دنیای دیجیتال و کودکان آسیبها و فرصتها-بخش دوم
صیانت از کودکان در فضای مجازی سندی ملی که معطل اجراست
همنشینی کودکان و نوجوانان با گوشیهای هوشمند و دسترسی آنها به فضای مجازی، واقعیتی است که امروز والدین و کارگزاران حکومتها در سراسر جهان با آن مواجه هستند و اکنون به یک چالش برای خانوادهها بدل شده است.
کشورها برای مدیریت این چالش، راهکارهای مختلفی در پیش گرفتهاند.
اتحادیه اروپا میتوان از دسترسی نوجوانان زیر ۱۶سال به شبکههای اجتماعی جلوگیری کرد.
در جزئیات این قانون آمده است که با هدف حمایت از کودکان و نوجوانان و به تشخیص مسئولان امر، میتوان کودکان و نوجوانان را از خدمات اینترنتی مانند شبکههای اجتماعی، خدمات پیامرسانی یا هر چیز دیگری که دادههای آنها را پردازش میکند، بدون رضایت صریح والدین یا سرپرست خود منع کرد.
فضای فرهنگی اروپا از آن سال تاکنون البته تغییرات سریعی را تجربه کرده و در راستای رواج همجنسبازی، اکنون بحث قانونی کردن ارتباط جنسی با کودکان هم در چند کشور اروپایی به صورت جدی مطرح است!
با این وجود، همزمان با گسترش دامنه تنشهای اجتماعی در برخی کشورهای اروپایی مانند انگلیس، فرانسه و اسپانیا طی سالهای اخیر بعید است اروپاییها قوانین خود درباره دسترسی محدود خردسالان به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی را بازنگری کنند. در کشور ما اما وضعیت کاملا متفاوت است و با توجه به قداست نهاد خانواده، لزوم حمایت و صیانت از آرامش روانی و اجتماعی کودکان در فضای مجازی، یک واجب عینی و حتمی به شمار میرود.
از سند صیانت از کودکان
در فضای مجازی چه میدانید؟
اینجا در ایران عزیز ما اما چه خبر است و کدام قانون و سازوکار برای این منظور تدارک دیده شده است؟ با جستوجویی کوتاه در این حوزه، اول از همه به یک سند بالادستی و ملی برخورد میکنیم؛ سند صیانت از کودکان در فضای مجازی! تدوین سند مذکور از ابتدای سال ۹۵ شروع شده و پیشنویس آن در سال ۹۶ به تصویب رسید. این پیشنویس پس از شیوع ویروس کرونا و استفاده روزافزون دانشآموزان از فضای مجازی، مورد بازنگری قرار گرفت و سند نهایی بالاخره در ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ به تصویب شورای عالی فضای مجازی رسید.
بر اساس این سند، قرار است با تعریف سیاستهای کلان و اقدامات کلان و تقسیم کار ملی، هدف «فراهمسازی فضای مجازی ویژه خردسالان، کودکان و نوجوانان در چارچوب فرهنگ اسلامی- ایرانی برای استفاده مناسب از فضای مجازی و پیشگیری از آسیبهای احتمالی آن» محقق شود. به گزارش مهر، در این سند میان تعریف خردسال، کودک و نوجوانان تفاوت قائل شده است و نحوه مواجهه هر یک از آنها با فضای مجازی و نحوه برخورد والدین، متفاوت است.
در همین حال، بحث محیط صیانت شده و فضای مجازی ویژه کودک مطابق با این سند، جدا از فضای مجازی بزرگسال است. در این سند همه نیازمندیهای عمومی و ضروری کودک مورد تاکید بوده و باید لحاظ شود. این نیازمندیها اعم از موتور جستوجو و شبکههای اجتماعی و اپلیکیشنها است که باید در یک محیط امن در دسترس کودکان قرار گیرد. همچنین بر آگاهسازی، هوشیارسازی و توانمندسازی اولیا و مربیان و ایفای نقش محوری خانواده در هدایت، حمایت و مراقبت کودکان تاکید شده است. در این زمینه، نقش سازمان صدا و سیما و آموزش و پرورش به عنوان مجریان این سیاست کلان، بیش از دیگر دستگاههای حاکمیتی مورد توجه قرار گرفته است. اقدامات کلان و تقسیم کار ملی در سند صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی در ۶ محور دیده شده که شامل «مدیریت و راهبری»، «ایجاد محیط صیانت شده»، «توسعه محتوا و خدمات ردهبندی»، «حمایت و مراقبت»، «فرهنگسازی و ارتقای سواد فضای مجازی» و «تعاملات بینالمللی» میشود که به هر یک از دستگاههای مرتبط با این سند مسئولیتها و وظایفی محول شده است.
قصور دستگاهها در اجرای سند صیانت از کودکان
در مجموع، شواهد نشان میدهد وزن مسئولیت وزارت ارتباطات و وزارت ارشاد در کنار دیگر سازمانهای فرهنگی در این سند نسبت به سایر نهادها بیشتر است. به عنوان مثال، در بخش ایجاد محیط صیانت شده، وزارت ارتباطات به عنوان تنها نهاد حاکمیتی، نقشی صد درصدی دارد و موظف بوده است با همکاری نهادهای ذیربط، ظرف مدت شش ماه به این ماموریت جامه عمل بپوشاند. ماموریتی که مطابق سند، شامل «ایجاد زیرساخت و خدمات پایه و پیشران ویژه برای محیطهای صیانت شده مجازی اعم از احراز هویت، امکان نظارت اولیا، امکان دسترسی طبقهبندی شده، ایجاد زیرساخت خدمات پرداخت و نهایتا مقرراتگذاری برای ترغیب اپراتورهای خدمات ارتباطی برای توسعه زیرساخت و خدمات پایه در محیط صیانت شده» بوده است. در وظیفه مهم «توسعه محتوا و خدمات ردهبندی شده» نیز مجددا نام وزارت ارتباطات در کنار سازمانهای فرهنگی و وزارت ارشاد به چشم میخورد. این همه اما چقدر در سطح جامعه و کشور ما به مرحله عمل رسیده است؟
آیا به راستی وزارت ارتباطات، مطابق وظایف مشخص شده در سند، طی شش ماه نسبت به ایجاد محیط صیانت شده برای کودکان اقدام کرده است؟ وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات اسلامی و دیگر نهادهای فرهنگی چقدر در مسیر توسعه محتوا و خدمات ردهبندی شده موفق عمل کردهاند و آیا اساسا کاری در این زمینه انجام شده است؟
به این سؤالات در ادامه گزارش پاسخ خواهیم داد. بهتر اما آن است که ابتدا واقعیات کف میدان را از زبان خانوادهها بشنویم. رضا، پدر سی سالهای است که دارای مدرک کارشناسی علوم تربیتی است و یک دختر شش ساله دارد. او حالا با همسرش در انتظار به دنیا آمدن پسری هستند که قرار است خانواده کوچکشان را چهارنفره کند. در یک روز گرم تابستانی، وقتی برای استراحت روی صندلی پارک کوچکی در نزدیکی خانهاش، نشسته است، به سراغش میروم. این پدر جوان به گزارشگر کیهان میگوید که از دسترسی کودکان خودش و بچههای فامیل به گوشی میترسد!
ترس خانوادهها از دسترسی کودکان
به فضای مجازی
از او می پرسم وقتی گوشی را در دست کودک خود یا نزدیکانش میبیند، چه حسی دارد؟ رضا با خنده مجددا همان پاسخ قبلی را تکرار میکند: حس خوبی نیست (با خنده)... واقعا ترس است. او در ادامه به گزارشگر کیهان میگوید: «وقتی دختر شش سالهام با گوشی تنهاست، در مجموع احساس ناامنی زیادی دارم و سعی میکنم در حد امکان، این دسترسی را کنترل و به حداقل ممکن کاهش دهم. محتوایی که در قالب بازیها چه آنلاین و چه آفلاین استفاده می شود، اصلا تناسبی با فرهنگ و هویت ما نداشته و در تعارض با گفتهها و خواستههای ماست. نرمافزار مناسب خیلی کم است و همانهایی هم که هست، همه محتوایش مناسب نیست و بعضا در بخشی از برنامه، مسائلی وجود دارد که مناسب کودک نیست. بعضا احساس می شود عامدانه این مطالب نامناسب در کنار مطالب خوب در نرمافزارها گنجانده شده است.»
از او درباره تجربیاتش از مواجهه با خطراتی که در فضای مجازی کودکان را تهدید میکند، میپرسم و میخواهم که مصداقیتر حرف بزند. در این بخش از گفتوگو او از تجربیات شغلی خود حرف به میان میآورد و میگوید که معلم کلاس ششم ابتدایی است و طی سالهای اخیر که استفاده از فضای مجازی در زمینه آموزش افزایش یافته است، مکرر با این تجربهها برخورد داشته است.
وی میگوید:« بچهها به صورت روزانه، مطالبی را از تلویزیون، رسانه، گروه همسالان یا بزرگترها میشنوند و در ذهن آنهاست. برای آنها جالب است که درباره آن مطالب، اطلاعات جدیدی کسب کنند. این حسن کنجکاوی خوب است ولی باید به مسیر درست هدایت شود. یکی از بهترین جاهایی که میتوانند اطلاعات جدید کسب کنند، اینترنت است ولی اتفاقی که میافتد، در فضای مجازی، فیلتری برای قرار دادن اطلاعات مناسب در اختیار کودک وجود ندارد. دو سال قبل، یکی از بچهها به خاطر یک سؤال ذهنی، درگیر مسائلی شده بود که مناسب سن او نبود و وقتی من گوشی در اختیار او را چک کردم، دیدم مسائلی را دنبال میکند که هیچ سنخیتی با سن و سال او ندارد و به شدت میتواند آسیبزا باشد. اطلاعات نادرست از یک فضای رها، میتواند خیلی به کودکان آسیب بزند. جالب این بود که وقتی گوشی دوستان نزدیک این کودک را هم چک کردیم، دیدیم که متاسفانه به دنبال مطلبی مشابه در فضای اینترنت هستند که میتواند به شدت آسیبزا باشد.»
لزوم آموزش والدین در زمینه استفاده کودکان
از گوشی همراه
محمد، پدر جوان دیگری است که حین گفتوگوی من با رضا، یکی در میان با پوزخند و تکان دادن سر به نشانه تاسف، به سخنان ما واکنش نشان میدهد و کمکم به گفتوگوی ما اضافه میشود. او با همان گویش عامیانه و خودمانی خود میگوید که زمانه، زمانه بدی است و این گوشیها چه بلاها که سر بزرگترها در نیاوردهاند، چه رسد به بچهها! محمد میگوید: «بد این است که بعضی بچهها بیشتر از پدر و مادرها از گوشی سر در میآورند و والدین توانایی نظارت بر کار آنها را ندارند. من البته بلدم و کسی نمیتواند سرم کلاه بگذارد (با خنده).»
یک کارشناس حوزه خانواده و کودک در همین زمینه از سختتر شدن کار والدین برای سامان دادن تعامل صحیح و پایدار با کودک سخن میگوید و معتقد است دستگاههای فرهنگی باید اقدام به آموزش خانوادهها در این زمینه نمایند.
علیاکبر عباسی، کارشناس ارشد مشاوره خانواده، به گزارشگر کیهان میگوید: «اینکه یک پدر یا مادر کدام بازی یا نرمافزار را برای کودک خود نصب میکند، یک مسئله کاملا شخصی است و کسی از آن مطلع نمیشود. لذا آسیبهایش هم معمولا پنهان است ولی باید بدانیم که مصرف کالای فرهنگی ناسالم در دوران کودکی، پیامدهای بلندمدت و مخربی بر شخصیت کودک دارد و دستگاههای فرهنگی باید در این زمینه احساس مسئولیت کنند. بدتر این است که برخی والدین به دلیل عدم آموزش، اختیار انتخاب و نصب بازی و نرمافزارهای مختلف را به خود کودک میدهند! تعامل با کودک در این زمینه واقعا نیاز به آموزش دارد. مسئله مهم این است که من پدر یا مادر ممکن است بعضی اسباب بازیها را وقتی بچه گریه میکند به او بدهم، ولی باید توجه داشت که در زمینه نصب بازی یا نرمافزار آسیبزا نمیتوان اینگونه تصمیم گرفت و در اختیار کودک قرار دادن این موارد، مصداق به خطر انداختن سلامت روانی و آینده کودک محسوب میشود.»
وی میافزاید:« دستگاههای رسانهای و فرهنگی باید از طرفی به معرفی بسترها، نرمافزارها و بازیهای سالم برای خانوادههای بپردازند و از طرفی نسبت به آموزش والدین در این زمینه اقدام کنند.»