مناسبات جمهوریّت و اسلامیّت در انتخاب ولیّ فقیه- 89
معاونت وزارت دفاع در امور انقلاب و سرپرستی سپاه
سید یاسر جبرائیلی
29 تیرماه 1358 پیرو ادغام دولت موقّت و شورای انقلاب برخی اعضای شورای انقلاب از سوی آن شورا به برخی از وزارتخانههای حسّاس راه یافتند و از آن جمله آیتالله خامنهای به معاونت امور انقلاب وزارت دفاع انتخاب شدند.
ایشان همچنین به عضویّت کمیسیون وزیران امنیّتی درآمدند که سرپرستی و مسئولیّت کلّیّه امور انتظامی، نظامی و امنیّتی، ازجمله بحرانهای گنبد، کردستان و خوزستان و مقابله با اقدامات احزاب و گروههای ضدّ انقلاب را برعهده داشت.
با حضور آیتالله خامنهای در وزارت دفاع و کمیسیون وزیران امنیّتی، از تصمیمات غلط نظامی - امنیّتی در دولت موقّت جلوگیری شده و تدابیر مهمّی برای مقابله با بحرانهای قومی و منطقهای اتّخاذ شد.
آیتالله خامنهای میگویند: «در اوایل انقلاب، سعی کردند دستگاهِ مستشاریِ نظامیِ آمریکا را در ایران نگه دارند. شاید این حرف برای شما خیلی عجیب و تازه باشد - واقعاً هم عجیب است - امّا از آن عجیبهایی است که اتّفاق افتاد. چند ماه بعد از انقلاب - شاید حدود یک سال - دستگاه مستشاری ارتش آمریکا، در یکی از نیروهای سهگانه ارتش، دم و دستگاه خود را داشت... دیدیم لایحهای آوردهاند، مصوّبهای را میخواهند از شورایعالی دفاع بگذرانند که بر اساس آن، اسم مستشاری سابق آمریکا در ایران فلان اسم شود. چند اسم پیشنهاد کردند که شورایعالی دفاع ایران رسماً تصویب کند که اسم مستشاری این است. یعنی درحقیقت، وجود مستشاری را امضا کنند. ما آنجا فهمیدیم که مستشارها هنوز در ایرانند.
گفتیم: «این آقایان اینجا چه میکنند؟ اوّل اصل وجودشان را ثابت کنید تا بعد به اسمشان برسیم!». مرحوم چمرانِ عزیز هم در آن جلسه بود. او هم کمک کرد و تصویب کردیم که اینها باید هرچه زودتر از ایران بروند. آنها تا این حد وقاحت و جرئت بهخرج میدادند که عناصر مستشاری آمریکایی را در داخل ارتش جمهوری اسلامی نگه دارند. این هم یکی از بلاها بود که به فضل الهی از سرِ ارتش گذشت.»1
یا در موردی دیگر، لیبرالهای دولت موقّت تصمیم داشتند هواپیماهای اف14 خریداری شده از آمریکا در دوره طاغوت را پس بدهند.
دولت موقّت با این استدلال که این هواپیماها به درد نمیخورند و اساساً چون جمهوری اسلامی سیاست تهاجمی ندارد، نیازی به این نوع هواپیما هم ندارد، به دنبال پس دادن اف14ها بودند. آیتالله خامنهای وقتی از این تصمیم دولت موقّت مطّلع شدند، در مقابل آن ایستادند و اجازه عملی شدن برنامه لیبرالها را ندادند.
ایشان مردادماه 1358 به تبیین ابعاد این ماجرا پرداخته و در ردّ استدلال دولت موقّت گفتند: «درست است که ما قصد نداریم که مثل دوران گذشته ژاندارم منطقه باشیم و قصد نداریم که حافظ منافع ابرقدرتها باشیم امّا بههیچوجه جایز نمیدانیم که با وجود دشمنان سوگندخوردهخود در منطقه و دولتهای ارتجاعی وابسته به امپریالیزم غافل بمانیم. ما به نیروی دفاعی کاملی نیازمندیم؛ حتّی برای جلوگیری از تجاوزات امپریالیزم که بهآسانی با حضور دولتهای غاصب در منطقه قابل تصوّر است لازم است که ما قدرت تهاجمی نیز داشته باشیم.»2
ایشان چند سال بعد دراینباره گفتند: «زمزمهاش را راه انداختند که ما اف۱۴ میخواهیم چهکار کنیم، تهاجمى است، ما اهل تهاجم نیستیم؛ آمریکایى است، ما با آمریکا بدیم. حالا کى میگفت این حرفها را؟ آنهایى که با برژینسکى ملاقات میکردند.»3
اگر تصمیم دولت موقّت عملی میشد، ایران در واقع پیش از آغاز جنگ تحمیلی نیروی هوائی خود را در یک حوزه بسیار مهم خلع سلاح کرده بود. در طول جنگ تحمیلی، اف14ها برگ برنده نیروی هوائی ایران بودند و نهتنها دهها جنگنده رژیم بعث را در آسمان شکار کردند، بلکه با تدبیر شهید بابایی، قابلیّت شلّیک هوا به زمین نیز در آنها ایجاد شد و ایران توانست تأسیسات رژیم صدّام را بمباران کرده و معادلات جنگ را تغییر دهد.
امیر سرتیپ دوّم خلبان والی اویسی میگوید: «در آن زمان بحث استفادهی حدّاکثری از ظرفیّت جنگندهها مطرح بود؛ به همین علّت بنا بود تا از «تامکت»ها برای بمباران تأسیسات و کارخانههای عراق استفاده شود.
با تدبیر شهید بابایی این قابلیّت برای هواپیمای اف۱۴ ایجاد شد... انجام پروازهای بمباران توسّط اف-۱۴ معادلات جنگی صدّام را تغییر داد، چرا که آنها میدیدند هواپیمایی که تا دیروز جنگندههای آنها را شکار کردهامروز کارخانهها و تأسیسات آنها را بمباران میکند.»4
درباره نقش آیتالله خامنهای در تقویت کردهای مسلمان در مقابل حزب ضدّ انقلاب و تجزیهطلب دموکرات نیز سخنان سرتیپ کاک جمیل بابایی که از مؤسّسین سپاه پاوه و مسئول اطّلاعات سپاه این شهرستان در اوایل انقلاب بود، خواندنی است: «به دنبال صدور فرمان تاریخی حضرت امام(قدّسسرّه) درباره پایان دادن به غائلهی پاوه، هیئتی از دولت موقّت با بعضی احزاب کرد در حال مذاکره بود. در پی این مذاکره شایعاتی مطرح شد که مسئولیّت منطقه از سوی دولت به حزب دموکرات واگذار شده است. همچنین این شایعه نیز قوّت گرفته بود که چنانچه اداره منطقه به دست این احزاب بیفتد، کردهای انقلابی و مسلمان در مخمصه خواهند افتاد. با شدّت گرفتن این شایعات، کردهای مسلمان که زحمتهای فراوانی در راه دفاع از کیان انقلاب اسلامی در کردستان متحمّل شده بودند، نگران شدند؛ ازاینرو برای برطرف کردن نگرانیها و احیاء روحیّه انقلابی، برای دیدار با حضرت آیتالله خامنهای که در آن زمان معاون وزارت دفاع بودند، به تهران رفتم، خدمت ایشان رسیده و ماجرا را در میان گذاشتم. حضرت آیتالله خامنهای ضمن دلجویی، در تاریخ دوّم آذرماه سال ۱۳۵۸ دستخطّی به بنده دادند تا به اطّلاع مسلمانان انقلابی کرد برسانم.
نامه حضرت آیتالله خامنهای حاوی دو بند مهم بود:
1- دولت هیچگونه قراردادی مبنی بر اینکه حفاظت شهرهای کردستان به عهده حزب دموکرات است، نبسته و نخواهد بست. ۲- نخستین شرط دولت با هر شخص یا گروهی، قبول حاکمیّت دولت بر روستاها، شهرها و استانهای سراسر کشور است.
با دستخطّ آقا و روحیّه دوچندان به کردستان بازگشتم. نامه ایشان آبی بر آتش شایعات بود. دستخط ایشان سند بسیار مهمّی برای کردهای مسلمان بهشمار میآمد که مورد استقبال رسانهها نیز قرار گرفت.»5
سوّم آذرماه 1358 آیتالله خامنهای از سوی شورای انقلاب به سرپرستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انتخاب شدند تا به اختلافاتی که در بدنه و سازمان سپاه بروز کرده و با تلاشهای میانجیگرانه پایان نیافته بود، فیصله دهند. ایشان در مدّت حضور در رأس آن نیرو سعی کردند علاوه بر رفع اختلافات موجود، سازمان مناسبی بدان بدهند. پنج اسفند ۱۳۵۸ آیتالله خامنهای از مسئولیّت سرپرستی سپاه به دلیل نامزدی در انتخابات نخستین دوره مجلس شورای اسلامی استعفا دادند.
پانوشتها:
1- آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان و پرسنل ارتش، 30/1/1374
2- روزنامهی کیهان، 27/5/1358
3- آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با پرسنل مرکز اسناد انقلاب اسلامی و دفتر نگارش تاریخ انقلاب اسلامی در قم و تهران، 24/12/1362
4- خبرگزاری مهر، 15/7/1396، کد خبر: 4103912
5- هفت خاطرهی یک «پیشمرگ کرد مسلمان» از حضرت آیتالله خامنهای، پایگاه اطّلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی سیّدعلی خامنهای، 27/2/1388، کد خبر: 6883