هفتمین جشنواره فیلم فجر و تشویق آثار ضد دفاع
سعید مستغاثی
بخش هجدهم
هفتمین جشنواره فیلم فجر، نخستین دوره این جشنواره پس از پایان جنگ تحمیلی بود. فیلمهای بخش مسابقه بسیار متنوعتر شده و علیرغم ازدیاد تولیدات جنگی و فیلمهای دفاع مقدس که بعضا همچون «دیدهبان» ساخته ابراهیم حاتمیکیا، نقاط عطفی در این سینما بهشمار آمدند، اما نخستین آثار ضد دفاع در همین جشنواره به نمایش گذارده شدند که بعضا جوایزی هم دریافت کردند.
جوایزی که از این دوره عنوان «سیمرغ بلورین» را به خود گرفته بودند، فیلم «عروسی خوبان» ساخته محسن مخملباف، سرگذشت یک موجی بازگشته از جنگ را روایت میکرد که در شهر همه اهداف و آرمانهای انقلاب را پایمالشده و از بین رفته میدید و در نهایت سر به کوه و بیابان میگذارد.
در واقع تنها نتیجه دفاع مقدس در این فیلم، یک رزمنده موجی و حاکمیت گروهی از سرمایهداران و زالوصفتان بر مملکت نشان داده میشد. فیلمی که علاوهبر نامزدی 3 سیمرغ بلورین، جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن را دریافت کرد.
سیل جوایز به پای فیلمساز ضد دفاع
بیشترین جوایز این دوره از جشنواره به دو فیلم محسن مخملباف یعنی «عروسی خوبان» و «بایسیکلران» رسید که آن فیلم نیز روایتی از بدبختیها و سیاهروزیهای یک افغان در ایران بود که همه در حال سوءاستفاده از شرایط سخت مالی و اقتصادی او بودند. به این ترتیب جوایز بهترین کارگردانی و فیلمنامه و بازیگری زن و موسیقی متن و صحنهآرایی به فیلمهای محسن مخملباف رسید و فیلم «در مسیر تندباد» از مسعود جعفری جوزانی سیمرغ بلورین بهترین فیلم را گرفت که یک داستان مربوط به جنگ جهانی دوم در میان ایل قشقایی را به تصویر کشیده بود.
از نکات قابل تأمل جشنواره هفتم فیلم فجر، نمایش فیلمهای شبهعرفانی (تقلیدی از آثار امثال آندری تارکوفسکی که در مطلب جشنواره ششم فیلم فجر، دربارهاش گفته شد) مانند «نار و نی» بود که به بخش مسابقه جشنواره نیز راه یافت و نامزد دریافت 7 سیمرغ بلورین هم گردید که 3 سیمرغ بلورین در رشتههای صدابرداری و تدوین و جایزه ویژه هیئت داوران دریافت کرد و بدین صورت تولید این دسته از فیلمهای مبلغ عرفانهای جعلی در سینمای ایران باب شد.
در سالهای بعد آثاری همچون «نقش عشق» از شهریار پارسیپور هم در همین راستا تولید شدند، محمد متوسلانی هم برای تداوم کار در سینمای پس از جنگ، فیلم «جستوجوگر» را در همین نوع، کارگردانی نمود و حتی ساموئل خاچیکیان را برای ادامه کارش وادار به ساخت فیلمی از این نوع به نام «چاووش» نمودند که شاید بتوان گفت بدترین دوران سینمایی خاچیکیان را رقم زد.
باز هم آثار سینمای دفاع مقدس کنار ماندند
به جز سیمرغ بلورین جلوههای ویژه (که به دلیل صحنههای انفجاری و شلیک و اسلحه نمیتوانست به فیلمهای غیرجنگی تعلق بگیرد) در میان دریافتکنندگان جوایز دیگر، هیچکدام از 5 فیلم از آثار سینمای دفاع مقدس حاضر در جشنواره همچون عبور (کمال تبریزی)، انسان و اسلحه (مجتبی راعی)، ستاره و الماس (سیامک شایقی)، افق (رسول ملاقلیپور) و دیدهبان (ابراهیم حاتمیکیا) سهمی نداشتند، تنها برای حفظ ظاهر و به اصطلاح خالی نبودن عریضه، در پایان اعلام جوایز، یک جایزه ویژه هیئت داوران به ابراهیم حاتمیکیا اعطا گردید!
هیئت داوران متشکل بود از: محمدرضا بهزادیان(از مدیران تلویزیون)، سیفالله داد(سازنده فیلم «کانی مانگا» در دوره قبل)، فرهاد فخرالدینی (آهنگساز)، ابراهیم فروزش (فیلمساز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان) و محمدباقر کریمیان (داور چند دوره از دورههای پیشین جشنواره فیلم فجر).
در این دوره از جشنواره فیلم فجر، نخستین فیلمهای برای کودکان مانند «گلنار» به نمایش درآمد که بعدا در اکران عمومی، مورد استقبال کودکان و خانوادهها قرار گرفتند. فیلم «گلنار» پس از «شهر موشها» در سال 1364، بازگشتی به سینمای برای کودک و گریز از فیلمهای به اصطلاح درباره کودکان مانند «خانه دوست کجاست؟» یا «مشق شب» و مانند آن محسوب میگردید که به هیچوجه مورد توجه بچهها و خانوادههایشان قرار نگرفته بودند.
این نوع سینما و فیلم برای کودکان در سالهای بعد نیز با قصههای فانتزی و البته محتوای اخلاقی در فیلمهایی همچون «دزد عروسکها»، «پاتال و آرزوهای کوچک»، «الو الو من جوجو ام» و... تکرار شد و تا مدتی به دلیل تازگی ساختار و فرم و محتوا، مخاطبان بسیاری را در سنین کودکان جذب سالنهای سینما کرد اما پس از مدتی به دلیل تکرار مکررات و سوژههای دستمالیشده، مخاطبان خود را از دست داد و با رکود مواجه گردید. در قسمتهای آینده این سلسله مقالات و در بخش جشنواره کودکان به این موضوع مفصلتر پرداخته شده است.
باز هم فیلمهای خارجی بیشتر
در این دوره، بخش خارجی جشنواره بسیار گسترده شد و به غیر از مرور بر آثار 3 فیلمساز یعنی روبر برسون و سرگئی پاراجانف و آندری وایدا، در بخشی به نام «چشم حقیقت»، فیلمهایی مانند زندگی بدون توازن (گاد فری رجیو)، لئو تولستوی (سرگئی گراسیوف)، سقوط خاندان رومانوف (استر شاب)، مردی با دوربین فیلمبرداری (ژیگا ورتوف) و... و در بخش دیگری به نام «دوران خنده»، فیلمهایی مانند «زندگی سگی» و «پسر بچه» از چارلی چاپلین، «پاسبانها» و «ژنرال» از باسترکیتون، دنیای هارولد لوید و کمدیهای دهه بیست لورل و هاردی و... بر پرده رفت و در بخش نمایشهای ویژه (که در دورههای پیشین نیز سابقه داشت) انبوهی از فیلمهای جشنوارهای به نمایش درآمد مثل ذرت سرخ (ژانگ ییمو)، بوریس گودونوف (سرگئی باندارچوک)، موضوع (گلب پانفیلوف)، بابا به ماموریت رفته است (امیر کاستاریتسا)، نوستالژیا (آندری تارکوفسکی)، اسب (علی اوزگن ترک) و....
همانطور که در دورههای قبلی جشنواره هم روال معمول بود، فیلمهای یادشده اغلب برای اکران عمومی خریداری شده بودند و تنها قبل از نمایش عمومی، در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمده و در سالهای بعد به تدریج بر پرده سینماها رفته و یا صفحه تلویزیون نقش بستند.
حضور فیلمسازان قبل از انقلاب بهگونهای بیپرواتر در هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر به چشم میخورد. چنانچه علاوهبر سیروس الوند با فیلم «شب حادثه»، مسعود کیمیایی با فیلم «سرب»، امیر نادری با فیلم «آب، باد، خاک»، جلال مقدم با فیلم «چمدان» و عباس کیارستمی با فیلم «مشق شب» حضور داشتند به علاوه اینکه دو فیلم توقیفی و ضدایرانی «مدرسهای که میرفتیم» از داریوش مهرجویی پس از 8 سال و «باشو، غریبه کوچک» ساخته بهرام بیضایی بعد از دو سال، در این جشنواره به نمایش درآمدند.