نگاهی به مجموعه مستند «از تهران تا موریس»
حکومت رضاشــاه زیر ذرهبیــن
آرش فهیم
دوره حکومت رضا میرپنج که به سلطنت پهلوی اول موسوم است، یکی از مقاطع بحث برانگیز تاریخ معاصر کشور است. همان طور که آمد و رفت رضاشاه توسط قوای خارجی صورت گرفت و نه مردم و نه حتی خود او، اختیاری در این ماجرا نداشتند، در گرفتن توصیفات اغراقآمیز درباره ویژگیها و اتفاقات دوره حکومت او نیز توسط کانونها و رسانههای بیگانه شکل گرفته، اما این تهدید میتواند فرصتی برای آگاهی و روشنگری بیشتر درباره یک جریان ایدئولوژیک و سیاسی و اجتماعی باشد. اما این مهم، نیازمند کارهای مختلف پژوهشی، رسانهای و هنری است.
مجموعه مستند «از تهران تا موریس» به کارگردانی حسین زارعزاده، نمونه اخیر چنین فعالیتهایی در جهت شناخت عمیق و دقیقتر دوره حکومت رضاشاه است که در شبکه مستند سیما صورت گرفته است. این مستند یک پژوهش پر و پیمان درباره سلطنت پهلوی اول است. طوری که جزئیات زیادی درباره جنبههای مختلف اجتماعی و سیاسی و مدیریتی آن دوره در این مجموعه مورد پردازش قرار گرفته است. هر چند که هر یک از موضوعات مطرح شده در این مستند میتواند خودش تبدیل به یک مجموعه مجزا شود.
به طور مثال، درباره خروج مبالغ هنگفت دلار از ایران به بانکهای نیویورک و غارت گسترده بودجه کشور توسط رضاشاه و یا بذل و بخشش مفت و مجانی بخشهایی از خاک ایران به کشورهای همسایه توسط این شاه و...، هر یک قابلیت تبدیل شدن یک مستند یا مجموعه مستقل را دارند. اما «از تهران تا موریس» یک مقدمه کامل و جامع برای مطالعه و شناخت آن مقطع از تاریخ ایران است.
یکی از مزیتهای این مجموعه این است که روایتش دنباله دار نیست، یعنی هر قسمت، موضوعی منفک دارد و مخاطب از هر جایی که تماشای کار را شروع کند، میتواند با آن همراه شود. همچنین این مستند، فاقد مصاحبه با کارشناسان است و فضای کار را تصاویر و فیلمها و اسناد باقی مانده از آن دوره به اضافه حضور هر از گاه و کوتاه راوی تشکیل داده است. این باعث انسجام و استناد بهتر روایت شده است. همچنین «از تهران تا موریس» فقط به رضاشاه و حکومت او محدود نیست، بلکه به تبع و در جهت موضوع محوریاش و به طور غیرمستقیم به سوژههای دیگری هم پرداخته است. یکی از این موضوعات مهم و قابل بررسی، مدرنیزاسیون و مدرنیته در ایران است. مسئله دخالت و نفوذ قدرتهای بیگانه، به ویژه دولت انگلیس هم از دیگر محورهای این مستند است. همچنین فعالیت منورالفکرها و شبهروشنفکران و... بخشی از این مستند را شکل داده است.
یکی از ضعفهای فرمی در مجموعه مستند «از تهران تا موریس» نحوه حضور راوی این مستند است. مهرداد عشقیان اتفاقا صدا و سیمایش با فرم و فضای این مجموعه تناسب دارد و به عنوان راوی انتخاب درستی است و نقشش را هم خوب بازی میکند؛ اما این سؤال برای مخاطب ایجاد میشود که چرا تاریخ حکومت رضاشاه توسط او ارائه میشود؟ اصلا او کیست؟ چه دغدغه یا طرحی باعث شده تا عشقیان کار و زندگیاش را رها کند و در اینترنت و کتابخانهها به جستوجو و تحقیق درباره زیر و بم سلطنت پهلوی اول بپردازد؟ چرا در سکانس افتتاحیه، خودش را نقش کلنل فضل الله خان فرض میکند؟ اگر برای حضور راوی در این مستند، طرح و فرم جذاب و متقاعدکنندهتری طراحی میشد، روایت این مجموعه نیز تکمیل میشد!
همچنین یک ایراد محتوایی هم در کار دیده میشود؛ اینکه در طول کار بارها تأکید میشود که رضا میرپنج، برخلاف اغلب پادشاهان ایران، فردی فاقد خاندان و نسب مشهور بوده و از خانوادهای فقیر برخاسته بود و به پادشاهی رسیده بود و این به عنوان یک نقطه منفی برای او فرض میشود که این مضمون، با بقیه اجزاء و محتویات مستند تناقض دارد. چون اساسا فقدان اصل و نسب و زاده شدن در خانوادهای مستمند، یک نقطه ضعف شخصیتی برای یک حاکم محسوب نمیشود.