درماندگی فراریها
رسول شمالی ورزنده
رسانههای معاند و شبکههای رادیویی و تلویزیونی ضدانقلاب همواره در تلاشند که به نوعی برخی از چهرههای سینمایی و تلویزیونی داخل کشور را در فتنهها و آشوبهایی که برنامهریزی میکنند با خود همراه کنند و در واقع از آب گلآلود به نفع استکبار ماهی بگیرند، این شبکههای معاند که مامور انجام کارهای رسانهای آمریکا، استعمار انگلیس، رژیم کودک کش صهیونیستی و همپالگیهایشان در داخل کشور هستند هرگز دلشان برای رفاه و زندگی خوب و عالی سلبریتیها در خارج از ایران نمیسوزد و فقط برای پیشبرد اهداف خود دامهایی در مسیر این سلبریتیها پهن میکنند تا با خوش رقصی آنها به مطامع سیاسی خود برسند.
در فتنه ۸۸ و پائیز ۱۴۰۱ برخی از چهرههای به اصطلاح هنری سینما و تلویزیون کشورمان متاسفانه فریب دسیسهها و توطئههای شبکههای مزدوری چون BBC، ضد ایران اینترنشنال، من و تو، صدای آمریکا، رادیو فردا و... را خوردند و با پشت کردن به مردم درصف اول دشمنی با نظام جمهوری اسلامی ایران قرار گرفتند و برای این رسانههای مزدور فاسد خوش رقصی کردند تا بتوانند مجوز ورود به ینگه دنیا، آمریکا و انگلیس را بگیرند. همچنین به خیال خام خود در این رؤیا واندیشه بودند که در آن سوی آبها نانشان پررونق شود و به رفاه و آسایش فراوان برسند اما همه این رؤیاها حبابی بود که نه یک شبه بلکه در لحظهای فرو ریخت و این بیچارهها تازه متوجه شدند که این رسانههای معاند و ضدبشر، فقط در پی تامین اهداف سیاسی اسرائیل و آمریکا و انگلیس تلاش میکنند! وضع و شرایط زندگی نابسامان و فاجعه بار این سلبریتیهای فراری بهقدری اسفناک است که این روزها به درماندگی و دریوزگی افتادهاند و کاسه گدایی به دست گرفتهاند تا بالاخره بتوانند با به راه انداختن تئاتر و نمایش در برخی از محفلهای فاسد به نوعی ارتزاق کنند تا از گرسنگی تلف نشوند.
این فراریها الان حتما به این درک رسیدهاند که نوید دادن یک زندگی توام با رفاه و آرامش از سوی این شبکههای ضدانقلاب حرفی توخالی است و کشاندن آنها به ماجراهای فتنه،تنها فریبی بیش نبوده است.
رسانههای معاندی همچون BBC، شبکه ضدایرانی اینترنشنال و سایر رسانههای فارسیزبان ضدانقلاب همواره طی فتنههای اخیر علیه مردم کشورمان نشان دادهاند که نه تنها برای چهرههای معروف تلویزیونی و سینمایی ایران ارزش و احترامی قائل نیستند بلکه تمام سعی شان این است که از این چهرهها برای به هدف رسیدن مقاصد شوم و ضدایرانی بهره ببرند و زمانی که ماموریتشان به پایان برسد آن چهرهها را مانند دستمالهای کثیف به زبالهدان میریزند. درست مثل حالا، سلبریتیهایی که همراه دشمنان انقلاب اسلامی شدند و در فتنه، همراه شبکههای ضدانقلاب و رسانههای فارسی زبان معاند بودند امروز در بدترین وضعیت و شرایط در خارج از ايران بهسر میبرند و برای گذران زندگی و نمردن از گرسنگی متاسفانه مجبورند دست به هر کاری بزنند. این همان رفاه و آرامشی است که نویدش را شبکههای ضدانقلاب به برخی از چهرههای مطرح سینمایی و تلویزیونی کشورمان که همراه شان شده بودند دادند اما چه شد که نتوانستند و یا نخواستند به قولهای خود عمل کنند؟ پاسخ این سؤال کاملا روشن است، چراکه این شبکههای ضدانقلاب برای انجام ماموریت استکباری و تامین اهداف شوم آنها شکل گرفتهاند و در راستای تامین اهداف اربابانشان حرکت میکنند نه تامین خواستهها و آمال و آرزوهای این شبهسلبریتیهای فراری که امروز به درماندگی اقتادهاند و به اجبار بایستی کارهای خلاف و دون شأن انسانی برای دشمنان انجام دهند.
بنابراین باید اذعان کرد که دشمنان انقلاب اسلامی در لباس رسانهای هم امروز وارد یک جنگ رسانهای، شناختی با ما شدهاند و با نفوذ در ارکان فرهنگی کشور و فریب برخی از هنرمندان ناآگاه و سادهلوح و ترسیم دروغین دنیای رویایی آن سوی آبها، این سلبریتیها را با خود همراه میکنند و بلایی بر سرشان میآورند که به درماندگی و دریوزگی بیافتند. ماجرایی که هم اکنون و با فرار برخی از سلبریتیهای داخل کشور به خارج برای آنها بهوجود آمده، یقینا شرایط زندگی را برای آنها بسیار سخت و ناراحتکننده کرده است، به هرحال رسانههای استکباری و وابسته به دیکتاتورها، و نظامهای سلطهگر جهان مثل آمریکا، انگلیس و برخی از کشورهای اروپایی که همواره استعمارگر بودهاند و به نوعی خواستهاند که بر همه انسانهای جهان حاکمیت رسانهای داشته باشند و سرنوشت رسانهای شان را بهدست بگیرند امروز تیرشان به سنگ خورده است و دروغ شاخدارشان رسوای عام و خاص شده است که نمونه اش همین درماندگی بازیگران فراری است. چهرههای مطرح سینما و تلویزیون ایران که قدر و ارزش کشور خود را ندانستند و علیرغم برخورداری از فرصت رشد و شکوفایی به نظام و مردم پشت کردند و با دروغهای رسانههای معاند همکلام شدند و با رؤیای یک زندگی مرفه توام با آرامش از کشور فرار کردند تا در کنار افرادی که خودشان پادو و فرومایه هستند به آرزوهای خود برسند اما چنان شکستی را متحمل شدند که هیچ گاه در زندگی مانند آن برایشان رخ نداده بود و حال درماندهتر از همیشه آینده بسیار تاریک و وحشتناکی در انتظارشان هست. البته آنها متاسفانه از گذشته هم درس عبرت نگرفتهاند و سرگردان و درمانده بهدنبال سرپناهی برای زنده ماندن هستند. اگرچه حال به دروغها و توطئههای رسانههای معاند تا اندازهای
پی بردهاند و خیالشان از این بابت روشن شده است که همه آن قول و قرارها بیهوده و برای به دام انداختنشان بوده است اما حال نه راه پس دارند و نه راه پیش.