kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۱۷۸۶
تاریخ انتشار : ۰۳ شهريور ۱۴۰۲ - ۲۱:۵۶
گفت‌و‌گو با محسن تقی‌زاده کارگردان برنامه «دی‌بی‌سی»

شوخی با دم روباه

 

بهزاد مولایی
«دی‌بی‌سی» با رویکرد طنز نقادانه جمعه‌ها ساعت ۲۰ روی آنتن شبکه دو می‌رود. برنامه‌ای که ابتدا در فضای مجازی پخش می‌شد اما با تغییر مدیر شبکه دو به آنتن تلویزیون راه پیدا کرد. این برنامه در قالب طنز به شکلی هوشمندانه ماهیت رسانه‌های معاند را افشا می‌کند. نام دی‌بی‌سی تلفیقی است از نام شبکه سلطنتی انگلستان (بی‌بی‌سی) و نام دیبی‌، شخصیتی در مجموعه کلاه قرمزی که همه حرف‌هایش وارونه بود! «دی‌بی‌سی» با استفاده از چهره‌های غیر مشهور به اجرای خبر می‌پردازد و اجرا و فضا از اسم تا ساختار، بی‌بی‌سی را هدف قرار داده است.
در گفت‌و‌گویی با محسن تقی‌زاده کارگردان مجموعه دی‌بی‌سی فارسی در خصوص ساخت برنامه، واکنش مخاطبان، جایگاه طنز سیاسی در صدا و سیما، پرداختن به دروغ‌های رسانه‌های خارجی و نحوه راهیابی برنامه به آنتن سیما پرداختیم که شرح آن از نظر می‌گذرد.
ایده ساخت این برنامه چگونه و از کجا شکل گرفت؟
اتاق فکر دی‌بی‌سی از حسینیه هنر مشهد شروع شد و در جهت بالا بردن سطح کمی و کیفیِ محتوا، از ظرفیت اساتید دانشگاه، تحلیل‌گران، فعالین فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، محققان و پژوهشگران حوزه‌های مختلف هم استفاده کردیم. ما برای تولید آیتم‌ها جلسات مختلفی داشتیم و محتواهای گوناگونی را در قالب طنز خبری طراحی مقدماتی کردیم. اما آن چیزی که فکر می‌کردیم انجام نشد. در همین رفت و برگشت‌ها به ایده‌ای رسیدیم که همان ایده اولیه «دی‌بی‌سی» اما با اسمی دیگر بود. در همان جلسات با پیشنهاد یکی از دوستان مواجه شدیم؛ با توجه به اینکه می‌خواستیم بر فضای رسانه‌ای خارج از ایران متمرکز شویم بهتر بود بر یک شبکه خبری خاص مثل بی‌بی‌سی تمرکز کنیم. و به این دلیل که می‌خواستیم به‌صورت نقیضه کار کنیم‌، به شخصیت دی‌بی که به استفاده از افعال معکوس شهره است رسیدیم و در ادامه نام برنامه هم «دی‌بی‌سی» شد.
استقبال و واکنش مخاطب از این برنامه چگونه بود؟
دی‌بی‌سی از فضای مجازی شروع شد و زمانی که قسمت اول ساخته شد، در اولین مواجهه با استقبال مخاطب مواجه شد. با اینکه خیلی برای تبلیغات و پربیننده شدن قسمت اول این برنامه در فضای مجازی وقت نگذاشته بودیم اما با یک حجم از دنبال‌کننده‌های ۱۵ هزار نفری آن هم در اولین قسمت رو‌به‌رو شدیم.
از نظرات، پیشنهادات و ایده‌هایی که مخاطبین برنامه دادند متوجه شدیم که دست روی نقطه درستی گذاشته‌ایم و مخاطب هم پسندیده است. به تدریج تعداد مخاطب‌های این برنامه در فضای مجازی بیشتر شد تا جایی که تلویزیون پیشنهاد داد تا این برنامه روی آنتن رسانه ملی پخش شود.
به نظر شما چرا جایگاه طنز سیاسی در صدا و سیما کمرنگ شده است؟
برنامه‌هایی مثل دی‌بی‌سی و پاورقی، نشان می‌دهد که اتفاقا طنز سیاسی دارد جایگاه خود را در رسانه ملی پیدا می‌کند. من فکر می‌کنم رویکرد جدید رسانه ملی، این است که ابعاد فراتری از سرگرمی، به وجه رسانه‌ای خودش اضافه کند. ابعاد تربیتی، آموزشی، تبیینی و فرهنگ‌‌سازی و... تصویر من این است که رسانه‌ ملی تازه دارد به ماهیت و نقش جدی خودش در جنگ رسانه‌ای پی می‌برد و ابعاد حضور خودش را عمیق‌تر و بسیط‌تر می‌کند
نظر خود را درخصوص اهمیت طنز سیاسی در جهاد تبیین می‌فرمایید؟
طنز، مثل هر قالب دیگری می‌تواند یک ابزار تبیینی باشد. لیکن ابزاری که بواسطه وجه سرگرمی‌اش، فراگیری بیشتری دارد. وقتی رسانه‌های خارجی و جریان غربزده در داخل با همه‌ قدرت و کمالِ فرم، تمام مفاهیم ملی و ارزشمند شما را با دروغ و تهمت به سخره می‌گیرد، چرا شما منطقِ مضحک و بلاهت فکری‌اش را، رسوا نکنید؟
طنز به هرحال یک قالب پرطرفدار و یک نیاز رسانه‌ای است. چرا به جای آن مدل از طنز سخیفی که چیزی به فهم مخاطب اضافه نمی‌کند و صرفاً با لودگی مخاطب را فقط می‌خنداند، طنزی نسازیم که هم مخاطب را به فکر وا بدارد و هم شناخت او را در سلسله مسائلی بیشتر نکند؟ وقتی دشمنی و بلاهت جریان غربزده و روشنفکر به شما ظرفیت شوخی می‌دهد، چرا از آن برای خنداندن مردم استفاده نکنید؟
در برنامه دی‌بی‌سی فقط به دروغ‌های رسانه‌های خارجی می‌پردازید یا مطالبه‌گری و انتقاد هم به مسئولین داخلی دارید؟
در حقیقت دی‌بی‌سی، پشت صحنه و ایدئولوژیِ پشتِ دوربینِ رسانه‌های غربی را، در قالب طنز عیان می‌کند و جلوی دوربین می‌آورد.
دی‌بی‌سی سوژه و هدفش، نقطه‌زنی در تبیین و تحلیل تکنیک‌های رسانه‌ای غرب بود. یعنی ما متمرکز بودیم روی نقد تکنیک‌های خبری رسانه‌های غربی و رسیدن به فرمی که بیشترین تاثیرگذاری را در این میدان داشته باشد
چه اتفاقی افتاد که برنامه دی‌بی‌سی از اینستاگرام به آنتن شبکه دو راه پیدا کرد؟
من فکر می‌کنم این که رسانه ملی سراغ برنامه‌ای مثل دی‌بی‌سی آمده، یک خط‌شکنی بزرگ در سیاست‌گزاری و مدیریت صدا و سیما است. بعد از سال‌ها تمرکزگراییِ رسانه ملی، حالا برنامه‌ای که از صفر تا صد خود را عزیزان شهرستانی‌ها تولید کرده‌اند، جایگاه خود را در شبکه ملی پیدا کرده است. سال‌ها همه‌ بودجه و امکانات برنامه‌‌سازی، به پایتخت‌نشین‌ها اختصاص داده می‌شد تا با هزینه‌ بالا یک برنامه تلویزیونی تولید کنند و نگاه مدیریتی هیچ ‌وقت از مرکز دور نمی‌شد و سراغ عزیزان شهرستانی‌ نمی‌رفت. رسانه ملی که باید متعلق به همه‌ مردم ایران باشد، سال‌های سال، همه‌ امکانات و فرصت‌هایش را متمرکز کرده بود برای تهران‌نشینان. حالا اما دی‌بی‌سی در قاب تلویزیون، هم به شهرستانی‌ها انگیزه می‌دهد که می‌توانند بدون آن که به تهران مهاجرت کنند، داخل همان شهرستان مانده و کار تلویزیونی دغدغه‌مند تولید کنند، و هم این که به مدیران فرهنگی و مدیران رسانه‌ ملی ثابت می‌کند جدا شدن از مرکز و بیرون آمدن از لاکِ پایتخت، ظرفیت‌های جدیدی را به روی آنها باز می‌کند. باید این نگاه در رسانه ملی اصلاح بشود که ایران فقط تهران است. ایران ۳۲ استان دارد که هر کدام ظرفیت‌های فرهنگی اجتماعی خودش را دارد و که می‌تواند درهای جدیدی را به روی رسانه ملی و مدیریت آن باز کند.