دخالتهایی که از سوءمدیریت هم بدتر است! (نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
مدیرعامل استقلال در مصاحبهای ضمن اظهار تأسف از حذف آبیپوشان از آسیا گفته است که این تیم «به دلایلی که بخش بزرگی از آن بهخاطر سوءمدیریت بود، حذف شد. من قول میدهم تا زمانی که هستم اجازه حذف استقلال از آسیا را ندهم.» قول و سخن امیدوارکنندهای که نه فقط موجب خوشحالی و خوشنودی طرفداران این تیم میشود، بلکه همه دوستداران ورزش ایران را نیز خوشحال میکند.
اصلا معنی ندارد که حضور نمایندگان فوتبال ایران در مسابقات باشگاهی آسیا، هر سال و هر دوره در گرو اگرها و مگرها و تهدیدها و خطرها باشد و دل و روح هواداران این تیم را مشوش و نگران کند و آخرش هم یا با کلی شرط و شروط اجازه حضور بیابند و یا مثل تیم استقلال موفق به کسب مجوز نشوند و به این رقابتها راه پیدا نکنند. متأسفانه این رفتار و عمل بیمعنا چند سالی است که برای فوتبال ایران علیرغم همه سوابق و افتخاراتی که در قاره دارد، تکرار میشود.
حداقل دو سه سالی است که مینویسیم چنین وضع و رفتاری که کنفدراسیون فوتبال آسیا با ما در پیش گرفته یعنی درواقع به مصداق «خود کرده را تدبیر نیست»، خودمان موجب شدهایم چنین رفتاری با ما صورت گیرد، اصلا در شأن و کلاس فوتبال ایران با آن سابقه درخشان در سطوح مختلف ملی و باشگاهی و در ردههای سنی متفاوت، نیست. همه میدانیم که همین تیم استقلال که امسال مجوز حضور پیدا نکرد با دو دوره قهرمانی و چند مقام دیگر، یکی از پرافتخارترین تیمهای آسیایی است. با این همه اما مثل حرفهای حساب دیگر- که بیش از هر چیز دغدغه ملی دارد- مورد توجه و اعتنای مسئولان فوتبال قرار نگرفته است.
درباره صحبتهای مدیرعامل استقلال هم که بالاتر به آن اشاره شد نکاتی گفتنی و قابل ذکر است. شاید اولین نکتهای که به ذهن مخاطب متبادر میشود این باشد که طرفداران این تیم و علاقهمندان به فوتبال چقدر میتوانند روی این قول حساب کنند. در فوتبالی که مدیریتهای آن بهویژه در سطح باشگاهی- و خاصه در دو تیم پرطرفدار کشور یعنی پرسپولیس و استقلال- سخت متزلزل و بیثبات است، آیا اصلا قول دادن در مورد آینده و وعده حل مشکلات معنی و مفهومی دارد؟ وقتی معلوم نیست مدیری که امروز هست دو ماه دیگر باشد، آن وقت میشود به راحتی وعده قهرمانی در آسیا که چه عرض کنیم، قهرمانی در باشگاههای جهان را داد؟
نکته بعدی هم اینکه ایشان علت مهم حذف شدن استقلال را به درستی «سوءمدیریت» میداند و به گردن این و آن نمیاندازد و انگشت اشاره را راست و مستقیم به سمت آنچه که به نظر بسیاری از کارشناسان هم درست است، میگیرد و از آن نام میبرد: «سوءمدیریت»!
این هم حرف درستی است که به گواه خوانندگان محترم، ما بارها و بارها در اینباره مطلب نوشتهایم و به کرات از آن بهعنوان بزرگترین مشکل و سختترین مانع پیشرفت نه فقط فوتبال که کل ورزش، یاد کردهایم. با این حال اما، تازگی عامل و به قول فرنگیها «فاکتور» تازهای هم وارد تحلیلهای خود کرده و آن «دخالتها و اعمال نظرهایی» است که اجازه نمیدهد مدیر طبق اختیارات و قدرتی که مقررات برای او قائل شده است، عمل کند.
در واقع مشکل ورزش ما علاوهبر سوءمدیریت و شاید مهمتر از آن، دخالتها و خطدهیهای مستقیم و غیرمستقیم کسانی است که «پدرخواندهوار» برای ورزش و درواقع اغلب مدیریتهای ورزشی ما تعیین تکلیف میکنند، کسانی که سرنوشت ورزش و وضعیت استقلال و پرسپولیس و... اصلا برایشان مهم نیست و ورزش را اهرمی در اختیار خود میدانند که از طریق آن اهداف و رفتارهای سیاسی و اقتصادی و خلاصه غیرورزشی خود را به پیش ببرند.
در چنین حالتی حرف زدن از سوءمدیریت و غفلت از عامل اشاره شده، شاید کمی انحرافی به نظر برسد. اول باید تکلیف این جریانات پدرخوانده که برای خیلی از فدراسیونها و باشگاهها بدون توجه به صلاحیتهای ورزشی و تواناییهای مدیریتی، رئیس و هیئتمدیره تعیین میکنند روشن شود تا بعد راجع به توان و دانش و کارآیی مدیران ورزش قضاوت و ارزیابی کنیم.