kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۴۴۹۶
تاریخ انتشار : ۱۶ مهر ۱۴۰۲ - ۲۱:۴۹
شصت و یکمین سالگرد آغاز نهضت امام خمینی رحمه الله علیه

اولین‌بار که خطر صهیونیسم و بهائیت اعلام شد

 

دفتر پژوهش‌های مؤسسه کیهان
15 مهرماه 1341، از طریق جراید کشور اعلام گردید که دولت لایحه جدید تشکیل انجمن‌های ایالتی و ولایتی را تصویب کرده است.
در پی اعلام خبر تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، امام خمینی بی‌درنگ مراجع بزرگ حوزه علمیه قم را به یک جلسه مشورتی برای نوشتن نامه‌ای به شاه، دعوت نمودند. این نشست در روز 16 مهرماه در منزل مرحوم آیت‌الله حائری و با حضور آیت‌الله گلپایگانی، آیت‌الله شریعتمداری، آیت‌الله شیخ مرتضی حائری یزدی (فرزند مؤسس حوزه علمیه قم) و شخص امام برگزار شد.
در این جلسه امام طی سخنانی، نقشه‌های خانمانسوز و ایران بربادده رژیم شاه و ماموریت او را در پاسداری از منافع استعمار در ایران که با نابودی اسلام و ملت مسلمان همراه است را بازگو کردند، توطئه‌ها و دسیسه‌های خطرناکی را که در پشت پرده علیه اسلام و مبانی قرآن در جریان است، تشریح نمودند، مسئولیت سنگین علماء و زعمای روحانیت را در این عصر تاریک در برابر نقشه‌های خطرناک عوامل و ایادی استعمار یادآوری کرده و هشدار دادند که «اگر در مقابله و مبارزه با این خطرات قریب‌الوقوع مسامحه بورزیم و دیر بجنبیم، اسلام، ملت مسلمان و کشورهای اسلامی را در معرض سقوط و زوال قرار داده‌ایم و در پیشگاه قرآن و پیامبر عظیم‌الشان، مؤاخَذ و مسئول خواهیم بود.»(1)
نخستین جلسه تشکیلاتی نهضت امام
در این جلسه تصمیم گرفته شد طی تلگرامی به شاه از وی لغو تصویبنامه فوق درخواست شود، با تلگرام‌های جداگانه‌ای، علما و روحانیون شهرستان‌ها از خطرات این تصویبنامه برای اسلام و کشور، باخبر شده و در جریان تصمیمات مراجع بزرگ قم قرار گیرند و همچنین قرار شد که جلساتی مانند این جلسه با شرکت مراجع بزرگ حوزه علمیه به طور مداوم و لزوما هر هفته و یا بیشتر برای مشاوره و تبادل نظر بر سر مسائل مختلف مسلمین برگزار شود. (2)
امام برای آگاهی مردم از تصمیمات مراجع مذهبی خود، علی‌رغم مخالفت سایر علما بر انتشار تلگرامی به شاه تاکید داشته و سرانجام با پافشاری موفق شدند که آن را چاپ و نشر داده و به وسیله شاگردانشان در میان مردم مسلمان توزیع نمایند.(3)
در همان شب مدرسین انقلابی حوزه علمیه قم که درواقع همان شاگردان امام بودند، با تشکیل جلسه‌ای تصمیم گرفتند نظرات آقایان مراجع در مورد تصویبنامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی را به وسیله طلاب و روحانیون مبارز در سراسر کشور تکثیر و پخش نمایند.
و این نقطه آغاز نهضت امام خمینی بود. لحظه‌ای که امّا سالیان دراز برای آن زمینه‌سازی کرده و طرح و نقشه تدارک دیده بودند.
تلگرام علما انتشار یافت
روز 17 مهرماه، در حالی که فقط یک شب از اعلام خبر تصویب لایحه جدید انجمن‌های ایالتی و ولایتی می‌گذشت، تلگرام امام از سوی علمای قم، خطاب به شاه انتشار یافت.
از آنجا که شاه در پاسخ تلگرام علما، قضیه تصویبنامه را متوجه دولت دانسته بود، حضرت امام خمینی ضمن تشکیل دومین جلسه آیات عظام قم، در تلگرامی به تاریخ 28مهرماه 1341 برای اسدالله علم (نخست وزیر وقت) مصوبه جدید انجمن‌های ایالتی و ولایتی را مورد اعتراض قرار دادند و البته اعتراض را از حدود تصویبنامه مربوطه به انجمن‌ها فراتر برده و به تعطیل طولانی مجلسین که برخلاف قانون اساسی است، کشاندند و هشدار دادند که تخلف از احکام اسلام با واکنش شدید مردم مسلمان مواجه خواهد شد و علمای اعلام هم ساکت نخواهند ماند. (4)
علما و روحانیون تهران ضمن تشکیل اجتماعاتی، تصمیم به پشتیبانی از اعلامیه‌های امام و دیگر آیات عظام نموده و در تاریخ 2 آبان 41، اطلاعیه شدید‌اللحنی در اعتراض به اعمال خلاف انسانی و ضد اسلامی رژیم صادر کردند.
مبارزات گسترده شد
همچنین وعاظ و خطبا و اهل منبر و گویندگان مذهبی نیز جداگانه به تشکیل جلسه و صدور اعلامیه پرداختند. گروه‌های مختلف مذهبی به تماس مستمر با علما اقدام نموده و کسب تکلیف کردند. موضوع کم‌کم به دانشگاه‌ها و محافل تحصیلی راه پیدا کرده و موج ناراحتی در بین عموم مردم پدیدار شد. سیل طومار و تلگراف و نامه از اقشار و طبقات مختلف دایر بر پشتیبانی از خواسته علمای قم و اعتراض به تصویبنامه به سوی دربار، نخست وزیری و دولت سرازیر گشت، خطبای مذهبی در مجامع عمومی موضوع را مورد بحث و تفسیر قرار داده و متن تلگرافات را که از صدها مورد می‌گذشت، در بالای منابر ، قرائت می‌کردند. از جمله به دعوت علما و روحانیون قم ، مجلس عظیم و باشکوهی که بیش از 20 هزار نفر در آن شرکت کرده بودند، در مسجد اعظم قم، تشکیل شد. در آن مجلس گویندگان متعددی به منبر رفتند و در اعتراض به لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی سخن راندند.
خطاب امام از دولت به رژیم شاه تغییر کرد
هنگامی که پاسخی از سوی دولت به تلگرام‌ها داده نشد، دو تلگراف دیگر به تاریخ 15 آبان‌ماه 41 از سوی امام به شاه و عَلَم مخابره شد که می‌توان گفت در آن روز از قهرآمیزترین برخورد یک مقام برجسته روحانی با هیئت حاکمه ایران به شمار می‌آمد. در این دو تلگراف، حضرت امام ضمن مخالفت با تصویبنامه، به خطرهایی که از سوی رژیم شاه متوجه اساس اسلام شده بود اشاره کردند و به این شکل به سرعت مقدمات یک نهضت اسلامی و آزادیبخش را تدارک دیدند.
با چاپ و پخش دو تلگراف مزبور در میان مردم، موج مخالفت و عصیان علیه دولت ایران اوج گرفت و برای نخستین بار ملت مسلمان ایران به تدریج آگاهی می یافت که رژیم شاه به طور خزنده‌ای علیه اسلام و قرآن اعلان جنگ داده و توطئه خطرناکی را برای سلب آزادی و استقلال ایران تدارک دیده است.
همچنین اعلامیه‌هایی از سوی اقشار مختلف مردم مانند اصناف مختلف بازار تهران، جامعه مبلغین اسلامی تهران، کانون نشر حقایق اسلامی مشهد، انجمن‌های اسلامی دانشجویی، علما و وعاظ تهران و شهرهای مختلف و... در حمایت از تلگرام‌های حضرت امام منتشر گردید.
رژیم شاه عقب‌نشینی کرد
سرانجام در 22 آبان‌ماه، رژیم شاه اولین عقب‌نشینی خود را انجام داد و تلگرامی مخابره کرد که در مورد مسلمان بودن انتخاب‌شوندگان و انتخاب‌کنندگان و همچنین سوگند به قرآن مجید، نظر علما را پذیرفته و درباره شرکت زنان در انتخابات هم، مسئله را به نظر مجلسین موکول کرده است. این اولین موضع‌گیری علنی و رسمی رژیم شاه علیه امام بود .
با رسیدن تلگرام مورد بحث اگرچه برخی از آیات عظام، موضوع را خاتمه یافته تلقی کرده و حتی به پیروان خویش، دستور دادند که نقاط مختلف شهر را آذین‌بندی کرده و جشن و شادمانی برگزار نمایند، ولی امام خمینی که حیله و نیرنگ رژیم شاه را دریافته بودند، سعی نمودند با برگزاری جلسات مختلف با مراجع عظام و سایر روحانیون و علما و طبقات مردم، نقشه‌های جدید دولت علم را افشا کرده و راه‌های مقابله با آن را در جهت ادامه نهضت ارائه نماید.
از همین رو سرانجام توانستند، مراجع را قانع نمایند ماجرایی که با اطلاعیه‌های رسمی و سخنرانی و انتشار علنی، تحت عنوان تصویبنامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی اتفاق افتاد، با نامه‌های سربسته تمام نمی‌شود و موکول کردن بخشی از غائله به تصمیم مجلسینی که اساسا وجود خارجی نداشته و تعطیل بودند، جز فریب و نیرنگ نمی‌تواند باشد.
امام خمینی در پاسخ به سؤال بازرگانان و اصناف شهرستان قم، توضیحات مفصل‌تر و روشنگرانه‌تری درمورد خدعه و نیرنگ تلگرام و مصاحبه علم دادند. در بخشی از پاسخ امام آمده بود:
«...خطر بزرگی که برای اسلام و استقلال و کیان مملکت به واسطه این تصویبنامه، که شاید به دست جاسوسان یهود و صهیونیست تهیه شده برای نابودی استقلال و به هم زدن اقتصاد مملکت، به قوت خود باقی است و دولت خود را ذی‌حق می‌داند که به آن عمل کند، هر چند مخالف قانون شرع یا قانون اساسی باشد یا برخلاف احساسات دینی و ملی بیست میلیون جمعیت ایران یا تمام مسلمین باشد، زیرا تا در هیئت وزیران تجدید نظر به عمل نیاید و اصلاح نشود، به قوت خود باقی است...اینجانب حسب وظیفه شرعیه به ملت ایران و مسلمین جهان اعلام خطر می‌کنم، قرآن کریم و اسلام در معرض خطر است، استقلال مملکت و اقتصاد آن در معرض قبضه صهیونیست‌هاست که در ایران به حزب بهائی ظاهر شدند و مدتی نخواهد گذشت که با این سکوت مرگبار مسلمین، تمام اقتصاد این مملکت را با تایید عمال خود قبضه می‌کنند و ملت مسلمان را از هستی در تمام شئون ساقط می‌کنند. تلویزیون ایران پایگاه جاسوسی یهود است و دولت‌ها ناظر آن هستند و از آن تایید می‌کنند. ملت مسلمان تا رفع این خطرها نشود، سکوت نمی کند و اگر کسی سکوت کند در پیشگاه خداوند قاهر مسئول و در این عالم محکوم به زوال است...»
این برای نخستین بار بود که یک شخصیت سیاسی و مذهبی تاریخ معاصر ایران از خطر صهیونیسم و عوامل داخلی‌شان یعنی فرقه بهائیت صحبت می‌کرد. آنچه که به واقع می‌رفت اساس مملکت را در کف خویش گیرد.
نهضت ادامه دارد
نهضت تداوم پیدا کرد و مبارزات علیه لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی ادامه داشت تا اینکه سرانجام دولت عَلَم که از سوی امام و یارانش تحت فشاری طاقت‌فرسا قرار گرفته بود، در روزنامه‌های عصر شنبه 10 آذرماه 1341 با تیتر درشت اعلام کرد:
«...در هیئت دولت تصویب شد که تصویبنامه مورخه 14/7/41 قابل اجرا نخواهد بود...»
امام در 11 آذرماه 1341 طی پیامی به ملت ایران، ضمن ارج‌گذاری به پایداری، از خود‌گذشتگی و وفاداری مردم نسبت به اسلام و روحانیت، از عموم طبقات دعوت به عمل آوردند که صفوف خود را فشرده تر ساخته، آماده و هوشیار باشند تا هر وقت دست خیانت‌باری به سوی اسلام و مصالح کشور دراز شود، قطع نمایند و بدین‌وسیله به ملت اسلام اعلام کردند که موضوع نهضت امام تنها «تصویبنامه» نبوده، بلکه کلیت رژیم شاه و سلطه اربابانش مد نظر است.
________________________
1- نهضت امام خمینی، جلد اول، سید حمید روحانی، پیشین، ص 172. 2- همان، ص 174. 3- همان. 4- نهضت امام خمینی، جلد اول، سید حمید روحانی، پیشین، ص 176