اخبار ویژه
پولیتیکو: غرور تکنولوژیک اسرائیل پیش پای رزمندگان حماس شکست
محافل آمریکایی و صهیونیستی همچنان در حیرت هستند که حماس با کدام فناوری و دانش فنی توانست فناوریهای پیچیده اطلاعاتی و نظامی اسرائیل را
در هم بشکند و در آنها نفوذ کند.
پولیتیکو در این زمینه در گزارشی مینویسد: حمله حماس علیه اسرائیل قرار نبود امکانپذیر باشد یک حمله گسترده و مرگبار از سوی منطقهای چون غزه با اینترنت نسل دوم به یک دولتی امنیتی مانند اسرائیل با اینترنت نسل پنجم (5G). حملات مرگبار اخیر حماس، اسرائیلیها را در سوگ فرو برد، آنان را به حسابرسی سیاسی وادار ساخت و باعث تجدید نظر درباره یکی از بزرگترین نقاط غرور اسرائیل یعنی پیچیدگی فنی آن شد.
به گزارش فرارو به نقل از پولیتیکو، روز شنبه دیوار امنیتی یک میلیارد دلاری اسرائیل در مرز غزه شکسته شد، زیرا جنگجویان حماس از بولدوزرهای ساده برای در هم شکستن آن استفاده کردند و پاراگلایدرهای مسلح آن گروه نیز برای اوج گرفتن بالای دیوار امنیتی به پرواز درآمدند. رگبار موشک به سامانه دفاع موشکی گنبد آهنین اسرائیل نفوذ کرد و ثابت شد که سیستم نظارتی اسرائیل شبکهای متراکم از پهپادها، دوربینها و جاسوسی سایبری به شکل مرگباری ناکافی است و حماس توانسته بر آن غلبه کند.
این حمله همچنین موجی از شوک را بر نهادها و شرکتهای دفاعی در واشنگتن و اروپا وارد کرد به ویژه به این دلیل که اسرائیل به تامینکننده کلیدی فناوری امنیتی و دفاعی در سراسر غرب تبدیل شده است. در داخل اسرائیل شکست فناوری امنیتی ارتش باعث شد تا قربانیان اسرائیلی احساس کنند که به شکل گستردهای رها شده و بیپناه هستند. اسرائیلیها از طریق ارسال پیامک از خانوادههایشان درخواست کمک میکردند در حالی که افراد حماس ساعتها بدون مواجهه با مانعی از سوی سربازان اسرائیلی پیشروی میکردند. مقامهای اسرائیلی تا روز دوشنبه اعلام کردند که بیش از ۹۰۰ نفر کشته شدهاند.
از منظر اقتصادی و امنیتی عدم تطابق تکنولوژیک بین اسرائیل و حماس خیرهکننده است. «مخیمار ابوسادا» استادیار علوم سیاسی در دانشگاه الازهر غزه که سالها درگیری بین جنبش حماس و اسرائیل را مورد مطالعه قرار داده میگوید: «ما در حالت غافلگیری هستیم. ظاهرا این یکی از پیشرفتهترین مرزهای روی زمین است».
اگرچه شکست اخیر اسرائیل در عرصه فناوری از حماس بخشی از ماجرا بود بخش دیگر پیچیدگی غیر منتظره عملیات حماس بود. ابوسادا میگوید این حمله نشان داد که چگونه حماس توانسته زرادخانه فناوری خود را در مرز ایجاد کند و از رصد رقیب اسرائیلی خود فرار کرده است.
دستاوردهای فناوری حماس با توجه به محدودیتهای منطقه محصور غزه چشمگیر بوده است. سرویس تلفن همراه در غزه با اینترنت نسل دوم یا ۲G کار میکند که بسیار عقبتر از فناوری اینترنت نسل چهارم و پنچم یا ۴G و ۵G در اکثر کشورهای غربی میباشد. همچنین، در غزه برق به طور متناوب قطع میشود. هرگونه فراهمسازی تدارکات از جهان خارج به داخل غزه به مدت ۱۶ سال از سال ۲۰۰۷ میلادی یعنی زمان در دستگیری قدرت توسط حماس توسط اسرائیل و مصر صورت گرفته بود.
«امیر آویوی» سرتیپ بازنشسته اسرائیلی به «پولیتیکو» میگوید: «گروهی که آمریکا و اسرائیل هر دو آن را تروریست میخوانند در نهایت توانست بر تعداد زیادی از رادارها، دوربینها و مسلسلهای خودکار اسرائیلی غلبه کند. حماس ابتدا هزاران راکت پرتاب کرد و سپس شبه نظامیان آن گروه وارد خاک اسرائیل شدند. آنان مکانهایی که توسط مسلسل پوشش داده نشده بودند را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و به سادگی به مکانهایی رفتند که کمتر در معرض دید و رصد اسرائیل قرار داشتند. آنان هم چنین به دوربینها حمله کردند و از پهپاد برای پرتاب نارنجک به سمت تانکها استفاده کردند. حملات متعدد به مواضع ارتش اسرائیل و ۲۲ شهر اطراف نوار غزه از سوی حماس صورت گرفتند».
«آویوی» میگوید: «فناوری یک راهحل معجزهآسا برای رفع مشکلات نیست بلکه لایه دیگری است که ما در اختیار داریم، اما جایگزین تانک یا سرباز و آمادگی یگانها برای درگیری نمیشود».
تصویری که اسرائیل ظرف چند دهه از خود ساخته بود، در چند ساعت شکست
تصویر رویینتن بودن اسرائیل ضربه خورد و حالا بعضیها میپرسند نیروهای نظامی اسرائیل چگونه غافلگیر شدند؟
این تحلیل را وبسایت بیبیسی منتشر کرده و نوشت: بعضیها میپرسند در آن ساعات طولانی که شبهنظامیان حماس بدون مانع و آزادانه در اطراف محل زندگی مردم در نزدیکی مرز غزه میگشتند، نیروهای اسرائیل کجا بودند؟ یک اسرائیلی شرح میدهد که چگونه بعضی از ساکنان مجبور شدند به نیروهای حفاظت غیرنظامی تکیه کنند، در حالی که منتظر رسیدن ارتش بودند. او میگوید: «ارتش بهعنوان یک نیروی واکنش سریع، کاملا ناکام بود.»
مدتی طول خواهد کشید تا پاسخ کامل و درست به دلایل واکنش کُند ارتش اسرائیل مشخص شود. به نظر میرسد که سه عامل غافلگیری، وسعت و سرعت حمله و سامانه دفاعی پراکنده و ناهمگون، اسرائیل را در مقابل چیزی قرار داد که آمادگی لازم را برایش نداشت.غافلگیری عامل بسیار مهم در حمله حماس بود. نهادهای اطلاعاتی اسرائیل نتوانستند از برنامهریزی حماس برای حمله باخبر شوند. به نظر میرسد این گروه برنامهای درازمدت برای فریب اسرائیل داشت تا این تصور را ایجاد کند که نمیتواند یا نمیخواهد یک حمله بلندپروازانه انجام بدهد.
عملیات حماس به این شکل بود که نخست هزاران موشک برای پوشش عملیات پرتاب شد بهعلاوه حملات پهپادی به تجهیزات نظارتی اسرائیل در حصار مرزی. سپس مواد منفجره قوی و خودروهای سنگین ۸۰ رخنه در حصار امنیتی ایجاد کردند. هلیگلایدرهای موتوری و موتورسیکلت هم در این عملیات بهکار گرفته شدند و بین ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ مرد مسلح به این روش، همزمان از غزه به بیرون سرازیر شدند. به نظر میرسد این تاکتیکهای گروهی و همزمان در غلبه بر سامانه دفاعی اسرائیل، موفق بود.
گستردگی و تعدد فعالیتهای حماس منجر به آشفتگی در مراکز فرماندهی و کنترل اسرائیل شد، آن هم صبح شنبه که روز تعطیل است. گروهی از شبهنظامیان حماس مکانهای غیرنظامی را هدف گرفتند و گروهی دیگر به پایگاههای نظامی حمله کردند. توان دفاعی اندک این پایگاهها که بهسرعت و بهراحتی هدف قرار گرفتند، باعث شگفتی شد. تصاویری هم از تانکهای اسرائیل منتشر شد که به دست حماس افتاده بودند. در نهایت اینکه رخنههای مرزی مدتی طولانی باز ماندند که به حماس امکان داد گروگانها را به غزه منتقل کنند.
یکی از مهمترین تبعات این حمله، تغییری است که در تصور موجود درباره سطح آسیبپذیری اسرائیل شکل گرفته است. براساس تصویری که اسرائیل طی چندین دهه عملیات نظامی و تبلیغات رسانهای از خود ساخته بود، هیچیک از دشمنان قسمخوردهاش نمیتوانستند به او ضربه جدی وارد کنند.
یکی از مهمترین اهداف تبلیغات حسابشده و استراتژیک اسرائیل درباره قدرت نظامی و تسلط امنیتی- اطلاعاتیاش بر فلسطینیان، بازدارندگی بود این استراتژی تبلیغاتی برای سالهای متوالی ثمربخش بود. و البته اسرائیل هم برای تثبیت و دامن زدن به این تصویر، از هیچ تلاشی فروگذار نکرد.
حمله اخیر حماس نهتنها نشان داد که این گروه شبهنظامی اسلامگرا، توانایی به مراتب بیشتری از آنچه پیشتر تصور میشد دارد، بلکه روایت رویینتن بودن اسرائیل نیز با واقعیت سازگار نبوده است. هر اتفاقی بیفتد، این واقعیت که صدها اسرائیلی در یک بازه زمانی بسیار کوتاه توسط فلسطینیان کشته شدهاند، تغییر نخواهد کرد.
گزارش رادیو فردا از غافلگیری و درماندگی بیسابقه اسرائیل
گزارش رادیو فردا از تحولات جنگ غزه، غافلگیری و درماندگی رژیم صهیونیستی را بازگو میکند.
وبسایت رادیو فردا در تحلیل خود نوشت: چرا اسرائیل در برابر حمله حماس غافلگیر شد؟ غافلگیری کمسابقه اسرائیل از حمله گسترده حماس عمدتاً به پای دولت نتانیاهو نوشته میشود که شاید با کاهش شعلههای جنگ، ناقوس سقوط دولت او را به صدا درآورَد.
در سالهای اخیر، ایران و جمهوری اسلامی چه به لحاظ رویکرد «نابودی اسرائیل» و تقویت نیروهای نیابتی و چه به لحاظ توسعه برنامه هستهای، پیوسته در رأس تهدیدات اسرائیل تعریف شده. حالا اما حدوداً معلوم شده که این استراتژی و تمرکز بر جمهوری اسلامی، معیوب بوده است.
در متن و بطن راهبردهای امنیتی اسرائیل در مورد نوار غزه این دیدگاه حاکم بوده که اقدامات و حملات حماس و جهاد اسلامی نه لزوماً به شکل کلاسیک از زمین و دریا و هوا بلکه عمدتاً میتواند از طریق تونلهای زیرزمینی صورت گیرد. علاوهبر کشف و نابودی بخشی مهم از شبکههای تونل زیرزمینی در غزه، حصاری که با شالودههایی عمیق به دورادور این منطقه کشیده شد این اطمینان را به وجود آورد که راه حمله حماس و جهاد اسلامی به قلمرو اسرائیل از طریق تونل سد شده است.
این حصارهای در عین حال بلند، علاوهبر وجود مناطق حائل و ممنوعه برای ممانعت از نزدیکشدن اهالی غزه به آنها، به انواع و اقسام دستگاههای الکترونیکی برای نظارت و رصد مرز هم مجهز بودند.
گردش مستمر پهپادهای اسرائیل بر فراز غزه و کنترل کوچکترین ارتباط تلفنی و اینترنتی، ظاهراً این تصور را در سطوح دولت و نهادهای امنیتی ایجاد کرده بود که غزه (و کرانه باختری) تحت کنترل است و اگر هم پیشرفتهای موشکی و تحرکات راکتی به جریان بیفتد، در برابر کارایی «گنبد آهنین» کاری از آنها ساخته نیست.
در چنین مختصاتی، اصولاً حمله زمینی و دریایی بسیار بعید تصور شده و این تصور را القا کرده که مشکل فلسطین تمام و کمال حلوفصل شده و مذاکرات و سازشهایی که متضمن تأمین حقوق فلسطینیها باشد، فاقد موضوعیت است.
محاصره و تحریمها علیه غزه هم بهگونهای بوده و هست که هر مادهای که امکان استفاده از آن در تولید سلاح باشد، نباید امکان ورود به این منطقه را داشته باشد. با این همه، نشانهها و دادهها حاکی است اختلال و عدم هماهنگی در تبادلات یافتههای سری و غیرسری میان نهادهای اطلاعاتی از دلایل فقدان آمادگی برای شناسایی بهموقع و مهار تحرکات حماس و جهاد اسلامی بوده است.
بیثباتی دولتهای چهار پنج سال اخیر بهعلاوه مناقشه و شکاف بیسابقهای که از ابتدای سال جاری در اسرائیل بر سر اقدامات دولتِ شدیداً راستگرا درگرفت و دامنه آن به اعتراض و اعتصاب و نافرمانی در ارتش و نهادهای اطلاعاتی کشید نیز نقش کمی در اختلالات یادشده نداشتهاند.
شوک ناشی از غافلگیری و سهولت حمله برنامهریزیشده حماس و جهاد اسلامی در کنار شمار بالای کشتهها و زخمیها و گروگانهای اسرائیل، همچنین خطرات ناشی از تعمیق و تعمیم خدشهبرداشتن تصور آسیبناپذیری اسرائیل، شرایطی را ایجاد کردهاند که دولت نتانیاهو و کل طبقه سیاسی اسرائیل زیر فشار افکار عمومی باشد.
بمبارانهای بیامان هوایی در کنار محاصره کامل غزه و قطع آب و برق و گاز و سوخت این منطقه اقدامات اولیه در واکنش متقابل اسرائیل بودهاند. اسرائیل در هر پنج جنگی که از سال ۲۰۰۸ به اینسو با حماس و جهاد اسلامی داشته، هدف حمله زمینی را عنوان کرده، ولی هم روند دشوار و تقریباً غیرممکنِ جنگ در کنار تلفات و ویرانیهای بالا، مانع تحقق هدف فوق بودهاند.
صرفنظر از آنکه ورود ارتش به یک منطقه کوچک و پرجمعیت، مقاومت احتمالی در برابر آن و تصاویری که در سطح جهان از درگیریهای پرتلفات به گردش درمیآید میتواند هدف حمله را ناکام بگذارد و مخمصهساز شود، این نیز هست که شمار بالای گروگانهای اسرائیلی در دست حماس و جهاد و احتمال کشتهشدن بیمحابای آنها به تلافی حمل موضوع کماهمیتی تلقی نمیشود.
نیوزویک: جنگ اسرائیل کابوسی برای بایدن است
نشریه نیوزویک بر خلاف نمایش ارسال رزمناو آمریکایی به شرق مدیترانه تصریح کرد که دولت بایدن در آستانه انتخابات، آمادگی ورود به جنگی جدید یا بحران اقتصادی تازه را ندارد.
نیوزویک با طرح این سؤال که چگونه جنگ اسرائیل میتواند برای بایدن به کابوس تبدیل شود، مینویسد: حمله ویرانگر حماس به اسرائیل، کاخ سفید را مجبور کرده با چشمانداز یک جنگ منطقهای بالقوه روبهرو شود که دولت آمریکا را برای هفتهها یا ماههای آینده به خطر میاندازد؛ این بدترین حالت بحران سیاست خارجی برای بایدن است در حالی که او در حال کار بر روی کارزار انتخاب مجدد خود در انتخابات میباشد.
با افزایش تعداد کشتهها و عوامل دیگری فراتر از تشدید تنش از وضعیت گروگانگیری تا افزایش قیمت نفت که باعث افزایش تورم و آسیب اقتصادی میشود، ممکن است بایدن را با چالشهایی مواجه سازند که اثرات مخرب سیاسی قابل توجهی در ایالات متحده به همراه خواهند داشت.
«لوسی کورتزر النبوگن» مدیر برنامه منازعه اسرائیل و فلسطین در انستیتوی صلح ایالات متحده میگوید: «سناریوی کابوسوار برای دولت بایدن این است که قبل از مهار آن، متاستاز رخ دهد و اسرائیل با یک جنگ چند جانبه مواجه شود».
منبع آگاهی که نخواسته نامش فاش شود میگوید: «افزایش تلفات اسرائیلیها در جریان حمله نیروهای حماس باعث غافلگیری کامل در کاخ سفید شده است. همگان در کاخ سفید غافلگیر شدهاند». همچنین گفته میشود که حماس حدود ۱۵۰ نفر را گروگان گرفته است. مقامهای نیروهای دفاعی اسرائیل معتقدند که تعداد واقعی اسیران احتمالا بیشتر است.
در حالی که سیاست خارجی ممکن است به طور کلی برای انتخابات ایالات متحده عاملی تعیینکننده نباشد تاثیر اقتصادی احتمالی درگیری میان اسرائیل و حماس برای رایدهندگان آمریکایی آشکار شد زیرا قیمت نفت به دلیل تنشها افزایش یافت. «جرمی بن آمی» رئیسگروه بانفوذ حامی لیبرال جی استریت به «نیوزویک» میگوید: «چیزی به نام صلح در خاورمیانه وجود ندارد مگر اینکه به مناقشه اسرائیل و فلسطین بپردازید. نمیتوانید مسئله فلسطین را نادیده گرفته و با جارو زیر فرش قایم کنید».
«شادی حمید» کارشناس امور خاورمیانه میگوید: «زمان حمله حماس احتمالا به این منظور بوده است که انجام توافق برای عادیسازی روابط میان اسرائیل و عربستان سعودی را دشوارتر سازد. این حمله همچنین این تصور را تقویت میکند که دولت بایدن در توسعه یک استراتژی منسجم در مورد خاورمیانه اساسا ناکارآمد بوده و اصطلاحا روی فرمان خوابش برده است. دولت بایدن خاورمیانه را به عنوان یک مزاحم قلمداد میکند. حمله حماس از نظر بایدن باعث حواسپرتی واقعی آمریکا از موضوعاتی میشود که دستیاران ارشد بایدن میخواهند روی آن تمرکز کنند یعنی رقابت میان قدرتهای بزرگ، برخورد با چین و جنگ در اوکراین».
جنگ در اسرائیل ممکن است این تصور را در میان رایدهندگان آمریکایی تقویت کند که بایدن در دورهای از نزاع و درگیری ریاست میکند چه در خارج از کشور در خاورمیانه و اوکراین و چه در داخل جایی که کنگره به دلیل بحث در مورد هزینهها و رقابت برای انتخاب رئیسمجلس فلج شده است. همه این موارد صرفا این روایت را در ذهن آمریکاییها تقویت میکند که همه چیز از کنترل خارج شده و آمریکا فاقد رئیسجمهور قوی است. این یک مشکل واقعی برای بایدن خواهد بود. زمانی که
هرج و مرج وجود دارد معمولا وضعیت برای رئیسجمهور مستقر به خوبی پیش نمیرود.