kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۲۳۱۲
تاریخ انتشار : ۱۰ شهريور ۱۴۰۲ - ۲۱:۱۴
انقلاب اسلامی قله‌ها را فتح خواهد کرد

خبر آمد خبری در راه است(مقاله وارده)

 
مهدی جبرائیلی تبریزی
کرین برینتون درکتاب «کالبد شکافی چهار انقلاب» می‌گوید؛ این انقلاب‌ها در یک واکنش چرخشی که او از آن به‌عنوان واکنش «ترمیدوری» یاد می‌کند از جهاتی به شرایط قبل از انقلاب بازگشته‌اند. به گمان او انقلاب‌ها در سیر تحولات خود پس از مراحل سرنگونی رژیم قبلی، حکومت دوگانه و سپس عصر وحشت و پاکدامنی، وارد مرحله ترمیدوری می‌شوند. این مرحله که در واقع دوران نقاهت پس از انقلاب است، زمانه بازگشت به ارزش‌های رژیم پیشین و حذف رادیکال‌ها از عرصه قدرت است و به تعبیری دورانی است که انقلاب فرزندان خود را می‌بلعد. 
به نظر او نخستین ویژگی مشترک انقلاب‌ها دراین مرحله، تنزل آرمان‌هاست. گرچه هنوز عبارات بزرگ به گونه‌ای منجمد در شعارها وجود دارند، اما در عمل کسی به دنبال این شعارها نیست. (برینتون، کری، کالبد شکافی چهار انقلاب، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، انتشارات زریاب،1385، ص 248).
برخی این فرآیند قهقرایی را درباره انقلاب اسلامی ایران هم تسری می‌دهند. مثلاً مهدی بازرگان در کتاب «انقلاب ایران در دو حرکت»، با نگاهی بدبینانه حرکت انقلاب را به‌سوی عقب تلقی می‌کند و در مصاحبه‌ای در سال1372 می‌گوید: «ملت ایران و بسیاری از مسلمانان جهان حالت خسرالدنیا والاخره را پیدا کردند؛ هم گرفتار رنج‌های شدید دنیا از جهات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و نظامی هستند و هم ایمان محکم به خدا و آخرت و امید نجات و سعادت ابدی را از دست داده‌اند». (بازرگان، سیر ‌اندیشه دینی، مصاحبه، مجله کیان، ش2، 1372).
اما نگرش دیگری معتقد است؛ «یک واقعیت شگفت‏آوری در انقلاب ما وجود دارد که این انقلاب را یک حالت استثنایی می‏بخشد و آن این است که در قوانین علوم اجتماعی درباره‏ انقلاب‏ها، می‏گویند انقلاب‏ها همچنانی که یک فرازی دارند، اوجی دارند، یک فرودی هم دارند؛ مثل سنگی که شما پرتاب می‏کنید؛ تا وقتی ‏که قدرت بازوی شما پشت سر این سنگ است، برخلاف جهت جاذبه‏ زمین حرکت می‏کند؛ اما وقتی این قدرت از جاذبه‏ زمین کمتر شد، این سنگ به سمت جاذبه‏ طبیعی زمین برمی‏گردد. آن قوانین می‏گویند تا وقتی شور و انگیزه‏ انقلابی در مردم هست، انقلاب‏ها به سمت جلو حرکت می‏کنند، اوج می‏گیرند، بعد هم به تدریج این شور و هیجان و این عامل حرکت به پیش، کم می‏شود و در مواردی تبدیل به ضد خود می‏شود؛ انقلاب‏ها سقوط می‏کنند و برمی‏گردند پایین. انقلاب‏های بزرگ دنیا که در تاریخ دویست سال اخیر ما این‌ها را می‏شناسیم، بنابر همین تحلیل، همه با آن نظریه قابل انطباق هستند؛ اما انقلاب اسلامی از این تحلیل جامعه‏شناختی به کلی مستثناست. در انقلاب اسلامی پادزهرِ فرود انقلاب در خود این انقلاب گذاشته شده است. بارها عرض کرده‏ایم که تجسم انقلاب در «جمهوری اسلامی» و در «قانون اساسی جمهوری اسلامی» است. نویسندگان قانون اساسی که از نظر امام و مکتب امام درس گرفته بودند، در خود این قانون عامل تداوم‏بخشِ انقلاب را گذاشته‏اند: پایبندی به مقررات اسلامی و مشروعیت بخشیدن به قانون، مشروط بر این که برطبق اسلام باشد؛ و مسئله‏ رهبری». (آیت‌الله خامنه‌ای، ۱۴/۰۳/۱۳۸۵).
این نگره مبتنی بر انگاره‌های ایدئولوژیک و معرفت‌شناختی است. چنان که مؤلفه‌های ایجادی آن متمایز از دیگر انقلاب‌های عصر مدرن بوده‌اند. از این‌رو پیامدهای آن هم متفاوت و مبتنی بر انگاره‌های دینی و هستی‌شناسی الهی خواهند بود. 
به همین دلیل در بیان رهبران انقلاب، انقلاب اسلامی با ابعادی گسترده و پیوسته تعریف می‌شود که با ولایت الهی، با رهبری یک بزرگ‌مرد الهی و با تمسک دین‌مدارانه و مداوم مردم به آن، در امتداد درگیری جبهه حق و باطل و در مسیر رشد و رفعت اجتماعی برای زمینه‌‌سازی امر ظهور امام عصر(عج) برپا شد.
بنابراین انقلاب اسلامی در امتداد بعثت و سیر اجتماعی انبیاء تلقی می‌شود که با غایت ایجاد تمدن توحیدی تکون یافته‌اند که تحقق و تعین آن قطعی است:
1. «وَلَقَدْ سَبَقَتْ کَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِینَ اِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنصُورُونَ وَاِنَّ جُندَنَا لَهُمُ الْغَالِبُون».(صافات/ ۱۷۱- ۱۷۳). و قطعاً فرمان ما درباره بندگان فرستاده ما از پیش(چنین) رفته است که آنان(بر دشمنان خودشان) حتماً پیروز خواهند شد و سپاه ما حتما غالب خواهند آمد».
2. «وَ یُرِیدُ اللّهُ أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَیَقْطَعَ دابِرَ الْكافِرِینَ لِیُحِقَّ الْحَقَّ وَیُبْطِلَ الْباطِلَ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ».(انفال/ 7 و 8). خدای متعالی می‌خواهد كه حق را، با كلمات خویش، استقرار دهد و دنبالة كافران را بِبُرد تا حق را استقرار دهد وباطل را نابود كند، هرچند گناهكاران را بد آید.
3. «جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً».(بنی‌اسرائیل/ 81). حق آمد و باطل از ‌میان رفت، كه باطل از ‌میان ‌رفتنی است».
4. «بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَی الْباطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ».(انبیاء/ 18). «حق را بر‌روی باطل می‌افكنیم و [حق]، آن [باطل] را درهم می‌شكند و آن [باطل] یك‌باره از‌میان می‌رود».
5. «فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغالِبُونَ».(مائده/ 56). «به‌راستی گروه خدای متعالی است كه چیره است».
6. «ثُمَّ نُنَجِّی رُسُلَنا وَ الَّذِینَ آمَنُوا كَذلِكَ حَقًّا عَلَیْنا نُنْجِ الْمُؤمِنِینَ».(یونس/103). «آنگاه رسولان خود و نیز كسانی را كه ایمان آورده‌اند نجات می‌دهیم. بر‌عهدة ماست كه مؤمنان را رهایی دهیم».
رهبر معظم انقلاب:«ما فصل مُفصلّی را حرکت کردیم. این سربالایی، این شیب تند را عبور کردیم، به قله‌ها نزدیک شدیم. نباید خسته بشویم. امروز روز خسته شدن نیست، روز ناامید شدن نیست. امروز روز شوق است، روز امید است، روز حرکت است».
براساس این سخن ایشان، ملت ایران از آن پیچ تاریخی مهم (22/۱۰/1401) عبور کرده و امروز به نزدیکی قله‌ها رسیده است.
البته انقلاب اسلامی از بدو تشکیل تا به امروز با چالش‌ها و موانع زیادی در همه عرصه‌ها مواجه بوده است. اما امروز؛ «انقلاب با قدرت و با نشاط دارد پیش می‌رود؛ چهل ‌سالگی انقلاب دوران پیری انقلاب نیست، دوران عقب‌گرد انقلاب نیست، دوران پختگی و نشاط انقلاب است. انقلاب در چهل‌سالگی، بحمداللّه با قدرت، با حفظ شعارها و با برافراشته بودن پرچم‌های اصلی، همچنان دارد به پیش میرود».(1/۱/1397).
طبق این شواهد، نمی‌توان در تحلیل انقلاب اسلامی به مدل‌های مبتنی بر نظریه‌های انقلاب در جهان مدرن، بسنده و تمسک کرد. زیرا تفاوت بنیادین و هستی‌شناختی در نوع نگاه‌ها وجود دارد. به همین جهت در مختصات، راهبردها، خط‌مشی‌ها و روش‌ها و افق و چشم‌انداز با سایر حرکت‌ها، تحولات و انقلاب‌های اجتماعی تفاوت دارد. انقلاب اسلامی را با الهام از مبانی معرفت‌شناختی وحیانی، باید از رهیافت فلسفه الهی تاریخ تحلیل کرد.
راز نوید آینده روشن در بیان ایشان، همین مبنای متفاوت از مدل‌های مرسوم جامعه‌شناختی است. چنان که دالّ کانونی بیانیه گام دوم هم امید به آینده روشن است. 
آری انقلاب اسلامی قله‌ها را فتح خواهد کرد.