چرا اسرائیل در هر شرایطی بازنده این جنگ و غرب آسیای جدید است
سید سینا اصفهانی
اشاره:
11 روز قبل در روز 15 مهر مصادف با 7 اکتبر 2023 نبردی آغاز شد که به اذعان بسیاری از تحلیلگران بیسابقهترین و بینظیرترین نبرد بین فلسطین و رژیم صهیونیستی در بیش از 7 دهه مقاومت این مردم به شمار میآید. نکته مهمی که در باب این جنگ بالاخص از سوی تحلیلگران برجسته در غرب نیز مطرح شده این است که عملیات طوفان الاقصی در اوج هوشمندی در شرایطی به وقوع پیوسته و به شکلی انجام پذیرفته که واکنش اسرائیل ورای شدت و ضعف آن جبران این شکست را نکرده و نمیکند. سؤال اساسی این است که چرا اسرائیل به هیچ شکلی پیروز این جنگ نبوده و نخواهد شد؟
رژیمی به زور سرپا مانده
یکی از تقسیمبندیهای رایج میان کشورها در عرصه روابط بینالملل، تمایز میان ملتها و کشورهای کهن و کشورهای مصنوعی عمدتا در دو قرن اخیر است. در این تقسیمبندی ایران، مصر، چین، یونان از معروفترین ملتها و کشورهای کهن به شمار میآیند و کشورهای متعدد منشعب از عثمانی در خاورمیانه نمونهای از کشورهای مصنوع استعمارگران به شمار میآیند.
در بین دسته دوم رژیم صهیونیستی بارزترین نمونه دخالت استعمارگران به شمار آمده و میآید. رژیمی که نه بر اساس توافق و وحدت افراد بر سر یک مولفه هویتساز بلکه فقط با اعطای امتیازات ویژه و سیل پول و سلاح شکل گرفته است. حتی در طی بیش از هفت دهه که از عمر این رژیم میگذرد هنوز یهودیت نیز نتوانسته است چه در مقام مذهب و چه در مقام قومیت بین افراد این رژیم محور اشتراک و اتحاد شود. در این رژیم ما با لائیکترین صهیونیستها و با اتباعی و صهیونیستهایی از آفریقا روبهروییم که نه اشتراک قومی و نه اشتراک مذهبی با هم دارند. چنین رژیمی با بروز کوچکترین بحرانی در معرض فروپاشی از داخل قرار گرفته و میگیرد.
در کنار این مسئله این رژیم با مشکلات دیگری نیز روبهرو است که وقوع بحران این گسل را هرچه بیشتر تقویت میکند. عمده اتباع صهیونیست در این رژیم دارای تابعیتهای دوگانه (برای مثال اسرائیلی- آلمانی) و فرصت مهاجرت معکوس هستند که وقایعی همچون طوفان الاقصی آن را تقویت میکند. گسل دیگر در این رژیم مسئله جمعیت زیاد اعراب نه در غزه و کرانه باختری بلکه در اراضی اشغالی 1948 است. این جمعیت به خصوص در صورت ضعف امنیتی و نظامی این رژیم یکی از بزرگترین چالشها برای اسرائیل به شمار میآیند.
چرا طوفان الاقصی گسلها را فعال میکند
در طی عملیاتهای مقاومت به خصوص در سالیان پس از جنگ یوم کیپور در سال 1973 که یک شکست اطلاعاتی بزرگ برای صهیونیستها به شمار میآمد. اسرائیل با شدت هرچه تمامتر بر هوشیاری امنیتی خود در برابر دشمنان خود متمرکز شد و خود را در این حوزه تقویت کرد.این موضوع باعث شد که در طی 50 سال گذشته و تا قبل از عملیات اخیر حماس و جهاد اسلامی بر علیه اشغالگری این رژیم تلفات صهیونیستها در عمده عملیاتهای مقاومت کاهش یافته و بر هر بهانه واهی از سوی این رژیم اشغالگر ضربات سنگینی علیه مردم غزه و کرانه باختری وارد شود.
این هوشیاری امنیتی از سویی دیگر نیز باعث این شده بود که گروههای مبارز فلسطینی کمترین دسترسی به سلاح و ادوات لازم برای مقابله با اشغالگری اسرائیل را در اختیار داشته باشند. این ساختار و فرمول صهیونیستها در جنگ 2008، 2014 و درگیریهای محدود در طی ده سال اخیر بارها و بارها تکرار شده است.
عملیات اخیر در روز 15 مهر از آن جهت نقطه قوتی در تاریخ مقاومت علیه اسرائیل به شمار آمده و میآید که این عملیات از معدود دفعاتی در طی سالیان پس از جنگ یوم کیپور است که مقاومت و نیروهای فلسطینی در موقعیتی آفندی و نه واکنشی نسبت به رژیم صهیونیستی قرار دارند.
از دیگر وجوه تمایز و موفقیت این عملیات، سیر موفقیتآمیز اجرای آن است که در غافلگیری کامل دستگاههای اطلاعاتی اسرائیل از جمله شین بت، شاباک و موساد به وقوع پیوست. غافلگیری اسرائیل باعث خواهد شد که افسانه هوشیاری و نفوذ اطلاعاتی صهیونیستها که همواره جز نگرانیها در بین مبارزین فلسطینی بود برطرف شود.
یکی از دیگر از وجوه تمایز این عملیات که موجب فعال شدن گسلهای اجتماعی و سیاسی فراوان در این رژیم به خصوص پس از پایان جنگ است موفقیت نیروهای فلسطینی در هلاکت بیش از 1500 صهیونیست (بنابر اذعان رسانههای عبری) است. این عدد هنگامی اهمیت پیدا میکند که در مقام مقایسه، در جنگ 2014 که با حمله اسرائیل به غزه آغاز شد 64 سرباز صهیونیست کشته و دو شهرکنشین نظامی به هلاکت رسیده بودند. در طی جنگهای گذشته اسرائیل با کمترین تلفات روبهرو و در عوض به وحشیانهترین شکل ممکن اقدام به حملات هوایی و بمباران و محاصره غزه میکرد.
اهمیت این ضربه سنگین هنگامی آشکار خواهد شد که موضوع امنیت به عنوان اولین نیاز شهروندی هر فرد دچار چالش میشود و نبود امنیت باعث خواهد شد که روند مهاجرت معکوس در بین صهیونیستهای سرزمینهای اشغالی که پیشتر نیز به واسطه بحرانهای داخلی این رژیم بیشتر شده بود شدت بسیار زیادی پیدا کند. یهودیان بسیاری در سرزمینهای اشغالی وجود دارند که مایل به خروج از رژیم صهیونیستی و بازگشت به کشورهای خود هستند. این ترس به خصوص در بین شهرکنشینها که به عنوان شبهنظامیان و سربازان احتیاط رژیم صهیونیستی به شمار میآیند بیشتر شده و به تدریج خلا ارتباط بین غزه و کرانه باختری از بین خواهد رفت.
سومین خصوصیت این عملیات این است که جدا از تاثیرات در داخل فلسطین اشغالی و جرأت و جسارت بیشتر بین مبارزین در برابر این رژیم وحشی، در صحنه بینالمللی و بالاخص در میان کشورهای غرب آسیا افسانه شکستناپذیری این رژیم بیش از پیش به نابودی کشیده شد. این موضوع بالذاته باعث خواهد شد که روند اطمینان دولتهای عربی غرب آسیا به پایداری این رژیم و به طبع آن عادیسازی رذیلانه سران عرب با این رژیم دچار خدشههای جدی بشود. این عملیات باعث شد که انگاره دولت پایدار صهیونیستی به قهقرا برود.
آخرین ویژگی خاص این عملیات نیز تقویت بازدارندگی ایران و محور مقاومت در برابر این رژیم و شکست بازدارندگی رژیم صهیونیستی در برابر دشمنان خود در غرب آسیا است.
نفس تهدید ایران توسط اسرائیل نشانگر ترس و ضعف این رژیم است
روند تحولات در طی 11 روز اخیر نشانگر این است که این رژیم که در جنگهای شش روزه و در فاز واکنشی جنگ یوم کیپور با حملاتی رعدآسا و با موفقیتهای شگرف نظامی در دو جبهه به پیروزی رسیده بود با تهدیدات مکرر و استفاده عاریتی از توان نظامی آمریکا سعی در جلوگیری از گسترش جبههها علیه خود کند، نفس تهدیدات اسرائیل نشانگر ترس این رژیم از جمهوری اسلامی ایران و ضعف شدید آن در برابر محور مقاومت است. این موضوع در کنار درگیریهای داخلی در این رژیم نشانگر سیر فروپاشی و نزولی اسرائیل است.
باید در برابر اسرائیل حقیر و ضعیف چه کرد
انگاره و واقعیت اسرائیل حقیر و ضعیف باعث خواهد شد که دوران جدیدی در تاریخ غرب آسیا آغاز شود. در هفته گذشته یکی از تحلیلگران نیروی هوایی آمریکا به این موضوع اشاره کرد که پاسخ سنگین مورد انتظار اسرائیل احتمالاً عادیسازی عربستان سعودی با اسرائیل را در کوتاه مدت پیچیده خواهد کرد و اهداف ایران را پیش میبرد». از سویی افزایش حملات علیه حماس باعث خواهد شد که ملتهای اسلامی و حتی دولتهای اسلامی که موضعی دوپهلو را پیش گرفتهاند مجبور به واکنش شدیدتر علیه وحشیگری این رژیم شوند. این موضوع همچون معمایی برای اسرائیل خواهد شد.
از سویی عدم درگیری حیثیت سیاسی و نظامی نابود شده این رژیم جبران نمیشود و از سمت دیگر حمله شدید باعث واکنشهای شدیدتر و انزوای شدیدتر اسرائیل خواهد شد. این مسئله جز مسائلی نیست که آمریکا یا هر کشور غربی بتواند آن را برای صهیونیستها جبران کند.
از سویی دیگر ضعف اسرائیل میتواند سوریه را در باز پسگیری جولان اشغالی (که ابرقدرتهای شورای امنیت سازمان ملل نیز در این موضوع حامی اسرائیل نیستند و اشغالگری این رژیم در منطقه جولان را محکوم کردهاند) یاری کرده و به این واسطه ضربه سهمگینی به این رژیم به واسطه منابع آبی طبریه و جولان وارد سازد.
در خاورمیانه و غرب آسیای جدید اسرائیل و با وقوع نبرد طوفان الاقصی این رژیم حقیر دیگر توانایی تهدید جمهوری اسلامی ایران را نداشته و نخواهد داشت و سران اسرائیل میدانند که تهدیدات و اقدامات رذیلانهشان ممکن است مجددا منجر به هلاکت هزاران صهیونیست اشغالگر شود.