مناسبات جمهوریّت و اسلامیّت در انتخاب ولیّ فقیه- ۶۱
بیتوجهی به هشدار حکیمانه امام(ره)
سید یاسر جبرائیلی
حجّتالاسلام ریشهری در یکی از ملاقاتهای هفتگی خود با آیتالله خامنهای رئیسجمهور وقت، شرح مفصّلی از کارهای سیّدمهدی و گروهش بیان کرد و گفت آنها مشغول کارهای زیرزمینی هستند؛ ازجمله اینکه اسلحه جمعآوری میکنند؛ خانه تیمی در تهران ایجاد کرده و نیرو جذب میکنند؛ و درنهایت گفت که باید برای این قضیّه فکری شود.
بدیهی بود که آیتالله خامنهای نمیتوانستند در این قضیّه مأموریّتی رسمی به وزارت اطّلاعات بدهند و دلیل آن را هم چنین میگویند: «طبیعی بود که من چنین مأموریّتی نمیدادم، چون وزارت اطّلاعات [آن موقع] آن جور نبود که از رئیسجمهور مأموریّت بگیرد. بالاخره یا بایستی در دولت مطرح میشد یا بایستی با امام ارتباط پیدا میکرد.»1
آیتالله خامنهای میافزایند: «در این قضیّه آن چیزی که روح قضیّه بود، این بود که آقای ریشهری مطلب را با امام درمیان میگذارد و امام به طور جدّ میگویند این کار را تعقیب کنید. یعنی این آن لُبّ مطلب بود. امام احساس خطر کرده بود.»2 زیرا امام «آدمی بود که اگر نسبت به یک موردی حسّاس میشد، تعقیب میکرد. مسئله سیّدمهدی از این قبیل بود. ایشان کاملاً روی قضیّه سیّدمهدی حسّاس شده بود. معلوم میشود از اوّل هم نظر موافقی نداشتهاند. تحرکات گوناگون او طبعاً ایشان را حسّاس کرده بود.»۳
اما توصیه آیتالله خامنهای پس از شنیدن گزارش وزیر اطّلاعات درخصوص فعّالیّتهای باند مهدی هاشمی این بود که «گفتم شما در این قضیّه از امام جدا نشو. این قضیّه قضیّه مهمّی است، هر اقدامی میخواهی بکنی خودت را با امام متّصل داشته باش. این را هم من به ایشان سفارش کردم. گفتم بین راه فشار میآید، آدم را محاصره میکنند، حرف میزنند، یک پشتوانه مستحکمی شما داشته باش و آن خود امام است. این را به خصوص من به ایشان سفارش کردم.»4 آیتالله خامنهای میگویند: «ایشان هم همین جور عمل کرد. ایشان گاهی حتّی برای جزئیّات هم نامه نوشته، از امام نظر خواسته، امام هم صریحاً یا دستور دادند یا منع کردند. غرض، نامهنگاری ایشان با امام در این قضایا خیلی متعدّد است.»5
وزیر اطّلاعات گزارش مکتوب ماوقع را خدمت حضرت امام تقدیم کرد. امام(قدّسسرّه) نیز دستور دستگیری مهدیهاشمی و همه متخلّفین این ماجرا را صادر کردند. آیتالله خامنهای میگویند: «ما با بازداشت او به این شکل موافق نبودیم... ما میگفتیم اگر قرار باشد این قضیّه اینگونه دنبال شود، ممکن است به سایر اعضای بیت و شخص آقای منتظری هم برسد و جنجال عظیمی برپا شود. به همین خاطر هم احساس خطر میکردیم و سیر بازداشتها را خلاف مصلحت میدانستیم. ولی امام معتقد بودند که باید اقدام شود و قضیّه به هرجا هم رسید، برسد و لذا پافشاری و اصرار بر تداوم این کار داشتند. حقیقت آن است که این مسئله با توجّه به شرایط آن زمان، از نظر ما مهیب جلوه میکرد... ولی امام تصمیم خود را گرفته بودند و تردیدی هم در این کار نداشتند.»6
امام(قدّسسرّه) ضمن قاطعیّتی که در پیگیری پرونده مهدیهاشمی داشتند، از هر راهی که ممکن بود تلاش کردند که وقتی سیّدمهدیهاشمی دستگیر میشود، عضو دفتر آیتالله منتظری نباشد.7 در همین راستا، چهار روز پس از ارائه گزارش وزیر اطّلاعات خدمت امام(قدّسسرّه)، ایشان نامهای به آیتالله منتظری نوشته و نسبت به خطری که از ناحیه مهدیهاشمی حیثیّت و آبروی ایشان را تهدید میکند، هشدار دادند:
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت حجّتالاسلاموالمسلمین، فقیه عالیقدر، آقای منتظری دامت ایّام برکاته
پس از اهداء سلام و تحیّت، علاقه اینجانب به جنابعالی بر خود شما روشنتر از دیگران است. بهحسب قاعده طول آشنایی صمیمانه و معاشرت از نزدیک، مقام ارجمند علمی و عملی شما، مجاهدت با ستمگران و قلدران، و رنجهای فراموشنشدنی جنابعالی در سالهای طولانی برای اهداف اسلامی، قداست و وجاهت و وارستگی کمنظیر آن جناب، و بالاتر حیثیّت بلندپایهای که دنباله این امور به خواست خداوند تعالی برای شما فعلاً حاصل است، و احتیاج مبرمی که جمهوری اسلامی و اسلام به مثل جنابعالی دارد، انگیزه علاقه مبرم است. لهذا این حیثیّت مقدّس باید از هر جنبه محفوظ و مصون باشد. حفظ این حیثیّت به جهات عدیده بر شما و همه ماها واجب، و احتمال خدشهدار شدن آن نیز منجّز است برای اهمّیّت بسیار آن.
با این مقدّمه باید عرض کنم این حیثیّت واجبالمراعاة به احتمال قوی، بلکه ظنّ نزدیک به قطع، در معرض خطر است؛ خصوصاً با داشتن مخالفین مؤثّر در حوزه قم، که ممکن است دنبال بهانهای باشند. این خطر بسیار مهم از ناحیه انتساب آقای سیّدمهدیهاشمی است به شما. من نمیخواهم بگویم که ایشان حقیقتاً مرتکب چیزهایی شدند؛ بلکه میخواهم عرض کنم ایشان متّهم به جنایات بسیار، از قبیل قتل، مباشرتاً یا تسبیباً، و امثال آن میباشند. و چنین شخصی، ولو مبرّا باشد، ارتباطش موجب شکستن قداست مقام جنابعالی است که بر همه حفظش واجب مؤکّد است.
آنچه مسلّم است و در آن پایفشاری دارم رسیدگی به وضعیّت و موارد اتّهام او است؛ رسیدگی به خانه تیمی و انباشتن اسلحه، آنهم با پول ملّت، به اسم کمک به سازمانهای بهاصطلاح آزادیبخش. اصولاً یک همچو اعمالی بدون دخالت دولت جرم است. و باید ایشان، که صلاحیّت این امر را ولو واقعاً برای این سازمانها باشد ندارد و دخالت در حکومت است، جواب بدهد. این امر قطعی است. و آنچه از شما میخواهم در رتبه اوّل پیشنهاد مستقیم شما به دخالت وزارت اطّلاعات و رسیدگی به این امور است. و اگر برای شما محذور دارد، بهطوریکه تکلیف شرعی از شما ساقط است، سکوت است. حتّی در محافل خصوصی دفاع از یک همچو شخصی که خطر برای حیثیّت شما است و احتمال فساد و خونریزی بیگناهان است، سَمّ قاتل است. باید تمام فعّالیّتها که به اسم کمک به سازمانهای بهاصطلاح آزادیبخش است قطع شود، و تمام کسانی که در این امور دخالت داشتهاند محاکمه شوند.
و آنچه مسلّم است و مایه تأسّف، حسن ظنّ جنابعالی به اعمال و افعال و گفتهها و نوشتهها است که بهمجرّد وصول به شما ترتیب اثر میدهید و در مجمع عمومی صحبت میکنید و به قوّه قضائیّه و غیره سفارش میدهید. و من از شما، که دوست صمیمی سابق و حال من هستید و مورد علاقه ملّت، تقاضا میکنم که با اشخاص صالح آشنا به امور کشور مشورتنمایید، پس از آن ترتیب اثر بدهید، تا خداینخواسته لطمه به حیثیّت شما، که برگشت به حیثیّت جمهوری است، نخورد. آزادی بیرویّه چند صد نفر منافق، به دستور هیئتی که با رقّت قلب و حسن ظنّشان واقع شد، آمار انفجارها و ترورها و دزدیها را بالا برده است. «ترحّم بر پلنگ تیزدندان، ستمکاری بود بر گوسفندان.»
من تأکید میکنم که شما دامن خود را از ارتباط با سیّدمهدی پاک کنید که این راه بهتر است؛ وَالّا هیچ عکسالعملی در رسیدگی به امر او از خود نشان ندهید که رسیدگی به امر جنایاتِ مورد اتّهام حتمی است. سلامت و توفیق جنابعالی را خواهانم.
12مهرماه ۱۳۶۵
پانوشتها:
1- مرکز اسناد دفتر حفظ و نشر حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای(مدّظلّهالعالی)
2- همان
3- همان
4- همان
5- همان
6- همان
7- سیّداحمد خمینی، رنجنامه حجّتالاسلاموالمسلمین سیّداحمد خمینی به حضرت آیتالله منتظری، ص ۳۹