بازرس ویژه آمریکا در افغانستان:
در افغانستان شکست خوردیم چون هیچ درکی از شرایط و ارزشهای آن نداشتیم
بازرس ویژه آمریکا در افغانستان در آستانه دومین سالگرد خروج فضاحتبار
آمریکا از افغانستان گفت ما در این کشور شکست سختی خوردیم.
24 مرداد 1400 بود که با فرار «اشرف غنی»، نیروهای طالبان وارد کابل پایتخت شدند و بدینترتیب ارتش و دولتی که آمریکا طی 20 سال گذشته و پس از اشغال این کشور میلیاردها دلار برای آن هزینه کرده بود بدون کوچکترین مقاومتی فروپاشید. «جو بایدن» رئیسجمهور آمریکا 18 تیرماه 1400 یعنی تنها 37 روز قبل از فروپاشی ارتش افغانستان و سقوط کابل در یک کنفرانس مطبوعاتی وقتی از وی درباره احتمال سقوط کابل به دست طالبان پرسیده شد؛ با اطمینان گفته بود: «ما ارتش ۳۰۰ هزار نفری مجهز با یک نیروی هوایی قدرتمند مدرن برای افغانستان ساختهایم که به خوبی قادرند بر ۷۵ هزار نیروی طالبان پیروز شوند. من به ارتش افغانستان که کارآزمودهتر، مجهزتر و شایستهتر در جنگ است اعتماد دارم. دولت و ارتش افغانستان فرو نخواهد پاشید. بسیار بعید است که طالبان بر افغانستان مسلط شود، دولت کنونی حفظ خواهد شد». حالا با گذشت 2 سال از فروپاشی همین دولت و فرار فضاحتبار آمریکا از افغانستان شبکه تلویزیونی بیبی سی با بازرس ویژه آمریکا در امور افغانستان مصاحبه کرده است. وی در این گفتوگو به صراحت میگوید که آمریکا در افغانستان شکست خورد.«جان سپکو» در گفتوگو با شبکه تلویزیونی بیبیسی گفت: ما تلاش کردیم، پول هنگفتی هزینه کردیم، مردم افغانستان نیز هزینه جانی و مالی زیادی متحمل شدند ولی باید اقرار کنم که در مجموع با شکست روبهرو شدیم. وی افزود: یکی از مشکلاتی که از همان ابتدا با آن رو به رو شدیم این بود که ما واقعاً مردم افغانستان، اقتصاد، تاریخ و فرهنگ آن را نمیشناختیم. در طول 20 سال ما نمیدانستیم چه ساز و کاری در کشور جریان دارد. تعداد کمی از آمریکاییهایی که در افغانستان خدمت میکردند با زبان مردم این کشور آشنایی داشتند. آما موضوع فقط زبان نبود بلکه ما با ارزشهای حاکم بر افغانستان نیز آشنایی نداشتیم. بازرس ویژه آمریکا در افغانستان گفت: مسئله بعدی راهبرد بود. آمریکا راهبرد محکم و مشخصی در افغانستان نداشت و دائماً راهبرد خود را تغییر میداد و همین مسئله باعث سردرگمی شده بود. مسئله فقط افغانستان نیست آمریکا باید رویکرد خود را عوض کند چه در افغانستان چه در سوریه و چه در اوکراین. موضوع چگونگی رویکرد ما نسبت به مشکل است. ما باید شناخت درستی از مشکل، از مردم و نیازهای مردم آن کشورها داشته باشیم.