یک ستاره از آن هزار
مهمان
ابوالقاسم محمدزاده
هفتم فروردين ۱۳۳۱ در شهرستان تويسركان به دنيا آمد. کودکی سختی را پشت سرگذاشته بود و در نوجوانی چون خواندن و نوشتن نمیدانست به عنوان شاگرد برقكار نزد یکی از آشنایان مادریاش مشغول به کار شد و در این زمینه مهارت پیدا کرد و تازه به سن سربازی رسیده بود که به تنهائی بهعنوان اوستاکار برقکش کار میکرد.
پس از انجام خدمت سربازی ازدواج کرد و با اوجگیری حرکتهای مردمی علیه رژیم ستمشاهی به صفوف انقلابیون پیوست. مدتی از استقرار نظام جمهوری اسلامی گذشته بود و برای خدمت به روستائیان محروم وارد جهاد سازندگی شد و در آن نهاد مقدس درصدد کمک به روستائیان محروم بود.
وقتی جنگ شروع شد ناصر در تلاش برای رفتن به جبهه بود و چون دوره سربازی را گذرانده بود دوست داشت در خطوط مقدم خدمت نماید اما مسئولین جهاد معتقد بودند که انجام خدمات برقرسانی به مناطق محروم و مقرهای رزمندگان از خدمات شایسته اوست و بهتر میتواند مفید واقع شود تا بهعنوان رزمنده تفنگ دستش بگیرد، لذا در ستاد پشتیبانی جنگ مشغول به خدمت گردید و از سوی جهاد سازندگی خراسان در جبهه حضور يافت.
او هفدهم مهر ۱۳۶۶، در منطقه عملیاتی سومار دچار مصدوميت شيميايی شد و برای سیر مراحل درمانی و زندگی به مشهد آمد و مهمان امام رضا(ع) گردید و بالاخره ساکن مشهد شد.
سرانجام ناصر سرتیپی، نوزدهم تير ۱۳۸۰ پس از سالها تحمل درد و رنج ناشی از مجروحیت، در مشهد بر اثر عوارض شیمیایی به برادر شهیدش منصور سرتیپی پیوست و به درجه شهادت نائل آمد و ستارهای شد در آسمان ایثار و شهادت. از وی چهار فرزند به یادگار مانده است.
روحش شاد و راهش پررهرو باد.
موضوع : جهادگر شهید ناصر سرتیپی