kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۳۶۷۵
تاریخ انتشار : ۰۴ اسفند ۱۴۰۲ - ۲۰:۲۹

وظایفی که به آن عمل نمی‌شود!

 
 
سید سعید مدنی
وزیر محترم ورزش در نشست هیئت اجرائی المپیک نکاتی را مطرح کرد که با تحلیل محتوای آن‌، تاکید بر روی دو نکته یا اصل روشن می‌شود. نکته اول‌، لزوم رعایت ارزش‌های فرهنگی و اخلاقی و نکته بعد، تاکید بر برنامه داشتن برای آینده.
وقتی وزیر ورزش می‌گوید: «یکی از وظایف اصلی ما توجه به معنویت و ارزش‌هاست» و همچنین «توجه به ارزش‌ها جزو وظایف اصلی مدیران ما محسوب می‌شود» یعنی ایشان به اهمیت فرهنگ و رعایت ارزش‌های فرهنگی در ورزش واقف است و عمل به آنها را جزو «وظایف اصلی» مدیریت ورزش می‌داند. آقای وزیر برای تحکیم سخن و منطق خود در این باره و تاکید بر یکی از اصلی‌ترین وظایف مدیران ورزش‌، اضافه می‌کند: «وقتی رهبر انقلاب در مباحث مختلف به مسائل فرهنگی اشاره می‌کنند، ما نیز وظیفه داریم این مسائل را پیگیری کنیم.» 
تردیدی نیست که از شنیدن و خواندن این سخنان، اهالی ورزش خشنود و امیدوار می‌شوند اما نکته دردآور و مهم اینجاست که متاسفانه موضوع فرهنگ و ارزش‌های فرهنگی در ورزش ما آن‌طور که لازم است جدی گرفته نشده و در واقع متولیان تاکنون این «وظیفه مهم و اصلی» خود را آنچنان که باید انجام نداده‌اند. حال که این سخنان را از زبان وزیر ورزش می‌شنویم (البته قبلا هم از زبان وزیران و رؤسای قبلی ورزش شبیه آن را شنیده بودیم) به طور طبیعی و عقلایی انتظار داریم که در دوران مدیریت ایشان حرکت عمده و ملموسی در جهت اهمیت دادن و توجه کردن به مسائل فرهنگی، معنوی و ارزش‌های منبعث از آنها صورت بگیرد و مدیران ورزش- چنان‌که آقای‌ هاشمی هم تاکید کرده است- «توجه به ارزش‌ها را جزو وظایف اصلی خود» به حساب آورند. بارها نوشته و در این‌جا نیز تاکید می‌کنیم که عدم پیشرفت بایسته ورزش و همچنین خیلی از باخت‌ها (از جمله ناکامی اخیر فوتبال) بیشتر ریشه در مسائل فرهنگی و اخلاقی و رفتاری ما دارد تا در مسائل فنی و تاکتیکی و فیزیکی و... باز تاکید می‌کنیم در هیچ جای دنیا ورزش و هر امر دیگری پیشرفت نکرده و قوی نشده‌، مگر آنکه موضوع فرهنگ و اخلاق جدی گرفته شده باشد. 
تحلیل عوامل عدم پیشرفت ورزش ایران و همچنین اتفاقاتی که برای تیم ملی فوتبال در قطر افتاد‌، صرفا بر روی مسائل فنی و تاکتیکی و... تاکید دارد و بحث‌های اخلاقی و فرهنگی که مستقیما بر ذهن و روان ورزشکاران ما اثر می‌گذارند، یا از سر ناآگاهی است یا به عمد و برای پیدا نشدن علت‌العلل ناکامی‌ها و شکست‌ها.
 نکته دیگری که از سخنان آقای وزیر می‌شود دریافت کرد‌، تکیه ایشان بر روی «برنامه‌ریزی» و برنامه داشتن و قدر فرصت‌ها را دانستن و زمان را از دست ندادن است. این نکته را می‌شود از این سخن ایشان برداشت کرد که می‌گوید: «باید در کنار توجه به المپیک و پارالمپیک (که تابستان آینده برگزار می‌شود) نگاهی جدی به بازی‌های آسیایی و پارا آسیایی دور بعد داشته باشیم (که سه سال دیگر برگزار خواهد شد).» 
موضوع «برنامه داشتن» و برنامه‌ریزی برای رسیدن به اهداف و تحقق انتظارات، یک اصل مهم و امری بدیهی است که متاسفانه در ورزش ما چنان‌که باید، جدی گرفته نشده و اگر بخواهیم بی‌تعارف سخن بگوییم، اصولا چیزی به نام «برنامه» در ورزش ما معنا و مفهوم ندارد و خیلی از مسائل به شیوه «شب امتحانی» و «دقیقه نود»ی حل می‌شود و معلوم است که چنین شیوه‌های «حل کردن»، چقدر علمی و کارساز و سازنده است!
این سخنی تکراری است. بارها به سهم خود نوشته‌ایم که تفکر و شیوه‌های حاکم مدیریتی و اداره ورزش مستعد و بالقوه توانای ما بر مبنای «روزمرگی» و «باری به هرجهت» قرار دارد‌، نه برنامه‌های کوتاه و میان و بلندمدت. در این ورزش همه چیز عملا به تقدیر و شانس و اقبال واگذار شده است، چنان‌که سرمربی تیم ملی فوتبال در اظهارات اخیر خود تقریبا هیچ انتقاد و نقصی را که کارشناسان دلسوز مطرح می‌کنند‌، نمی‌پذیرد و علت ناکامی را «بدشانسی» (و حداکثر اشتباهات فردی) می‌داند! غافل از آنکه بنا بر آموزه‌های مکتبی و داده‌های علمی، آنچه را که ما شانس و تصادف و... می‌دانیم‌، خود مبتنی بر قوانین و وابسته به شرایط و لوازمی است که در صورت تحقق آنها، رخ می‌دهند و چهره می‌بندند و... 
باری‌، در دنیایی که بر آن حساب و کتاب حاکم است و «هیچ برگی» بی‌حساب و برنامه از درخت نمی‌افتد «و ما تسقط من ورقه الا یعلمها» نمی‌شود بدون برنامه‌ریزی و صرفا با حرف زدن- آن هم حرف‌های بی‌عمل- و بدتر از آن‌، با اعمال ناحسابی و درست برعکس و حتی ضد آن حرف‌های حسابی‌، به نتیجه و هدف رسید. امیدواریم آقای ‌هاشمی در دوران زودگذر مسئولیت خود به حرف‌های حسابی و اصول ثابت شده و کارسازی مثل اهمیت فرهنگ و لزوم رعایت ارزش‌های اخلاقی و معنوی و همچنین آینده نگری و برنامه‌ریزی عمل کند و حداقل در این باره شروع‌کننده باشد و گام‌های اولیه را بردارد و ورزش ما را در مسیر اصلاح و تحول و قوی شدن قرار دهد‌، چرا که «ایران قوی»‌، شایسته «ورزش قوی» است. ان‌شاءالله