کد خبر: ۲۷۳۱۸۱
تاریخ انتشار : ۲۶ شهريور ۱۴۰۲ - ۲۲:۴۱

حمایت از ‌اشرافیت ضد تولید و ‌اشک تمساح برای اقتصاد در حال احیا (خبر ویژه)

روزنامه زنجیره‌ای اعتماد با چند سال تاخیر و در حالی که روند تولید در کشور مجددا رونق گرفته‌، از قول یک گروه سیاسی موسوم به جمعیت تولیدگرایان مدعی شد: فرصت‌های طلایی برای توسعه کشور را از دست داده‌ایم.

این گروه سیاسی‌، از احزاب تشکیل‌دهنده جبهه اصلاحات است که در پوشش نام اقتصادی‌، فعالیت سیاسی می‌کند! علی ظفرزاده دبیرکل جمعیت مذکور‌، از اعضای فراکسیون حزب مشارکت در مجلس ششم بود.
اعتماد از قول حزب سیاسی مذکور نوشت: «فرصت‌هاي طلایی برای توسعه کشور را از دست داده‌ایم. شاخص‌ها و نمادهاي بسياري این وضعیت را به تصویر می‌کشند.
طي يك سده گذشته‌، فرصت‌هاي طلايي را با وجود در اختیار داشتن منابع عظيم مالي و توان اثرگذاري سياسي‌، به ويژه بر اثر فقدان دو مورد فوق‌، از دست داده‌ایم. بیش از ۲۰۰۰ میلیارد دلار منابع مستقيم ارزي ناشي از انواع صادرات طي ۶۰ سال اخیر در اختیار تصمیم‌گیران ما بوده است و آنچه امروز در حال تجربه آن هستیم‌، هیچ سنخيتي با اين حجم منابع عظیم ندارد. نابسامانی و ناهمترازي در سياست‌هاي داخلي و خارجي و ناتواني در آينده‌نگري‌، ناکارآمدي‌، سوءمدیریت و عدم اهلیت حرفه‌اي از مهم‌ترین علل عقب‌ماندگی کشور است. اقتصاد و همچنین نابساماني‌هاي به وجود آمده در سياست‌هاي داخلي و خارجي‌، عامل اساسي مشکلات ایران در ابعاد مختلف است. توسعه‌خواهي نياز حياتي بقا و امنیت کشور است. برنامه‌ريزي و تدوین راهبرد توسعه و ایجاد عزم ملي براي تحقق آن‌، ضروري و حياتي است. به دلیل توسعه نیافتگي‌، نقش دولت در هدایت و مراقبت از توسعه‌، اساسي و مهم است و نمی‌توان آن را به بازار سپرد دولت و نهادهاي مختلف و همچنين نهادهاي امنيتي و نظامي به هیچ وجه نباید در اجرای اقتصاد ورود کنند و اجرا‌، مبتني بر اقتصاد آزاد با تکیه بر نهادهاي باکيفيت پشتیبان آن به ویژه در زمینه‌هاي شفافیت‌، امنیت و عدالت‌، تنها توسط بخش خصوصي داراي اهلیت انجام شود. توسعه پایدار و رفاه اجتماعي براي جامعه‌، هنگامي محقق می‌شود که شایسته‌سالاری و دموکراسي با برگزاری انتخابات آزاد نهادینه شود.»
موضع‌گیری سیاسی حزب اصلاح‌طلب و بازنشر آن در روزنامه اعتماد در حالی است که بیشترین فرصت‌های رونق اقتصادی‌، از سوی مدیر یا ‌اشرافی غربگرا نابود شد و طیف یاد شده در مقابل آن سوء مدیریت نه تنها ساکت نبود‌، بلکه سوء مدیریت یاد شده را ریل‌گذاری و تشویق هم می‌کرد. منفی شدن رشد اقتصادی‌، و تورم 60 درصدی که بیش از هر چیز به تولید آسیب می‌زند‌، از یادگارهای دوره مدیریت ‌اشرافی غربگراست. در مقابل‌، ظرف دو سال اخیر ضمن احیای صادرات نفتی و غیرنفتی و تنوع‌بخشی به شرکای اقتصادی کشور‌، 5400 واحد تولیدی تعطیل یا نیمه تعطل هم احیا شده و ضمن عبور از دوره رکود‌، رشد اقتصادی هم به بیش از 4 درصد افزایش یافته است.
در رندی نویسندگان بیانیه مغرضانه سیاسی همین بس که با جمع بستن و کلی‌گویی درباره عملکرد 60 ساله اقتصاد، دو دوره قبل و بعد از انقلاب را با هم یکی می‌کند و حال آن که صادرات نفت کشور در قبل از انقلاب تا شش میلیون بشکه در روز هم افزایش یافت اما فقر و تنگدستی و محرومیت در میان بخش عمده‌ای از جمعیت 35 میلیونی کشور بیداد می‌کرد؛ تا آنجا که مسعود بهنود از همکاران نشریات قبل از انقلاب (همکار بعدی نشریات زنجیره‌ای مدعی اصلاحات و سپس شبکه دولتی بی‌بی‌سی)‌، درباره وضعیت رژیم پهلوی در اوج درآمدهای نفتی به قاصدک آنلاین (نشریه دانشجویی در تورنتو) گفت: «اصلاً نوع گفتمان در زمان شاه جور ديگري بود. طوری که حتی در جمع چند نفره هم‌، کسي کمتر از اعلي‌حضرت نمی‌گفت‌، نوشتن که هیچ. از نخست‌وزیر و وزرا هم حتي نمي‌شد انتقاد کرد. هویدا هر سال‌، که شاه به سن موریس براي اسكي مي‌رفت‌، سردبيرها را مي‌خواست و مي‌گفت شاه دو ماهي می‌خواهند استراحت کنند و خسته شده‌اند. اگر جوادیه‌، آب و یا بم‌، نان ندارد‌، همیشه نداشته‌اند. در این دو ماه هیچ خبر منفي ننويسيد. هویدا می‌گفت: ‌اشكالي ندارد مردم حتي 40 هزار تا از روزنامه شما را نخرند‌، پولش را می‌دهیم. بعد از انقلاب حتی در بدترین دوران مطبوعات‌، موقعي که ماه‌ها مخفی شده بودیم‌، سانسور اين طوري نشد‌، يعني به اين ترتیب که نماینده ساواك بيايد بغل دست من‌، تیتر بخواند...».
در مقابل‌، با وجودی که اکنون جمعیت کشور 85 میلیون نفر و صادرات نفت زیر دو میلیون بشکه است‌، پیشرفت‌های بسیار بزرگی در زمینه محرومیت‌زدایی‌، کاهش شکاف طبقاتی‌، بهبود شاخص‌های زندگی و افزایش چشمگیر امید به زندگی و همچنین گسترش چند ده برابری زیر ساخت‌های متنوع توسعه و پیشرفت فراهم شده است.
یادآور می‌شود روزنامه اعتماد پیش از این در چند نوبت اذعان کرده که سیاست‌های اقتصادی دولت سابق‌، به مثابه پوست موز و استخوان در گلوی سیاستگذاران است.