بازخوانی کارنامه عبدالرحمن برومند و خاندانش- ... وتنفروش-10
در کنگره آمریکا مطرح شد کیهان احساسات عمومی را تحریک میکند (پاورقی)
سید محمد عماد اعرابی
یک بار در معرفی بنیاد برومند نوشتند:
بنیاد برومند یک بنیاد مستقل و غیر سیاسی است.1
این توضیح آنقدر تعجبآور بود که جرمیهاموند در فارین پالیسی نوشت:
آنها ادعا میکنند گروهی غیر سیاسی هستند، در حالی که بنیاد خود را به نام یکی از بنیانگذاران نهضت مقاومت ملی که از گروههای مخالف نظام ایران است، گذاشتهاند.2
خون عبدالرحمن برومند در رگهای لادن و رؤیا موج میزد. اگر این دو خواهر به عنوان بخشی از مشاوران متعدد فارسی زبان وزارت امورخارجه ایالات متحده باشند، باید به وندی شرمن حق داد که «فریب» را جزئی از DNA آنها به حساب آورد، اما مسلما تعمیم این گزاره در مورد همه ایرانیان حتما منطقی نخواهد بود.3 لادن برومند میگفت یکی از کارهای بنیاد ارائه معرفینامه به وزارت خارجه ایالات متحده برای اعطای پناهندگی به برخی ایرانیان است.4 این شاید یکی از مبالغههای او باشد گرچه چندان دور از ذهن هم به نظر نمیرسید. لادن و رؤیا دست کم از سال 2005 به کاخ سفید و کنگره رفت و آمد داشتند. 5 یک بار سال 2008 رؤیا برای سخنرانی در کمیته دولتی آزادی مذاهب به کنگره ایالات متحده رفت و با جدیت خاصی از تصویب بودجه ۷۵ میلیون دلاری ایالات متحده برای مقابله با ایران دفاع کرد.6 در همین سخنرانی بود که با قاطعیت ترکمنستان را به عنوان یکی از استانهای ایران نام برد؛7 چنین اشتباهی در مقابل نمایندگان و سناتورهای آمریکایی، آن هم از زبان کسی که خود را صاحب دکترای تاریخ از دانشگاه سوربن میداند، ویرانکننده به نظر میرسد. دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی ایالات متحده باید در گزینش همکاران و مشاورانشان کمی بیشتر دقت کنند، چون تکرار چنین اشتباهاتی مسلما حیثیت آنها را بیش از پیش نزد افکار عمومی مخدوش خواهد کرد. رؤیا مثل همیشه صحبتش را با دفاع از بهائیان و دراویش و فرقههای دیگر ادامه داد و گفت:
روزنامههایی مثل کیهان و جمهوری اسلامی احساسات عمومی را علیه دراویش(صوفیها) تحریک میکنند.8
صحبتش که تمام شد نوبت به پیام اخوان رسید. اخوان در کنار رؤیا برومند از اعضای هیئت امنای مرکز اسناد حقوق بشر ایران بود، مرکزی درست شبیه بنیاد برومند.9 اخوان هم در حمایت از بودجه ۷۵ میلیون دلاری برای مقابله با ایران سخنرانی کرد.10 قسمت انتهایی جلسه برای توصیه سیاست خارجی به دولت آمریکا اختصاص داشت، خبرنگار بی.بیسی میگفت:
دیگر اعضای حاضر در جلسه مانند خانم ملونی و خانم اسلاوین از وارد شدن به بحث توصیه سیاست خارجی به دولت آمریکا خودداری کردند.11
اما در عوض پیام اخوان و رؤیا برومند با احساس وطنپرستی خاص خودشان پیشنهاداتی را به دولت آمریکا ارائه دادند. اخوان میگفت: برای رسیدگی به اتهامهای «نقض حقوق بشر» توسط ایران باید یک نهاد بینالمللی تشکیل شود.12 رؤیا هم تقریباْ با این پیشنهاد موافق بود، پیشنهادی که ظاهراْ از طرف دولت آمریکا نیز با استقبال مواجه شد. هنوز یک سال از این پیشنهاد نگذشته بود که لادن و رؤیا اوایل سال 2009در بنیاد برومند دست به کار شدند. احتمالا تصویب بودجه ۷۵ میلیون دلاری دولت آمریکا در سرعت عمل آنها نقش تأثیرکذاری داشته است. با جفری رابرتسون به عنوان قاضی و وکیل تماس گرفتند و پیشنهاد پروژهای مشترک را دادند.13 رابرتسون چهره چندان ناشناختهای نبود. او وکالت سلمان رشدی را بر عهده داشت14 و زمانی که پیشنهاد بنیاد برومند را پذیرفت به عنوان یکی از پنج حقوقدان منتخب در سیستم قضایی داخلی سازمان ملل فعالیت میکرد.15 برای همین بود که عدهای رابرتسون را چهرهای دولتی میدانستند و به بنیاد برومند برای انتخاب او اعتراض میکردند. قرار بود رابرتسون گزارشی از اعدام برخی اعضای سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۳۶۷ را در ایران تهیه کند. سازمانی که مردم ایران آن را به طعنه «سازمان منافقین» خطاب میکردند. لادن میگفت بنیاد برومند مدارک، اسناد و کتابهای لازم را در اختیار رابرتسون گذاشت؛ حتی با کمک منیره برادران و ایرج مصداقی ترتیب ملاقات رابرتسون با خانواده زندانیان را فراهم کرد.16 چند سال بعد ایرج مصداقی درباره این همکاری مشترک با بنیاد برومند نوشت:
خرداد ۸۹ گزارش قاضی رابرتسون از کشتار ۶۷ توسط بنیاد برومند انتشار یافت و در آن سران جمهوری اسلامی را مسئول این جنایت معرفی کرد و خواهان پیگیری آنها شد. [...] پیشتر مرکز اسناد حقوق بشر هم گزارشی در این مورد انتشار داد [...] میدانیم هر دو این مراکز از کمکهای دولت آمریکا استفاده کردهاند.17
سال ۲۰۱۰ وقتی پیام اخوان تریبونال لندن(همایش لندن) را در حمایت از کشتهشدگان سازمان مجاهدین خلق(منافقین) برگزار کرد این بار آش آنقدر شور شده بود که برخی از هواداران این سازمان در سایت راه کارگر نوشتند:
آیا تریبونال لندن اجرای پیشنهاد پیام اخوان به کنگره آمریکاست؟18
استفاده از بودجه سرمایهداران و دولتهای آمریکایی و اروپایی دیگر تقریبا عادی به نظر میرسید. حتی گاهی بین گروههای مختلف بر سر دریافت این پولها دعوا میشد. یکبار درگیری لفظیای میان یکی از دوستان بنیاد برومند با سازمانی موسوم به نایاک که تفاوت چندانی با بنیاد برومند نداشت رخ داد، درگیریای که البته به دادگاه هم کشیده شد.19 بحث بر سر این بود که چرا برخی سازمانها که خودشان از کمکهای مالی دولت آمریکا استفاده میکنند خواستار قطع کمک مالی دولت آمریکا به سازمانهای دیگر هستند؟ دست اخر حسن داعی که از بنیاد برومند طرفداری میکرد تلویحا پذیرفت که همه ما از دولت آمریکا پول میگیریم اما همچنان نمیدانست که چرا:
دریافت پول از دولت، کنگره و کمپانیهای بزرگ آمریکا برای بعضیها کاملا حلال و پسندیده است، اما وقتی همین پولها به دیگران پرداخت شود، در این صورت کاملا حرام و ناپسند خواهد بود.20
منابع در دفتر روزنامه موجود است