kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۱۱۰۱
تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۹:۴۵
یک شهید، یک خاطره

اهمیت به تحصیل فرزند

 
 
 
مریم عرفانیان
هیچ سالی نبود که نسبت به تحصیل من کم‌توجهی کند. از همان اولین روزهای دبستان در مشهد گرفته تا آخرین روزهای زندگی ایشان در تهران که سال سوم راهنمایی را پشت سر می‌گذاشتم. همیشه خودش برای ثبت‌نام ما می‌آمد. در سال‌های اول دبستان برای تشویق جایزه‌ای تهیه می‌کرد و به معلم مدرسه می‌داد تا به من بدهد. خودش هم از کارت‌های آفرین و هزار آفرین به‌عنوان تشويق می‌داد.
وقتی مرا مشغول درس خواندن می‌دید دست نوازش بر سرم می‌کشید و آفرین و مرحبا می‌گفت. دفترهایم را می‌دید و به خوش‌خط نوشتن و دقت بیشتر تأکید می‌کرد. گاهی هم‌اشتباهاتم را در نگارش یا حل مسائل گوشزد می‌نمود. از وضعیت معلمان می‌پرسید و هر وقت بیماری یا غیبتی برای ما رخ می‌داد دستخط خودش را مبنی بر توضیح علت غیبت همراه ما به مدرسه می‌فرستاد. در آخرین سال شهادت با تمام مشغله‌ای که داشت، در انجام تحقیقی که با ‌عنوان تکلیف به ما داده‌شده بود کمک می‌کرد. پدر برای همان تحقیق آیات مربوط به موضوع خداشناسی را در دفترم می‌نوشت که آن دو آیه این بود:
أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا (۱) و دیگر آیه شریفه أفِی الله شَکُّ فاطِرِ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ (۲).
براساس خاطره‌ای از شهید مهدی یعقوبی
راوی: جواد یعقوبی، پسر شهید
ــــــــــــــــــــــ
۱- آيا پنداشتيد كه شما را بيهوده آفریده‌ایم؟ (سوره المؤمنون، آیه 115)
۲- آیا در خدایی که آفریننده آسمان‌ها و زمین است شکی است؟ (سوره ابراهیم، آیه 10)