kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۲۹۲۶
تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱۴۰۲ - ۲۰:۰۶
بزرگداشت سالگرد شهادت شیخ محمد خیابانی

شهید جهاد تبیین

 
 
 
کامران پورعباس
قیام مردم تبریز به رهبری شیخ محمد خیابانی در روز ۱۷ فروردین ۱۲۹۹ آغاز و 19 فروردین به پیروزی رسید و حدود شش ماه، تا 22 شهریور که شیخ محمد خیابانی به شهادت رسید، ادامه یافت.
نسبت فامیلیِ شیخ محمد خیابانی با رهبر انقلاب
شیخ محمد خیابانی، شوهر عمۀ رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای است.
جد اعلای آیت‌الله خامنه‌ای، سید محمد حسینی تفرشی، نسب به سادات افطسی می‌رساند. شجره وی به سلطان‌العلما احمد معروف به سلطان سیداحمد می‌رسد که با پنج واسطه از اخلاف امام سجاد(ع) است. جدشان سیدحسین خامنه‌ای در خامنه به دنیا آمد و پس از طی مدارج علوم دینی در حوزۀ علمیۀ نجف ‌اشرف در زمرۀ فقها و مدرسان آن حوزه قرار گرفت و بعدها به تبریز آمد و مدرس مدرسۀ طالبیه و امام جماعت مسجد جامع آن شهر شد. وی دارای افکار بلند سیاسی و اجتماعی و از علمای طرفدار مشروطه بود و همواره مردم را به حمایت و پاسداری از نهضت مشروطه تشویق می‌کرد. شیخ محمد خیابانی روحانی مبارز و مجاهد عصر مشروطه، شاگرد و داماد وی بود.
آیت‌الله سید حسین حسینی خامنه‌ای، جد پدری و پدربزرگ مقام معظم رهبری، از روحانیان مشهور و مبارز آذربایجان بود. ایشان دارای هفت فرزند بود که یکی از آنان سید جواد پدر رهبری است. 
آیت‌الله سیدحسین خامنه‌ای در مسجد جامع تبریز اقامه نماز می‌کرد و خیابانی هم به سبب همشهری ‌بودن با وی و هم اینکه او ‌اندیشه‌های روشن و انقلابی و اجتماعی داشت، با ایشان زود آشنا شد. همین آشنایی زمینه را برای ازدواج او با دختر آن فقیه بزرگ، یعنی «سیده خیرالنساء» فراهم کرد. از آن پس خیابانی گاهی در مسجد جامع تبریز به جای پدرزنش، حاج سید حسین خامنه‌ای، نماز جماعت اقامه می‌کرد و از همان‌جا نیز مشهورتر گردید. 
رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع علما و روحانیان تبریز در این باره فرمودند: «شنیده‌اید و در کتاب‌ها هم نوشته‌اند که مرحوم شیخ محمّد خیابانی قبل از این‌که وارد مبارزات مشروطیت شود، گاهی نایبِ پدرزن خود می‌شد. پدر زن او مرحوم حاج سیّد حسین بود که جدّ ماست و در همین شبستان مسجد جامع، به جای ابوالزّوجۀ خود نماز می‌خواند و از همین جا، شهرت خودش را به تدریج به دست آورد.» 05/05/1372
مرد مبارز و روحانی آزاده
رهبر انقلاب از شیخ محمد خیابانی با عناوینِ «مرد مبارز» و «روحانی آزاده» یاد نموده‌اند: «این شهر[تبریز] پر از خاطرات مجاهدت و فداکاری است و من از گذشتگان خود قضایایی را دربارۀ حوادث تبریز شنیده‌ام که آنها خود شاهد آن قضایا بوده‌اند، چه در قضایای دوران استبداد صغیر که مرحوم شیخ محمّد خیابانی، مرد مبارز و روحانی آزاده این‌جا قیام کرد....» 05/05/1372
دارای روحیه و تفکر بسیجی
رهبر انقلاب شیخ محمد خیابانی را دارای روحیه و تفکر بسیجی می‌دانند.
5 آذر 1401، رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار صدها نفر از بسیجیان، تشکیل بسیج را از مهم‌ترین و بزرگ‌ترین ابتکارات امام خمینی(ره) خواندند و با ذکر گوشه‌هایی از برکات حضور بسیج در میدان‌های مختلف چهل سال اخیر تأکید کردند: بسیج در جایگاه و شأنی بالاتر از یک سازمان نظامی‌ و در واقع یک فرهنگ و تفکر و گفتمان است که ظرفیت دارد کشور را در حرکت عظیم ملت با گام‌های بلند به پیش ببرد.
مطابق دیدگاه رهبر انقلاب در این دیدار: با توجه به معنای حقیقی بسیجی، ‌اشخاصی همچون شیخ محمد خیابانی، محمدتقی پسیان، میرزا کوچک‌خان جنگلی، آقا نجفی و حاج آقا نورالله، آسیدعبدالحسین لاری و رئیسعلی دلواری را هم می‌توان به نوعی بسیجی نامید.
امام خامنه‌ای در این دیدار فرمودند: «در دوران دخالت‌های خارجی‌ها- این مال همین دورۀ تاریخ معاصر ما است، مال خیلی قبل‌ها نیست- در تبریز، شیخ محمّد خیابانی؛ او به یک معنا بسیجی است؛ قیام می‌کند، حرکت می‌کند، بعد هم شهید می‌شود.» 05/09/1401
نگاهی می‌اندازیم به زندگینامه و مبارزات و قیام شیخ محمد خیابانی و دستاوردهای آن.
نائل شدن به مدارج بالای دینی و علمی
شیخ محمد خیابانی در سال ۱۲۵۶ در خامنه‌ از توابع تبریز متولد شد. پدرش حاج عبدالحمید در روسیه بازرگانی می‌کرد. شیخ محمد پس از چند سال کار و تحصیل مقدماتی در روسیه به تبریز بازگشت و به تحصیل علوم دینی پرداخت و به مدارج عالی علوم دینی رسید و به کسوت شریف روحانیت درآمد.
وی در کنار علوم دینی، ریاضیات و حکمت و طبیعیات و تاریخ ادبیات را نیز فراگرفت و در ‌اندک مدتی به مدارج بالای علمی نائل شد. 
اسلحه دست گرفتن در دوران استبداد صغیر 
پس از کودتای محمدعلی ‌شاه و دوران استبداد صغیر، به مشروطه‌خواهان تبریز پیوست.
در دوران استبداد صغیر محمد‌علی شاهی، عین‌الدوله به عنوان والی آذربایجان به تبریز رفت اما در مواجهه با آزادیخواهان تبریز، مجبور شد به باسمنج (روستای بزرگی در نزدیکی تبریز) بازگردد.
او تبریز را در محاصره گرفت و در نتیجه شهر دچار قحطی شد. جنگ‌های خونین میان قوای دولتی و آزادیخواهان تبریزی روی داد.
عاقبت، دو کنسول روسیه و انگلستان، به بهانه حفظ جان اتباع خارجی و نیز رفع محاصره و قحطی، متفق گشتند که ارتش روس به سوی تبریز حرکت کند. قشون چندهزار نفری روسیه بالاخره وارد آذربایجان شد و تبریز را‌ اشغال کرد.
در محاصره‏ تبريز، شیخ محمد خیابانی از اركان فكری و رهبری مردم بود و با لباس روحانيت و تفنگ بر دوش در سنگرها به دفاع از شهر و ناموس و حيثيت مردم مسلمان در مقابل نیروهای متجاوز عين‌الدوله صدراعظم قاجار پرداخت. 
راهیابی به دوره دوم مجلس شورای ملی
پس از نهضت مشروطه، زندگی شیخ محمد خیابانی وارد مرحله جدیدی شد و با تشکیل جمعیتی مبارز، تحت عنوان انجمن ایالتی در راه پیروزی مشروطه، گام‌های مهمی در تبریز برداشت.
وی مدتی از پیش‌نمازان مسجد جامع تبریز بود و به تدریس در مدرسۀ طالبیه نیز می‌پرداخت.
وقتی دوره دوم مجلس شورای ملی در آبان ۱۲۸۸ آغاز به‌کار کرد، شیخ محمد خیابانی به مجلس راه یافت و در کنار افرادی همچون شهید سیدحسن مدرس به دفاع از حقوق مردم قیام کرد.
از کار‌های درخشان خیابانی در مجلس دوم، اعتراض شجاعانه علیه اولتیماتوم استعماری دولت تزاری روس بود.
هنگام اولتیماتوم روسیه تزاری برای بیرون راندن مستشاران خارجی و ادامه اقامت مستشاران روسی در ایران که با موافقت احمدشاه روبه‌رو شد، شیخ‌ محمد خیابانی به مبارزه علیه حضور استعماری بیگانگان ادامه داد و طی نطق‌های پرشور در مجلس، نمایندگان را از تسلیم شدن در برابر روس‌ها برحذر داشت.
کسب نفوذ فوق‌العاده در تبریز 
با پذیرش اولتیماتوم از سوی دولت ایران و بسته شدن مجلس، شیخ محمد به مشهد و سپس به قفقاز رفت، ولی چندی بعد به تبریز بازگشت.
پس از چندی، حجره‌ای در بازار تبریز باز کرد که آزادی‌خواهان به بهانۀ دادوستد به آن‌جا رفت‌و‌آمد می‌نمودند و در مورد اوضاع کشور با وی گفت‌وگو می‌کردند. او با این اقدامات و به واسطۀ فراست و تیزهوشی‌اش، گروهی را مرید خود گردانیده بود که او را به پیشوایی خود برگزیده بودند و از فرمان و سخنش سرپیچی نداشتند.
با وقوع انقلاب 1917 روسیه، که منجر به خروج نیروهای روسیه از تبریز شد، زمینه برای ازسرگیری فعالیت‌های حزب دموکرات مهیا شد. خیابانی، به واسطه‌ی نفوذی که به دست آورده بود، رهبری این حزب را در دست گرفت و در ‌اندک زمانی، با هوش سرشار و خردمندی خود، از فرصت‌ها استفاده نمود و نفوذ فوق‌العاده‌ای در شهر به دست آورد.
پس از انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و فراهم شدن زمینه برای فعالیت‌های سیاسی آزادی‌خواهان، روزنامه تجدد، ارگان فرقه دموکرات با مدیریت خیابانی منتشر شد.
پس از مدتی، با ‌اشغال تبریز توسط نیروهای عثمانی، خیابانی به همراه یکی دیگر از رهبران حزب دموکرات به ارومیه تبعید شد. او با بیرون رفتن قوای عثمانی از خاک ایران، در آبان 1297 از تبعید رهایی یافت و به تبریز بازگشت. پیش از بازگشت خیابانی به تبریز، دموکرات‌ها شروع به تجدید سازمان حزب و فعالیت‌های خویش کرده و از شیوۀ رهبری وی انتقاد کرده بودند؛ اما خیابانی به واسطۀ نفوذ خویش و روابط حسنه‌ای که با والی تبریز داشت و نیز فعالیت‌های بیشتر و سازمان‌دهی بهتر پیروانش، مجدداً رهبری حزب را به دست گرفت و قیام خود را آغاز کرد.
دشمنی وثوق‌الدوله صدراعظم قاجار با شیخ محمد و اوضاع نابسامان ایران و اخراج نمایندگان آذربایجان از مجلس شورای ملی، شیخ محمد خیابانی را به تشکیل مجلس محلی و قیام مردمی فراخواند.
مهم‌ترین بخش این مبارزات، قیام وی در برابر پیمان ۱۹۱۹ وثوق‌‌الدوله بود.
به موجب این پیمان که در مرداد ۱۲۹۸ با دولت وثوق‌الدوله منعقد شد، امتیاز راه‌آهن و راه‌های شوسه در سراسر کشور به انگلیس واگذار شد و ارتش و دستگاه مالیه ایران زیر نظر مستشاران سیاسی و اقتصادی بریتانیا قرار گرفت.
او برای واداشتن وثوق‌الدوله به لغو معاهده، از آغاز سال ۱۲۹۹ به مبارزه مسلحانه روی آورد.
آغاز قیام مردم تبریز به رهبری شیخ محمد خیابانی 
قیام مردم تبریز به رهبری شیخ محمد خیابانی آغاز گردید.
دربارۀ چگونگی آغاز قیام خیابانی و ریشه‌های آن روایت‌های گوناگونی وجود دارد، اما آنچه از منابع معتبر برمی‌آید نشان از این دارد که این قیام به هیچ‌وجه ناگهانی و بدون مقدمه شکل نگرفته و زمینه‌های آن از مدت‌ها قبل مهیا بوده است. شیخ محمد خیابانی، با اقداماتی که انجام داده و نفوذی که به دست آورده بود، خود را برای برپایی چنین قیامی آماده کرده بود.
غروب روز 17 فروردین 1298، با اجتماع یاران خیابانی در دفتر روزنامۀ تجدد (ارگان حزب دموکرات) و سپس حرکت به سمت شهربانی قیام رسماً آغاز گردید. فردای آن روز عدۀ زیادی به ساختمان تجدد آمدند و به خیابانی پیوستند. مدرسۀ متوسطه تعطیل شد، شاگردان به سمت بازار راه افتادند و بازار نیز بسته شد. خیابانی به سربازها و ژاندارم‌ها پیغام فرستاد و از آنها خواست تا برای گرفتن حقوق معوقۀ خود به ساختمان تجدد بیایند. علاوه‌بر آن‌ها، آژان‌ها نیز علیه ماژور بیورلینگ سرشهربانی سوئدی تبریز شوریدند و دسته ‌دسته به سوی خیابانی شتافتند. با پیوستن ژاندارم‌ها و آژان‌ها به خیابانی، طرفداران وی به شهربانی حمله کردند و بیورلینگ و همراهانش را بیرون ‌انداختند. بدین‌ترتیب، در روز دوم قیام، ادارۀ شهر به دست خیابانی افتاد.
پیروزی قیام خیابانی
شیخ محمد خیابانی، روز 19 فروردین 1299(روز سوم قیام) بیانیه‌ای منتشر کرد و اهداف و مواضع خود را که «حفظ استقلال مملکت، تأمین آتیه و تحکیم مواد قانون اساسی» بود، بیان کرد. همچنین در این بیانیه آمده بود که قیام‌کنندگان در اعتراض «به یک سلسله اقدامات ضدمشروطیت حکومات محلی» قیام کرده‌اند و از مقامات محلی انتظار دارند «رژیم آزادانه»‌ آنها را محترم شمارند و تصمیمات‌شان را صادقانه به اجرا درآورند. خیابانی، به صورت خلاصه، برنامۀ خود را «برقرار داشتن آسایش عمومی و از قوه به فعل درآوردن مشروطیت» اعلام نمود.
این اعلامیه به زبان فارسی و فرانسه در شهر منتشر شد و به کنسولگری‌ها نیز فرستاده شد.
سرعت گسترش قیام و پیشرفت کار آن، به علت مشکلات عدیدۀ دولت مرکزی و وجود زمینۀ قیام در تبریز، بسیار قابل ملاحظه بود. 
شیخ محمد خیابانی، با موفقیت اولیۀ قیام و با مسلط شدن بر امور شهر، دست به کار اصلاحات شد؛ رؤسای ادارات را تغییر داد، مخالفین را از شهر بیرون کرد، سررشتۀ امور شهر تبریز را به دست گرفت و حتی به امور دیگر شهرها و ولایات آذربایجان نیز پرداخت.
در تیرماه 1299، احمدشاه پس از بازگشت از سفر اروپا، وثوق‌الدوله را برکنار و مشیر‌الدوله را مأمور تشکیل کابینه کرد. مشیرالدوله، که خود از آزادی‌خواهان و مشروطه‌طلبان بود، ابتدا سعی کرد به صورت مسالمت‌آمیز قیام خیابانی را خاتمه دهد. با این روند، مشیر‌الدوله حاجی مخبرالسلطنه‌ هدایت را به عنوان والی جدید تبریز انتخاب و روانه‌ تبریز کرد. مخبرالسلطنه که از هم‌مسلکان دموکرات خیابانی بود، خواستار دیدار خیابانی برای مذاکره گردید؛ اما خیابانی برای او پیغام فرستاد که «از شهر بیرون رو یا بیرونت می‌کنند.»
شهادت خیابانی و پایان قیام مردم تبریز
مخبرالسلطنه پس از چند دوره مذاکره بی‌حاصل با شیخ ‌محمد خیابانی، سرانجام به کمک قوای قزاق عملیات نظامی بزرگی را علیه نیروهای وفادار به خیابانی به راه ‌انداخت.
مخبرالسلطنه از شهر بیرون آمد و به قزاق‌خانه رفت. شبانه طرح جنگ با قیامیان را ریخت و روز بعد با حمله قزاق‌ها، شهر به دست قزاقان درنوریده شد. 
خیابانی به خانۀ شیخ حسن میانجی رفت و در زیرزمین خانه موضع گرفت. میزبان چندین بار از خیابانی می‌خواهد که اجازه دهد نزد مخبرالسلطنه برود و برای او تأمین بگیرد، اما شیخ محمد خیابانی پاسخ می‌دهد: «من کشته شدن را به تسلیم ترجیح می‌دهم. من پیش دشمن زانو بر زمین نمی‌زنم.»
در چنین وضعیتی، قزاق‌ها به خانه‌ای که خیابانی در آن سنگر گرفته بود هجوم آوردند و در این درگیری، شیخ محمد خیابانی، رهبر قیام، در 22 شهریور 1299 به شهادت رسید و به این ترتیب، قیام مردم تبریز نیز به پایان رسید.
«جهاد تبیین» 
سرلوحۀ فعالیت‌های شیخ محمد خیابانی
حرکت‌های اصلاحگرایانۀ تاریخ معاصر ایران همواره به رهبری و هدایت علما و مراجع دینی به راه افتاده است. نهضت مشروطیت ایران از جملۀ این حرکت‌هاست که با پیشگامی علما و مراجع برای بسط عدالت و جلوگیری از ظلم و ستم هیئت حاکمه و سلطۀ روزافزون خارجی به‌وجود آمد. در این نهضت علمای بسیاری را در تهران و سایر شهرهای بزرگ ایران می‌توان برشمرد. در تهران علمای بزرگی چون آیات و علمای عظام: طباطبایی، بهبهانی و شیخ فضل‌الله نوری رهبری حرکت را به‌عهده داشته و در سایر شهرها هم می‌توان حضور و هدایت علما را مشاهده کرد. آذربایجان که از کانون‌های مهم هویت شیعی ایران به حساب می‌آید در حرکت عدالت‌خواهی مشروطه، مردم و علمای آن دیار همگام و همقدم با سایر نواحی ایران حضور تأثیرگذاری داشتند. 
در میان علمای آذربایجان شهید شیخ محمد خیابانی سرگذشت و تاریخ قابل توجهی دارد. وی مبارزات خود را در صدر مشروطه شروع کرد و از تبریز به مجلس شورای ملی راه یافت و از آن طریق مبارزات پردامنه‌ای با نفوذ و سلطۀ بیگانه داشت. یکی از دلایل عمدۀ خیزش خیابانی، انعقاد قرارداد 1919م میان ایران و انگلیس بود که طی آن ایران رسماً به کشور تحت‌الحمایه و مستعمره انگلیس تبدیل می‌شد.
قیام مردم آذربایجان با اهداف آزادیخواهانه و دموکراتیک بود. قیام شیخ محمد خیابانی ماهیتی ملی‌گرایانه، عدالتخواهانه‌ و ضد استعماری داشت. نهضت شیخ محمد خیابانی به دنبال ایران آزاد و مستقل و همچنین نفی استبداد و مشروطه حقیقی بوده است.
شیخ محمد خیابانی قیام آذربایجان را تداوم و نجات انقلاب مشروطه می‌دانست. از این‌رو با‌اشاره به ناکام شدن انقلاب مشروطه در رسیدن به اهدافش، لزوم حرکت جدید را تأکید می‌کرد. قیام خیابانی بر پایه یک نهضت فکری و اعتقادی که همانا اعتلای کشور ایران بر اساس اصول دموکراسی باشد، پی‌ریزی شده بود و تفاوت‌های اساسی بین این قیام و قیام‌های مسلحانه دیگر مشهود بود. خیابانی به اصول جامعه‌شناسی احاطه کامل داشت و فردی دانشمند بود و راه رسیدن به پیروزی را در بسط آگاهی‌ها و انقلاب فکری می‌دانست.
در واقع می‌توان این‌گونه تعبیر نمود که «جهاد تبیین» اساس کار و سرلوحۀ فعالیت‌های شیخ محمد خیابانی در رهبری قیام مردم تبریز بوده است و به نوعی می‌توان از وی با عنوان «شهید جهاد تبیین» یاد نمود. 
 آن دوران، دورانِ سانسور و خفقان رژیم ستمشاهی بر مطبوعات و جراید بود، اما نهضت شیخ محمد خیابانی و انتشار نشریه تجدد در ایجاد فضای آزادی بیان و جرأت فعالان مطبوعاتی در انتشار برخی حقایق اثرگذار بوده است. علاوه‌بر اینها محور کار شهید خیابانی، سخنرانی‌های روشنگرانه و بیدارگرانه برای مردم بوده است.
حسين مكی سیاستمدار و مورخ درباره‌ قيام‌ خيابانی می‌نويسد: «خيابانی مردی دانشمند بود. به‌ علوم‌ فقه‌ و حكمت‌ و ادبيات‌ آشنايی كامل‌ داشت‌ و از روزنه‌ زبان‌ روسی و تركی قفقازی و عربی به‌ علوم‌ مثبت‌ عصر حاضر و مبادی سوسيولوژی واقف‌ بود و غالباً در خطابه‌هايش‌، به‌ مبادی اين‌ علوم‌ و قوانين‌ ثابت‌ اجتماعی ‌اشاره‌ می‌كرد.
خيابانی به‌ قدرت‌ اعجازآسای تحول‌ فكری و تكامل، اعتقاد راسخ‌ داشت‌ و بدين‌ جهت‌ بود كه‌ تفاوت‌ محسوسی ميان‌ قيام‌ او با قيام‌های مسلحانه‌ خراسان‌ و جنگل‌ و مازندران‌ و اروميه‌ وجود دارد. او كه‌ به‌ قوانين‌ علمی آشنا بوده‌، می‌دانست‌ هر نهضتی كه‌ بر تكامل‌ فكری و تحول‌ عميق‌ مبتنی نباشد، يا زودگذر است‌ يا به‌ نتيجه‌ منظور نايل‌ نمی‌گردد.
بر روی اين‌ عقيده‌، به‌ جای آنكه‌ درصدد مسلح‌ ساختن‌ مردم‌ و ايجاد يك‌ قدرت‌ نظامی برآيد، به‌ تربيت‌ معنوی مردم‌ همت‌ گماشته‌ بود و همه‌ روزه‌ عصر خطابه‌ای برای بيداری و تكامل‌ فكری مردم‌ ايراد می‌نمود كه‌ در جريده‌ تجدد ارگان‌ حزب‌ دموكرات‌ منتشر می‌شد و بعداً به‌ صورت‌ كتاب‌ جداگانه‌ای تدوين‌ شده‌ است.»‌
سخنان شیخ محمد خیابانی و مسلک وی مملو از گفتار و کردار اخلاقی و دینی است. در سخنرانی‌های خیابانی، بیش از همه بر اهمیت عزم، عمل، وحدت، نظم، انضباط و آزادی تأکید شده است.
خانه مشروطه خامنه، اولین موزه شهر ایران
خانه شهید شیخ محمد خیابانی، این شخصیت بزرگ تاریخ معاصر ایران، در یکی از محلات قدیمی تبریز واقع است که پس از تملک، مرمت و تجهیز آن توسط اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع ‌دستی آذربایجان شرقی به خانه موزه شیخ محمد خیابانی تبدیل ‌شده است.
خانه‌ شیخ مشروطه ایران، در غرب خامنه، در محله حاج احمد و روبه‌روی مسجد کوچکی قرار دارد. این خانه روزی خانۀ حاج عبدالحمید تاجر خامنه‌ای پدر شیخ محمد و کدخدای خامنه بود. پس از این‌که حاج عبدالحمید دار دنیا را وداع می‌گوید، خانه به شیخ محمد خیابانی می‌رسد. 
در زمان مشروطه، اهالی منطقه به خانه شیخ مراجعه و برای یاری مشروطه در دسته توپچی‌ها ثبت‌نام می‌کردند. از این رو این خانه را خانه مشروطه نامیدند. خانه‌ای دو طبقه با بنای خشتی، سقفی چوبی و حیاطی که با آجرهای مربعی فرش شده و باغچه‌ زیبای آن با درختان میوه محلی، طراوت خاصی به خانه بخشیده است. آب انبار جالبی نیز در باغچه خانه وجود دارد که بعد از گذر از چهل پله به آب روان قنات کهریز خامنه می‌رسد. 
خانه شیخ محمد خیابانی پس از فوتش در تبریز توسط همسر وی، سیده خیرالنساء خانم به خانواده احمدیان فروخته شد و سند آن به دست آیت‌الله سید جواد خامنه‌ای، برادر همسر شیخ محمد و پدر مقام معظم رهبری، در سال 1344 نگاشته شد. حاج مسعود احمدیان نیز در سال 1391 خانه را در اختیار شهرداری این شهر قرار داد تا مرمت و باز‌سازی شود.
تلگراف‌های تبریکی که از نقاط مختلف ایران برای پیروزی‌ شیخ در انتخابات مجلس برای وی ارسال شده بود، گذرنامه‌اش، دستخطی که در زمان مشروطه برای مشروطه‌چیان نوشته بود و سند خانه به قلم پدر بزرگوار مقام معظم رهبری، ازجمله اسنادی است که توسط نوه شیخ و صاحب فعلی خانه برای نگهداری در این خانه و البته پس از مرمت آن ارسال شده است. خانه مشروطه خامنه در راستای معرفی خامنه به عنوان اولین موزه شهر ایران، توسط شهرداری خامنه تملک شده است.
نفوذ معنوی روحانیت شیعه 
پشتوانۀ پیروزی انقلاب اسلامی
روحانیت در مبارزه با طاغوت در دوران ستمشاهی همواره پیشرو و پیشتاز و ایثارگر و حماسه‌آفرین بوده است. در آن برهه نیز به مدت چندین سال، پرچمدار اصلیِ قیام بر ضد طاغوت و دشمنان داخلی و قدرت‌های مخرب شمال و جنوب و نجات مملکت از وضع ناهنجاری که داشت، شش روحانی مجاهد و مبارز و انقلابی به نام‌های شیخ محمدحسین برازجانی، شیخ جعفر محلاتی، سید عبدالحسین لاری، سید حسن مدرس، شیخ محمد خیابانی و میرزا کوچک‌خان بودند. 
سخن آخر آنکه در مورد قیام شیخ محمد خیابانی و بسیاری از قیام‌های ضدطاغوت دیگر اینکه نباید از شکست آنها سخن گفت چرا که واقعیت این است که برآیند و نتیجۀ تمامی حرکت‌ها و قیام‌ها و نهضت‌های ضدظلم و ضدطاغوتِ مقطعی در دوران ستمشاهی منجر به بیداری تدریجی مردم و به نوعی زمینه‌‌سازی برای قیام و نهضت امام خمینی و سرانجام هم پیروزی انقلاب اسلامی ایران گردید؛ مبارزات روحانیت در این میان از جایگاه ویژه و اعلایی برخوردار است.
مقام معظم رهبری در این زمینه می‌فرمایند: «خدمت امام(ره) رفتم و به ایشان عرض کردم که این انقلاب، به پشتوانۀ هزار سال نفوذ معنوی روحانیت شیعه به پیروزی رسید. یعنی این‌که شخصی مثل امام- یک مرجع تقلید- توانست این اقیانوس را این‌طور به تلاطم در بیاورد- که هیچ عاملی نمی‌توانست آن را به تلاطم در بیاورد- کار خود او نبود. مردم در اول کار، امام را از کجا می‌شناختند؟ اگر هزار سال اعتقاد شیعه به علما و روحانیون و مراجعش نبود- که مرجع و عالم دین، برای‌شان از قداستی برخوردار بود- چه موقع مردم پشت سر امام، به عنوان این‌که یک مرجع و یک عالم دین است، راه می‌افتادند؟ امام، این را تلقی به قبول کردند.» 1369/08/13