نشریه مخفی که همه کارهاش یک نفر بود
دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان
«... هدف ما، روشن کردن افکار تخدیر شده - بیدار نمودن عواطف مذهبی خفته - زنده کردن احساسات سرکوب شده - بیان احکام سیاسی و دفاعی اسلام - تحکیم پیوندهای مبارزین - تقویت همبستگی تودههای مجاهد و رزمنده - ایجاد وحدت کامل میان نیروهای ملی و مذهبی و بسیج همگانی با سلاح ایدئولوژیک ایمان در یک جهاد پیگیر و خستگیناپذیر علیه استعمار و استبداد به سوی یک هدف مقدس یعنی استقلال و حاکمیت ملت شریف ایران در سایه تعالیم حیاتبخش اسلام است...»1
این جملات، بخشی از سرمقاله اولین شماره نشریه انتقام، از نشریات نهضت امام خمینی بود که حدود یک ماه و نیم پس از تبعید ایشان، منتشر شد. روزگاری که با تبعید مرجع عالیقدر شیعه و رهبر و قائد اعظم ملت، همچنین دستگیری و زندان و تبعید روحانیون و علما و طلاب مبارز و تهدید و ارعاب مقلدان و هواداران امام، خفقانی سنگین بر این کشور حاکم شده بود.
بقیه مطالب نشریه به مقالات و مطالب متنوعی پرداخته بود از جمله مقاله مفصلی بر اساس آیات قرآن مجید و روایات که مردم را به پایداری و مقاومت در مبارزه با شاه و آمریکا در زمان تبعید رهبری نهضت فرامی خواند که در بخشی از آن مطلب آمده بود:
«... خوشبختانه رهبر دینی ما حضرت آیتالله خمینی مبارزه با دستگاه جبار حاکمه را واجب و تقیه را حرام و سکوت را از گناهان کبیره شمردهاند. به علاوه، وجوب دفاع از اساس اسلام یک حکم اجتماعی است...»
روشنگری و افشاگری و رفع شبهات
در بخشی دیگر از مطلب یاد شده که شبهات برخی افراد ظاهرالصلاح نسبت به ادامه مبارزه در غیبت حضرت ولی عصر عجلاللهتعالی فرجهالشریف را پاسخ میداد، ذکر شده بود:
«... اعتقاد به پر شدن زمین از ظلم و ستم در آخرالزمان و همچنین پر شدن آن از عدل و داد بعد از ظهور امام دوازدهم (عج) هیچگاه وظیفه شرعی را تغییر نمیدهد و اینکه بعضی از کوتهنظران میگویند در فکر اصلاح نباشید که ظهور حضرت به تاخیر میافتد، یک منطق احمقانهای است که مورد سوءاستفاده استعمارگران واقع شده و خدا میداند که ترویجکنندگان این منطقهای غلط استعماری چه خیانت عظیمی را مرتکب میشوند و چه ضربت بزرگی بر پیکر اسلام و مسلمین وارد میکنند....»
بسیاری از خود میپرسیدند این نشریهای که با آن عنوان انقلابی و تیترهای روشنگرانه و مطالب و مقالات و اخبار افشاگرانه در قطع کوچک در گوشه و کنار حوزههای علمیه و دانشگاهها و کانونهای مبارزان دیده میشود را چه گروه و افرادی تهیه و منتشر میکنند. حتی از میان مبارزین و انقلابیون آن زمان هم کسی اطلاع دقیقی از منشأ و منبع نشریه نداشت.
در اسناد ساواک تنها به افراطیون و متعصبین طرفدار امام اشاره شده ولی تاکید کرده بود اطلاع دقیقی از تهیهکنندگان آن که آنها را «خرابکار» خوانده بود، در دست نیست!
حتی آنهائی که در چاپ و توزیع نشریه انتقام فعالیت میکردند هم از شخصیت اصلی انتشار این نشریه بیخبر بودند، بعضا فکر میکردند گروهی از طلاب و یا از اعضای هیئتهای مؤتلفه اسلامی هستند.
اما در اول بهمن 1343 که حسنعلی منصور، نخستوزیر شاه، به مجازات رسید و تقریبا همه اعضای اصلی و فرعی مؤتلفه دستگیر یا فراری شدند، اما باز هم نشریه «انتقام» منتشر و توزیع گردید! حتی شماره سوم آن، مدتی بعد از مجازات منصور که مزدوران شاه، دیوانهوار به هجوم علیه طلاب انقلابی و مبارزان پیرو امام دست زده بودند، در 8 اسفند 1343 منتشر گردید و مطالبی هم درباره مرگ منصور و بازتاب آن در نشریات مختلف چاپ کرده بود که در آن شرایط بدون تردید میتوانست برای نویسندگان و انتشاردهندگان آن، حکم اعدام داشته باشد.
نقشی که سالها پنهان ماند
نشریه «انتقام» با انتشار 8 شماره ماهانه و تا 15 مهرماه 1344 به کار خود ادامه داد و تاثیر بسزایی در تداوم مبارزه انقلابیون پیرو امام خمینی و زنده نگاه داشتن راه و یاد امام در تبعید و همچنین افشای جنایات رژیم شاه داشت.
اما طی همه آن سالها، نقش بنیادین یکی از روحانیون اصلی و مدرسین انقلابی پیرو امام در انتشار نشریه فوق پنهان ماند، بهطوری که نه تنها ساواک بلکه حتی مبارزانی همچون سیدهادی خسروشاهی، علی حجتی کرمانی و اسدالله بادامچیان و... که در چاپ و توزیع نشریه فوق فعالیت داشتند هم از نقش محوری آن عالم جلیلالقدر در تهیه و چاپ «انتقام» بیاطلاع ماندند و بعضا ایشان را در حدی میدیدند که حداکثر همکاری مختصری دارد!
شگفت آنکه پس از پیروزی انقلاب نیز تا سالها، از نقش آن روحانی فرهیخته و انقلابی مطلع نشدند. چنان که مرحوم سیدهادی خسروشاهی در کتابی که به سال 1368 درباره نشریه «بعثت» انتشار داد هم هنوز از نقش منحصر به فرد آن روحانی با تقوای انقلاب در انتشار «انتقام» مطلع نبود.
اما در این میان اسدالله بادامچیان برای توزیع نشریه با آیتالله محمد تقی مصباح یزدی در ارتباط بود و هر بار شمارههای نشریه را از وی دریافت مینمود. اسدالله بادامچیان در کتاب «هیئتهای مؤتلفه اسلامی» نوشته است:
«... توسط یکی از برادران به نام آقای الهی با آقای شیخ محمدتقی مصباحیزدی آشنا شدم و به وسیله ایشان هربار مقادیر زیادی نشریه دریافت و توزیع مینمودم. این نشریه خیلی طرفدار داشت ولی به علت مشکلات چاپ، ما در مقابل 20 تقاضا به افراد 2 عدد میدادیم تا به ترتیب خوانده به یکدیگر بدهند در مورد چاپ و تکثیر، کاغذ آن را باوجود جو شدید خفقان تهیه میکردیم و برادر عزیز آقای مصباح شبهای جمعه از قم به منزلشان در تهران میآمد و مطالب تهیه شده را با کمک برادران دیگر ماشیننویسی کرده و با دستگاه تکثیر که در زیرزمین خانه داشت، تکثیر میکرد. بعد دستهبندی کرده و دوخت میزد و مقداری را برای قم و پخش توسط طلاب میبرد و مقداری هم برای دانشگاه و مقداری هم برای بازار و کسبه میگذاشت...»2
بادامچیان ادامه داده است:
«... نشریه انتقام پس از اعدام منصور چند ماهی منتشر گردید و با اینکه چند بار مورد تعقیب قرار گرفتیم و حتی یک بار با حدود 50 عدد آن دستگیر شدیم ولی باز نشریه منتشر گردید تا دچار مشکلات زیادی در مورد تهیه کاغذ شدیم و آقای مصباح هم فراری شد و دیگر چاپ نشد..»
هویت سردبیری و تحریریه و فنی یک نفره
اما مرحوم سیدهادی خسروشاهی، واقعیت را پس از تحقیقات و بررسیهای مختلف در مقدمه کتابی که درباره نشریه «انتقام» که در سال 1379 به چاپ رساند، شرح داد که چگونه با مرحوم مصباح یزدی تماس گرفته و از ایشان درباره چگونگی انتشار نشریه و چاپ کتابی درباره آن و همچنین افشای نام همکارانشان در آن نشریه سؤال نمود. خسروشاهی نتایج آن مکالمه را چنین شرح داد:
«... آقای مصباح در پاسخ تلفنی چنین گفتند: جنابعالی مجاز هستید که مجموعه شمارههای انتقام را یکجا منتشر سازید. بالاخره نشریه به تاریخ انقلاب مربوط است و انحصاری من نیست. اما در مورد همکاران باید عرض کنم که در آمادهسازی این نشریه از نوشتن مقالات تا تهیه مقدمات و تکثیر و حتی سیمزنی و بستهبندی، تنها بودم و همکار رسمی در این رابطه نداشتم و به همین دلیل نشریه انتقام ارگان هیچ سازمان و تشکیلاتی نبود بلکه درواقع نشریه حوزه علمیه قم بود و البته برخی از دوستان در توزیع آن شرکت داشتند که اجرهم علیالله...»3
در سال 1379 مرحوم خسروشاهی در ادامه انتشار اسناد تاریخ انقلاب اسلامی، با اجازهای که از مرحوم آیتالله مصباح یزدی دریافت داشته بود، به چاپ همه شمارههای نشریه «انتقام» در یک کتاب اقدام کرد. مرحوم خسروشاهی درباره این که حتی به عنوان یک مورخ و مبارز دوران نهضت و همکار مرحوم مصباح در نشریه «انتقام» اما پس از 35 سال متوجه نقش اصلی ایشان در آن نشریه شد، نوشت:
«... روش استاد مصباح از همان دوران، مخفیکاری و رازداری و عدم تظاهر بود، بهویژه که ایشان در هیچ زمینهای (زمینههای علمی، فلسفی، سیاسی و...) مایل نبود که خودی نشان بدهد و همواره طبق معتقدات و باورهای خود به کار مبارزه ادامه میداد...»
فریاد خونهای جوشان
متاسفانه پس از پیروزی انقلاب، عدهای با سوءاستفاده از تقوای آیتالله مصباح و پرهیز ایشان از خودنمایی و بازگویی مبارزاتش سعی کردند با تحریف تاریخ، ایشان را کنار مانده از مبارزه نشان دهند، در حالی که آنچه آمد، تنها بخش بسیار کوچکی از مجموعه فعالیتها و مبارزات مرحوم آیتالله محمدتقی مصباح یزدی بود.
در نشریه انتقام علاوهبر مطالب دینی و سیاسی و اقتصادی و اخبار روز، اشعار انقلابی نیز به چاپ میرسید که نمایانگر وضعیت جامعه آن روز بود. یکی از اشعار یاد شده که در آن زمان به دلیل مخفیکاری بدون نام شاعر چاپ شد ولی سرایندهاش، شاعر انقلاب، حجتالاسلام محمدحسین بهجتییزدی(شفق) بود، «خونهای جوشان» نام داشت که با هنرمندی شرایط سیاه جامعه پس از تبعید امام را توصیف میکرد. در بخشی از آن آمده بود:
«... راستی این بر و این بوم سیه ایران است؟... پس چرا ویران است؟... این همان کشور آباد کهنسال بُوَد؟... این عدالت نَبُوَد؟...کاین همه مردم بیاسلحه را در یک روز... به مسلسل بندند... این تمدن نَبُوَد!...که هزاران نفر از دست ستم بیتقصیر... همه در خون غلطند... افق امروز ملالانگیز است... میخراشد رخ و خون میریزد... در غم پانزده خرداد است... تا ابد ننگ از این حادثه برمیخیزد...نرود هیچ ز یاد...»4
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- انتقام، شماره اول، یکشنبه 15 شعبان 1384، 29 آذر 1343، 20 دسامبر 1964.
2- هیئتهای مؤتلفه اسلامی، اسدالله بادامچیان، علی نباتی، تهران، تیرماه 1362، انتشارات اوج، ص 2 تا 4.
3- انتقام، نشریه داخلی حوزه علمیه قم در سالهای 1343-1344، مجموعه اسناد انقلاب اسلامی ایران (2)، محمدتقی مصباح، به کوشش سیدهادی خسروشاهی، نشر کلبه شروق، تهران، چاپ اول، 1379، ص 4 تا 8.
4- نشریه انتقام، شماره ششم، شنبه پنجم صفر 1485 هجری قمری، پانزدهم خرداد 1344 هجری شمسی.