روایت صدثانیه ای
فقط یک قسمت از بدنش سالم ماند
ابوالقاسم محمدزاده
خواهرش میگفت: - انفجار رخ داده بود و از آتش و انفجار ویرانهای جامانده بود. پس از سه روز احمد را از زیر آوار بیرون کشیده بودند. همه بدنش سوخته بود و تنها یک پلاک و حنجرهاش سالم مانده بود و هیچ تغییری نکرده بود که بدن مطهر او را برایمان آوردند. برایمان سؤال و معمایی بود که از میان آنهمه آتش انفجار فقط همان قسمت بدنش سالم مانده بود. و استادش میگفت؛ «حنجرهای که مداح اهلالبیت بود هیچوقت نمیسوزد. ترابی مداح قابلی بود». یادش بخیر همیشه میگفت:
- خواهرم طوری زندگی کن که فردا بتوانی به روی حضرت زهرا(س) نگاه کنی...
موضوع؛ شهید سید احمد ترابی