جنسیت سیاستزده
محمّدصادق رحیمی
بازار پدیدهای بود که توانست به وسیله مکانیسم عرضه و تقاضا پاسخی برای همه نیازهای طبیعی و ضروری انسان پیدا کند اما چیزی نگذشت که موتور سرکش بازار متوجه شد میتواند حتی برای نیازهای مصنوعی هم پاسخی داشته باشد و بیامان به عرضه و تقاضا ادامه داد. این عرضه و تقاضا بدون وقفه در همه چیز ادامه پیدا کرده است تا جایی که در سرگرمی که خود یکی از نیازهای نه چندان ضروری به حساب میآید برای رونق دست به طراحی سلیقههای مختلف و ایجاد مدلهای جدید به منظور افزایش چرخه عرضه و تقاضا میزند. خلاصه این چرخه و روند پرسرعت و پر زرق و برق را میتوانید در باربی ببینید. یک عروسک دخترانه طراحی میشود، برای افزایش فروش آن پیوستهای مفصل و دقیق فرهنگی و رسانهای اضافه میشود و سپس با گذشت زمان نسلهای جدیدتر و مختلفی از باربی متناسب با هر ذائقه و سلیقهای برای مخاطب در بازار عرضه میشود. اما نکته قابل توجه اینجا است که علیرغم طراحی و عرضه باربیهای مختلف در انواع و اقسام ویژگیهای ظاهری و باطنی تمرکز اصلی فیلم و داستان همچنان بر باربی کلیشهای یا همان باربی آرمانی اروپایی است.
البته از همان ابتدا تاکید ویژهای بر نسخههای سیاسی باربی مانند رئیسجمهور، دیوان عالی و مجلس میشود که همگی منحصر به زنان هستند.
با نگاهی کمی دقیقتر میتوان باربی را جلوهای از پروژه جهانی موج چهارم فمینیسم در نظر گرفت چرا که به وضوح به رویکردها و قرائتهای رادیکال از فمینیسم اشاره میکند و معتقد است زنان دچار اجحافی تاریخی شدهاند و اکنون زمان آن رسیده که به بازپسگیری حقوق ذاتی خود دست بزنند و جهانی به مراتب بهتر از دنیای مردسالارانه فعلی بسازند.
در این نگاه تاکید بر دموکراتیک بودن جنبش زنان و مسالمتآمیز بودن آن به وضوح مشخص است و سعی بر آن دارد که زنان را تنها حافظان دموکراسی حقیقی در دنیا معرفی کند. در این راستا استفاده از تکنیک جهانهای موازی برای به تصویر کشیدن دو دنیای متفاوت با مدیریت زنان و مردان صورت میگیرد و در این مقایسه جهانهای موازی، انتقاد از نظم فعلی جامعه مردسالار در دنیای واقعی و تصویرسازی زیبا، جذاب، آرام، صلحطلب و البته با امکانات رفاهی بالا از دنیای زن سالارانه صورت گرفته است. در واقع باربی به دنبال آن است که به این سؤال پاسخ دهد که اگر در دنیای فعلی به جای مردان زنان در مناصب مدیریتی قرار داشتند دنیا به چه شکلی در میآمد. به تعبیر دیگر باربی به تصویرسازی دنیای بینقص که توسط زنان اداره میشود میپردازد و در این تصویرسازی مفاهیم سیاسی را بیش از موارد دیگر به نمایش میگذارد. در این دنیا عدالت، مساوات، رفاه اجتماعی بالا، دموکراسی حقیقی و آزادی کامل محقق شده است و موانع یا چالشهای دنیای واقعی را ندارد.
نکته اصلی دیگر در باربی توجه به تفاوتهای جنسیتی برای به خدمت درآمدن مقولههای دیگر است. در واقع اقتصاد برای کسب درآمدهای بیشتر و رونق بالاتر چرخه عرضه و تقاضا زنان را تازهای برای خود میبینند و مصرفگرایی را بین آنها ترویج میکند و محصولات گوناگونی مانند صنعت پرسود محصولات آرایشی را مخصوص آنان طراحی میکند. از طرفی دیگر تفاوتهای جنسیتی ابزاری در دست سیاست برای جذب هواداران بیشتر و اعضای جدیدتر در احزاب سیاسی و حتی پرشورتر شدن انتخاباتها و کمپینهای گوناگون شده است. این تفاوتهای جنسیتی حتی ابزار رسانه نیز شده است به گونهای که رسانه به زنان به عنوان ابزاری برای جذب مخاطب بیشتر و تبلیغات تاثیرگذارتر بهره برده است. در واقع باید گفت تفاوتها و تمایزهای جنسیتی که کاملاً طبیعی و منطقی بودند و قرار بود منشأ زیبایی و پاسخ نیازهای طبیعی در جامعه و میان انسانها باشد به مرور زمان ابزاری برای سوءاستفاده جریانهای مختلف قرار گرفت آن ها و حوزههایی که از وارد کردن مباحث جنسیتی و دعواهای ظاهری آن سود و منافع پشت پرده خود را حاصل میکردند.
حالا باربی نماد سوءاستفاده سیاست از مسائل جنسیتی است که سعی دارد از مباحثی که ارتباط مشخص و منطقی با امر اصلی ندارد دوگانهسازی و طرح چالش بکند به گونهای که زنان را به سیاست دعوت کرده و آنها را علیه نظم فعلی به قیام و انقلاب فرامیخواند غافل از آنکه جنسیت پس از مرحله سوءاستفاده توسط اقتصاد و بعد هم رسانه امروز به ایستگاه سیاست رسیده است که بروز اصلی آن را میتوان در جنبشهای زنانه و فمینیستی جوامع مختلف مشاهده کرد که تقریباً همگی ناخودآگاه و بدون اطلاع ابزار دست نظام سرمایهداری و امپریالیسم جهانی شدند و کاملاً در خدمت سیاستمداران پشت پرده و مردسالار عمل میکنند. در واقع شعارهای فمینیستی و زنسالارانه جنبشهای کنونی را میتوان حاصل اتاق فکر سیاستمداران مردسالار دانست که برای رسیدن به اهداف خود از ابزار تفاوت جنسیتی استفاده میکنند. اغتشاشات و جنبش زن، زندگی، آزادی در پائیز ۱۴۰۱ را نیز میتوان نمونهای تمام عیار از سوءاستفاده سیاستمداران مردسالار در نظام سرمایهداری از تفاوتهای جنسیتی و احساسات و عواطف دختران و زنان ایرانی در راستای اجرای سیاستهای پشت پرده خود بدون اطلاع و آگاهی آنان دانست. باربیهایی که دعوت به قیام و انقلاب علیه وضع کنونی شدهاند تنها ابزار و وسیله سیاستهای از پیش تعیین شدهای هستند که روحشان هم خبر ندارد چه در انتظارشان به کمین نشسته است.