ازدواج و خـانواده از نگاه پیامبر رحمت (ص)
سیدابوالحسن مطلبی
سیرت و یا سنّت رسول خدا (ص) شامل سه بخش عمده است که عبارتنداز: گفتارها، رفتارها و تقریرات آن بزرگوار(1) و بر هر مسلمانی که خواهان رستگاری و سعادت است، سزاوار است که به آنها تمسّک و تأسّی جوید و از آنجا که خانوادهها هستههای تشکیل دهنده جوامع بشری هستند، فلاح و سعادت جامعه را باید در بنیاد استوار خانواده جستوجو کرد؛ از این رو با الهام گرفتن از بخشی از «سیرت نبوی» که شامل گفتارهای دُرَرْ بار حضرت ختمی مرتبت (ص) است، بهقدر محدود و در چارچوب یک مقاله، تحفههایی ارزشمند از سیره نبوی درباره خانواده را زینت بخش این اوراق میگردانیم:
1. تشویق به ازدواج
یکی از سنّتهای نبوی، تشویق و ترغیب به ازدواج و تسهیل در این امر و فراهمسازی بستری مناسب برای آن است. «ازدواج» مایه صیانت دین، بقا و پاکسازی نسل و خیرات و برکات دیگر است. در اینجا به نمونههایی از رهنمودهای رسول خدا(ص) در این باره اشاره میکنیم:
1. «أیُّما شابٍّ تَزَوَّجَ فی حَداثَهًِْ سِنّه عَجَّ شَیْطانُهُ یا وَیْلَهُ عَصَمَ مِنّی دینَه(2)؛ هر جوانی که در آغاز جوانی زن بگیرد، شیطان وی بانگ بر آورد: ای وای! دین خود را از دستبرد من محفوظ داشت.»
2. «مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدِاسْتَکْمَلَ نِصْفَ الایمانِ فَلْیَتّقِ اللهَ فی النّصْفِ الباقی(3)؛ هرکه زن بگیرد، یک نیمه ایمان خویش را کامل کرده، از خدا درباره نیم دیگر بترسد.»
3. «مَنْ رَزَقَهُ اللهُ امْرَأةً صالِحَةً فَقَدْ اَعانَهُ عَلی شَطْرِ دینِهِ فَلْیَتَّقِ اللهَ فِی الشَّطْرِالْباقی(4)؛ هرکه را خداوند زنی پارسا داده، او را بر نصف دینش یاری کرده و باید درباره نصف دیگر آن از خدا بترسد.»
4. «تَزوَّجوا الوَدُودَ الوَلُودَ فَاِنّی مُکاثِر بِکُمُ الاَنْبِیاءَ(5)؛ زن مهربان و بچهآور بگیرید، زیرا من به کثرت شما بر سایر پیغمبران افتخار میکنم.»
5. «تَزوّجوا ولا تُطَلِّقوا فَانَّ اللهَ لایُحِبُّ الذّوّاقین ولا الذّوّاقاتِ؛(6) زن بگیرید و طلاق مدهید، زیرا خداوند مردانی را که مکرّر زن گیرند، و زنانی را که مکرّر شوهر کنند، دوست ندارد.»
6. «مِن افضل الشَّفاعة اَنْ تَشْفَعَ بَین اثنین فی النکاح(7)؛ از جمله بهترین وساطتها، واسطه شدن میان دو نفر در کار ازدواج است.»
7. «ما بنی فی الاسلام بناءً احبّ الی الله عَزَّوَجَلَّ، و اعزّ من التزویج(8)؛ هیچ بنیانی در اسلام، نزد خداوند عزّوجل، محبوبتر از ازدواج (و تشکیل خانواده) نیست.»
8. «المتزوّج النّائم افضل عند الله من الصّائم القائم العزب(9)؛ خواب شخص همسردار، در پیشگاه الهی، از روزه و شب زندهداری شخص عزب برتر است.»
پر واضح است که منظور روایت، عبادات مستحبّی است و شارع مقدّس هرگز اجازه نداده که همسردار تا طلوع آفتاب آسوده بخوابد و هر روز نماز صبحش قضا شود!
9. «شرارکم عزابکم، رکعتان من متأهل خیر من سبعین رکعهًْ من غیر متأهل(10)؛ بدترین شما، عزبهای شما هستند. دو رکعت نماز از متأهّل بهتر از هفتاد رکعت از غیر متأهّل است!»
2. وسعت رزق و روزی در سایه ازدواج
خداوند در سوره نور میفرماید: «مردان و زنان عزب خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بینیاز میکند؛ خداوند گشایش دهنده و آگاه است.»(11)
برخی از ترس فقر و تنگدستی، تن به ازدواج نمیدهند ولی باید توجّه داشت - چنانکه در آیه به تصریح گذشت- خداوند سبحان وعده فرموده کسانی را که قصد ازدواج دارند در مالشان گسترش دهد و آنان را بینیاز کند. روایاتی هم که از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم رسیده مؤیّد این نوید است:
1. «اتّخذوا الأهل فإنّه ارزق لکم(12)؛ زن بگیرید، که آن مایه روزی بیشتر برایتان است.»
2. «مَن ترک التزویج مخافهًْ العیلهًْ فلیس منّا(13)؛ هرکه از ترس تهیدستی ازدواج نکند، از ما نیست.»
3. «مَن ترک التزویج مخافة الفقر فقد أساء الظن بالله عزّوجلّ إنّ الله عزّوجلّ یقول: «اِنْ یکونوا فقراءَ یُغنِهِمُ الله من فضله»(14)؛ کسی که از ترس تنگدستی ازدواج نکند، به خدای عزّوجلّ سوء ظن کرده است؛ خداوند میفرماید: «اگر نیازمند باشند خداوند از فضل خود آنان را بینیاز میکند.»
4. «ثلاثة حقّ علی الله تعالی عَونُهُم: المجاهد فی سبیل الله، والمکاتِب الذی یرید الأداء، والناکح الذی یرید العفاف(15)؛ سه نفرند که یاری آنها بر خدا [تفضّلاً[ لازم است:
1. آن که در راه خدا جهاد کند.
2. و بندهای که برای آزادی خود قرارداد بسته و میخواهد قیمت آن را بپردازد.
3. و کسی که به منظور عفّت، زن میگیرد.»
3. انتخاب همسر
برای انتخاب همسر شایسته، سزاوار است که انسان به صفات کسی که میخواهد با او ازدواج کند، توجّه کرده به آن اهمیت دهد و همسری برگزیند که خوشنام و خوش اخلاق باشد و تنها به زیبایی و مال او بسنده نشود. بهترین همسر از نگاه رسول خدا(ص) خانمی با این ویژگیها است:
1. ولود و زایا؛
2. ودود و با محبت؛
3. عفیف و پاکدامن؛
4. عزیز در میان خانواده خود؛
5. متواضع نسبت به شوهر خود؛
6. برای همسرش زینت و آرایش کند؛
7. نسبت به غیر همسر، نجیب و پاکدامن باشد؛
8. حرف شنوی از شوهر داشته، از او اطاعت کند.(16)
در انتخاب همسر، اصالت و نجابت خانوادگی، کفویت و مسائل ژنتیکی را نیز باید در نظر داشت. ژنها به عنوان عوامل انتقال صفات از نسلی به نسل دیگرند که در برخی روایات تلویحاً بدان اشاره شده است؛ در روایتی از پیامبر خدا آمده است:
«أُنْظُر فی اَیِّ نصابٍ تَضَعُ وَلَدَکَ فإنّ العِرْقَ دسّاسٌ(17)؛ بنگر فرزند خود را در کجا قرار میدهی؛ زیرا رگ (ژن) تأثیر خود را باقی میگذارد.» در این زمینه به روایت جالب دیگری از رسول خدا اشاره میکنیم که میفرمایند: «تخیّروا لنطفکم فإنّ النّساء یلدن أشباه اخوانهنّ و اخواتهنّ؛(18) برای انتخاب همسر، تحقیق و بررسی و شناخت برادران و خواهران کسی که میخواهد از او خواستگاری کند، خود یک معیار و ملاک میتواند باشد؛ چه اینکه همسران همانند برادران و خواهران خویش فرزند میآورند.»
مسئله کفویت نیز این چنین مورد توجّه قرار گرفته است:
«تخیَّروا لنطفکم فأنکحوا الأکفاء و أنکحوا إلیهم(19)؛ در گزینش همسر برای خود، محلّ مناسب انتخاب کنید و از اشخاص همشأن خود زن بگیرید و به آنها زن بدهید.»
خواستگاری از دختران شایسته و واجد شرایط فامیل - در لسان برخی از روایات - در شمار یک اولویت است، چنانکه در این روایت آمده است: «النّاکح فی قومه کالمُعْشب فی داره(20)؛ آن که از خاندان خویش زن گیرد، چنان است که در خانه خویش علف چیند.»
لزوم توجه به دینداری همسر
از مهمترین معیارهای انتخاب همسر، دینداری اوست، در روایاتی که از رسول خدا(ص) و سایر ائمه اطهار(ع) به یادگار مانده، میتوان بهترین معیارهای انتخاب را به دست آورد و در پرتو آن رهنمودهای والا و ارجمند، زندگی سعادتمندانهای
پی ریخت. در ذیل، برخی از آن روایات را به عنوان راهکارهایی بس ارزشمند به خانوادههای مؤمن تقدیم میکنیم:
1. «تُنکَحُ المرأةُ لأرْبَعٍ: لمالها، ولحسبها ولجمالها و لدینها فَاظفر بذات الدین تربت یداک(21)؛ زن را برای چهار چیز گیرند: مال، شرف، جمال و دین. و تو زن دیندار بجوی.»
2. «إذا جاءکم مَن ترضون دینه و أمانته یخطب [الیکم] فزوّجون...(22)؛ اگر کسی به خواستگاری (دختر) شما آمد که از دینداری و امانتداری او راضی هستید، به او زن دهید...»
4. تربیت فرزند
خانواده، نقش مهم و مؤثری در تربیت فرزند ایفا میکند. شخصیتِ آدمی عمدتاً در سنین کودکی و از طریق امر و نهیهای والدین و دیگر اعضای خانواده شکل میگیرد. به طور کلّی والدین، فرزندان خود را با آموزش مستقیم و غیرمستقیم تربیت میکنند. فرزندان، بسیاری از الگوهای رفتاری، خصوصیات اخلاقی، انگیزهها و نگرشها و ارزشهای والدین خود را از طریق فرآیندهای تقلید و همانندسازی کسب کرده و زمان بسیاری را برای مشاهده رفتار والدین و الگوبرداری از آن صرف میکنند. هنگامی که والدین، بااشتیاق، تعهد و قاطعیت معقولی به وظایف خود عمل میکنند، کودکان تمایل پیدا میکنند که خود را با این جنبه از منش آنان وفق دهند.
اصولاً کودکان موجوداتی پاک و خدا جوی هستند. محیط مناسب خانواده میتواند این فطرت توحیدی را در آنان بارور و شکوفا کند؛ در حالی که محیط نامناسب، سدّی در برابر رشد و تعالی آنها خواهد بود و یا موجب رشد معیوب، منحرف یا یک بُعدی آنان خواهد شد.
شاکله وجودی انسان و اساس خصوصیات اخلاقی وی از ابتدای کودکی - به خصوص در سالهای اولیه عمر - در خانواده پیریزی میشود. علاقه فراوان به فراگیری و انعطافپذیری عمیق در برابر تأثیرات رفتار و عکسالعملهای والدین و اطرافیان، ویژه مرحله خردسالی و قبل از ورود به دبستان است.
به همین دلیل، همه معلومات، عادتها، عکسالعملها و ویژگیهای اخلاقیای که در این دوران به دست میآید، به طور ریشهدار و مستحکم و عمیق، در روح کودک باقی مانده و بنای اصلی شخصیت و سازمان و شاکله وجودی او را تشکیل میدهد و بر اساس آن، شخصیت او شکل میگیرد.
اعضای بزرگتر خانوادهها - به ویژه پدران و مادران - مسئولیت دارند که با طرح ارزشهای والای اخلاقی در قالب قصهها و داستانها و مثلهایی از تاریخ زندگی ائمه معصومین علیهمالسلام و بزرگان و با زبانی ساده و دلنشین، کودک را با پاکیها، صداقتها، رشادتها، کرامتها، ایثارها و گذشتها آشنا ساخته و روح و روان او را صیقل دهند. کودکان از همان اوّلین سالهای زندگی خود دارای استعداد قابل توجّهی برای مشاهده، یادگیری و الگوسازی هستند. پدر و مادر آگاه باید اوّلین تقلیدها و همانندسازیهای مثبت فرزند خود را به فال نیک بگیرند و او را در مسیر مطلوب، هدایت و تشویق کنند.
در متون اسلامی ما نقل شده است: زمانی که پیامبر اسلام(ص) به سجده میرفتند، امام حسن و امام حسین(ع) بازیکنان سوار بر دوش رسولالله میشدند و آن بزرگوار بهقدری سجده خود را طولانی میکرد تا آنان خسته شده، پایین بیایند. ای کاش ما نیز در رفتار و گفتار خود، کودکان را جذب کنیم تا آنان نیز به اخلاق و مذهب علاقهمند شوند! در هر حال، پدر و مادر باید توجه داشته باشند که اوّلین الگوهای فرزندان هستند و اگر آنان در وظایف دینی صادق و جدّی باشند فرزندان خود را نیز میتوانند مذهبی بار بیاورند.
این نکته نیز در خور توجه است که هرچه پدر و مادر در تربیت مذهبی فرزندان خود هماهنگتر باشند و کسانی که با کودک سروکار دارند هماهنگ عمل کنند، رشد گرایشهای اخلاقی و مذهبی در کودکان و نوجوانان سریعتر خواهد بود. هماهنگی بعدی باید میان خانه و مدرسه و جامعه باشد و مطلوبترین نتیجه، هنگامی حاصل خواهد شد که خانواده، مدرسه و فرهنگ اجتماعی با یکدیگر هماهنگ باشند و انتظاراتشان از کودکان و نوجوانان نیز هماهنگ، واقعبینانه و در حدّ توان کودک یا نوجوان باشد.(23)
یکی از آموزههای تربیتی در «سیره نبوی» توزیع عادلانه محبت بین فرزندان است! در این باره روایاتی از آن حضرت نقل شده است از جمله: «اعدلوا بین اولادکم کما تحبّون ان یعدلوا بینکم فی البرّ و اللطف(24)؛ بین فرزندانتان به عدالت رفتار کنید، چنان که میخواهید [مردم و فرزندان] در نیکی و لطف، با شما به عدالت رفتار کنند.»
نقل است شخصی که دو فرزند پسر داشت، در حضور حضرت یکی را بوسید و به دیگری توجهی نکرد، پیامبر با نگرانی به او فرمود: چرا میان دو فرزندت فرق گذاشتی!؟(25) و در کلامی گهربار فرمود:«انّ الله تعالی یحبّ ان تعدلوا بین اولادکم حتّی فی القُبل(26)؛ خداوند دوست دارد که میان فرزندان خود حتّی در بوسیدن آنها، به عدالت رفتار کنید».
از: فرهنگ کوثر شماره 58
ـــــــــــــــــــــــــــ
1. تقریر پیامبر(ص) و یا ائمه(ع) یعنی کسی کاری انجام دهد و آن بزرگواران ـ در شرایط عادی، نبودن ضیق وقت و به دور از ترس و تقیه و مأیوس نبودن از تأثیر ـ بر کار او صحّه گذارند. ر.ک: اصول الفقه، ج 2، صص 61 و 66. 2. نهج الفصاحه، ص 208، ح 1034. 3. همان، ص 600، ح 2936. 4. همان، ص 615، ح 3016. 5. همان، ص 229، ح1144 و 1145 و ص236، ح1179. 6. همان، ص 229، ح 1146. 7. همان، ص 624، ح 3073. 8 .بحارالانوار،ج103،ص222؛میزان الحکمهًْ، ج4، ص271. 9.بحارالانوار، ج103، ص221؛ میزان الحکمهًْ، ج4، ص273.
10. میزان الحکمهًْ، ج 4، ص 275. 11. نور / 32. 12. بحارالانوار، ج103،ص217؛ میزان الحکمهًْ، ج4، ص273. 13.میزان الحکمهًْ، ج 4، ص 274. 14. نور / 32؛ نوادر راوندی، ج 3، ص 597، نقل از میزان الحکمهًْ، ج 4، ص 274، از امام صادق(ع). 15. نهجالفصاحهًْ، ص 247، ح 1219 16. رساله نوین، ج 3، ص 67، با اندکی تصرّف. 17. نهج الفصاحهًْ، ص 112، ح 564. 18. میزان الحکمهًْ، ج 4، ص 280. 19. همان؛ نهج الفصاحهًْ، ص 227. 20. نهج الفصاحهًْ، ص 635، ح 3147. 21. همان، ص 237. 22. میزان الحکمهًْ، ج 4، ص 280. 23. ر.ک: راهنمای والدین و معلّمان در تربیت و آموزش کودکان، ص 25، 33 ـ 35 و 82. 24و 25. مکارم الاخلاق، ص 220. 26. نهج الفصاحهًْ، ص 152، ح 754.