نقش عبودیت در زندگی-بخش دوم و پایانی
تأثیر عبودیت بر تعالی اجتماعی
شهربانو عباسزاده
در نخستین بخش از این مقاله به برخی از آثار عبودیت در زندگی فردی اشاره شد. در این شماره به بررسی تأثیرات عبودیت بر زندگی اجتماعی خواهیم پرداخت.
ب) آثار عبودیت بر زندگی اجتماعی
۱- جلوگیری از گناه و فحشا
عبودیت (از جمله نماز) انسان را از گناه باز میدارد و موجب کاهش فحشا و بیبندوباری در جامعه میشود، چون هر چه انسان به خدا نزدیکتر باشد، کمتر گناه میکند و آثار آن در جامعه نیز نمود پیدا میکند.(1)
پیامبر(ص) فرمودند: «نماز همانند آب جاری است، هر زمان که انسان نماز میخواند، گناهانی که در میان دو نماز انجام شده است از میان میرود.» (۲) به این ترتیب جراحاتی که بر روح و جان انسان از گناه مینشیند، با مرهم نماز التیام مییابد و زنگارهایی که بر قلب مینشیند زدوده میشود. در احادیث متعددی میخوانیم که افراد گناهکاری شرح حال آنها را برای پیشوایان اسلام بیان کردند و آنان فرمودند: «غم مخورید، نماز آنها را اصلاح میکند و کرد.»(۳) جلوگیری از گناه و فحشا، هم در بخش فردی و هم اجتماعی قابل ذکر است. این تأثیر نماز (عبودیت خدا) بر اصلاح فرد و جامعه است و آنها را از گناه و فحشا باز میدارد و باعث میشود جامعهای سالم داشته باشیم.
۲- امر به معروف و نهی از منکر
عبودیت، جامعه را تبدیل به مدینه فاضله میکند. برای رسیدن به چنین مرحلهای، قرآن و روایات، امر به معروف و نهی از منکر را پیشنهاد میکنند. انسانی که به بالاترین مراحل عبودیت رسیده است، تسلیم امر الهی میشود. امر به معروف و نهی از منکر نیز یکی از چیزهایی است که خدای متعال آن را از بنده خود میخواهد. امام صادق(ع) میفرمایند: «همانا کسی میتواند امر به معروف و نهی از منکر کند که در او سه خصلت باشد: خود به آنچه امر میکند، عمل و از آنچه نهی میکند دوری کند. در آنچه امر یا نهی میکند اعتدال را رعایت نماید و نرمی نشان دهد.»(۴) همه این خصوصیات در شخص عابد وجود دارد، پس میتواند با عنایاتی که از جانب حق تعالی میشود، مردم را راهنمایی کند.
خداوند در آیه ۱۷ سوره لقمان امر به معروف و نهی از منکر را از اصلیترین ارزشهای جامعه برمیشمارد و با توجه به کارکردهای آن برای دستیابی به مقام عبودیت ربوبی و ربوبیت عبودی در آیه ۱۱۰ سوره آلعمران آن را عاملی برای حفظ ایمان و اعتقاد به خداوند و زمینهساز حرکت جمعی بشر به سوی حق و حقیقت و دستیابی به کمال میشمارد.
بنابراین امر به معروف و نهی از منکر امری الهی اجتماعی است و کسی که به کمال ربوبی میرسد، موظف است اجتماع را نیز با خود همراه کند. چنین شخصی خود به خود عبودیت را در زندگی احساس میکند.
۳- اصلاح بین مردم
مقوله اصلاح بین مردم بهقدری مهم است که حضرت علی(ع) در نامه ۴۷ نهجالبلاغه آن را حتی بالاتر از جهاد میداند و نیز در نامه ۴۷ میفرماید: «شما را و تمام فرزندان و خاندانم را و کسانی را که این وصیت به آنها میرسد، به ترس از خدا و نظم در امور زندگی و ایجاد صلح و آشتی در میانتان سفارش میکنم، زیرا من از جد شما پیامبر(ص) شنیدم که میفرمود: «اصلاح بین مردم از نماز و روزه (مستحبی)یک سال برتر است.»(۵)
قرآن میفرماید: «همگی به ریسمان خدا چنگ بزنید...»(۶) «باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی و امر به معروف و نهی از منکر کنند!...»؛(۷) اصلاح خویش با ارتباط عمیق با خداوند، زمینهساز آمادگی برای اصلاح دیگران است. امر به معروف و نهی از منکر، وحدتآفرین و مانع تفرقه و اختلاف است و باعث اصلاح بین مردم میشود.(۸) یعنی اصلاح بین مردم وقتی محقق میشود که شخص خود را اصلاح کرده باشد که آن هم با عبودیت پروردگار حاصل میشود.
۴- عفو و گذشت
اگر عابدان حقیقی نسبت به خود و دیگران عفو و گذشته داشته باشند، هیچ اختلاف و ضدهنجاری بینشان اتفاق نمیافتد و جامعهای آرمانی با فرهنگ خدایی بهوجود خواهد آمد. به عبارت دیگر در جامعهای که روح عبودیت وجود دارد، افراد نسبت به یکدیگر عفو و گذشت دارند.(9)
کسی که برخوردار از صفت خدایی عفو میشود، اخلاق و رفتارش نیز الهی میشود، چون خدا با گذشت است، او نیز عفو و گذشت دارد. حضرت امیرالمؤمنین میفرمایند: «کم گذشت کردن از زشتترین عیبهاست.»(10)
خداوند متعال میفرماید: «تو از آنها درگذر و (کار بدشان را) عفو کن، که خدا نیکوکاران را دوست میدارد. (11)
یا در جای دیگر میفرماید: «عفو و گذشت را پیشه کن و به کار پسندیده فرمان ده و از نادانان روی بگردان».(12)
۵- سخن و رفتار نیکو
از دیگر اثرات اجتماعی عبودیت، سخن و رفتار نیکو با بندگان است. خلق حسن مجموعهای از صفات حمیده و اوصاف پسندیده، از قبیل خوشرویی، مهربانی، مودت، محبت، تواضع، خضوع، خشوع، عفو، احسان به پدر و مادر، جود و کرم و مروت است.
در روایت است کسی که چهل روز گناه نکند، چشمههای حکمت از قلبش بر زبانش جاری میشود (این یعنی حسن خلق). این به این معناست کسی که عبودیت داشته باشد، حسن خلق دارد. اگر افراد نسبت به هم حسن خلق داشته باشند، جامعه هم یک جامعه عبودی خواهد شد.
قرآن میفرماید: «وَقُل لِعِبَادِی یَقُولُوا الَّتِی هِیَ أَحسَنُ...؛ به بندگانم بگو آنچه را که بهتر است بگویند».(13)
در مورد واژه «احسن» تفاسیر مختلف است از جمله منظور دعوت به اسلام و گفتن لاالهَإلاالله است.(14) یا در سخنان خود ادب را رعایت کنید و بذلهگویی نکنید.(15)
مراد این است که در حق دیگران و در برخورد با آنها کلمات نیک گفته شود؛(16) برخی گفتهاند منظور شهادتین و اذکار امر به معروف و نهی از منکر و نصیحت است چه در حضور و چه در غیاب؛ مثلاً در مقام اصلاح بین دو فرد که با هم کدورتی پیدا کردهاند، سخنان نیکو بگویند.(17)
یکی از کارهای بزرگ شیطان این است که بین انسانها تفرقه بیندازد. (18) بنابراین همیشه باید از این دشمن قسم خورده دور باشیم تا به این اوصاف متصف شویم، کسی به این وصف (حسن خلق) میرسد که عبد واقعی خدا باشد.
در روایات نیز به این امر مهم اشاره شده است. امام باقر(ع) میفرمایند: «بهترین سخنی را که دوست دارید به شما بگویند، به مردم بگویید.»(19) پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «هیچ چیز در ترازوی عدل الهی سنگینتر از اخلاق نیکو نیست» و «مؤمن به وسیله اخلاق نیکو به مقام شبزندهداران روزهدار نایل میشود.»(20)
بنابراین برخورد خوب در سایه عبودیت به خودی خود باعث رفتار خوب دیگران میشود.
۶- عدل و انصاف
یکی دیگر از نقشهای عبودیت در جامعه، عدل و انصاف است. انسانی که بنده واقعی خداست میداند که همه موجودات مخلوق او هستند و انسانها را مخلوق و صاحب حقوقی میداند و لذا عدل و انصاف را در برخورد با دیگران مورد توجه قرار میدهد.
عبودیت باعث اصلاح فرهنگ جامعه میشود. یکی از این موارد رعایت عدالت و انصاف در حق مظلومان و سایر افراد جامعه است. قرآن کریم میفرماید: «خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان میدهد...»(21) یعنی انصاف بین خلق و انجام آنچه بر مکلف واجب است. آنچه یک جامعه برای رسیدن به قله خوشبختی و عظمت به آن نیاز دارد در این چند جمله کوتاه آمده است. اگر این آیه به عنوان یک قانون مورد عمل قرار گیرد، در اصلاح ساختارهای فردی و گروهی و تنظیم درست روابط اجتماعی و پیدایش جامعه برتر نقش تعیینکنندهای خواهد داشت. عدل یعنی رسیدن هر کسی به حق و مقام شایسته خود و تقسیم عادلانه و درست امکانات جامعه که باعث پیدایش زمینههای رشد و شکوفایی برای همه افراد میشود. همان گونه که حکومت باید با مردم بر اساس عدل رفتار کند، مردم نیز باید در روابط خود با یکدیگر مطابق با عدل و انصاف عمل کنند.(22)
کسی یا اجتماعی که فرهنگ آن بر مبنای عبودیت باشد، هیچ وقت بیعدالتی را برنمیتابد و همیشه عدالت را جزئی از حقیقت ایمان میداند. پیامبر(ص) در سفارش به امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «ای علی! سرور رفتارها سه خصلت است: انصاف با مردم و مساوات با برادر دینی خود برای رضای خداوند و یاد خداوند در هر حال.»(23) و امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «عدل رأس ایمان و مجمع نیکیها و برترین مراتب ایمان است.»(24)
نتیجه آنکه اگر در جامعهای عدالت بر مبنای عبودیت رعایت شود، اگر هر کسی در تمام امور زندگی خود (تحصیل، کار و...) با مردم با انصاف برخورد کند، جامعه (مجموعه این افراد) به تعالی فرهنگی میرسند.
۷- تواضع و فروتنی
از مهمترین آثاراجتماعی عبودیت، تواضع و فروتنی در برابر پروردگار، پیامبر(ص)، مؤمنان و والدین است، زیرا انسانهایی که در مقام عبودیت هستند و همه انسانها را مخلوق خدا میدانند، هیچ نوع امتیاز و مزیتی برای خود قائل نیستند، بلکه در برابر دیگران فروتنی از خود نشان میدهند. قرآن کریم یکی از ویژگیهای برجسته عبادالرحمن را فروتنی میداند: «وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذینَ یَمشُونَ عَلَی الْأَرضِ هَوناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً؛ و بندگان خدای رحمان کسانیاند که روی زمین بهنرمی گام برمیدارند و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند، به ملایمت پاسخ دهند.»(25)
در اینجا «هون» هم به معنای تواضع و مدارا و نرمخویی است و هم به معنای سکینه و وقار و نیز مراد از «هوناً» زندگی کردن بر اساس فطرت و هماهنگ با روحیهای است که خداوند آفریده است.(26) نتیجه عبادت خدا، خضوع در برابر خدا و تواضع در برابر خلق است. لقمان حکیم در نصیحت به فرزند، به رابطه او با مردم نیز اشاره و او را به فروتنی با آنان توصیه میکند: «(پسرم!) با بیاعتنایی از مردم روی مگردان و بر روی زمین با غرور راه مرو...»(27) در این آیه، لقمان از فرزندش میخواهد در برابر دیگران متواضع باشد و با چهره گرفته با آنها مواجه نشود. کسی که به مقام عبودیت میرسد، روح عبودیت در رفتارش نمایان است که از جمله آنها تواضع و فروتنی است.
با توجه به مطالب گفته شده، روشن میشود که به طور کلی عبودیت در هر چیزی که جلوهگر شود، باعث رشد و تعالی آن میشود. یعنی انسان و یا جامعه با عبودیت به جایی میرسد که تمام فضایل اخلاقی را رعایت میکند و رعایت فضایل اخلاقی نشانه تعالی فرهنگی فرد و جامعه است.عبودیت الهی موجب تقویت بنیان اعتقادی و رشد فضائل اخلاقی میگردد و تعالی فرهنگی چیزی جز اعتقادات معقول و صحیح و برخورداری از فضائل و ارزشها در حیطه زندگی فردی و اجتماعی نیست. جامعه متخلق و معتقد و دارای باورهای معقول، جامعهای متعالی و رشدیافته است.
پینوشتها:
۱- عنکبوت، ۴5.
۲- محمدبن حسن شیخ حر عاملی، وسایلالشیعه، ج ۳، ص ۷، باب ۲ از ابواب اعداد الفرائض حدیث ۳.
۳- آیتالله ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۱۶، ص ۲۹۰.
۴- شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۱۷۰.
۵- ر.ک: نهجالبلاغه، ترجمه مرحوم دشتی، نامه ۴۷.
6و7- آلعمران، ۱۰۳ و 104.
۸- آیتاللههاشمی رفسنجانی، تفسیر راهنما، ج ۲، ص ۱۷۹- آیات ۱ تا ۱۰۹ آلعمران.
۹- آلعمران، ۱۶۹.
۱۰- عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی، غررالحکم، ص ۴۶۵.
۱1- مائده، ۱۳.
12- اعراف، ۱۹۹.
13- اسراء، ۵۳.
14- محمد ثناءالله مظهری، التفسیر المظهری، ج ۵، ص ۴۴۸؛ حسین بن مسعود بغوی، تحقیق: عبدالرزاق المهدی، معالم التنزیل فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۱۳۸.
15- سیدمحمد حسینی همدانی، تحقیق: محمدباقر بهبودی، انوار درخشان، ج ۱۰، ص ۸۸.
16- سید عبدالحسین طیب، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۸، ص ۲۶۸؛ محمد ثقفی تهرانی، تفسیر روان جاوید، ج ۳، ۳۶۸.
17- همان، ص ۲۶۹.
18- مائده، ۹۳.
19- محمد محمدی ریشهری، میزان الحکمه، ج ۳، ص ۲۷۴۲.
20- جمعی از نویسندگان (نمایندگی ولی فقیه در سپاه)، تعالیم قرآن، ج ۲، ص ۱۰۶.
21- نحل، ۹۰.
22- یعقوب جعفری، پیشین، ج ۶، صص ۲۰۳-۲۰۲.
23- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۲۷.
24ـ تمیمی آمدی، غررالحکم، ص ۴۴۶.
25- فرقان، ۶۳.
26- محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۶، ۲۷۸.
27- لقمان، ۱۸.