اخبار ویژه
راز مقاومت ذینفعان در مقابل شکستن انحصار وکالت
با شفاف و الکترونیکی شدن شرایط صدور، تمدید و انتقال پروانه وکالت، امکان سوءاستفاده در این فرآیند حذف میشود. همین امر موجب سر و صدای ذینفعان طرفدار انحصار شده است.
روزنامه همشهری به قلم سیدامیر سیاح، رئیسمرکز ملی بهبود محیط کسبوکار نوشت: مبارزه با انحصار وکالت به مراحل حساسی رسیده است. برخلاف آنچه تبلیغ میکنند، قرار نیست با مصوبه مجلس، صدور یا تعلیق پروانه وکالت به زیرمجموعه وزارت اقتصاد وارد شود، بلکه قرار است شرایط و هزینه صدور و انتقال پروانه وکالت هم مانند 4150 مجوز دیگر، شفاف و الکترونیکی شود.
با شفاف و الکترونیکی شدن شرایط صدور، تمدید و انتقال پروانه وکالت، امکان سوءاستفاده در این فرآیند حذف میشود. ما با تشکل وکلا مشکلی نداریم و به هیچوجه نمیخواهیم تضعیف شود. مشکل ما با انحصار و بسته بودن درهای ورود به بازار کار روی متقاضیان جدید وکالت و مشاوره حقوقی است.
علاوهبر این، درباره کسبوکارهای وکالت و مشاوره حقوقی، یک مشکل خاص هم داریم: اینکه در ایران، فعالان اقتصادی از دسترسی راحت و ارزان به خدمات حقوقی محرومند، چرا که مشاور حقوقی، برای شرکتها، تجار، تولیدیها و... کم و بسیار گران است.
وقتی فعال اقتصادی نمیتواند مشاوره خوبی بگیرد، معمولا قرارداد خوبی هم نمیبندد. فعالیت اقتصادی براساس قرارداد بنا میشود؛ قرارداد با کارگر، قرارداد با مشتری، قرارداد با همکار، قرارداد با تأمینکننده مواد اولیه، قرارداد با شریک، قرارداد با سرمایهگذار مالی و... اگر این قراردادها خوب و دقیق، تنظیم شوند، فعالیت اقتصادی اعم از تولید و تجارت، روان خواهد شد؛ در غیر این صورت تولیدکننده به چرخهای بیانتها از شکایت و دردسر خواهد افتاد.
لازمه تنظیم قرارداد خوب، دانش حقوقی یا مشورت با مشاوران حقوقی است؛ خدمتی که فعالان اقتصادی ایرانی، دسترسی بسیار محدودی به آن دارند چرا که مشاوره حقوقی برای کارهای تجاری بسیار بسیار گران است و درنتیجه، بسیاری از فعالان اقتصادی نمیتوانند از این خدمت بهرهمند شوند و قراردادهای خود را بدون مشورت حقوقی منعقد میکنند.
وقتی قراردادی بدون مشورت با حقوقدانان بسته میشوند، احتمال اینکه با طرف مقابل به مشکل بخورد، بالا میرود. وقتی قرارداد به مشکل میخورد، هزینه فعالیت اقتصادی به اصطلاح اقتصادی «هزینه مبادله»
(Transaction Cost) بالا میرود و در نتیجه فعال اقتصادی ناچار است ریسک بهاشکال خوردن قرارداد را به مبلغ قرارداد اضافه کند.
اصلیترین دلیل اصرار ما برای باز و گسترده شدن «بازار خدمات حقوقی» همین نکته است چرا که بالا ماندن هزینه مبادله در کل اقتصاد، باعث کم شدن مبادلات و کاهش رشد اقتصادی میشود. کاهش رشد اقتصادی بدترین خبر برای یک اقتصاد است چرا که بیکاری و تورم ریشه در کاهش رشد اقتصادی دارند.
وقتی ما اصرار داریم حقوقدانان بیشتری وارد بازار کار شوند، به این دلیل است که میخواهیم همه فعالان اقتصادی به حقوقدان دسترسی راحت و ارزان داشته باشند، بتوانند قراردادهای بهتری ببندند و قراردادهایشان کمتر به مشکل بخورد، اگر هم به مشکل خورد، راحتتر حلوفصل شود و کار به دادگاه نکشد. اگر کار به دادگاه هم کشید، آنجا هم راحتتر حلوفصل شود.
شاید تصور شود با باز شدن در بازارها به روی متقاضیان وکالت و مشاوره حقوقی، افراد کمسواد وارد این بازار میشوند و خدمت حقوقی ارائه میکنند. بله. این امکان وجود دارد، اما با شفافیت در این بازار (مثلا با اعمال سیستم امتیازدهی شفاف مشورت گیرندگان به عملکرد هر مشاور حقوقی)، مشاوران حقوقی کمسواد و ناکارآمد، عملا از بازار حذف خواهند شد.
میلیونها تولیدی، تاجر، شرکت و مغازهدار ایرانی، مشتری بالفعل، دست به نقد و تشنه خدمات حقوقی هستند. گسترش بازار خدمات حقوقی، بازی برد برد میان فعالان اقتصادی و وکلای شریفی است که میخواهند در فضای رقابتی خدمت ارائه دهند. این هدفی است که دنبال آن هستیم: بازار خدمات حقوقی بسیار گسترده و شفاف؛ چشماندازی که برای رشد اقتصادی، ناچاریم به سویش برویم.
ظریف سانسور شد، چون گفت عضویت در بریکس خبر خوبی است
محمدجواد ظریف، وزیر پیشین امور خارجه کشورمان درباره عضویت ایران در بریکس تاکید کرده: «به نظر بنده دعوت از ایران برای عضویت در بریکس خبر خوبی است. سیاست خارجی نباید موضوع اختلافات داخلی باشد».
به گزارش وطن امروز، عضویت ایران در بریکس، از یک سو معلول جایگاه انحصاری و رو به رشد این مجموعه اقتصادی- امنیتی و از سوی دیگر، مرهون تلاشهای اساسی و عمیقی بوده که در ذیل استراتژی تکثیر زمینهای بازی از سوی دولت سیزدهم انجام گرفته و اکنون بخوبی در حال مدیریت است. در اینجا واکنش رسانههای اصلاحطلب نسبت به سخنان آقای ظریف قابل تامل بود. اکثر رسانههای اصلاحطلب مانند انتخاب، خبرآنلاین و شرق اساسا این خبر را سانسور کردند یا آن را به عنوان گفتاری فاقد اهمیت از فردی عادی وانمود کردند. در اینجا کافی بود وزیر سابق امور خارجه مانند گذشته سخن از تاثیر سلبی قدرت میدانی ایران در عرصه دیپلماسی یا لزوم احیای برجام به عنوان تنها نسخه شفابخش اقتصاد کشور به میان میآورد تا سخنان وی به تیتر یک این رسانههای طرفدار منافع ملی(!) تبدیل شود.
چنین نگاهی مرهون چینش چه عواملی در کنار یکدیگر است؟ در اینجا باید بر پیشفرضها و ثوابت ذهنی تطهیرکنندگان ساختار «لیبرال- دموکراسی غرب» متمرکز شویم. واقعیت امر این است که طی سالهای اخیر، شاهد تقابل 2 گفتمان با یکدیگر در عرصه سیاست خارجی کشور هستیم که یکی از آنها، محوریت واشنگتن و تروییکای اروپا در نظام بینالملل را یک فرض ثابت، غیرقابل تغییر و غیرقابل جایگزین تلقی میکند. برجام محصول همین نگاه و گفتمان بود. اینکه ایران باید بر مبنای نگاه رئالیستی نسبت به آنچه در حوزه روابط بینالملل میگذرد، صرفا بر نقشآفرینی دولتهای قدرتمند (آن هم فقط دولتهای قدرتمند غرب) حساب کرده و از ورود به هر مجرا و چارچوبی که نظم لیبرالیستی مدنظر غرب را به چالش میکشد، پرهیز کند. در چنین نگاهی، بریکس به صورت ذاتی مصداق خسارت بوده و برجام مصداق عقلانیت است!
اما در نگاه جاری در حوزه سیاست خارجی کشورمان، شاهد پیشبرد نوعی استراتژی تحت عنوان تکثیر زمینهای بازی هستیم. تکثیر زمینهای بازی، متناظر با ثوابت دیگری مانند قدرت تغییر قواعد بازی و برهم زدن نظم نفرتانگیز نظام سرمایهداری تعریف میشود. در اینجا، نه تنها پذیرش نظم مورد ادعای غرب- که آن نیز عین بینظمی و آنارشیسم است- خط قرمز سیاست خارجی کشور محسوب میشود، بلکه ایران اسلامی به عنوان یک مولد و تسریعکننده، تعریف و چینش ساختارهای عملیاتی جایگزین را در دستورکار قرار میدهد و قطعا بازگشتی از این مسیر وجود نخواهد داشت.
در چنین شرایطی غرب و متعلقات آن- اعم از دولتهای غربی تا طرفداران پر و پا قرص آمریکا و اتحادیه اروپایی در کشورهای گوناگون دنیا- در برابر هرگونه تغییری که ثوابت مدنظر بازیگران سلطهگر غرب را در نظام بینالملل به چالش بکشد مقاومت میکنند. این قاعده درباره اصلاحطلبان و مروجان مکتب لیبرالیسم و نولیبرالیسم در ایران نیز صادق است. بریکس کابوس کسانی محسوب میشود که بر سلطه بلندمدت و ابطالناپذیر غرب بر جوامع بشری در حال و آینده حساب باز کردهاند و اکنون، با تزلزل برخی بنیانهای قدرت غرب در نظم نوین جهانی مواجهند. در اینجا مهم نیست چه کسی از بریکس و ظرفیت بازی آن تمجید میکند! هرکس چنین اقدامی صورت دهد با بدترین سانسورها و حتی در برخی محافل خصوصی اصلاحطلبان با بدترین دشنامها مواجه میشود، حتی اگر این فرد محمدجواد ظریف، وزیر محبوب اصلاحطلبان و کارگزاران در دولتهای یازدهم و دوازدهم باشد!
روایت جعلی و الگوسازی از کشور رکورددار خشونت و خودکشی
يك جستوجوي ساده در اینترنت، تصويري متفاوت از آنچه كه آقاي سريعالقلم از كره جنوبي ترسیم میکند را نشان میدهد.
محمد کاظم انبارلویی در روزنامه رسالت نوشت: دكترمحمود سريعالقلم، استادتمام گروه علوم سياسي دانشگاه شهيد بهشتي و دكتراي روابط بينالملل از دانشگاه كاليفرنيا، مطلبي تحت عنوان «۳۰ويژگي كه كشوري را به سمت كره جنوبي شدن ميبرد» در خبرآنلاین نوشته كه جالب و حيرتانگيز است! به فهرست ويژگيهاي كشور كره جنوبي به روايت وی دقت كنيد:
«1- صد درصد مردم ميدانند براي رشد بايد رقابت كنند.
2- صد درصد مردم فقط يك شغل دارند.
3- صددرصد مردم براي اعتبار و منزلت جهاني كشور، اهميت ويژه قائل هستند.
4- 90 درصد مردم آن راستگو باشند.
5- 90درصد مردم، يك شخصيت داشته باشند.
6- 90 درصد مردم شفافيت فكري و رفتاري داشته باشند.
7- 90 درصد مردم خوشقول باشند.
8- 90درصد مردم، يك جهانبيني دارند.
9- 90درصد مردم مرتب كتاب ميخوانند.
10- ريشه استقلال سياسي را در توليد ثروت بداند.
11- ...
30- عامه مردم حس مثبتي نسبت به كشور و آينده آن داشته باشند».
آقاي سريعالقلم هيچ اصراري ندارند، از مدينه فاضلهاي كه در كره جنوبي به دليل حكمراني در سئول ميبينند، براي اين 90درصدها و آن 100درصديهايي كه گفته، سند و مدركي ارائه دهد!!
نویسنده میافزاید: يك جستوجوي ساده در گوگل، تصويري متفاوت از آنچه كه آقاي سريعالقلم ارائه میکند را نشان میدهد:
- در سال ۲۰۱۸، كميته رفع تبعيض عليه زنان سازمان ملل، گزارشي منتشر کرده كه دولت كره جنوبي 27 ميليارد وون از بودجه ملي را صرف مجازات و پيشگيري از خشونت خانگي و جنسي كرده است.
- اسناد و گزارشها مشهود نشان ميدهد، كره جنوبي دوازدهمين كشور در جهان در زمینه ميزان خودكشي است. خودكشي در اين كشور، چهارمين علت مرگ و مير شناخته ميشود!
- خشونت زناشويي رايجترين شكل خشونت خانوادگي در كره است از هر ۶ زوج در كره جنوبي، يك زوج بيش از يك مورد خشونت فيزيكي از سوي همسرش را تجربه كرده است!
- درحومه ساختمانهاي سر به فلك كشيده و مجلل و گرانترين محله سئول يك پيرزن به نام گيم اوكیند در محله فقيرنشين گوريونگ به اجبار براي گرم كردن خود زغال چوب ميسوزاند تا زاغه مخروبه خود را در كنار محلهاي مسكوني با ۲۰۰۰سكنه گرم كند! محله فقيرنشين گوريونگ، نمادي از نابرابري اقتصادي در كشوري است كه نيمي از سالمندان آن در فقر به سر ميبرند. و اين بالاترين نرخ فقر بين كشورهاي عضو سازمان همكاري (OECD) محسوب ميشود.
نميدانم با روايت آقاي سريعالقلم چه آنجا كه ميگويد؛ صدردرصد و چه آنجا كه ميگويد 90 درصد مردم کره جنوبی چنين و چنان هستند چه بايد كرد؟ او فكر ميكند، مردم ما در دوره قاجار زندگي ميكنند و خبري از اوضاع و احوال دنيا ندارند، هر روايتي را ميشود به خورد مردم داد. او احتمال نميدهد يك نفر با فشار دادن چند دكمه در اينترنت سر از چند و چون روايت او
درآورد!
مگر ميشود مردم كشوري 90درصد راستگو باشند، 100درصد شغل داشته باشند، 90درصد خوشقول باشند و 90درصد مردم، يك جهانبيني داشته باشند و بعد اينهمه خشونت زيرسقف خانهها داشته باشند و ركورددار خودكشي در جهان باشند! مگر ممكن است كشوري كه آمريكا در آنجا پايگاه نظامي داشته باشد و گاهي اخبار تجاوز آنها به نواميس كرهاي منتشر ميشود، استقلال سياسي داشته باشد؟ اين چه استقلالي است كه دولت کُره برای معامله و پرداخت بدهي خود با ایران باید از آمریکا اجازه بگیرد؟ فلسفه اينهمه خلافگويي و جعل روايت و تحقير مردم كشور خود چيست؟