نویسندگان و ناشران انقلابی در ایستگاه سوم اندرزگو چه کردند؟(اخبار ادبی و هنری)
در بخش داستان بلند و رمان بزرگسال دو کتاب «گلوله فیروزهای» و «فصل توتهای سفید»، در بخش کودک و نوجوان «چاپید شاه» و در بخش روایت تاریخ و تاریخ شفاهی «مبارزه به روایت شهید سید اسدالله لاجوردی» برگزیده شدند. همچنین در بخش «جایزه ویرایش» از فهیمه پوریا، ویراستار کتاب «گلوله فیروزهای»، تقدیر شد. شورای سیاستگذاری جایزه شهید سیدعلی اندرزگو در راستای حمایت از نوقلمانی که وارد حوزه روایت و داستان انقلاب شدند و درباره تاریخ معاصر در حال تلاش برای روایت صحیح هستند، از 20 نوقلمی که آثار خود را به دبیرخانه دومین دوره جایزه اندرزگو ارسال کرده بودند نیز تقدیر کرد.
در ابتدای مراسم اختتامیه، دکتر محسن پرویز، دبیر علمی سومین جایزه ادبی شهید سیدعلی اندرزگو، ضمن یادکرد از مردم مظلوم فلسطین گفت: این جایزه با وجود ایام سخت و فشارهای بسیار با همت دوستان راهاندازی شد. متأسفانه ما همچنان با کسانی که تلاش میکنند تا پیشرفتهای جمهوری اسلامی را بپوشانند و نادیده بگیرند روبهرو هستیم. جوانان و نوجوانانی هم که رژیم ستمگر پهلوی را ندیدهاند، تحت تأثیر حجم بالای تبلیغات قرار میگیرند و شک و تردید در ذهنشان ایجاد میشود. البته ما هم متأسفانه قصور کردیم و نتوانستیم چرایی انقلاب را به نسل بعد از خودمان منتقل کنیم که اگر همهچیز آرام و گل و بلبل بود، چرا مردم باید انقلاب میکردند و هزاران کشته میدادند. ما در این مسیر کوتاهی کردیم و نتوانستیم اهمیت انقلاب را به جوانان و نوجوانان منتقل و برایشان تبیین کنیم.
محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در این آیین درباره آثار سومین دوره جایزه ادبی شهید اندرزگو گفت: این روایتها و داستانهای تولیدشده باید جنبه نمایشی نیز پیدا کند. ما نیز در مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در خدمت هستیم. امروز همه نهادهای فرهنگی در کنار هم هستند و ما هیچ فاصلهای نداریم و همه بهعنوان سربازان نظام و رهبری در خدمت هستیم و باید کار کنیم.
در ادامه این مراسم میثم نیلی، مدیرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی، سخن گفت و خبر داد که برای اولین بار همسر شهید اندرزگو در این مراسم شرکت کرده است.
کبری سیلسهپور، همسر مجاهد و مبارز شهید سیدعلی اندرزگو، گفت: من هرچه از شهید خواستهام، به من دادهاند. شما هم اگر برایتان گرفتاری پیش آمد، به شهید بگویید یا صلواتی برایش نذر کنید؛ حتماً حاجتروا میشوید؛ چراکه شهید اندرزگو با شهدای دیگر متفاوت است. شهید اندرزگو را ساواک در زمان پهلوی به شهادت رساند. او با لباس به خاک سپرده شد و به ما حتی اجازه عزاداری و برگزاری مراسم را هم ندادند. این شهید خیلی غریب بود.»
کبری سیلسهپور با شرح زندگی مشترک خود با شهید بیان کرد: من با شهید ۹ سال زندگی کردم و ثمرۀ زندگی ما چهار پسر است که زمان شهادت پدر شش، پنج، دوونیم ساله و هفت ماهه بودند. ساواک پس از شهید کردن ایشان در تاریخ نوزدهم ماه رمضان به خانه ما آمد و هرچه وسیله داشتیم، برد و سه روز در منزل ما نشستند. پس از آن من و چهار فرزندم را به اسارت گرفتند و به زندان بردند.