kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۸۵۵۲
تاریخ انتشار : ۱۲ آذر ۱۴۰۲ - ۲۲:۴۳

۲۸ سال پیش در چنین روزی... (نگاه)

 
امین الاسلام تهرانی
در این روزها که رژیم آپارتاید اسرائیل باز هم مشغول قتل عام مردم غزه است، جالب است که بدانیم، 28 سال پیش در چنین روزی – یعنی در 13 آذر 13۷۴ یا 4 دسامبر 1995 – «اسحاق رابین»، نخست‌وزیر وقت رژیم آپارتاید اسرائیل، پس از امضای صلح قرارداد اسلو با ضرب گلوله یک یهودی متعصب به نام «ایگال عمیر» کشته شد. ایگال عمیر، یهودی افراطی و دانشجوی حقوق بود که در دادگاه اعتراف کرد که هدفش از ترور رابین، متوقف کردن روند صلح با فلسطینیان بوده است. گفته می‌شد که او با یک گروه افراطی ضد عرب با نام «ایال» در ارتباط بوده است. این گروه افراطی را یک خاخام یهودی تشکیل داده بود.
اسحاق رابین در سال ۱۹۴۱ و در حالی که بسیار جوان بود، به شاخه نظامی‌هاگانا پیوست. وی پس از تشکیل نیروهای دفاعی [کذا!] اسرائیل به ارتش رژیم آپارتاید اسرائیل پیوست و در مدت کوتاهی به مدارج عالی نظامی رسید و مشخص است که در ارتشی که از بدو تأسیس‌اش نه دفاع، بلکه تنها تجاوز و اشغالگری کرده است، به مدارج عالی رسیدن یعنی بر موجی که از خون بی‌گناهان راه افتاده پیش رفتن. وی تنها ۳۲ سال داشت که به درجه سرلشگری نایل شد و بالاخره در سن ۴۰ سالگی با درجه سپهبدی به بالاترین درجه در ارتش اسرائیل دست یافت و به درجه راوآلوف و فرماندهی ستاد کل ارتش اسرائیل رسید. در این مقام بود که فرماندهی جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل را در کنار ژنرال «موشه دایان»، وزیر دفاع [کذا!] وقت‌، برعهده داشت. رابین سرانجام پس از ۲۶ سال حضور و کشتار در ارتش اسرائیل و در سال ۱۹۶۸ لباس نظامیان را از تن بدر کرد و جامه سیاستمداران را پوشید تا از آن به بعد جنایات را در کسوت دیگری پیگیری کند.
رابین در سال ۱۹۹۴ در برابر کنگره آمریکا در توصیف تغییر مسیر خود از نظامی‌گری به مذاکره برای برقراری صلح [!] گفت که در کسوت ژنرال نیروهای ارتشی را به سمت آتش و سربازان را به سوی مرگ فرستادم. [اما] امروز می‌گویم ما به جنگی می‌رویم که تلفات، زخمی، خون و مصیبت ندارد. این تنها جنگی است که شرکت در آن رضایت‌بخش است، مبارزه برای صلح است. اما این به اصطلاح صلح نتیجه‌اش چه بود؟ این قرارداد‌، عنوان صلح در برابر زمین به خود گرفت. طبق آن حق خودگردانی فلسطینیان در نوار غزه و کرانه باختری از سوی رژیم اسرائیل به رسمیت شناخته می‌شد. یعنی نتیجه این به اصطلاح صلح در واقع تنها به رسمیت شناختن محاصره غزه و نیز رسمیت تشکیلات خودگردانی بود (آن هم از طرف اشغالگران!) که تاکنون نقش مجسمه را ایفا کرده است. اين مذاكرات همچنین توانست تا حد زيادي قبح سازش با رژيم اشغالگر قدس را نزد دولت‏هاي عرب از بين ببرد. وقتی می‌خوانیم که نخست‌وزیر اسرائیل توسط یک افراطی کشته شد، این عبارت نباید رهزن ذهن ما باشد و تصور کنیم یک میانه‌رو توسط افراطی‌ها کشته شد‌، بلکه باید توجه داشت که ذات این رژیم‌، افراطی است و درواقع یک جنایتکار افراطی توسط یک افراطی‌تر از او هلاک شده است. تنها و تنها یک گوشه از جنایاتِ نه چندان خشنِ این برنده صلح نوبل! این است که نظامیان واحد گفعاتی به دستور مستقیم اسحاق رابین مأمور شده بودند تا دست و پای فلسطینیانی را که در انتفاضه اول دستگیر می‌شدند‌، بشکنند. تازه این اعتراف خود صهیونیست‌ها به این جنایت ضد انسانی پس از چند دهه سکوت بوده است. این سیاستمدار میانه‌رو! اسرائیلی باني جنگ سوم اعراب و اسرائيل و طراح حمله هوايى رژیم اسرائيل به پايتخت كشورهاي عرب در سال 1967 بود.