خواب و رویا، دریچهای به عالم غیب و قیامت
یکی از باورهای اسلامی، ایمان به عالم غیب است که در برابر عالم شهادت قراردارد. برای بسیاری از مردم غیب، جهانی بس ناشناخته است، درحالی که ما درهنگام خواب به عالم غیب سفر میکنیم و از برخی رمزها و رازهایش آگاه میشویم.
صدرا عظیمی
در مطلب حاضر گوشهای از حقایق عالم غیب با تحلیل موضوع رویا واکاوی شده است.
خواب، گذرگاه ورود به عالم غیب
یکی از آموزههای قرآنی، ایمان به عالم غیب و شهادت است. خداوند در آیه 3 سوره بقره درباره صفات متقین که به کتاب الله و هدایتهای آن ایمان دارند، به صفت ایمان به غیب اشاره میکند.ایمان به غیب به معنای ایمان به هرچیزی است که جزو عالم شهادت نیست. از جمله این امور غیبی میتوان به ایمان به خدا، روح، فرشتگان، جنیان، عالم آخرت و قیامت، بهشت و دوزخ و مانند آن اشاره کرد.
عالم غیب به یک معنا عالم غیر محسوس وغیر مشهود با ابزارهای حسی است. بخشی از این عالم غیب، عالم معقولات است، از این رو برای کسانی که تنها به حس و ابزارهای حسی ایمان دارند و علم و معلوم را تنها از این دریچه میپذیرند، درک عالم غیب شاید بسی دشوار و غیر علمی باشد. به نظر آنان هر آنچه فیزیک نیست، نمیتواند علمی باشد. درهمین چارچوب، متافیزیک جزو علم و یا علمی نیست.
برای بسیاری از تودههای مردم، ایمان به غیب و عوالم غیب ویژه قیامت سخت و دشوار است. از این رو بیشترین شبهات و اشکالاتی که پیامبران با آن مواجه بودند در همین زمینه قیامت و چگونگی آن بوده است.
این بخش از غیب به دلیل آنکه نقش اساسی در فلسفه و سبک زندگی بشر در دنیا ایفا میکند، بخش مهم واساسی دعوت پیامبران بوده است؛ زیرا اثبات یا انکار قیامت انسانها به معنای حکمت و هدفمندی آفرینش از جمله آفرینش انسان خواهد بود و لازم است تا انسان برای رسیدن به آن هدف وحکمت آفرینش در یک چارچوب مشخصی زندگی کند. پس زندگی انسان نمیتواند بدون برنامهریزی و چارچوب مشخص باشد. این بدان معنا است که انسان میبایست در حیطه هدایتهای الهی و راهنمائی پیامبران حرکت و زندگی کند.
اما پذیرش و باور به امور غیبی بس دشوار است. از این رو وقتی پیامبران از عوالم غیب و قیامت سخن میگفتند بسیاری از مردم با شگفتی به آنان مینگریستند؛ زیرا در خود امری را نمییافتند که نوعی سنخیت و مناسبت با عالم غیب داشته باشد. اینجا بود که رویا و خواب دیدن، دریچهای به عوالم غیب شد. در روایت است که امام موسی کاظم (ع) فرمود: در زمان سابق مردم خواب نمیدیدند. خداوند پیامبری (را برای قومی) مبعوث کرد و او مردم را به اطاعت از خدا دعوت فرمود، مردم گفتند: اگر از خدا اطاعت کنیم چه چیز برای ما خواهد بود؟
فرمود: شما را داخل بهشت میکند و اگر با او مخالفت کنید، شما را داخل آتش مینماید.
عرض کردند: بهشت و جهنم را برای ما توصیف کن. وقتی توصیف کرد، گفتند: کی داخل آنها میشویم؟ فرمود: وقتی از دنیا رفتیم.
گفتند: بعد از مردن خبری نیست، زیرا ما مردهها را میبینیم که پوسیده میشوند و از بین میروند.
خداوند رویا و خواب دیدن را برای آنها به وجود آورد و آنان چیزهای خوب و بد را در خواب دیدند. وقتی آمدند خدمت پیامبر زمانشان و قضیه را برای او عرض کردند، فرمود: خداوند بر شما احتجاج کرد و دلیل آورد. او میخواست بدانید که روح شما بعد از مردن، به ثواب و عقاب میرسد درحالی که بدنهای شما پوسیده شده است. (انسان از مرگ تا برزخ، ص 110، به نقل از اصول کافی)
پس خواب را باید دریچهای به سوی عالم غیب دانست. البته خداوند در آیات قرآنی به صراحت به این مسئله پرداخته است. از جمله در آیه 42 سوره زمر میفرماید: «الله یتوفی الانفس حین موتها و التی لم تمت فی منامها فیمسک التی قضی علیها الموت و یرسل الاخری الی اجل مسمی ان فی ذلک لایات لقوم یتفکرون؛ خدا روح مردم را هنگام مرگشان به تمامی باز میستاند، و نیز روحی را که در موقع خوابش نمرده است قبض میکند؛ پس آن نفسی را که مرگ را بر او واجب کرده نگاه میدارد، و آن دیگر نفسها را تا هنگامی معین به سوی زندگی دنیا بازپس میفرستد. قطعا در این امر برای مردمی که میاندیشند نشانههایی از قدرت خداست.
در حقیقت روح آدمی هنگام خواب به عوالم دیگر میرود و در آنجا سیر و سیاحت میکند. لذا هر انسانی در رویا، اموری را میبیند که در عوالم دیگر درحال رخ دادن است. با توجه به اینکه سیر انسانی در عوالم، هنگام خواب، بسته به میزان آزادی روان دارد، در سیر و سلوک از محدودیت و آزادی خودش سود میبرد. همچنین درگیری روح انسان در زندگی مادی، او را به خود مشغول میدارد. از اینرو، رویاها هم رنگ و بوئي میگیرد که روان در زندگی با آن درگیر است. البته خداوند گاه از باب اتمام حجت، جلوهائ از حقایق هستی را در رویا به او نشان میدهد؛ همانطور که در عالم ماده در آیات انفسی و آفاقی به او نشان میدهد تا به خود آید و مسیر حق را بیابد و در آن حرکت کند.
حقیقت خواب و رویا
واژه خواب در فارسی در دو معنا به کار میرود، یکی به معنای به خواب رفتن و خروج روح از بدن است که در عربی به آن «نوم» میگویند. (بقره، آیه 255) معنای دیگر به معنای رویا دیدن است. رویا به هر چیزی گفته میشود که انسان در خواب میبیند. (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 375، «رای».) در قرآن واژگانی چون رویا (اسراء، آیه 60) احلام (یوسف، آیه 44؛ انبیاء، آیه 5) و احادیث (یوسف، آیات 6 و 21 و 101) برای بیان این مفهوم به کار رفته است.
تاویل احادیث یا تصدیق رویا و مانند آن نیز برای تعبیر و تحقق خارجی رویا به کار رفته است.
همچنین در قرآن ترکیبی چون ارایه در خواب و منام (انقال، آیه 43) برای خواب نما شدن به کار رفته است.
به هر حال اگر بخواهیم حقیقت خواب به معنای خوابیدن را براساس آموزههای قرآنی بیان کنیم باید بگوئیم که خوابیدن به معنای بیرون رفتن روح از بدن و توفی و گرفتن آن از سوی خداوند و فرشتگان مامور است. (انعام، آیه 60؛ زمر، آیه 42) اما خواب دیدن به معنای آن است که در خواب، انسان اموری را ببیند.
این خواب دیدنها در اقسام و اشکال گوناگونی است؛ زیرا برخی 1- بشارت و نویدی است از جانب خدا به مؤمن؛ 2- یا ترس و غمی است که شیطان به وجود میآورد؛ 3- یا خوابهای آشفته و یا گفتگوهای درونی انسان با خودش است که در خواب میبیند. (میزان الحکمه، ج4، ص 1933)
پارهای از حکمتهای رویا
در آیات قرآنی چند فلسفه و حکمت برای خواب دیدن بیان شده است:
1. کشف حقایق و آگاهی: از مهمترین اهداف رویا میتوان به کشف حقایق اشاره کرد. خداوند در آیه 60 سوره اسراء به این حکمت رویا اشاره میکند. همچنین آیات 5 و 6 و 36 و 41 سوره یوسف رویا، به عنوان صورت و نمودی از حوادث و دریچهای برای آگاهی به آینده مطرح شده است. رویاهای همبندان حضرت یوسف(ع) وضعیت آینده آنان را مشخص کرد (یوسف، آیات 36 و 41) چنانکه رویای پادشاه مصر وضعیت آینده مصر از نظر اقتصادی و قحطی و فراوانی محصولات را بیان کرد. (یوسف، آیات 43 تا 49)
2. آزمایش: یکی دیگر از اهداف رویا آزمایش است. حقیقت نمایان شده در خواب پیامبر(ص) آزمونی بر مردم آن زمان (اسراء، آیه 60) و رویای حضرت ابراهیم(ع) آزمونی برای آن حضرت(ع) و فرزندش بود. (صافات، آیات 102 نت 106)
3. آرامش: از دیگر حکمتهای رویا میتوان به آرامش بخشی آن اشاره کرد. رویای پیامبر(ص) موجب شد تا مجاهدان به آرامش و اطمینانی خاص برسند که در آیه 43 سوره انفال به آن پرداخته شده است. (مجمعالبیان، ج3-4، ص 840)
4. پیشگیری: از حکمتهایی که برای رویا بیان شده عنصر پیشگیری است که از طریق خواب دیدن به فرد یا افراد انتقال داده میشود تا آنان نسبت به جلوگیری از برخی اتفاقات بد و ناگوار توانایی یابند. رویای پادشاه مصر موجب شد تا از قحطی و ناگواریهای آن جلوگیری به عمل آورد. (یوسف، آیات 46 تا 49) همچنین رؤیای پیامبر(ص)، موجب پیشگیری از شکست مسلمانان و بروز حوادث ناگوار در میان آنان شد. (انفال، آیه 43)
اینها تنها نمونههایی از حکمتهایی است که برای خواب دیدن و رویا بیان شده است.
محدودیتهای انسان در رویا
شاید برای شما این اتفاق افتاده باشد که یکی از بستگان مرده خویش را در رویا میبینید و وقتی بیدار شدید خود را سرزنش میکنید که چرا از وضعیت انسان در آخرت و پس از مرگ نپرسیدم؟ چرا از وی درباره وضعیتش سؤال نکردم؟ ای کاش سؤالات دیگر میپرسیدم؟ همچنین گاهی در خواب گرگی و سگی شما را دنبال میکند و هرچه میخواهید فرار کنید نمیتوانید فرار کنید؟ چرا هرچه بیشتر میدوید کمتر دور میشوید؟ یا این که سؤالی را در ذهن داشتید در خواب حل کردید در حالی که روزها ذهن شما درگیر آن مسئله بود ولی نتوانسته بودید آن را حل کنید؟ اینها تنها نمونههایی از چیزهایی است که در خواب میبینید و برای شما سؤال شده که چرا چنین است؟
در پاسخ باید گفت وضعیت انسان در خواب همانند وضعیت او در روز قیامت است. براساس آیات و روایات اسلامی:الیوم یوم عمل بلاحساب و غدا یوم حساب بلاعمل؛ امروز زمان کار بدون حساب و فردا روز حساب بدون عمل است. (نهجالبلاغه)
انسان دارای دو دستگاه مهم و اساسی است؛ یکی مربوط به حوزه اندیشه و نظر و دیگری مربوط به حوزه عمل و رفتار است. هرچند که میان حکمت نظری و حکمت عملی یعنی اندیشه و عمل ارتباط تنگاتنگی است، اما میان آن دو جدایی و تفکیک است که باید به آن توجه داشت. اینگونه نیست که انسان اگر در مقام اندیشه جزم یافت در مقام عمل، عزم نیز پیدا کند؛ چرا که حوزه عزم به اراده بسته است که از حوزه جزم و اندیشه جداست. شما در نظر بگیرید که مار زهرآگینی در کمین شما نشسته و آهسته به سوی شما میآید. گاهی انسان دستها و پاهایش باز است و میتواند برخیزد و از مار دور شود. پس وقتی جزم کرد که مار به سوی او میآید تانیش بزند، از جا برمیخیزد و دور میشود؛ اما گاهی دست و پای او را بستهاند و او میداند و کاری نمیتواند بکند.
در همین دنیا بسیاری از مردم حقیقتگناه و زشتی و آثار زیانبار آن را خبر دارند. میدانند که مثلا خمر، مست میکند و عقل را زایل میکند، میدانند که سیگار ریه را آسیب میزند و موجب سرطان میشود؛ اما مست میکنند و سیگار میکشند؛ زیرا جزم به امری به معنای عزم در مقام اراده نیست. خداوند میفرماید با آنکه یقین علمی دارند، ولی شهوت عملی آنان را اجازه نمیدهد تا به آن جزماندیشی خود عمل کنند و ایمان بیاورند. بلکه انکار میکنند و برخلاف علم و جزم خودشان رفتار میکنند. (نمل، آیه 14)
در خواب ما اینگونه هستیم، یعنی در حقیقت همانگونه عمل میکنیم که باور داریم. پس اگر در روز غیبت میکنیم و گوشت مرده را میخوریم، در خواب همان را میبینیم که مثلا گوشت مرده میخوریم. در روز وقتی مانند خوک در لجن شهوت دست و پا میزنیم و مانند خوک عمل میکنیم در خواب نمیتوانیم چون خوک نباشیم. وقتی اجازه میدهیم که با زبان به دیگران نیش بزنیم در خواب نمیتوانیم از نیش مار در امان باشیم. وقتی گرگ میشویم به جان مردم میافتیم نمیتوانیم در خواب از حقیقت خودمان فرار کنیم.
اصولا وقتی دغدغه ما مرگ و حقایق پس از مرگ نیست وقتی با مردهای در خواب مواجه میشویم هرگز از او سوالی درباره قیامت و حقایق مرگ نمیپرسیم؟ زیرا اگر اینها دغدغه ما بود اولین سؤال ما از مرده همان بود. وقتی در روز شما درگیر مسئلهای هستید در خواب همان را میبینید. وقتی تمام ذهن شما را دنیا و مسایل مادی آن پر کرده، در خواب نیز گرفتار همان وضعیت هستید؛ زیرا روان شما از بند تعلقات مادی نرسته است.
همین مسئله در قیامت نیز تکرار میشود؛ یعنی کسی که امروز در دنیا پای عمل خود را به دیو شهوت بسته است در قیامت نمیتواند از آن فرار کند؛ زیرا قیامت روز عمل نیست بلکه روز حسابرسی است؛ در خواب نیز این گونه است و انسان آن چیزی را مشاهده میکند که در روز خویش انجام میدهد. درخواب زمان حسابرسی مقطعی است و انسان اگرپای عمل خود را بسته باشد نمیتواند فرار کند.
اگر بخواهیم خوابهای خوبی ببینیم باید اعمال خوبی داشته باشیم.البته خداوندگاه برای آزمون و اتمام حجت، در خواب به افراد برخی از مسائل را نشان میدهد تا به سمت حقایق حرکت کنند و از تعلقات مادی و شهوت نفسانی رهایی یابند. چنانکه گفته شد یکی از فلسفهها وحکمتهای خواب تبیین حقایق است. خداوند ارواح مردمان را بالا میبرد تا حقایقی از دوزخ و بهشت را نشان دهد تا پس از بیداری به بهشت ترغیب و از دوزخ گریزان گردند.
به هرحال، آزادی و محدودیت انسان در خواب بسته به میزان آزادی و محدودیتروح او دارد. اگرکسی سعه صدر یافته و از تعلقات دنیوی رسته باشد میتواند درخواب با آزادی بیشتری درمحدوده گستردهتر و در عوالم بالاتر به سیر و سیاحت بپردازد و حقایق بهتر و روشنتری را به دست آورد و از آینده خود و دیگران نیز مطلع شود. اما اگر خود را محدود به مادیات و نفسانیات کرده باشد، در خواب به همین مساله جزیی و مادی بسنده خواهد کرد و دستش از امور برتر دور خواهد بود.
باید توجه داشت که هرکسی درک درستی از مفاهیمی که درخواب به او نمایانده میشود دارد، ولی از آنجایی که ذهن انسان به اموری درگیر میشود نمیتواند آن را به طور کامل تحلیل کند.
اینجاست که معبر به او کمک میکند تا از لایههای ظاهر بگذرد و مفاهیم را به شکل بهتری درک کند.
آنچه بیان شد تنها گوشه ای ناچیز از حقایق بیانتهای عالم خواب است که قطعا پرداختن به آن نه در یک مقاله مختصر بلکه در کتابهای مفصل مقدور و ممکن خواهد بود.
در مطلب حاضر گوشهای از حقایق عالم غیب با تحلیل موضوع رویا واکاوی شده است.
خواب، گذرگاه ورود به عالم غیب
یکی از آموزههای قرآنی، ایمان به عالم غیب و شهادت است. خداوند در آیه 3 سوره بقره درباره صفات متقین که به کتاب الله و هدایتهای آن ایمان دارند، به صفت ایمان به غیب اشاره میکند.ایمان به غیب به معنای ایمان به هرچیزی است که جزو عالم شهادت نیست. از جمله این امور غیبی میتوان به ایمان به خدا، روح، فرشتگان، جنیان، عالم آخرت و قیامت، بهشت و دوزخ و مانند آن اشاره کرد.
عالم غیب به یک معنا عالم غیر محسوس وغیر مشهود با ابزارهای حسی است. بخشی از این عالم غیب، عالم معقولات است، از این رو برای کسانی که تنها به حس و ابزارهای حسی ایمان دارند و علم و معلوم را تنها از این دریچه میپذیرند، درک عالم غیب شاید بسی دشوار و غیر علمی باشد. به نظر آنان هر آنچه فیزیک نیست، نمیتواند علمی باشد. درهمین چارچوب، متافیزیک جزو علم و یا علمی نیست.
برای بسیاری از تودههای مردم، ایمان به غیب و عوالم غیب ویژه قیامت سخت و دشوار است. از این رو بیشترین شبهات و اشکالاتی که پیامبران با آن مواجه بودند در همین زمینه قیامت و چگونگی آن بوده است.
این بخش از غیب به دلیل آنکه نقش اساسی در فلسفه و سبک زندگی بشر در دنیا ایفا میکند، بخش مهم واساسی دعوت پیامبران بوده است؛ زیرا اثبات یا انکار قیامت انسانها به معنای حکمت و هدفمندی آفرینش از جمله آفرینش انسان خواهد بود و لازم است تا انسان برای رسیدن به آن هدف وحکمت آفرینش در یک چارچوب مشخصی زندگی کند. پس زندگی انسان نمیتواند بدون برنامهریزی و چارچوب مشخص باشد. این بدان معنا است که انسان میبایست در حیطه هدایتهای الهی و راهنمائی پیامبران حرکت و زندگی کند.
اما پذیرش و باور به امور غیبی بس دشوار است. از این رو وقتی پیامبران از عوالم غیب و قیامت سخن میگفتند بسیاری از مردم با شگفتی به آنان مینگریستند؛ زیرا در خود امری را نمییافتند که نوعی سنخیت و مناسبت با عالم غیب داشته باشد. اینجا بود که رویا و خواب دیدن، دریچهای به عوالم غیب شد. در روایت است که امام موسی کاظم (ع) فرمود: در زمان سابق مردم خواب نمیدیدند. خداوند پیامبری (را برای قومی) مبعوث کرد و او مردم را به اطاعت از خدا دعوت فرمود، مردم گفتند: اگر از خدا اطاعت کنیم چه چیز برای ما خواهد بود؟
فرمود: شما را داخل بهشت میکند و اگر با او مخالفت کنید، شما را داخل آتش مینماید.
عرض کردند: بهشت و جهنم را برای ما توصیف کن. وقتی توصیف کرد، گفتند: کی داخل آنها میشویم؟ فرمود: وقتی از دنیا رفتیم.
گفتند: بعد از مردن خبری نیست، زیرا ما مردهها را میبینیم که پوسیده میشوند و از بین میروند.
خداوند رویا و خواب دیدن را برای آنها به وجود آورد و آنان چیزهای خوب و بد را در خواب دیدند. وقتی آمدند خدمت پیامبر زمانشان و قضیه را برای او عرض کردند، فرمود: خداوند بر شما احتجاج کرد و دلیل آورد. او میخواست بدانید که روح شما بعد از مردن، به ثواب و عقاب میرسد درحالی که بدنهای شما پوسیده شده است. (انسان از مرگ تا برزخ، ص 110، به نقل از اصول کافی)
پس خواب را باید دریچهای به سوی عالم غیب دانست. البته خداوند در آیات قرآنی به صراحت به این مسئله پرداخته است. از جمله در آیه 42 سوره زمر میفرماید: «الله یتوفی الانفس حین موتها و التی لم تمت فی منامها فیمسک التی قضی علیها الموت و یرسل الاخری الی اجل مسمی ان فی ذلک لایات لقوم یتفکرون؛ خدا روح مردم را هنگام مرگشان به تمامی باز میستاند، و نیز روحی را که در موقع خوابش نمرده است قبض میکند؛ پس آن نفسی را که مرگ را بر او واجب کرده نگاه میدارد، و آن دیگر نفسها را تا هنگامی معین به سوی زندگی دنیا بازپس میفرستد. قطعا در این امر برای مردمی که میاندیشند نشانههایی از قدرت خداست.
در حقیقت روح آدمی هنگام خواب به عوالم دیگر میرود و در آنجا سیر و سیاحت میکند. لذا هر انسانی در رویا، اموری را میبیند که در عوالم دیگر درحال رخ دادن است. با توجه به اینکه سیر انسانی در عوالم، هنگام خواب، بسته به میزان آزادی روان دارد، در سیر و سلوک از محدودیت و آزادی خودش سود میبرد. همچنین درگیری روح انسان در زندگی مادی، او را به خود مشغول میدارد. از اینرو، رویاها هم رنگ و بوئي میگیرد که روان در زندگی با آن درگیر است. البته خداوند گاه از باب اتمام حجت، جلوهائ از حقایق هستی را در رویا به او نشان میدهد؛ همانطور که در عالم ماده در آیات انفسی و آفاقی به او نشان میدهد تا به خود آید و مسیر حق را بیابد و در آن حرکت کند.
حقیقت خواب و رویا
واژه خواب در فارسی در دو معنا به کار میرود، یکی به معنای به خواب رفتن و خروج روح از بدن است که در عربی به آن «نوم» میگویند. (بقره، آیه 255) معنای دیگر به معنای رویا دیدن است. رویا به هر چیزی گفته میشود که انسان در خواب میبیند. (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 375، «رای».) در قرآن واژگانی چون رویا (اسراء، آیه 60) احلام (یوسف، آیه 44؛ انبیاء، آیه 5) و احادیث (یوسف، آیات 6 و 21 و 101) برای بیان این مفهوم به کار رفته است.
تاویل احادیث یا تصدیق رویا و مانند آن نیز برای تعبیر و تحقق خارجی رویا به کار رفته است.
همچنین در قرآن ترکیبی چون ارایه در خواب و منام (انقال، آیه 43) برای خواب نما شدن به کار رفته است.
به هر حال اگر بخواهیم حقیقت خواب به معنای خوابیدن را براساس آموزههای قرآنی بیان کنیم باید بگوئیم که خوابیدن به معنای بیرون رفتن روح از بدن و توفی و گرفتن آن از سوی خداوند و فرشتگان مامور است. (انعام، آیه 60؛ زمر، آیه 42) اما خواب دیدن به معنای آن است که در خواب، انسان اموری را ببیند.
این خواب دیدنها در اقسام و اشکال گوناگونی است؛ زیرا برخی 1- بشارت و نویدی است از جانب خدا به مؤمن؛ 2- یا ترس و غمی است که شیطان به وجود میآورد؛ 3- یا خوابهای آشفته و یا گفتگوهای درونی انسان با خودش است که در خواب میبیند. (میزان الحکمه، ج4، ص 1933)
پارهای از حکمتهای رویا
در آیات قرآنی چند فلسفه و حکمت برای خواب دیدن بیان شده است:
1. کشف حقایق و آگاهی: از مهمترین اهداف رویا میتوان به کشف حقایق اشاره کرد. خداوند در آیه 60 سوره اسراء به این حکمت رویا اشاره میکند. همچنین آیات 5 و 6 و 36 و 41 سوره یوسف رویا، به عنوان صورت و نمودی از حوادث و دریچهای برای آگاهی به آینده مطرح شده است. رویاهای همبندان حضرت یوسف(ع) وضعیت آینده آنان را مشخص کرد (یوسف، آیات 36 و 41) چنانکه رویای پادشاه مصر وضعیت آینده مصر از نظر اقتصادی و قحطی و فراوانی محصولات را بیان کرد. (یوسف، آیات 43 تا 49)
2. آزمایش: یکی دیگر از اهداف رویا آزمایش است. حقیقت نمایان شده در خواب پیامبر(ص) آزمونی بر مردم آن زمان (اسراء، آیه 60) و رویای حضرت ابراهیم(ع) آزمونی برای آن حضرت(ع) و فرزندش بود. (صافات، آیات 102 نت 106)
3. آرامش: از دیگر حکمتهای رویا میتوان به آرامش بخشی آن اشاره کرد. رویای پیامبر(ص) موجب شد تا مجاهدان به آرامش و اطمینانی خاص برسند که در آیه 43 سوره انفال به آن پرداخته شده است. (مجمعالبیان، ج3-4، ص 840)
4. پیشگیری: از حکمتهایی که برای رویا بیان شده عنصر پیشگیری است که از طریق خواب دیدن به فرد یا افراد انتقال داده میشود تا آنان نسبت به جلوگیری از برخی اتفاقات بد و ناگوار توانایی یابند. رویای پادشاه مصر موجب شد تا از قحطی و ناگواریهای آن جلوگیری به عمل آورد. (یوسف، آیات 46 تا 49) همچنین رؤیای پیامبر(ص)، موجب پیشگیری از شکست مسلمانان و بروز حوادث ناگوار در میان آنان شد. (انفال، آیه 43)
اینها تنها نمونههایی از حکمتهایی است که برای خواب دیدن و رویا بیان شده است.
محدودیتهای انسان در رویا
شاید برای شما این اتفاق افتاده باشد که یکی از بستگان مرده خویش را در رویا میبینید و وقتی بیدار شدید خود را سرزنش میکنید که چرا از وضعیت انسان در آخرت و پس از مرگ نپرسیدم؟ چرا از وی درباره وضعیتش سؤال نکردم؟ ای کاش سؤالات دیگر میپرسیدم؟ همچنین گاهی در خواب گرگی و سگی شما را دنبال میکند و هرچه میخواهید فرار کنید نمیتوانید فرار کنید؟ چرا هرچه بیشتر میدوید کمتر دور میشوید؟ یا این که سؤالی را در ذهن داشتید در خواب حل کردید در حالی که روزها ذهن شما درگیر آن مسئله بود ولی نتوانسته بودید آن را حل کنید؟ اینها تنها نمونههایی از چیزهایی است که در خواب میبینید و برای شما سؤال شده که چرا چنین است؟
در پاسخ باید گفت وضعیت انسان در خواب همانند وضعیت او در روز قیامت است. براساس آیات و روایات اسلامی:الیوم یوم عمل بلاحساب و غدا یوم حساب بلاعمل؛ امروز زمان کار بدون حساب و فردا روز حساب بدون عمل است. (نهجالبلاغه)
انسان دارای دو دستگاه مهم و اساسی است؛ یکی مربوط به حوزه اندیشه و نظر و دیگری مربوط به حوزه عمل و رفتار است. هرچند که میان حکمت نظری و حکمت عملی یعنی اندیشه و عمل ارتباط تنگاتنگی است، اما میان آن دو جدایی و تفکیک است که باید به آن توجه داشت. اینگونه نیست که انسان اگر در مقام اندیشه جزم یافت در مقام عمل، عزم نیز پیدا کند؛ چرا که حوزه عزم به اراده بسته است که از حوزه جزم و اندیشه جداست. شما در نظر بگیرید که مار زهرآگینی در کمین شما نشسته و آهسته به سوی شما میآید. گاهی انسان دستها و پاهایش باز است و میتواند برخیزد و از مار دور شود. پس وقتی جزم کرد که مار به سوی او میآید تانیش بزند، از جا برمیخیزد و دور میشود؛ اما گاهی دست و پای او را بستهاند و او میداند و کاری نمیتواند بکند.
در همین دنیا بسیاری از مردم حقیقتگناه و زشتی و آثار زیانبار آن را خبر دارند. میدانند که مثلا خمر، مست میکند و عقل را زایل میکند، میدانند که سیگار ریه را آسیب میزند و موجب سرطان میشود؛ اما مست میکنند و سیگار میکشند؛ زیرا جزم به امری به معنای عزم در مقام اراده نیست. خداوند میفرماید با آنکه یقین علمی دارند، ولی شهوت عملی آنان را اجازه نمیدهد تا به آن جزماندیشی خود عمل کنند و ایمان بیاورند. بلکه انکار میکنند و برخلاف علم و جزم خودشان رفتار میکنند. (نمل، آیه 14)
در خواب ما اینگونه هستیم، یعنی در حقیقت همانگونه عمل میکنیم که باور داریم. پس اگر در روز غیبت میکنیم و گوشت مرده را میخوریم، در خواب همان را میبینیم که مثلا گوشت مرده میخوریم. در روز وقتی مانند خوک در لجن شهوت دست و پا میزنیم و مانند خوک عمل میکنیم در خواب نمیتوانیم چون خوک نباشیم. وقتی اجازه میدهیم که با زبان به دیگران نیش بزنیم در خواب نمیتوانیم از نیش مار در امان باشیم. وقتی گرگ میشویم به جان مردم میافتیم نمیتوانیم در خواب از حقیقت خودمان فرار کنیم.
اصولا وقتی دغدغه ما مرگ و حقایق پس از مرگ نیست وقتی با مردهای در خواب مواجه میشویم هرگز از او سوالی درباره قیامت و حقایق مرگ نمیپرسیم؟ زیرا اگر اینها دغدغه ما بود اولین سؤال ما از مرده همان بود. وقتی در روز شما درگیر مسئلهای هستید در خواب همان را میبینید. وقتی تمام ذهن شما را دنیا و مسایل مادی آن پر کرده، در خواب نیز گرفتار همان وضعیت هستید؛ زیرا روان شما از بند تعلقات مادی نرسته است.
همین مسئله در قیامت نیز تکرار میشود؛ یعنی کسی که امروز در دنیا پای عمل خود را به دیو شهوت بسته است در قیامت نمیتواند از آن فرار کند؛ زیرا قیامت روز عمل نیست بلکه روز حسابرسی است؛ در خواب نیز این گونه است و انسان آن چیزی را مشاهده میکند که در روز خویش انجام میدهد. درخواب زمان حسابرسی مقطعی است و انسان اگرپای عمل خود را بسته باشد نمیتواند فرار کند.
اگر بخواهیم خوابهای خوبی ببینیم باید اعمال خوبی داشته باشیم.البته خداوندگاه برای آزمون و اتمام حجت، در خواب به افراد برخی از مسائل را نشان میدهد تا به سمت حقایق حرکت کنند و از تعلقات مادی و شهوت نفسانی رهایی یابند. چنانکه گفته شد یکی از فلسفهها وحکمتهای خواب تبیین حقایق است. خداوند ارواح مردمان را بالا میبرد تا حقایقی از دوزخ و بهشت را نشان دهد تا پس از بیداری به بهشت ترغیب و از دوزخ گریزان گردند.
به هرحال، آزادی و محدودیت انسان در خواب بسته به میزان آزادی و محدودیتروح او دارد. اگرکسی سعه صدر یافته و از تعلقات دنیوی رسته باشد میتواند درخواب با آزادی بیشتری درمحدوده گستردهتر و در عوالم بالاتر به سیر و سیاحت بپردازد و حقایق بهتر و روشنتری را به دست آورد و از آینده خود و دیگران نیز مطلع شود. اما اگر خود را محدود به مادیات و نفسانیات کرده باشد، در خواب به همین مساله جزیی و مادی بسنده خواهد کرد و دستش از امور برتر دور خواهد بود.
باید توجه داشت که هرکسی درک درستی از مفاهیمی که درخواب به او نمایانده میشود دارد، ولی از آنجایی که ذهن انسان به اموری درگیر میشود نمیتواند آن را به طور کامل تحلیل کند.
اینجاست که معبر به او کمک میکند تا از لایههای ظاهر بگذرد و مفاهیم را به شکل بهتری درک کند.
آنچه بیان شد تنها گوشه ای ناچیز از حقایق بیانتهای عالم خواب است که قطعا پرداختن به آن نه در یک مقاله مختصر بلکه در کتابهای مفصل مقدور و ممکن خواهد بود.