هدیــه در قرآن
فرشته محیطی
هدیه، تحفه و ارمغان و پیشکشی است که خویشان و دوستان برای دلگرمی برای دیگری میدهند و میفرستند. هدایای الهی، نشانه هدایت از روی لطف است و کسانی که هدیه میدهند و میفرستند در اندیشه این هستند که با تاثیرگذاری در دیگری او را به سوی امری راهنمایی و هدایت کنند که صلاح دو طرف را در آن میبینند. پس نوعی راهنمایی و هدایتگری و اصلاح ذات البین مد نظر هدیه دهنده است.
هدایا و تحفههای حقیقی، خواه مادی و خواه معنوی از امور ارزشی است که باید به آن توجه داشت و برای اهداف متعالی از آن بهره گرفت؛ زیرا اهدای چیزی به دیگری میتواند افزون بر راهنمایی به حق و امر ارزشی، موجب انسجام اجتماعی شود و آثار متعدد و متنوع مثبتی به دنبال بیاورد.
ارزش برتر هدیههای الهی
هدیه اصطلاح قرآنی نسبت به عطایایی است که از روی لطف به دیگری داده میشود؛ هر چند که این اصطلاح عام است، ولی گاه به معنای خاصی به کار رفته که تحفه و پیشکشی است که از روی لطف برای دلگرمی دیگری داده میشود.(نمل، آیه 36؛ مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 835؛ نثرطوبی، شعرانی، ج 2، ص 512)
در قرآن، واژگان دیگری غیر از هدیه به همین مفهوم پیش گفته به کار رفته است، چنانکه قربانی فرزندان آدم(ع) پیشکشهایی بود که آنان به پیشگاه خدا بردند.(مائده، آیه 27)
همچنین «نحله» و پیشکشهایی که مرد به همسرش میبخشد از مصادیق هدیه به معنی خاص است.(نساء، آیه 4) از نظر قرآن، شوهر باید بداند مهریه و صداقی که به زن برای نکاح میدهد، «نحله» یا هدیهای از سوی خدا است که باید به او پیشکش کند. در حقیقت شوهر موظف است تا مهریه را به عنوان هدایای الهی به زن بدهد. مرد به نیابت از خدا چیزی را پیشکش میکند و این هدیه الهی و نحله اوست که از دست مرد به زن داده میشود.(همان)
به سخن دیگر، مهریه پیشکش الهی است که با دست مرد به دست زن داده میشود و مرد واسطه الهی برای رساندن پیشکش و نحله است.(همان)
هدایایی که شوهر در مقام نحله به همسرش میدهد باید مناسب باشان و شئونات و نیز شخصیت و جایگاه همسر باشد و در این امر کوتاهی نکند.(نساء، آیه 4) این هدایا باید از هر نظر طیب باشد و همسر آن را با طیب خاطر بگیرد و حلال و گوارا از آن بهره مند شود(همان)
نحلهای که شوهر به همسرش میدهد همانند عسلی که زنبور عسل میدهد(نحل به معنی زنبور عسل است)، میبایست برای همسر شیرین و گوارا باشد. از همین رو یکی از آداب ازدواج،گذاشتن انگشتی از عسل است که شوهر به دهان همسر میگذارد تا این گوارایی وجود از نحلهها را بیان کند.(همان) به سخن دیگر، نحلههای شوهر به همسر همانند عسلی است که همسر با طیب خاطر میخورد.(همان)
هدیه به معصومان
هدایای الهی شامل نعمتهای گوناگون معنوی همچون هدایت تشریعی، وحی، اسلام، شریعت، ولایت، نصرت و هر چیزی که خدا به انسان میدهد، از هر هدیه دیگر برتر و ارزشمندتر است که از سوی غیر خدا به کسی داده میشود.(نمل، آیات 35 و 36)
همچنین، ارتباط گیری با پیامبر(ص) و معصومان(ع) که موجب هدایت خاص میشود، برترین هدیهای است که به انسان میرسد. بنابراین، مؤمنان باید پیوند خویش را با اولیای معصوم الهی محکم و استوار سازند؛ زیرا صله رحم حقیقی همان صله رحم با اولیای الهی است؛ چرا که معصومان(ع) پدران مؤمنان و حضرت زهراء(س) مادر مؤمنان است؛ چنانکه پیامبر(ص) میفرماید: انا و علی ابوا هذه الامه؛ من و علی پدران این امت هستیم.(تفسیر البرهان ج۲ ص۷۸)
کسی که با ایشان پیوند میخورد و از هدایت آنان بهره میبرد، در مقابل، با دادن عطایا و هدایا به معصومان(ع) و پیشکشی از روی لطف به ایشان نزدیک میشود و از هدایتشان بهرهمند میشود. این اهداء و هدایا دوسویه است که پیوند میان امام و امت را استحکام میبخشد.
بر اساس روایت امام صادق(ع) که در پاسخ سؤالی از آیه 21 سوره رعد درباره امر الهی نسبت به صله رحم، فرمود: آن عطیه دادن به امام است. سپس امام صادق(ع) فرمود: من با گرفتن این هدیه فقط میخواهم شما را پاک کنم.(تفسیر عیاشی، ج 2، ص 309؛ تفسیر نورالثقلین، ج 2، ص 295، حدیث 9)
از این تفسیر میتوان دریافت که «صله» یکی دیگر از واژگان برای بیان همان مفهوم هدیه است؛ اینکه وقتی شخصی صله به دیگری میدهد، در حقیقت میخواهد نسبت موجود را مستحکم کند و ارتباط را استوار سازد. صله رحم خواه به شکل دید و بازدید یا دادن هدایا و عطایا نیز به همین منظور انجام میشود. از آنجا که صله حقیقی باید با اولیای الهی برقرار شود، دادن صله و عطایا و هدایا به معصومان(ع) عامل استواری میان امت و امام است. از تفسیر امام صادق(ع) دانسته میشود که هدف از گرفتن صله از سوی امام و پذیرش آن، «تطهیر» مؤمنان است؛ چنانکه خدا در قرآن گرفتن صدقات از سوی پیامبر(ص) را عامل تطهیر دانسته است.(توبه، آیه 103)
هدایای الهی چیزی جز هدایت انسان به سوی کمال و ارزشهای الهی - انسانی نیست؛ خواه این هدایا، نعمتهای معنوی چون اسلام و حکمت و امامت و مانند آنها باشد و خواه نعمتهای مادی از قدرت و ثروت باشد؛ چنانکه خدا همه این هدایا را به حضرت سلیمان(ع) بخشیده تا در مسیر هدایت از آن بهره گیرد.(نمل، آیات 35 و 36) هدایای میان مؤمنان و امام نیز از مصادیق امور ارزشی است؛ زیرا هدایا خواه معنوی یا مادی به هدف هدایت و دستیابی به تقرب به معصومان از پیامبر(ص) و امام(ع) و در نهایت تقرب الی الله به عنوان عروه الوثقی و حبل الله المتین مطرح است.
از نگاه قرآن، هدایا آثار دیگری دارد که همانا «فرح» حقیقی برای مؤمنان در آخرت است؛ هر چند که مردم به طور فطری نسبت به هدایایی که میدهند یا میگیرند، فرحناک میشوند.(نمل، آیات 35 و 36)
باید توجه داشت که هدایای الهی که هدایایی از روی لطف و تفضل خدا است به بندگان به ویژه بندگان خاص خویش است، چنان ارزشمند است که وقتی نسبت به هدایای دیگران سنجیده و ارزشگذاری میشود، هدایای دیگران ارزش و اعتباری ندارد و هیچ تاثیر مثبتی در شخص نمیگذارد(همان)؛ زیرا هدایای الهی از منبع غنی لایزال الهی است و کسی که به آن دسترسی داشته باشد احساس نیاز به هدایای دیگران نمیکند(همان)، البته وقتی هدایای دیگران با نگرش و انگیزه الهی داده میشود، این نیز در همان سطح هدایای الهی ارزشمند میشود؛ چنانکه هدایا و عطایا و صلهها به معصومان(ع) اینگونه است.(رعد، آیه 21؛ روایات تفسیری)
هدیه رسانی
از نگاه قرآن، هدیه دادن و هدیه گرفتن امری مهم و ارزشی است؛ زیرا نه تنها «صله»ها موجب وصل و اتصال و پیوند میان مردمان بلکه حتی میان امت و امام به حکم امر الهی میشود(رعد، آیه 21)، بلکه میتواند آثار بسیار ارزشی میان دو طرف ایجاد کند که نخستین آن شادمانی و بلکه هیجان شدید عاطفی در قالب فرح است.(نمل، آیات 35 و 36)
هر کسی در هر مرتبه اجتماعی باشد، لازم است که به مسئله هدیه و عطیه و نحله و صله توجه خاص داشته باشد؛ زیرا خدا نیز اهل هدیه است واین خود بیانگر ارزش و جایگاه بسیار مهم آن است. از همین رو باید گفت که صله و هدیه میان افراد جامعه از جمله میان همسران(نساء، آیه 4)، امام و امت(رعد، آیه 21)، دولتمردان بلکه حتی کشورهای متخاصم(نمل، آیات 35 و 36) مطرح است.
بر اساس گزارشهای قرآنی، گاه شخص مستقیم هدیه میدهد و گاه دیگری کسانی را برای این امر میفرستد؛ چنانکه ملکه سباء با اعزام هیئت عالی رتبه و هدایای مالی که از نظر آنان بسیار ارزشمند بود، به دربار حضرت سلیمان نبی(ع) تلاش کردند تا پیوند میان دو کشور را از حالت تهدید و تخاصم به حالت دوستی تبدیل کنند.(همان)
به نظر میرسد که در هدیه دادن و ارسال هدیه باید شخصیت شناسی داشت و بر اساسشان و شئونات هدایا و نیز هیئت همراه انتخاب شود؛ زیرا عدم تحقیق درباره این ابعاد به جای آنکه آثار مثبت بگذارد میتواند آثار منفی داشته باشد.(همان)
بر اساس گزارش قرآنی، عدم آگاهی ملکه سباء از نعمتهای الهی نزد سلیمان(ع) موجب شد که هدایایی به ایشان بفرستد که از نظر آن حضرت دور از شئونات بود؛ زیرا حضرت سلیمان خواهان اسلامآوری بود نه تسلیم نظامی و اجاره دولت و حکومت. به سخن دیگر، اگر شخصیت شناسی داشت و اطلاعات درستی کسب کرده بود، میتوانست اهداف آن حضرت(ع) را بشناسد و بر اساس آن، هدیه مناسب انتخاب کرده و ارسال کند.(همان)
برخوردهای هیئت اعزامی برای دادن هدیه نشان میدهد که ملکه سباء بلکه درباریانش ناآگاه نسبت به شخصیت و اهداف حکومت و دولت سلیمانی(ع) بودهاند. افتخار به هدایا و مغرور شدن به اموال و هدایای ارسالی، نشاندهنده عدم شناخت این امر است.(همان) بنابراین، هر کسی هدیهای میدهد یا میفرستد میبایست نسبت به شخصیت هدیه گیرنده شناخت مناسبی داشته باشد و هدیهای مناسبشان او بدهد.(همان)