه؟ شما هم بگین این کسی که قراره صدای شما رو بشنوه، کیه؟... حالا شما به من بگید. حالا حربهتون رو استفاده کردین دیگه. سه دوره هم هست که دارین این حربه رو استفاده میکنید. کی پیامتون رو گرفته؟... ابزار مدنی، رای دادنه. ابزار مدنی، رای ندادن نیست. پریروز هم تو دانشکده حقوق یک نفر اومد جلوی من و خیلی با عصبانیت که ما از تو این قدر دفاع کردیم که تو بری رای بدی نبویان؟ گفتم بابا من رای ندادم به نبویان، شما رای دادین به نبویان، با رای ندادن. من که رفتم به «علی عباسپور» رای دادم. راست هم هست. ولی یه آدم عاقلیه. من از جوانی میشناسمش. آدم بره به چهار تا آدم عاقل رای بده. حق داریم دیگه، نوکر علی مطهری نیستیم که.
- جهانگیری رای نمیآورد. اشتباهی که اینا کردن، این بود که جهانگیری و لاریجانی را رد صلاحیت کردن. هیچ کدومشون رای
نمیآورد.
- مردم در سال پایانی آقای خاتمی میگفتن خیانت کرده، چرا کنار نمیکشه فلان دیگه. یکی از دلایلی که من نمیخوام کاندید بشم، اینه که چرا مردم از بهار ۹۷ شروع کردن میگفتن «برجام» هم که پایهای نداشت. مردم میگفتنا! حاکمیت هم میگفت ولی مردم هم میگفتن. آقای جهانگیری میگفت قرارداد فولاد مبارکه که ما نه تحریم بودیم، نه هیچی، دو سال مذاکرهاش طول کشید.