نگاهي به بحران جدي خشكسالي و كمبود آب در ايران (بخش نخست)
سرزمين تشنه باران (گزارش روز)
گروه گزارش
خشكسالي امسال بيداد كرد، آنقدر كه ديگر تقريبا همه شهروندان و مسئولان به اين واقعيت تلخ پي بردند كه ماجرا جديتر و تلختر از آن است كه با چند تبليغ تلويزيوني و بنرهاي خياباني بتوان مردم را حساس كرد تا آب كمتري مصرف كنند.
ميگويند بحران آنقدر شديد است كه حتي اگر همه مردم هم مصرفشان را نصف كنند باز هم تا زماني كه مدت طولاني باران نبارد و مصرف كشاورزي به شدت كم نشود، باز هم نميتوان به احياي اين آبهاي از دست رفته اميد داشت.
ميگويند وضعيت بعضي از شهرها و استانها قرمز است و وضعيت برخي ديگر زرد اما از تمام اينها كه بگذريم وضعيت اكثر سدهاي بزرگ و اصلي تامين كننده آب مصرفي در واقع قرمز است. آنقدر كه هم مجلسيها لب به اعتراض گشودند و هم مسئولان كميتههاي بحران تشكيل دادند و هم امام جمعه تهران مردم را به دعايي همدلانه براي باران و نزول اين بركت آسماني فراخواند.
اما كارشناسان ميگويند اين خشكسالي كشور غريبالوقوع نبود و با توجه به موقعيت اقليم قابل تشخيص و شناسايي بود اما از آنجا كه نه قانون و نه دستورالعمل بازدارندهاي در خصوص مصرف و آيندهنگري اتخاذ نشد، امروز به جايي رسيدهايم كه به راستي مصرف هر قطره آب هم ميتواند تلنگري باشد براي پايان اين ذخيره ناچيز.
در اين سلسله گزارشها نگاهي داريم به وضعيت كنوني ذخاير آبي، شرايط اقليمي و خشكسالي ايران، نحوه مصرف و راهكارهاي برون رفت از اين بحران.
پشت سدها، شايد هيچ چيز
شايد هيچ سالي به اندازه امسال وضعيت آب نگران كننده نبود. آنقدر كه هم كارشناسان و هم مقايسه آمارها نشان ميدهد كه تابستان امسال، بحرانيترين وضعيت آب در 46 سال گذشته بود. حتي بحرانيتر از سال80 آنقدر كه پايتخت، ركورد كم آبي را شكست و به يكي از بحرانيترين شهرهاي كشور تبديل شد.
میزان مصرف آب در تهران در سال 80 بیش از 970 میلیون مترمکعب بوده است، اما با وجود مدیریت مصرف، امسال بیش از یک میلیارد و 50 میلیون مترمکعب مصرف آب محاسبه شده است.
به گفته مدیرعامل آب منطقهای تهران، حجم کنونی آب موجود در مخازن سدهای امیرکبیر، لتیان، لار، طالقان و ماملو به ترتیب 117، 53، 47، 197 و 120 میلیون مترمکعب است كه حجم مخزن این سدها در زمان مشابه سال گذشته به ترتیب 166، 70، 90، 192 و 142 میلیون مترمکعب بوده است. و اين تفاوت قابل توجه و چشمگيري است. ضمن اينكه حجم ذخایر پنج سد تامینکننده آب تهران در زمان کنونی 534 میلیون مترمکعب است، اما حجم ذخایر اين سدها در زمان مشابه پارسال 760 میلیون مترمکعب بود که این امر نشان از کاهش 226 میلیون مترمکعبی در مقایسه با زمان مشابه پارسال دارد.
خسرو ارتقايي با اشاره به خشکسالی دو سال اخیر، بارشهای تهران از ابتدای سال آبی جاری تاکنون را 32 درصد کمتر از مدت مشابه سال آبی گذشته عنوان ميكند و ميگويد: کاهش بارشها، افزایش تبخیر و نفوذ آب در زمین موجب کاهش روانآبها شده است. این درحالی است که پارسال سال کم بارانی در مقایسه با مدت مشابه دراز مدت در تهران بوده است.
البته اشاره به اين موضوع هم مهم است كه مصرف سرانه آب در خيلي از شهرهاي ما به خصوص تهران چند برابر مصرف جهاني است. میزان سرانه تولید آب در تهران برای هر نفر 370 لیتر در شبانه روز و میزان مصرف 320 لیتر برای هر نفر است و این درحالی است که نرم جهانی مصرف آب در شبانه روز برای هر نفر 150 لیتر است.
مجلسيها چشم به راه ياري
12 استان كشور از بيآبي رنج ميبرند و در مرز بحران قرار دارند. در اين بين اصفهان و كرمان در مرز قرمز كم آبي قرار دارند و تهران و شيراز و يزد در مرز زرد كمآبي و استانهايي مانند، همدان، قم، قزوين، بندرعباس، اراك، البرز و مشهد در وضعيت سبز قرار دارند و اين به معناي زنگ خطر جدي براي تمام استانهاي پر جمعيت کشور است.
اگرچه خشكسالي در سالهاي متوالي چه در دهه 80 و چه در دهه 90 با اقليم اين سرزمين دست به گريبان بوده اما خشكسالي و كم آبي امسال به قدري محسوس بود كه حتي نمايندگان مجلس را هم به صورت جدي و پيگير به گود كشاند.آنقدر كه بسياري از آنها بر اين موضوع اتفاق نظر داشتند كه مشكل اصلي خشكسالي و كم آبي با انكار كردن و شانه خالي كردن از بار مسئوليت حل نخواهد شد.
سیدسعید زمانیان دهکردی نماينده شهركرد چندي پيش با تاکید بر کار کارشناسی در زمینه طرحهای انتقال آب، گفته بود كه، بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس، سازمان بازرسی و دیگر نهادهای نظارتی بیانگر زیانبار بودن حفر تونلهای انتقال آب بهشتآباد و گلاب 2 برای چهارمحال و بختیاری است درحالی که اظهارنظر برخی مسئولان دیگر استانها فقط به فضای غیرکارشناسی و احساسی درمورد مسائل آب دامن میزند. همينطور توسعه نامتوازن و سطح زیرکشت زیاد محصولاتی همچون برنج و چغندر با مصرف آب بالا و فروش حقابه کشاورزان شرق اصفهان به صنایعی نظیر فولاد، ذوبآهن و پتروشیمی از عوامل بروز بحران کمآبی در استان اصفهان است.
زمانیان دهکردی ادامه داد: سهم چهارمحال و بختیاری از حوضه آبی زاینده رود در زمستان 3 درصد و تابستان 7 درصد است و زاینده رود با (دبی) بالاتر از خروجی سد تنظیمی از چهارمحال و بختیاری خارج میشود، مشکل خشکی زاینده رود را باید از متولیان آن در استان اصفهان پرسید.
منابع آب ملي است و بايد چارهاندیشی صورت گيرد برای حل معضل کم آبی که گریبانگیر اکثر مناطق کشور است، استانهای چهارمحال و بختیاری و خوزستان از کمبود آب شرب و کشاورزی رنج میبرند، ولی در برخی استانها این آب صرف کشت محصولاتی میشود که آب زیادی مصرف میکنند. از نهادهای نظارتی نظیر سازمان بازرسی کل کشور و دیگر نهادهای قانونی انتظار میرود با ورود به این موضوع، از اجرای کارهای غیرقانونی جلوگیری کنند.
سالهاي خشكي متولي ميخواهد
ايران كشور خشكي است. اين را نقشهها و تصاوير هوايي و ماهوارهاي نيز نشان ميدهند يعني در هر دوره يك يا چند بار خشكساليهاي مقطعي يا پياپي وارد ايران مي شود. ضمن اينكه گرماي هوا و افزايش دماي كره زمين و شرايط ديگر نيز مزيد بر علت شده و اين خشكسالي را افزايش مي دهند. اما شايد توجه به اين نكته خالي از لطف نباشد كه بسياري از كشورهاي ديگر كه اتفاقا چندان هم از ما دور نيستند، همچون مصر، عربستان، قطر، بحرين و .... با شرايطي بعضا دشوارتر از ما به لحاظ آب و هوايي و خشكسالي دست به گريبان هستند اما از آنجا كه برنامهريزيهاي بلند مدت و سنجيدهاي در خصوص مقابله با اين بحران انجام مي دهند، شرايط خشكسالي را بسيار راحتتر از ما پشت سر ميگذارند.
تورج فتحي، فارغ التحصيل رشته محيط زيست و كارشناس منابع آب درباره جايگاه و اهميت برنامهريزي و مديريت بحرانهايي از اين دست به خبرنگار كيهان مي گويد: «بهطوركلي كشور ما در كمربند خشك دنيا قرار دارد يعني در واقع ميانگين بارش ما از ميانگين بارش در بسياري از كشورهاي جهان كمتر است.مثلا ميانگين بارندگي در كشورهاي جهان 800 ميلي متر در سال است كه در كشور ما ميانگين بارش يك چهارم اين ميزان يعني 250 ميليمتر بارش در طول سال است كه در نتيجه بايد گفت شرايط اقليمي ما طوري است كه با اين تفاسير جزو كشورهاي كم آب و خشك محسوب ميشويم. خب در چنين وضعيتي كه اتفاقا مربوط به يك سال و دو سال هم نيست و در سالهاي متوالي چنين وضعيتي تكرار شده است، انتظار ميرود برنامهريزيهاي بلند مدتي صورت بگيرد تا بتوان چنين بحرانهايي را پشت سر گذاشت. بايد قوانين و ضوابط و استاندارهايي متناسب با چنين وضعيتي داشته باشيم .الآن در ظاهر متولي بحث آب وزارت نيرو است چه در خشكسالي و چه ترسالي اما هيچ كدام از برنامهريزيهاي بلند مدت و كوتاه مدتي كه تا كنون در اين زمينه صورت گرفته است مثمرثمر نبوده براي مثال ما از آخرين دوره يخبندان به اين طرف پيوسته با خشكسالي مواجه بوديم. يعني خشكسالي به صورت يك چالش دائمي در تمام دورههاي زماني مطرح بوده است.»
وی با اشاره به تبعاتي كه خشكسالي بجا ميگذارد مي افزايد:«ضمن اينكه خشكسالي فقط يك پديده آب و هوايي و اقليمي نيست، بلكه در تمام زمانهاي وقوع مشكلات و بيماريهاي زيادي هم با خود به همراه داشته قحطي، گرسنگي، شيوع بيماريهاي واگيردار و... همگي از تبعات خشكسالي است كه چنانچه مهار نشود در تمام دورانها ميتواند ادامه يابد.كه در قرن بيستم با حضور نهادهاي متولي همچون وزارت نيرو و جهاد كشاورزي و ... كمي مهار شد اما متاسفانه درحال حاضر نه قانون و ضوابط مشخصي وجود دارد و نه حتي دستگاههاي متولي به خوبي مشخص هستند. يعني به اعتقاد من اولين و بزرگترين مشكل ما روشن نبودن مسئله خشكسالي و اينكه دقيقا بر عهده چه كسي است، ميتواند باشد. يعني سوال من اين است كه هم نقشههاي جغرافيايي كه از زمانهاي قبل وجود داشته تا به امروز نشان ميدهد كه بطور كلي ايران در كمربند خشك قارهاي قرار دارد چرا نبايد براي چنين كشوري با اين شرايط اقليمي يك قانون مشخص يا آييننامه درباره خشكسالي و شرايط بحران تدوين شود؟ در چنين شرايطي مشابه تابستان امسال نهايت كاري كه ما انجام ميدهيم اين است كه فقط به صورت مقطعي و كوتاه مدت يا ستاد بحران تشكيل ميدهيم و يا رسيدگيهاي مقطعي ميكنيم كه در واقع بايد گفت با چنين نوع رسيدگيهايي نميتوان به حل اين بحران يا دست كم مهار آن به صورت كوتاه مدت اميد داشت.»
چشم به راه باران
عدم بارش باران آنقدر به بحران جدي تبديل شد كه دستهاي مردم را براي دعا به سمت آسمان كشاند. آنقدر كه خطيب نماز عيد قربان، آیتالله موحدی کرمانی نيز پیشنهاد کرده تا نماز باران در تمام مساجد تهران و دیگر مناطق ایران برپا شود.
رئیس مرکز ملی هشدار و پایش خشکسالی سازمان هواشناسی هم به اين موضوع اشاره كرده است كه بارندگی در تهران در 9 ماهه گذشته از سال زراعی جاری نسبت به میانگین بلند مدت 32 درصد کاهش داشته، مثلا در تابستان پیشرو 12 استان کشور از جمله تهران 10 تا 20 درصد کاهش بارندگی نسبت به میانگین بلند مدت خواهند داشت.
در 9 ماه سال زراعی جاری استانهای البرز با 44/3 درصد کاهش، سمنان با 39/8 درصد کاهش و خراسان با 34 درصد کاهش به ترتیب کم بارانترین استانهای کشور در سال زراعی جاری نسبت به میانگین بلندمدت بودهاند.
در این مدت استانهای هرمزگان با 29 درصد افزایش، بوشهر 28 درصد و ایلام با 13/8درصد افزایش به ترتیب پربارانترین استانها نسبت به میانگین بلندمدت بودهاند.
همچنين در 9 ماهه سال زراعی جاری استان تهران با 31/8 درصد کاهش بارندگی نسبت به میانگین بلندمدت در رتبه چهارم کم بارانترین استانها قرار دارد. و استانهای یزد با 43/1 درصد، سمنان با 33/5 درصد و البرز با 32/1 درصد کاهش به ترتیب کم بارانترین استانها در سال زراعی جاری نسبت به سال گذشته بودهاند. همچنين تهران از نظر کاهش بارندگی نسبت به سال گذشته در رتبه نهم قرار دارد.