اخبار ویژه
«من کافرم به سیاست شما»؛ پاسخ اصلاحطلبانه به یک تحریمچی!
مدیرمسئول سایت اصلاحطلب با انتقاد از موضع افراطیون مدعی اصلاحات درباره تحریم انتخابات گفت: نتیجه رای ندادنهای قبلی چه شد؟ به این سیاست شما کافرم.
به گزارش جهاننیوز، تشتت در میان اصلاحطلبان امر انکارناپذیری است. تندروهایی بانگ تحریم انتخابات سر میدهند اما بسیاری از اصلاحطلبان به این سیاست اعتراض دارند و میگویند اساسا کارکرد یک جریان سیاسی در انتخابات معنا میشود و فعالیت سیاسی با چریک بازی تفاوت دارد. البته کار تندروهای اصلاحات از تحریم انتخابات به حمایت از تروریستهای همکار موساد که هفته گذشته اعدام شدند هم رسید.
در تازهترین مورد، مدیرمسئول سایت انصافنیوز با انتقاد از یکی از حامیان تحریم انتخابات، نوشت: آقای... در یادداشتهایی که هرچند روز از داخل زندان اوین منتشر میکند مواضعی در حد تکفیر کسانی مینویسد که بخواهند در انتخابات پیشروی رای بدهند و یا کاندیدا داشته باشند. عجیب است. خود او عمری انتخابات برگزار کرده و یا شرکت در انتخابات را با وجود شورای نگهبان و همه شرایط موجود توجیه میکرده، ولی حالا که بازنشست شده، تکفیر میکند. این اصلا اخلاقی نیست. ضمن این که هیچ منطقی هم در استدلالهای او پیدا نمیکنم؛ مثلا چرا به هیچکدام از این سؤالها پاسخ نمیدهد: رای ندادن چه فایدهای دارد و دستاورد رای ندادنهای قبلی چه بوده است؟ با رای ندادن در چه مدتی چه نتیجهای میگیریم و چه تضمینی برای آن میدهید؟ آیا میپذیرید که رای ندادن شما در واقع خالی کردن زمین برای راهیابی راحتتر تندروهاست؟ آیا مسئولیت تبعات منفی رای ندادن مثل افزایش محدودیت داخلی و فشار و تحریم اقتصادی خارجی را میپذیرید؟
این که گفته شود «ما نباید به کودتای انتخاباتی ۱۴۰۲ رسمیت بخشیم و از یاد نبریم که در شرایط کنونی، رساترین رای اعتراضی، رای ندادن است»، خب مگر سال ۱۳۷۶ و سال ۱۳۹۲ رای به خاتمی و روحانی بهنوعی رای اعتراضی نبود؟ آیا آنها صدایش بیشتر شنیده شد یا رای اعتراضی در قالب تحریم انتخابات در سالهای ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ که به ریاست قالیباف و رئیسی منجر شد؟ در سال ۹۲ هم کسانی مخالف رای دادن بودند و میگفتند که «چه انتخاباتی؟ رئیسجمهور ما در حصر است». ولی واقعیت روی زمین چیز دیگری بود و نمیشد زندگی را با خیال چرخاند. همانها سال ۹۶ رای دادند. این که ایشان در یادداشتهای قبلی به صراحت گفته «با معرفی نامزد ظلمشویی نکنیم و از کودتای انتخاباتی قبحزدایی نکنیم»، معنایی غیر از تکفیر کسانی ندارد که از روی دلسوزی از آبروی خود گذشتهاند تا بلکه چند میانهرو به نفع بهبود شرایط زندگی حداقلی به مجلس آینده بروند. آقای...! لطفا اینقدر راحت حکم نکن. من به این سیاست شما کافرم!».
یادآور میشود فرد مورد انتقاد انصافنیوز همان کسی است که رئیس ستاد انتخابات در دولت خاتمی بود و به ادعای محسن هاشمی، با دستکاری در نتایج انتخابات، مانع از راهیابی مرحوم هاشمی رفسنجانی به مجلس ششم شد.
استقبال چین از اقدامات یمن؛ اعتراف محافل غربی به دروغ بزرگ
پس از دو هفته فضاسازی رسانههای غربی مبنی بر این که آمریکا از طریق چین، متحدان ایران را در یمن و در حاشیه دریای سرخ را مهار میکند، رادیو فردا اذعان کرد: چین به دلایل مختلف، خواسته آمریکا را نمیپذیرد.
وبسایت رادیو فردا با طرح این پرسش که «چرا چین مستقیماً برای مهار حوثیها در دریای سرخ اقدام نمیکند؟» نوشت: تنشآفرینی حوثیها در دریای سرخ، با وجود فشارها و حملات نظامی به پایگاههای این گروه ادامه دارد و آنها همچنان به ایجاد مزاحمت برای کشتیهای تجاری ادامه میدهند. در هفتههای اخیر گزارشهای مختلفی در مورد درخواست آمریکا از چین برای حضور فعالانهتر در جهت پایان دادن به این بحران منتشر شده بود. خبرگزاری رویترز به نقل از منابع آگاه خبر داده بود که مشاور امنیت ملی کاخسفید، در جریان مذاکره با وزیر خارجه چین، از پکن خواسته تا از نفوذ خود برای قانع کردن ایران نسبت به مهار حملات حوثیها استفاده کند. رویترز در گزارش دیگری به نقل از منابعی در درون حکومت ایران خبر داده بود که مقامات چینی از همتایان ایرانی خواستهاند به مهار حملات حوثیها به کشتیهای تجاری کمک کنند.
با این حال، تغییری ایجاد نشده و حتی حملات چندینباره آمریکا و بریتانیا هم نتوانسته در ایجاد مزاحمت حوثیها برای کشتیهای تجاری تغییری ایجاد کند. این در حالی است که از زمان تنشزاییهای حوثیها در دریای سرخ، تجارت دریایی با اخلال جدی مواجه شده و کشتیها مجبور شدهاند مسیر خود را به جنوب آفریقا منحرف کنند که هزینه قابلتوجهی را تحمیل میکند.
دریای سرخ اهمیت ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک برای تضمین جریان مداوم تجارت چین به بازارهای اروپا، آفریقا و خاورمیانه دارد. اما از زمان آغاز اقدامات حوثیها در اواسط ماه نوامبر، چین سکوت کرد و تا چند هفته هم در این زمینه واکنش چندان خاصی نشان نداد. همچنین ضمن نپیوستن به ائتلاف آمریکا، به حملات نظامی ایالاتمتحده و بریتانیا به مواضع حوثیها هم اعتراض و نسبت به «افزایش تنشها در منطقه» ابراز نگرانی کرد.
رادیو فردا میافزاید: آیا چین از تنشها در دریای سرخ سود میبرد؟ برخی این پرسش را مطرح کردهاند که چرا چین در این بحران به صورت مستقیم وارد نمیشود، بهویژه اینکه از استمرار حرکت ایمن کشتیها در دریای سرخ و کانال سوئز منفعت اقتصادی دارد. شبکه سیانان استدلال کرده که چین علاقهای به پیوستن به ائتلاف آمریکا ندارد چرا که باعث تقویت موقعیت آمریکا بهعنوان یک هژمون در خاورمیانه شده و جایگاه چین را تضعیف خواهد کرد. نشریه فایننشالتایمز هم خبر داده که چین چندین خط کشتیرانی جدید را برای فعالیت در مسیر دریای سرخ مستقر کرده تا بتواند از مصونیت اعطاشده از سوی حوثیها بهرهمند شود. فایننشالتایمز میگوید: این اقدام پکن مشابه فعالیتهای پیشین شرکتهای کشتیرانی چین در دوران همهگیری کرونا است که تلاش میکرد ضمن استفاده از ظرفیتهای ایجادشده درپی غیبت دیگر شرکتهای کشتیرانی، به منفعت اقتصادی قابلتوجهی دست یابد.
به گزارش رادیو فردا، نشریه گلوبالتایمز چین نوشته که «اگر آمریکا خواهان کمک پکن برای کاهش تنشها در دریای سرخ است، باید آن را بدون ادبیات تحریکآمیز و غیرمبهم مطرح کند. ایالاتمتحده در مواردی که به کمک چین نیاز دارد، همکاریهای پکن با کشورهایی چون ایران را تحت قالب «مسئولیت اجتماعی چین» مطرح میسازد در حالی که در بقیه موارد هرگونه رابطه عادی میان تهران و پکن را در چارچوب مناسبات اهریمنی دو کشور به تصویر میکشد».
در شرایطی که تنشها میان چین و آمریکا روند صعودی داشته، مقامات این کشور ترجیح نمیدهند در ابتکاری به رهبری آمریکا مشارکت داشته باشند. از آنجا که چین در قبال حمله روسیه به اوکراین و جنگ اسرائيل و حماس، موضع همسانی با آمریکا اتخاذ نکرده، قابل انتظار است که درخصوص بحران دریای سرخ هم رویکرد متفاوتی را پی بگیرد؛ رویهای که از یکسو باعث میشود ظرفیتهای چین در ارتباطاتش بهعنوان اعتبار ایالاتمتحده نوشته نشود و از سوی دیگر، با توجه به مصونیتهایی که شرکتهای این کشور نسبت به حملات حوثیها دارند، بتواند از حجم ضربات اقتصادی که در این بحران متحمل میشود، بکاهد. از سوی دیگر، در صورت استمرار درگیریها و حضور بیشتر آمریکا در تقابل با حوثیهای یمن، چین میتواند خرسند باشد که توانسته رقیب خود را در یک بحران دیگر که مسیر خروج از آن چندان روشن و ساده نیست، درگیر کند.
برخی هم این گمانه را مطرح میکنند که ظرفیتهای چین برای اثرگذاری در این مناقشه چندان محدود است و درباره توانش برای اثرگذاری بر رفتارهای جمهوری اسلامی بزرگنمایی شده است. گروهی از ناظران معتقدند که چین از آن میزان ابزار و اهرم لازم که بتواند به جمهوری اسلامی برای اعمال فشار در جهت مهار حوثیها فشار بیاورد، برخوردار نیست.
عصبانیت روزنامه زنجیرهای از شتاب گرفتن نهضت ملی مسکن
روزنامه زنجیرهای از اختصاص بودجه برای سرعت بخشیدن به طرح ملی نهضت مسکن عصبانی شد!
این روزنامه که در زمینه هوچیگری علیه اقدامات مثبت و سازنده دولت در حوزه اقتصاد و جبران کمکاریهای دولت سابق مسبوق به سابقه است، ذیل تیتر غلطانداز «شعار رئیسی، ۲میلیارد دلار برای مردم آب خورد» نوشت: «مسکنسازی از جیب ملت! به نظر میرسد با توجه به کمبود منابع مالی برای ساخت مسکن ملی، دولت دست به دامان صندوق توسعه ملی شده است. رئیس صندوق توسعه ملی هفته گذشته قرارداد سپردهگذاری ۲میلیارد دلاری به منظور حمایت از طرح نهضت ملی مسکن را امضا کرد».
اشاره اعتماد به قرارداد اخیر است که طی آن قرار شده صندوق توسعه ملی، ۲میلیارد دلار نزد بانک مسکن با نرخ سود ۲درصد سپردهگذاری کند تا برای اجرای طرح ملی نهضت مسکن در دوره 3ساله هزینه شود و سپس سود آن، به صندوق بازگردانده شود. تیتر غلطانداز اعتماد در حالی است که الزام ساخت سالانه یکمیلیون واحد مسکونی، نه صرفا شعار رئیسی، بلکه الزام قانونی مجلس برای جبران کمکاری و تقاضای انباشته مسکن در ۸ سال دولت روحانی است.
تقاضای موجود در بازار مسکن، با وجود این که میتوانست پیشران تولید و رونق اقتصادی باشد، به دلایل مختلف، تبدیل به چالشی برای تشدید تورم شد و این در حالی است که با وجود معدل رشد اقتصادی ۶دهم درصدی در دولت روحانی، اهتمام درخوری برای تبدیل تهدید به فرصت دیده نشد. به مدت پنج سال، وزیر اشرافی غربگرایی سر کار بود که مسکن مهر را مزخرف میخواند و اعتقادی به نقش مؤثر دولت نداشت. مدیریتش هم از غر زدنهای سیاسی و حداکثر دادن آدرس آمریکا، فراتر نرفت.
اکنون که دولت با انباشت چندمیلیونی تقاضا و اُفت شدید تولید مسکن، به علاوه میراث تورمی ۴۴درصدی مواجه است، یکی از چارههای وضعیت رکود تورمی در این بخش را ارائه ۲میلیارد دلار سپرده ارزی برای به حرکت درآوردن چرخ تولید (و طبیعتاً ایجاد اشتغال) دیده است.
باید از روزنامه اعتماد پرسید منابع صندوق توسعه ملی اگر صرف حمایت از تولید نشود، کجا باید هزینه شود؟ تامین هزینههای جاری دولت یا ارزپاشی رانتی، چنان که دولت روحانی با دهها میلیارد دلار کرد و نهایتا هم دولت را با تورم حدوداً 60درصدی تحویل داد؟
یادآور میشود هنگامی که دولت روحانی وارد مسیر قیمتگذاری ۴۲۰۰ تومانی و سپس حراج رانتی دهها میلیارد دلار از منابع ارزی شد، روزنامههایی مانند اعتماد و سازندگی، از بازگشت قهرمانانه جهانگیری در تراز سوپرمن تصویرسازی میکردند. اما حالا یکی از همان نشریات، سپردهگذاری ارزی برای افزایش تولید مسکن را به ضرر مردم و از جیب مردم وانمود میکند! گویا اگر مردم بیش از نیمی از درآمد خود را صرف اجاره مسکن کنند، طوری نیست. اما هر اقدامی برای کاهش فشار تورمی صورت گیرد، بلافاصله هو میشود.
این نکته هم گفتنی است که روزنامه اعتماد در مخالفخوانی علیه تمام سیاستهای مثبت و اصلاحی دولت در حوزه اقتصاد مسبوق به سابقه است چنانکه 8 بهمن در تیتری غلطانداز نوشته بود: «۲میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی کم شد! رئیس هیئت عامل صندوق توسعه ملی از سپردهگذاری دومیلیارد دلاری صندوق برای حمایت از طرح نهضت ملی مسکن خبر داد.
پیش از آن هم هنگامی که دولت بر اساس الزام قانونی به اخذ مالیات از فراریان مالیاتی دانهدرشت و دلالان ضد تولید اقدام کرد، این روزنامه ضمن فضاسازی به نفع فراریان مالیاتی دانهدرشت و دلالان نوشت: مالیات، پول زور است.
حمایت از یک خودورساز متخلف و گرانفروش به مردم که به پنجهزار میلیارد تومان جریمه محکوم شده بود، از دیگر سوابق درخشان اعتماد محسوب میشود. ضمن این که روزنامه زنجیرهای مذکور در تحلیل دیگری، میراث بزرگ دولت روحانی درباره کسری بودجه را به دولت رئیسی نسبت داده بود و حال آن که دولت رئیسی با وجود ارثیه تورم بالای 45درصد و تعهدات مالی برجا مانده، به شکل مؤثر در مهار کسری بودجه موفق بوده است.
اعتماد همچنین چند ماه قبل در ادامه بهانهجوییها مدعی شد، آمار رشد اقتصادی اعلام شده، با کیفیت نیست. این روزنامه نوشته بود: گزارش مرکز آمار ایران حاکی است که بخش بزرگی از رشد اقتصادی تابستان امسال متکی به فروش «نفت» و البته بخش «خدمات» بوده. در عین حال، دو بخش کشاورزی و صنعت شرایط سختی را در تابستان امسال تجربه کردهاند. چرا رشد اقتصادی در کیفیت ندارد؟ چون متکی به نفت و فروش آن به مشتریان چینی و با تخفیفهای بالا بوده، چون عددهای رشد در بخش صنعت بسیار پایین است». این طلبکاری در حالی است که صادرات نفت در دولت سابق به زیر سیصدهزار بشکه رسیده بود و دولت رئیسی توانست بدون برجام و FATF توانست صادرات نفت را به یکونیم میلیون بشکه افزایش دهد. ضمنا رشد اقتصادی در حالی به هفتدرصد افزایش یافت که معدل آن در دولت روحانی به ششدهم درصد (نزدیک صفر) رسید!