صراحت شورای نگهبان در عدم تأیید مسئولین واجد انحراف نشانه‌ای واضح از سرزندگی و پویایی نظام
محمد میری، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
رد صلاحیت افراد شاخصی که سالها در نظام جمهوری اسلامی دارای مسئولیت‌های مهمی همچون نمایندگی مجلس و یا حتی ریاست‌جمهوری بوده‌اند، از سوی شورای نگهبان، قصه‌ای است که سر دراز دارد. این قصه خصوصاً در ایام برگزاری انتخابات، سر باز کرده و از سوی برخی غرضورزان به عنوانه یک شبهه مطرح می‌شود تا این نقطه قوّت نظام را برعکس، به‌عنوان یک نقطه ضعف وانمود کنند.
جا ماندن برخی افراد کم‌توان از حرکت انسانیِ رو به رشد و رو به شکوفاییِ انقلاب اسلامی، البته جای بسی تأسف دارد ولی به این نکته نیز باید توجه داشت که لازمه هر حرکت رو به پیشرفتی، بریدن و جا ماندن افرادی است که یارای همراهی با این حرکت فزاینده را ندارند. این، طبیعتِ زندگی در دنیای درهم‌تنیده با آزمون‌های پیچیده الهی است. چنان‌که طلحه و زبیر و بسیاری دیگر از بزرگان صحابه پیامبر اکرم پس از ایشان از حرکت در مسیر درستی که پیامبر اکرم(ص) مشخص کرده بودند باز ماندند.
اما رد صلاحیتها، افزون بر نکته منفی پیش‌گفته، همراه با برخی منفی‌بافی‌ها هم شده است. غرضورزان به‌دنبال آنند که از این نمد، کلاهی برای خودشان دست‌وپا کنند. آنها به این منظور باید نگاه مخاطب خود را به پدیده رد صلاحیتها به سمت زاویه نادرستی که دلخواه آنها است منحرف کنند تا شاید بتوانند رد صلاحیتها را نشانه‌ای از جنگ قدرت درون بدنه نظام و نشانه‌ای از ضعیف شدن نظام و... وانمود کنند. آنها می‌پرسند: چگونه است که کسانی که در این نظام، سالها نماینده مجلس و یا حتی بالاتر، رئیس‌جمهور بوده‌اند حالا صلاحیت خود از دست داده‌اند؟
دشمنان ملت ایران با استفاده از غول‌های رسانه‌ای و پیاده‌نظام خود در شبکه‌های مجازی تلاش می‌کند تا با تزریق امثال این شبهات واهی، زاویه دید و تحلیل مردم را تغییر دهند و به این ترتیب، نقاط مثبت و ارزشمند پدیده رد صلاحیتها را در ذهن آنها به صورت نقاط منفی، وانمود کرده و به هر شکل ممکن، تاریک‌نمایی کنند.
آنها هیچ‌گاه نمی‌خواهند تعارف نداشتن نظام با هیچ‌کس حتی افراد شاخصی در سطح رئیس‌جمهور سابق، به چشم مردم بیاید.
آنها هیچ‌گاه نمی‌خواهند معامله نکردن نظام با هیچ‌کس بر سر مصالح عموم جامعه، به چشم مردم بیاید.
آنها هیچ‌گاه نمی‌خواهند صلابت و اقتدار نظام در مقابله با کجروی‌های برخی خواص، به چشم مردم بیاید.
هر کدام از این موارد، جهاتی از نقاط قوّت پدیده رد صلاحیت‌های افراد شاخص است که از نگاه بدخواهان ملت ایران، نباید از سوی مردم دیده شود.
به هر روی، هر چند برخی اصرار دارند که رد صلاحیت افرادی همچون رئیس‌جمهوری سابق را نشانه‌ای از ضعف و ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی بدانند اما واقعیت ماجرا آن است که صلابت و صراحت شورای نگهبان در این سطح، نشانه‌ای واضح از سرزندگی و پویایی نظام جمهوری اسلامی مبتنی بر اصل مترقی ولایت فقیه است.
هر کدام از کسانی که در کسوت ریاست جمهوری، به عنوان بالاترین مقام اجرائی کشور، برای مدتی، امکانات اجرائی کشور را در اختیار داشته‌اند، اگر پس از پایان دوره ریاست جمهوری و در ادامه راه، دچار کجرویهایی شوند این ظرفیت را دارند که با تکیه بر پیشینه خود، بخش قابل توجهی از مردم را با خود همراه کرده و آسیب‌هایی را بر جامعه تحمیل کنند. این خطر در جامعه اسلامی ما همیشه در سایه ولی فقیه برطرف شده است.
فرض کنید اگر ولی فقیه در رأس این نظام نبود احتمالا تا به امروز چندین بار جنگ قدرت از سوی جناح‌ها و شخصیت‌های فاقد صلاحیت، مملکت را به نابودی کشانده بود. به هر حال، سلیقه‌های گوناگون برای خود طرفدارانی دارد و حال فرض کنید اگر در رأس هر کدام از این طرفداران کسی در سطح و پیشینه ریاست جمهوری قرار می‌گرفت، منازعه میان آنها چقدر می‌توانست برای اصل نظام و مملکت خطرناک باشد.
اینجا است که وجود یک مرد خدا به عنوان ولی فقیه در رأس نظام، موجب دلگرمی مردم بوده و باعث می‌شود تا آنها راه درست را گم نکنند و حساب انحرافات احتمالی افرادی حتی در سطح ریاست جمهوری را (که البته با انتخاب خود مردم به این مقام رسیده است) از حساب اصل نظام مبتنی بر ارزش‌های اسلامی و ولایت فقیه جدا بدانند.