آخـرین نفـسهـای ارتـش مثلا اسـرائیـل
عزیزالله محمدی (امتدادجو)
اساسا نتیجه و دستاورد جنگهای نظامی بدینگونه تعریف میشود که مجموعه اهداف محققشده یا نشده، گویای پیروزی یا شکست در یک جنگ است و اگرچه حتی خسارات یا دستاوردهایی غیر از اهداف تعیینشده اولیه در جنگ به دست بیاید؛ مطابق تعاریف نظامی، تا زمانی که اهداف معین ابتدائی تحقق نیابند؛ نمیتوان آن را پیروزی در نبرد نامگذاری کرد.
عملیات «طوفانالاقصی» یک عملیات واکنشی در پاسخ به جنایات اخیر رژیم صهیونیستی بود که پس از صدور هشدارهای پیدرپی از سوی حماس و مردم فلسطین به وقوع پیوست و همواره در این هشدارها حماس تاکید داشت که تا آستانه صبرش به سر نیامده، بهتر است تجاوزات شهرکنشینان و اهانت به مسجدالاقصی و مقدسات پایان بیابد.
گویا رژیم صهیونیستی با توهم «خودبرتربینی» و «خودقدرتبینی» که بعد از جنگ شش روزه 1967 با اعراب به دست آورده بود، بنای جدیگرفتن هشدارهای حماس را نداشت و با توجه به حمایتهای دائمی مجامع بینالمللی از این رژیم که در هر شرایطی وجود دارد؛ نگرانی خاصی را از بابت اقدامات خودش احساس نمیکرد؛ اما اینبار قصه و ماجرا چیز دیگری بود.
حماس با تجربه جنگهای قبل و با تکیه به اعتمادبهنفسی که از افزایش قدرت رزمی و توان دفاعی در چند سال اخیر به دست آورده بود؛ صبح شنبه هفتم اکتبر، دست به یک شگفتی بزرگ زد که بزرگترین کارشناسان و تحلیلگران دنیا هم قدرت پیشبینی آن را نداشتند و هرگز نمیتوانستند روزی را ترسیم کنند که فقط در یک نصف روز چند صد کشته و اسیر روی دست اسرائیل باقی بماند.
و حالا بعد از این عملیات محیرالعقول حماس و جهاد اسلامی و بعد از جنایتهای بیشمار و کشتار وحشیانهای که رژیم صهیونیستی در نوار غزه در حال ارتکاب است، چند نکته بهشدت میتواند قابل تأمل باشد تا واقعیات و دلایل این حجم از توحش از سوی دولت نتانیاهو و ارتش رژیم صهیونیستی را به خوبی درک کنیم.
۱- رژیم صهیونیستی مضاف بر قدرت پروپاگاندای رسانهای که از طریق رسانههای اصلی دارد و توانسته موقعیت تزلزلناپذیری از خود به جهانیان تلقین کند؛ داعیدار قدرت اول نظامی منطقه نیز است که این قدرت را با استفاه از تعدد مدرنترین تجهیزات نظامی و با اتکال به گنبد به اصطلاح آهنین به دست آورده؛ اما این دو وجه قدرت رژیم کودککش صهیونیستی از یک پشتوانه بسیار بسیار مستحکم و تا حدودی غیرقابل نفوذ به نام «اطلاعات» برخوردارند که در جهان زبانزد و مورد تمثیل است.
«موساد» سرویس اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی برجستهترین نقطه قوت اسرائیل است که مطابق قیاسهای موجود از همه سرویسهای اطلاعاتی منطقه ظاهراً قویتر است؛ اما آنچه که در عملیات طوفانالاقصی به وقوع پیوست؛ نهتنها وجه نظامی اسرائیل را بیآبرو کرد؛ بلکه موساد را هم از حیثت وجودی به فضاحت بینظیری کشاند که همین عامل عصبانیت رژیم صهیونیستی را صدچندان کرده است.
با در نظر گرفتن این شکست اطلاعاتی که به مراتب خیلی مهمتر و تاثیرگذارتر از بُعد نظامی این جنگ است، فرآیند پیشرو، گویای آن است که اگر رژیم صهیونیستی تمام اهالی غزه را به کام مرگ بکشاند و تمام غزه را هم به ویرانی مطلق تبدیل کند و خاک آن را حتی بر باد بدهد؛ باز هم از میزان شکست و فضحاتی که سیستم اطلاعاتی اسرائیل متحمل شده است چیزی کاسته نخواهد شد و بلعکس، هرچه این جنایات بیشتر شود منجر به بیآبروی بیشتر و خدشهدار شدن حیثیت آنها خواهد شد؛ پس با توجه به این شکست اطلاعاتی بسیار دردناکی که برای سرویس اطلاعاتی رژیم صهیونیستی بهوقوع پیوسته، مسلم است که این رژیم درپی انتقام متناسبی است که بتواند برای درد شکست خود التیامی بیابد؛ ولی غافل از آن است که هر چقدر میزان توحش و ویرانی که او دارد خلق میکند بیشتر باشد؛ برای همگان بیشتر مسجل خواهد شد که او از این شکست چه دردی را تحمل میکند.
۲- فارغ از ابعاد بینالمللی و منطقهای عملیات «طوفانالاقصی» آن چیزی که قابل طرح است و طی این چند روز کمتر به آن توجه شده، این است که با توجه به وجود گروههای افراطی صهیونیست در داخل سرزمینهای اشغالی و با سوابقی که رژیم صهیونیستی در بیتفاوتی به بیانیهها و قطعنامههای بینالمللی دارد؛ درواقع رویکرد و تلاش دولت و ارتش اسرائیل، جنبه پاسخگویی به افکار عمومی داخلی را دارد و از آنجائی که مردم حاضر در سرزمینهای اشغالی خود نیز یک غاصب و صهیونیست هستند؛ این نوع توحش و ایجاد ویرانی و کشتار بیشتر برای آنها اقناعکنندگی به همراه دارد و آلام درد شکستی است که در جریان عملیات طوفانالاقصی خوردهاند و ابعاد بینالمللی و یا ابعاد رسانهای و افکار مردم جهان همانطور که بارها نیز خودشان گفتهاند و اخیراً نیز نماینده رژیم صهیونیستی در سازمان ملل گفت؛ چیزی نیست که بخواهند خود را ملزم به پاسخگویی به آنها قرار بدهند و یا در اولویت قرار بگیرد.
۳- حجم بمباران و میزان توحش رژیم صهیونیستی بر روی باریکه غزه و مردم بیپناه و مظلوم فلسطین با توجه به رخدادهای سیاسی و اجتماعی داخل سرزمینهای اشغالی نیز قابل بررسی است که یکسوی آن به نخستوزیر اسرائیل برمیگردد.
بنیامین نتانیاهو تلاش غیرمتعارف و غیرمعمول برای کسب مصونیت قضائی دارد و درواقع میتوان این توحش را به تقلا کردن او برای فرار از پاسخگویی به تظاهرات مخالفینش که هر شنبه تکرار میشود قلمداد کرد و او فرصت پیشآمده را مجالی برای گریز از پاسخگویی به جامعه صهیونیستها میبیند.
به یقین میتوان گفت برای نتانیاهو هر چقدر این جنگ طولانی و میزان کشتار بیشتر باشد از باب موضوع داخلی و اقناع جامعه بهتر خواهد بود و همانطور که جست و گریخته از محافل اجتماعی و سیاسی اسرائیل اخباری به گوش میرسد او به خوبی واقف است که به محض پایان جنگ و برقراری صلح یا آتشبس، باید به افکار عمومی و نهادهای حاکمیتی پاسخ بدهد و مطمئناً نهتنها عمر سیاسی و حکومت «نتانیاهو» به پایان رسیده بلکه، مطابق پیشبینیها رژیم صهیونیستی نیز از درون دچار فروپاشی خواهد شد و مسلّم است که بخش اعظمی از این شرارتها و جنایتها در جهت به تأخیر انداختن فروپاشی است و رژیم صهیونیستی در انگاره خود میپندارد؛ حالا که من رو به پایان و زوال هستم؛ پس هرچه بادا باد.
۴- شکست نظامی رژیم غاصب صهیونیستی با ادعای قدرت اول منطقه از یک گروه چندهزار نفری بدون امکانات و تجهیزات، و در شرایط محدود و کاملاً محصور، موضوعی نیست که بتوان بهراحتی آن را تحلیل و حتی از منظر صهیونیستها تحمل کرد. شاید بهترین مثال برای آن، این باشد که فردی ناخواسته دچار آتشسوزی شده و به هر سو میدود تا آتش خاموش شود؛ اما نتیجه چیزی جز شعلهورتر شدن آتش و سوختن بیشتر نیست و این همان چیزی است که حالا بر سر ارتش رژیم صهیونیستی آمده.
تهاجم گسترده هوایی با استفاده از انواع هواپیماهای جنگنده و بمبافکن و موشکباران بیامان غزه نشان از عظمت ضربه حماس بر پیکر ارتش اسرائیل است و اقدامات بعدی آنها اگر حتی منجر به نابودی کامل حماس و غزه نیز گردد؛ احیاکننده حیثیت بر باد رفته نخواهد بود و ای بسا که همانگونه که در رسانهها و افکار عمومی نیز مطرح است؛ بازگوکننده حقارت بیشتر این رژیم میشود.
ارتش تا بن دندان مسلح و دارای تجهیزات مدرن و قوانین مستحکم و غیرقابل تغییر رژیم صهیونیستی، فقط طی یک تهاجم نصفروزه از سوی شاخه نظامی گروه حماس، عنان از کف داد و مشخص است که علاوهبر تجهیزات و ناواها و هواپیماها و اطلاعات و نیروی دلتای آمریکا، فرماندهی و کنترل جنگ نیز برعهده آمریکا گذاشته شده و عملاً آن ارتش مدعی، دیگر حرفی برای گفتن جز حملههای گاهبهگاه وحشیانه مثل گاو داخل میدان که به سمت گاوباز حمله میکند؛ استراتژی و یا تدبیر و چاره خاص دیگری ندارد و صدالبته که به آن نقشهای حمایتی آمریکا، باید نیروهای اطلاعاتی و ناوهای انگلیسی و پشتیبانیهای سیاسی تمامقد غرب را نیز بیفزاییم.
رژیم صهیونیستی در ظاهر و در تبلیغات رسانهای اسم و اعتبار حملات و کشتار خود را «عملیات نظامی» گذاشته؛ اما مبرهن است که عملیاتهای نظامی دنیا زمانی دارای اعتبار میشوند که تقابل نظامی و متعارف صورت گرفته میشود.
آنچه که در غزه به وضوح شاهد هستیم؛ سایه بیامان و کرکسوار هواپیماهای رژیم صهیونیستی بالای سر مردم مظلوم و بیپناه است که طی این حدود سه هفته کم نشده و به هیچ عنوان نمیتوان آن را دارای ارزش نظامی دانست؛ چرا که غزه دارای سیستم پدافندی و دفاعی همطراز که هیچ، بلکه فاقد هرگونه پدافند ممکن است و بمباران مردم بیدفاع با استفاده از هواپیماهای مدرن و موشکهای هوشمند و بمبهای نامتعارف، نهتنها دارای اعتبار نظامی و عملیاتی نیست؛ بلکه فقط جنبه کسب تسکین و مسکّن برای ارتش بیآبرو شده اسرائیل را دارد که حالا صدای آخرین نفسهای خود را از پس پرواز به آسمان هر کودک غزه میشنود.
۵- قطعاً ارتش صهیونیستها اگر تاکنون در این جنگ سنتشکنی کرده و جنگ را پایان نداده، مضاف بر دلایل پیشگفته یک تفکر پنهانی نیز دارد که بازمیگردد به احتمالات جنگهای آینده و ترسیم زمان و پیشبینی و محاسبات استراتژیکی که امکان دارد به هر دلیلی میان جبهه مقاومت و رژیم صهیونیستی بهوجود بیاید. در واقع تلاش ارتش اسرائیل بر آن است تا از روز بیستودوم و یا حتی سیوسه روز عبور کند که در خلال این روزها با تمام توان و امکان میکوشد تا بتواند آسیب بیشتری به زیرساختهای غزه و حماس وارد کند.
در جنگهای گذشته از سیوسه روز و تقلیل آن به بیستودو روز و سپس به ده روز، شاهد نزول آستانه تحملپذیری ارتش و حاکمان سرزمینهای اشغالی هستیم که این حقیقت عدم تابآوری را حتی خود تحلیلگران رژیم صهیونیستی نیز اذعان دارند؛ اما در برهه کنونی به جهت برهم زدن این محاسبات نزد ایران و جبهه مقاومت، حالا تلاش مضاعف و غیرمعمول دارند تا چه به لحاظ زمانی و چه به لحاظ شیوه نبرد، شکل دیگری از تقابل را به نمایش بگذارند که بهرغم باور آنها، دقیقا این نوع تلاش، پرده از عدم توانایی و قدرت آنها کنار زده و دست ناتوان و پنهانشان را برای مقاومت باز کرده است.