نگاهی به شرایط و الزامات توبه از منظر قرآن
چگونه تـوبه کنیم؟
علی جواهردهی
شاید همگی بدانیم که باید از کار زشت خویش توبه کنیم؛ اما شاید ندانیم چگونه توبه کنیم که پذیرفته شود؟ در معاشرتهای اجتماعی شخص اگر خطا و اشتباهی میکند، وقتی متوجه آن میشود برای جبران آن اقدام میکند تا از تبعات و پیامدهای خطا و اشتباه مطلقا یا اجمالا در امان ماند؛ اما بسیاری از مردم ممکن است مهارت عذرخواهی و پوزش خواهی را نداشته باشند و به جای «اصلاح» حتی به «افساد» بپردازند و با رفتاری نادرست کار را از آنچه هست، خرابتر و بدتر کنند؛ زیرا برخی نادانسته و ناخواسته حتی ممکن است بهانه جویی کرده و با این کار خطا و اشتباه را لاپوشانی کنند. برخی ممکن است حتی پس از پذیرش رسمی اشتباه و خطا، اقدام دیرهنگامی داشته باشند و با این کارشان، فرصت جبران و اصلاح را از دست دهند. در نوشتار حاضر شرایط و آداب و الزامات توبه از نگاه قرآن به تفصیل توضیح داده شده است.
***
توبه، بازگشت بنده از خطا و بازگشت خدا به قبل خطا
توبه در لغت به معنای بازگشت و رجوع است. این بازگشت از سوی بنده خطاکار، به حالت قبل از خطا است؛ یعنی بنده میخواهد تا در شرایط قبل خطا قرار گیرد.
از نگاه تعالیم قرآن، توبه بنده به معنای پذیرش خطا، اشتباه و گناه خویش است که پس از شناخت و مقایسه میان عمل و هدف و به منظور جبران و اصلاح و بازگشت به حالت قبل از خطا و اشتباه و گناه از سوی بنده انجام میشود؛ البته این توبه زمانی مؤثر و مفید خواهد بود و آثار برای آن بار میشود که همراه با توبه خدا باشد و خدا نیز توبه توبهکننده را بپذیرد و اجازه اصلاح خطا را بدهد.(معجم مقاییساللغه، ج 1، ص 357، «توب»؛ مجمعالبیان، ج 1- 2، ص 200؛ لسانالعرب، ج 2، ص 61، «توب») خدا تواب است و با بازگشت خویش امکان آن را فراهم میآورد که شخص توبه کند؛ زیرا زمانی که انسان نداند توبهاش قبول میشود، هرگز برای پوزش و توبه خواهی اقدام نمیکند، ولی وقتی دانست که خدا تواب و قبولکننده توبه است، اقدام به آن میکند.(توبه، آیه 104)
توبه خدا، قبل و بعد توبه بنده
با نگاهی به آموزههای قرآن میتوان به این نکته ظریف و لطیف پی برد که هر توبه بنده همواره با دو توبه الهی همراه است؛ زیرا پیش از آنکه بنده توبه کند، خدا با عنایتی به بنده او را از خطا آگاه میکند و بستر روانی توبه را در او ایجاد مینماید و سپس بنده توبه میکند و آنگاه پس از توبه بنده، خدا نیز آن را میپذیرد و نگاه عنایت و بازگشتی به او میاندازد.
توبه، پذیرش جهالت عقلی و علمی
ریشه خطا و گناه انسان در جهالت است که میتواند ناظر به جهالت عقلی باشد؛ یعنی شخص از «قلب» به عنوان قوه ادراکی و شناختی و گرایشی بهره نبرده باشد؛ چرا که قلب، قوهای برای شناسایی حق و باطل و گرایش به سوی حق وگریزش از باطل است(حج، آیه 46؛ اعراف، آیه 179) یا این جهالت میتواند ناظر به جهالت علمی باشد؛ زیرا بسیاری از مردم با اینکه قلب و توانایی ادراک عقلی دارند، دنبال علم نمیروند، بلکه بر اساس ظنون وگمانهها عمل میکنند و درصد خطا و اشتباه و گناه آنان افزایش مییابد.(نجم، آیه 28؛ یونس، آیه 36)
بنابراین، کسی که توبه میکند، باید نخست به قلب خویش بازگردد و دریچه عقلانیت را بازگشاید و به اصلاح رفتار بر اساس عقل و نیز علم بپردازد و هرگز در کاری که علم ندارد، وارد نشود و یا نسبت به آن موضعگیری مثبت یا منفی نداشته باشد؛ زیرا هر گونه موضعگیری مثبت و منفی که در قالب جدل انجام میشود، از سوی جاهل علمی، نادرست و خطرناک است.(اسراء، آیه 36)
خدا بصراحت در آیات قرآن، ریشه خطا و گناه را در جهالت افراد میداند. بنابراین، لازم است تا در توبه حقیقی و کامل، این جهالت عقلی و علمی برداشته شود و انسان عاقلانه و عالمانه در هر کاری وارد شود. خدا میفرماید: پروردگار تو براى كسانى كه از روى نادانى مرتكب كارى زشت شوند، سپس توبه كنند و به صلاح آيند، آمرزنده و مهربان است.. (نحل، آیه ۱۱۹)
توبه، شناخت خطا و اقرار به آن
زمانی توبه از سوی بنده رخ میدهد که بنده نسبت به عمل خویش به این نتیجه برسد که دارای خطا و اشتباه سهوی یا عمدی است. بنابراین، بدون شناخت از خطا هرگز توبه رخ نمیدهد؛ زیرا کسی که فکر میکند عملش درست و بینقص است، هرگز بازگشتی از خطا نخواهد داشت، بلکه حتی ممکن است بر انجام و ادامه آن عمل خطائی اصرار کند. به سخن دیگر، توبه زمانی تحقق مییابد که خطاکار و گناهکار، حق و باطل و خوب و بد را بشناسد. سپس عمل خویش را در ترازو قرار داده و به سنجش آن بپردازد. وقتی دانست که خطا و گناه کرده، در پیشگاه خدا نه خلق اعتراف و اقرار کند تا بستر برای توبه و جبران و اصلاح فراهم آید.(اعراف، آیه 23؛ توبه، آیه 102؛ نمل، آیه 44؛ قصص، آیه 16؛ قلم، آیات 29 تا 32)
توبه، پذیرش مسئولیت
توبه زمانی تحقق مییابد که خطاکار، خطای خویش را بپذیرد و نسبت به آن احساس مسئولیت کند و بخواهد نسبت به آن اقدام جبرانی یا اصلاحی و مانند آن داشته باشد. بنابراین، اگر کسی خطای خویش را بشناسد، لزوما به معنای توبه نیست؛ زیرا تا وقتی مسئولیت کار خویش را نپذیرد، هیچ اقدامی نمیکند و توبه و عذر و پوزش خواهی ندارد.
توبه، اصلاح و جبران خطا
همچنین از نظر قرآن، زمانی توبه بنده صحیح و درست و سازنده خواهد بود که خطاکار برای اصلاح خطا یا جبران آثار خطا کاری را انجام داده و اقداماتی را داشته باشد. خدا بارها میفرماید: إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا؛ مگر کسانی که توبه کرده و اصلاح نمایند.(بقره، آیه 160؛ نحل، آیه 119؛ نساء، آیه 146؛ انعام، آیه 54)
بنابراین، به صرف پذیرش خطا و مسئولیت آن، نمیتوان گفت که او توبه کرده است، بلکه باید از سوی توبه کار، اقدامات اصلاحی و جبرانی انجام شود. در آیات مربوط به توبه پس از بیان توبه به اصلاح اشاره میشود که عبارت است از اقداماتی که برای رهایی از فساد انجام میشود؛ بنابراین، اگر اقدامات اصلاحی انجام نشود، فساد همچنان باقی و برقرار خواهد بود و توبهکننده با توبه بدون اصلاح، گویی عملی را انجام نداده است.
توبه، عدم بازگشت به خطا
ممکن است کسی در کاری خطا کند و پس از شناخت و آگاهی، اقدام به توبه کند، ولی در آینده نیت آن را داشته باشد که اگر شرایط به گونهای دیگر رقم خورد، همان خطا را تکرار کند. در این صورت، چنین توبه ای، پذیرفته نمیشود و توبهای بیفایده خواهد بود.
توبه خدا، در صورت تکرار خطا در آینده
شاید توبهکننده هنگام توبه، چنین نیتی نداشته باشد که در آینده به تکرار خطا بپردازد و حتی همواره تلاش میکند با علم و عقل به گونهای عمل کند که به خطا و اشتباه و گناه دچار نشود و خطاکار بشدت پشیمان از خطای خویش باشد و تمام تلاشش را بهکار بندد که هرگز به آن خطای پیشین بازنگردد؛ اما اگر در آینده به هر دلیل آن خطا را تکرار کرد، نمیتوان گفت که چنین شخصی در توبه پیشین خویش صادق نبوده است؛ بلکه باید پذیرفت که توبه پیشین دارای شرایط بوده و خطای کنونی از سوی توبه کار پیشین، هیچ تاثیری در اقدام کنونی او ندارد؛ بنابراین چنین شخصی باید پس از تذکر و تنبه، اقدام به توبه کند و از پذیرش آن نیز از سوی خدا مایوس و نومید نشود؛ زیرا کسی که پس از توبه صحیح و واقعی گذشته، به هر دلیل از جمله وسوسه شیطان یا هوای نفس یا عوامل بیرونی دوباره مرتکب خطا شد، اگر دوباره توبه کند، خدا نیز توبه او را میپذیرد، مشروط بر آنکه شخص از ابتدا که توبه میکند قصد بازگشت دوباره به گناه و خطا را نداشته باشد ولی اگر بدون قصد قبلی و به طور ناخواسته دچار خطا و گناه شد و دوباره توبه کرد باز خدا میبخشد و توبه او را میپذیرد هر چند این کار صد بار هم تکرار شود:
صد بار اگر توبه شکستی باز آ
خدا بصراحت بیان میکند که توبه توبه شکنان را میپذیرد و اینگونه نیست که به سبب تکرار خطا و گناه، درِ آمرزش و توبه به سوی بنده بسته شود، بلکه تا قبل از مرگ درهای توبه و آمرزش باز است و خدا توبه توبه کنندگان توبه شکن را نیز میپذیرد(بقره، آیات 37 و 54 و128)؛ زیرا بيان توبهپذيرى خدا با صيغه مبالغه «توّاب» به معنای بسيار توبهپذير اشاره به اين دارد كه توبه از هر گناهى مورد پذيرش خداست.(مجمعالبيان، ج 1- 2، ص 200) يا اشاره به اين است كه شكستن توبه مانع نمىشود كه توبه مجدّد پذيرفته نشود.
توبه، تبیین خطا
توبهکننده باید پس از توبه به اقداماتی بپردازد که از جمله آن «تبیین» است. خدا میفرماید: إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ؛ مگر كسانى كه توبه كردند و اصلاح نمودند و حقيقت را آشكار كردند؛ پس بر آنان خواهم بخشود و من توبه پذير مهربانم. (بقره، آیه ۱۶۰) شاید مراد از آن، تنها روشنگری نسبت به عملکرد خود باشد تا دیگران در این خطا وارد نشوند یا بپذیرند که عملش بر اساس جهالت علمی یا جهالت عقلی بوده است و اینک برای جبران آن خطا تلاش میکند؛ و شاید مراد آن باشد که توبهکننده مسئله را برای خود روشن سازد و مرزهای حق و باطل و صحیح و خطا را جدا کند تا دیگر در دام خطا و اشتباه نیفتد و هوشیارانه عمل کند؛ زیرا مفهوم بیان در عبارت «بینوا» همان جدا سازی و بینونت است تا حق و باطل به هم نیامیزد. اینکه گفته میشود انسان اهل بیان است، از آن روست که میتواند اصوات را چنان جداسازی کند که هر یک دارای آهنگ و صدا خاص خودش باشد و به سبب قابل تفکیک بودن، کلمات قابل فهم شود.
توبه، اعتصام به خدا
توبهکننده باید توبه را با اعتصام و تمسک جستن به خدا انجام دهد و از خدا بخواهد در همه حال او را در عصمت نگه دارد؛ زیرا بدون نگهداشت خدا ممکن است شخص دوباره گرفتار خطاها و گناه شود. در حقیقت اعتصام به خدا به معنای قرار دادن خویش در عصمت الهی است تا خدا او را نگه دار و حافظ از هر چیزی از جمله گناه باشد.
خدا بصراحت از توبه کنندگان میخواهد به خدا «اعتصام » کنند؛ زیرا بدون اعتصام نمیتوانند خود را از گناه و خطا نگه دارند و در جرگه مؤمنان در آیند و با آنان تا آخر کار باقی بمانند؛ از همین رو میفرماید: إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْرًا عَظِيمًا؛ مگر كسانى كه توبه كردند و عمل خود را اصلاح نمودند و به خدا اعتصام و تمسك جستند و دين خود را براى خدا خالص گردانيدند كه در نتيجه، آنان با مؤمنان خواهند بود؛ و بزودى خدا مؤمنان را پاداشى بزرگ خواهد بخشيد. (نساء، آیه ۱۴۶) بنابراین، این گمان باطل و خطائی است که کسی فکر کند با عقل و علم خویش میتواند خود را از خطا و گناه حفظ کند، بلکه این عنایت خدا است که چنین شرایطی را برایش فراهم میآورد. بنابراین، توبهکننده سعی کند همواره به خدا تمسک کرده و در عصمت الهی قرار گیرد. پس توبه حقیقی نه تنها بازگشت از خطا و اصلاح خطا، بلکه تغییر رفتار نسبت به خدا است و به جای اعتماد به خود، باید به خدا اعتصام کند و از او خواهان حفظ و نگهداشت از هر گونه خطا و گناه شود. انسان باید بپذیرد که جز خدا کسی را ندارد که به او پناه برد. در اینجاست که توبهاش واقعی و پذیرفتنی است.(توبه، آیه 118)
توبه، اخلاص در دین
یکی از بسترهای خطاکاری انسان، فقدان اموری چون اعتصام به خدا و اخلاص در دین است؛ از همین رو از مؤمنان میخواهد تا در هنگام توبه و پس از آن به این نکته توجه کنند که بدون اعتصام و اخلاص نمیتوانند در مسیر صحیح و راست باقی بمانند. بنابراین، لازم است توبهکننده در نسبت خود با خدا و دین تجدید نظر کند و همان طوری که به خدا اعتصام میکند، در دین خویش نیز خالص باشد. این بدان معنا است که شخص باید فلسفه و سبک زندگی خود را خدایی و دینی کند؛ چنانکه خدا در این باره میفرماید: إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْرًا عَظِيمًا؛ مگر كسانى كه توبه كردند و عمل خود را اصلاح نمودند و به خدا اعتصام و تمسك جستند و دين خود را براى خدا خالص گردانيدند كه در نتيجه، آنان با مؤمنان خواهند بود؛ و بزودى خدا مؤمنان را پاداشى بزرگ خواهد بخشيد. (نساء، آیه ۱۴۶)
توبه، تصفیه قلب و ایجاد نورانیت
توبه حقیقی زمانی شکل میگیرد که توبهکننده توبهای نصوح داشته باشد تا نه تنها گذشته جبران و اصلاح شود، بلکه بدیها پوشانده شده و شرایط قلب برای دریافت انوار الهی مهیا گردد. خدا درباره این شرط توبه حقیقی میفرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ يَوْمَ لَا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد به درگاه خدا توبهاى «نصوح» كنيد اميد است كه پروردگارتان بديهايتان را از شما بپوشاند و شما را به باغهايى كه از زير درختان آن جويبارها روان است درآورد. در آن روز خدا پيامبر خود و كسانى را كه با او ايمان آورده بودند خوار نمى گرداند؛ نورشان از پيشاپيش آنان و سمت راستشان روان است، مى گويند: پروردگارا نور ما را براى ما كامل گردان! و بر ما ببخشاى! كه تو بر هر چيز توانايى. (تحریم، آیه ۸)
واژه نصوح به معنای دوزندگی و خیاطی است؛ یعنی کاری که خراب شده را اصلاح میکند یا به معنای «خلوص» است؛ چنانکه برای تصفیه عسل از موم این واژه در عربی به کار میرود. چنین رفتاری موجب میشود تا شرایط بهبود یابد و هیچ مشکلی برای کاری که انجام شده باقی نماند؛ زیرا موم،جدا و پارگی جبران شده است؛ حتی اگر به معنای ابزار دام صیادی بدانیم، باز معنای آن این خواهد بود که شخص با این اقدام پیروزی را برای خود رقم میزند و به دنبال آن خرمی و سبزی و دماغ چاقی رخ میدهد و آرامش به دل آشفته و پریشان باز میگردد.
پس آن اقدامی که توبه کار میبایست انجام دهد، اصلاحاتی است که موجب تصفیه قلب و پاکی آن شود؛ زیرا در ادامه آیه بیان میشود که در چنین حالتی است که از انوار الهی بهره مند شده و قلب از تاریکی بیرون میآید؛ زیرا از نظر قرآن، قلبی که با گناه همراه شود، «دسیسه» میشود که به معنای دفن کردن در زیر خاک گناه یا پایین کشیدن فتیله چراغ است به طوری که دیگر نوری نمیتاباند.(شمس، آیات 7 تا 10) بنابراین، توبه کار با توبه نصوح، قلب خود را در شرایطی قرار میدهد که بتواند بازتاب دهنده انوار الهی باشد و از ظلمات پیش آمده از گناه و خطا رها شود.
توبه مؤمن صالح
از نظر قرآن، توبه اگر از سوی مؤمن صالح انجام شود و توبهکننده با ایمان و عمل صالح خویش تلاش کند تا گذشته را جبران و اصلاح نماید، به طور طبیعی نه تنها با این کارش بدیها را میپوشاند، بلکه خدا با فضل خویش عنایت خاص به او مبذول داشته و نیکیها را جایگزین بدیها میکند: إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا؛ مگر كسى كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته كند، پس خداوند بديهايشان را به نيكيها تبديل مىكند؛ و خدا همواره آمرزنده مهربان است. (فرقان، آیه ۷۰)
توبه با استغفار
از نظر قرآن، توبه حقیقی زمانی رخ میدهد که توبهکننده به سوی خدا بازگردد و با اعتصام به خدا از او بخواهد تا گناهش را بیامرزد؛ به سخن دیگر، توبه همواره باید با استغفار از خدا همراه باشد؛ یعنی توبهکننده از خدا آمرزش را بخواهد.(آل عمران، آیه 135؛ هود، آیات 3 و 52 و 61 و 90) از همین رو در آیات قرآن از توبه کنندگان میخواهد تا برای «توبه» دست به استغفار شده و از خدا آمرزش را بخواهند. خدا میفرماید: فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا؛ پس پروردگارت را به حمد تسبیح کن! و از او طلب آمرزش نما! چرا که خدا بسیار توبه پذیر است. (نصر، آیه 3)
توبه با تسبیح خدا
برای انجام توبه باید افزون بر «استغفار» به تسبیح همراه با حمد و ستایش پروردگار اقدام کرد. بنابراین، گفتن «سبحان الله و بحمده و استغفر و اتوب الیه» از جمله روشهایی است که باید در توبه آن را به کار گرفت.(نصر، آیه 3) بر اساس حديثى منقول از امام باقر(ع) كه «كلمات» را در آیه 37 سوره بقره به ذكر تسبيح و حمد به صورت خاصّ تفسير کرده است(تفسير عيّاشى، ج 1، ص 41، ح 25) میتوان گفت که تسبیح در توبه نقش مهمی دارد.
توبه با توسل
بهترین کاری که توبهکننده میتواند انجام دهد تا توبهاش از سوی خدای تواب پذیرفته شود، توسل جستن به پیامبر(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت است که کلمات تامات الهی هستند؛ یعنی همان طوری که حضرت آدم(ع) با توسل به آنان توبه کرد و خدا به سبب این وسیله جویی توبهاش را پذیرفت، ما نیز همین کار را بکنیم.(بقره، آیه 37) بر اساس برخى احاديث منقول از عامه و خاصه، منظور از كلمات در آيه، پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اهلبيت(ع)هستند. (مجمعالبيان، طبرسی، ج 1- 2، ص 200؛ الدّرالمنثور، سیوطی، ج 1، ص 119)
ممکن است گفته شود که این توسل، خاص حضرت آدم(ع) بود که از خدا چنین امری برایش فراهم شد؛ اما باید توجه داشت که خدا در قرآن، از توسل جستن به پیامبر(ص) برای توبه و پذیرش آن از سوی خدا سخن به میان آورده و فرموده است: و ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم، مگر آنكه به توفيق الهى از او اطاعت كنند و اگر آنان وقتى به خود ستم كرده بودند پيش تو مىآمدند و از خدا آمرزش مى خواستند و پيامبر نيز براى آنان طلب آمرزش میکرد، قطعا خدا را توبه پذير مهربان مىيافتند. (نساء، آیه ۶۴)
توبه بیتاخیر
از نظر آموزههای قرآن، توبه را نباید پشت گوش انداخت؛ زیرا تسویف و تاخیر میتواند هم موجب تاثیرات منفی گناه و خطا بر قلب شخص یا بر دیگران شود؛ و هم موجب فراموشی گردد به طوری که فراموش کند که از خطائی که کرده توبه کند. خدا موضع خودش را درباره ضرورت توبه بدون تاخیر بیان کرده و میفرماید: توبه نزد خداوند تنها براى كسانى است كه از روى نادانى مرتكب گناه مى شوند، سپس بزودى توبه مىكنند، اينانند كه خدا توبهشان را مىپذيرد؛ و خداوند داناى حكيم است. (نساء، آیه ۱۷)
توبه پیش از تقدیر
از نظر قرآن، توبه زمانی تاثیر مثبت و سازنده خواهد داشت که مقدراتی بر اساس عمل شخص خطاکار نشده باشد؛ یعنی پیش از آنکه مقدری بر اساس خطا نگارش شود، شخص اقدام به توبه کند. به عنوان نمونه اگر شب قدر را شب مقدرات بدانیم، میبایست توبه پیش از این شب انجام شود تا پس از شب قدر آثار خطا بر او مترتب نشود.
توبههای بیفایده
از نظر قرآن، برخی از توبهها هیچ تاثیری ندارد؛ از جمله:1. توبه مسلمان هنگام احتضار و دیدن مرگ؛ 2. توبه کافر عصیانگر مفسد در هنگام مرگ و مشاهده عذابهای الهی؛ 3. توبه خطاکار پس از «تقدیر».(مائده، آیه 34)
خدا در ادامه آیه 17 سوره نساء درباره این دو گروه که توبهشان پذیرفته نمیشود و در حقیقت بیفایده است، میفرماید: و توبه كسانى كه گناه مىكنند تا وقتى كه مرگ يكى از آنها دررسد مىگويد: اكنون توبه كردم؛ پذيرفته نيست؛ و نيز توبه كسانى كه در حال كفر مىميرند، پذيرفته نخواهد بود آنانند كه برايشان عذابى دردناك آماده كردهايم. (نساء، آیه ۱۸)
از مصادیق بارز گروه دوم که در هنگام عذاب خواهان پذیرش توبه از سوی خدا هستند، میتوان به فرعون اشاره کرد. قرآن میفرماید: آن هنگام كه فرعون در شرف غرق شدن قرار گرفت، گفت: ايمان آوردم كه هيچ معبودى جز آنكه فرزندان اسرائيل به او گرويدهاند، نيست و من از تسليم شدگانم. اكنون در حالى كه پيش از اين نافرمانى میکردى و از تباهكاران بودى. (یونس، آیات 90 و۹۱)