اندیشکده آمریکایی: قاطعیت ایران روسیه را وادار به اصلاح موضع کرد
سرعتی که کرملین از موضع مشترکش با شورای همکاری خلیجفارس درباره جزایر سهگانه ایرانی پا پس کشید، نشان میدهد مسکو به وضوح احساس میکند که نیازش به ایران، بیش از نیازی است که ایران به روسیه دارد.
این ارزیابی را اندیشکده آمریکایی جیمز تاون منتشر کرده و نوشت: اهمیت روزافزون ایران برای روسیه و تغییر در قدرت نسبی بین دو کشور، در یک زنجیره بگومگوی قابل توجه میان تهران و مسکو برجسته شده. ماه گذشته، مسکو پای یک بیانیه کشورهای عربی خلیجفارس امضا گذاشت که در آن اعلام شده بود اختلاف امارات با تهران درباره جزایر تنگه هرمز باید از طریق مذاکرات یا ارجاع به محاکم بینالمللی حل و فصل شود. روز بعد، تهران موضع روسیه را محکوم کرد و سفیر روسیه در تهران را به دلیل اقدامات مسکو فراخواند و خواهان توضیح در این زمینه شد. وزارت امور خارجه ایران گفت: «سه جزیره برای همیشه متعلق به ایران است و صدور چنین بیانیههایی با روابط دوستانه ایران با همسایگانش در تناقض است»، موضعی که بلافاصله توسط دیگر مقامات و تحلیلگران ایرانی هم تکرار شد.
دو روز پس از آن، در تاریخ 14 ژوئیه، نماینده ویژه کرملین برای خاورمیانه، به سفیر ایران در مسکو گفت که روسیه به حمایت بیقید و شرط از یکپارچگی سرزمینی ایران ادامه میدهد. با این حال، تهران واکنش نشان داد و گفت که این سخنان کافی نیست. روز بعد، وزیر امور خارجه روسیه، با همتای ایرانی خود، تماس گرفت و گفت که مسکو درباره یکپارچگی سرزمینی ایران، از جمله احتمالاً کنترل سه جزیره کوچک در تنگه هرمز، «هیچ تردیدی» ندارد با این حال، هنوز نشانههایی وجود دارد که این ماجرا پایان نیافته، زیرا تهران از مسکو خواسته است که موضعگیریاش بر سر جزایر ایران را جبران کند.
شدت ناخرسندی ایرانیان از بیانیه مسکو در تفاسیر روزنامههای تهران بازتاب یافت که عنوان کردهاند روابط با مسکو میتواند آسیب ببیند چرا که طرف روسی از خط قرمز ایران عبور کرده است. برخی از ایرانیها حتی گفتند که اگر مسکو از حمایتش از گفت وگو درباره سرزمینهایی که ایران جزوی از قلمروی خود میداند، عقب نکشد، دوستی و همکاری تهران با روسیه به پایان خواهد رسید.
چند عنصر مهم در این چالش دیپلماتیک، نیازمند توجه است. مسکو از هر جهت میدانست که اگر از ایده مذاکرات درباره جزایری که مورد ادعای ایران است، حمایت کند، با مشکلاتی روبه رو میشود مشابه آنچه چینیها اخیرا با اقدامی مشابه با آن روبه رو شدند. علاوهبر این، مقامات روسیه باید آگاه باشند که چنین اقدامی الزاما، موقعیت مسکو درباره کریمه و همچنین ارتباطات روزافزون آن با تهران را تحت تاثیر قرار میدهد. کارشناسان در مسکو درباره این ریسکها به کرملین هشدار داده بودند. یکی از این کارشناسان، خانم کارینه گِوورگیان بود که صراحتا گفت آنچه روسیه ظاهرا با تمایل به زیر سؤال بردن تمامیت اراضی ایران انجام داد، چیزی «بیش از یک جرم بلکه یک خطا بود». او افزود که اکنون احتمالاً تهران موضع خود را درباره کریمه و دیگر مسائل سختتر خواهد کرد، چیزی که دولت روسیه خواهان آن نیست.
سیر این مجادلات نشان میدهد که نه تنها در تصمیمگیریهای سیاست خارجی روسیه مشکلات جدی وجود دارد بلکه سرعتی که کرملین علناً پا پس کشید، نشان میدهد مسکو به وضوح احساس میکند که نیازش به ایران، بیش از نیازی است که ایران به روسیه دارد. این نوعی وارونگی در وضعیتی است که بسیاری تصور میکردند که پیشران روابط دوجانبه است، یعنی شرایطی که احتمالا ایران از اکنون به بعد از آن بهرهبرداری میکند و خواهان حمایت روسیه از مواضعش میشود بیآنکه لزوما خود را مجبور به حمایت از همه اقدامات مسکو بداند، بهویژه در زمینه جنگ اوکراین. در واقع تحلیلگران روسی حتی میگویند که چه بسا تهران آماده محکوم کردن اقدامات نظامی روسیه در اوکراین باشد که یک وارونگی واقعی اقبال برای روسیه است (نزاویسیمایا گازتا).
شدت واکنش ایران و آمادگی مسکو برای عقبنشینی نیز نشان میدهد که هنگامی که تهران علاقه خود به توسعه روابط با روسیه را از دست بدهد، احتمالاً چیزی در آینده تغییر خواهد کرد، حال یا به دلیل انزوای روزافزون روسیه به خاطر جنگش علیه اوکراین، یا به دلیل خطاکاریهای مسکو. در حال حاضر، احتمال تحولاتی مانند به هم خوردن روابط کمرنگ بهنظر میرسد اما اگر روسیه در آینده، بازهم به دیپلماسی بیتدبیر رو آورد، آنگاه این احتمال تقریبا قطعی خواهد شد (نزاویسیمایا گازتا).
سرعتی که لاوروف و وزارت امور خارجه روسیه عمل کردند تا اشتباه نمایندگانشان را اصلاح کنند – جزایری که برای ایرانیان هم از حیث نمادین و هم از جهت نظامی اهمیت دارد و نماد قدرت کشورشان است – نشان میدهد که رهبری ارشد روسیه نگران است که هر آسیبی به نفوذش در تهران میتواند برای دستاوردهای اخیرش هزینهساز شود. احتمالاً مسکو این جنبهها را هم در ذهن دارد و به همین دلیل است که لاوروف با چنان سرعتی عمل کرد.