جوانانی که بزرگترین سرمایه ورزش هستند (نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
در یکی، دوهفته اخیر، باز هم اخبار خوشایندی از درخشش و افتخارآفرینی «جوانان» ورزشکار این مرز و بوم پرگهر دریافت کردیم. والیبال، کشتی، وزنهبرداری و هندبال از جمله رشتههایی بود که جوانان و نوجوانان ما در سطح رقابتهای قارهای و جهانی خوش درخشیدند و در بعضی از آنها به مقامهای ارزندهای هم رسیدند.
فراتر و مهمتر از مدالها و سکوها و مقامها، آنچه در این میان قابل توجه و شایان تامل است، وجود این نیروهای جوان مستعد و آیندهدار است. این جوانها بزرگترین سرمایه ورزش هستند و اگر واقعا مدیران و دستاندرکاران میخواهند این ورزش را سروسامان دهند و به جایگاه حقهاش برسانند، وجود همین جوانها جبران بسیاری از ناداشتههای دیگر را میکند اما افسوس که ما تا حالا قدر این سرمایههای غنی و کمنظیر را ندانسته و برای شکوفا کردن آنها برنامهای حسابی و دوراندیشانه نداشتهایم.
مسئولان ورزش غالبا از این استعدادهای مادرزادی که در چهار گوشه این ملک پهناور پراکنده هستند- و بسیاری از آنها ناشناخته و نامکشوف ماندهاند- برای جبران کمکاریها و ندانمکاریهای خود استفاده ابزاری کرده و هنرنمایی و افتخارآفرینی آنها را به حساب تدابیر و برنامههای ناداشته خود نوشتهاند، بدون اینکه از کاشفان گمنام و سازندگان بیادعای این جوانان مستعد- که هنوز «عشق»، انگیزه و دلیل اصلی آنها برای با ورزش بودن و کنار ورزشکاران جوان ماندن است- نامی ببرند و یادی کنند، تقدیر که پیشکش!
داستان جوانان ورزشکار و بیتوجهی و رهابودگی و بیبرنامگی درباره آنها قصه پرغصهای است که حدیث آن در این مجمل نمیگنجد. فقط یک مورد آن این است که بدخواهان ایران و دشمنان قسمخورده پیشرفت و آبادی این ملک و ملت، درباره جوانان ورزشکار و مستعد ما برنامهها و نقشهها در سر دارند. آنها همانطور که برای جوانان نخبه ریاضی و فیزیک و... و هنرمندان جوان سینما و تئاتر و موسیقی ما نقشههای فنی و پیشنهادات پر زرق و برق و جذاب دارند، درباره ورزشکاران جوان هم برنامهریزی کردهاند. میدانیم که در بعضی از جاها هم موفق شدهاند اما در خیلی از جاها به خاطر غیرت ذاتی و عرق ملی، نتوانستهاند جوانان ورزشکار ما را اغوا و از مام میهن جدا کنند و این البته فقط یک نمونه و مثال است در مورد ورزشکاران جوان ما و خطرهایی که آنها را از خارج و داخل (که این خود نیز داستانی مفصل دارد) تهدید میکند از یکسو و بیتوجهی و بیبرنامگی مدیران و دستاندرکاران ورزش درباره آنها از سوی دیگر.
سخن آخر هم حرف همیشگی ماست و آن اینکه: این ورزش از توان ذاتی و سرمایههای غنی خدادادی برخوردار است و از همگنان و رقیبان خود اصلا و بدون اغراق چیزی کم ندارد اما بدون تعارف، سرمایهها و داشتههایش درست مدیریت نمیشود و هنوز حداقل این تواناییهای قابل توجه و این ظرفیت وسیع، به فعلیت درنیامده است...