kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۰۴۳۲
تاریخ انتشار : ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ - ۲۲:۵۴

اخبار ویژه

 
 
وقتی کاسبان برجام نگران ناترازی تامین برق می‌شوند!
 
روزنامه اعتماد می‌گوید ناترازی در تامین و مصرف برق به اقتصاد کشور آسیب می‌زند.
این روزنامه در گزارشی نوشت: «یکی از تعطیلات جدیدی که به تازگی با آن رو‌به‌رو شده‌ایم مربوط به تعطیلات دو روزه‌ای بود که سخنگوی دولت علت آن را شدت گرمای هوا اعلام کرد. اما بلافاصله پس از انتشار این خبر برای تعطیلی سراسری روزهای چهارشنبه و پنج‌شنبه، یک منبع آگاه در وزارت نیرو اعلام کرد علاوه‌بر شدت گرما، کاهش تولید برق هم از دلایل دیگر این تصمیم بوده است.
تصویر «ناترازی در انرژی برق» را می‌توان در این آمار دید: سال 1399 به ازای هر مشترک روزانه یک دقیقه خاموشی وجود داشت و این میزان در سال 1400 بیش از 9 برابر شده و به 9.2 دقیقه رسیده است. از سال قبل خاموشی در بخش خانگی کاهش یافته، اما کمبود برق خود را به شکل تعطیلی صنایع که بخش مولد اقتصاد است، نشان داده است.
یک کارشناس صنعت برق درخصوص کمبود سرمایه‌گذاری‌ها در حوزه برق گفت: منابع درآمدی لازم در کشور برای تولید برق نیروگاه‌ها وجود ندارد و عدم همخوانی در نرخ‌گذاری‌ها در بخش خرید و فروش برق و اینکه قیمت خرید برق چندبرابر قیمت فروش آن شده است باعث‌شده تا سرمایه‌گذاری‌ها در این بخش سوددهی کافی نداشته باشد تا جایی که امروز می‌بینیم دولت تنها یک‌هفتم قیمت برق واقعی را از مردم می‌گیرد. این در حالی است که نیاز کشور به تولید برق بسیار بالاست و با توجه به رشد 7 درصدی مصرف برق سال جاری نسبت به سال گذشته که رقم کمی هم نیست باید به فکر سرمایه‌گذاری‌های جدید بود. 
گرچه تعطیلی دو روزه غافلگیرانه‌ای که پشت‌سر گذاشتیم برای یک‌سری اصناف، مانند آنها که در حوزه گردشگری هستند، با رونق همراه بود، اما بخش‌هایی از اقتصاد نیز از آن ضرر کرده‌اند. تولید ناخالص داخلی ایران در تابستان سال گذشته 3448 هزار میلیارد تومان بود. اگر به اندازه تورم امسال همین رقم را در نظر بگیریم که بالاتر برود، عدد 4807 هزار میلیارد تومان به دست می‌آید. یعنی روزانه 51700 میلیارد تومان. به عبارتی در همین دو روز احتمال اینکه اقتصاد ایران بیش از 100 هزار میلیارد تومان زیان دیده باشد؛ زیاد است. هرچند این فقط یک تخمین است و در اقتصاد غیرشفاف ایران، نمی‌توان به‌طور دقیق در این‌باره پیش‌بینی داشت».
در همین زمینه روزنامه سازندگی در تحلیلی نوشت: «ایران با ناترازی مصرف انرژی دست به ‌گریبان است اما دولتمردان اصرار دارند کمبودی نیست. با این حال کشور را در زمستان به بهانه آلودگی هوا (اما به‌دلیل واقعی کمبود گاز) و در تابستان بهانه گرما (اما به‌دلیل واقعی کمبود برق) تعطیل می‌کنند. ما با این کمبود آب، برق، گاز و بنزین رو‌به‌رو هستیم و زیرساخت‌های صنعتی و انرژی کشور نیازمند باز‌سازی هستند اما به‌دلیل تحریم‌ها امکان باز‌سازی وجود ندارد. دولت‌ها هر زمان با ناترازی انرژی مواجه می‌شوند، کشور را تعطیل می‌کنند.
مسئله کشور فقط ناترازی برق نیست. ما کمبود گاز و آب هم داریم. به کمبود بنزین هم دوباره دچار شده‌ایم و این روند کمبود و ناترازی در همه عرصه‌های تامین انرژی روزبه‌روز بیشتر می‌شود. ما با دولتی مواجه هستیم که مانع شکل‌گیری بازار است. بازار با واقعی کردن قیمت‌ها به رفتار مصرفی شکل می‌دهد.
دولت‌ها هر زمان که با ناترازی انرژی مواجه می‌شوند، دکمه «تعطیلی» کشور را فشار می‌دهند و مردم را روانه خانه و منزل خود می‌کنند. از دوره کرونا به این‌سو، «تعطیل کردن کشور» به یکی از ابزارهای دم‌دست دولت‌ها تبدیل شده است و تصمیم‌گیران بدون توجه به آثار این سیاست از آن به‌عنوان آبی روی آتش استفاده می‌کنند. تنها برق نیست که گرفتار ناترازی عمیقی شده است».
انتشار این تحلیل‌ها در نشریات زنجیره‌ای غربگرا در حالی است که پسرفت در زمینه تولید برق، میراث دولت آقای روحانی است که وزیر نیروی آن، نیروگاه‌‌سازی را همکاری با مافیا وانمود کرده و رد می‌نمود!
دولت روحانی، پایین‌ترین رکورد توسعه ظرفیت‌های نیروگاهی را در مقایسه با دولت قبل و بعد از خود داشته و بنابراین روشن است که موضوع بازدارنده تحریم با همه اهمیتش، علت اصلی کاهش تولید برق در دولت روحانی نبوده است.
متاسفانه دولت سابق در زمینه توسعه نیروگاه‌ها، پایین‌ترین سهم را در مقایسه با دولت‌های قبلی داشته و به تعهدات خود طبق برنامه ششم توسعه عمل نکرده است. این در حالی است که اگر به سیاست‌های کلی «اقتصاد مقاومتی» (ابلاغ‌شده در سال 92) اهتمام می‌شد، اکنون باید به شکل پایدار، مازاد تولید برق داشتیم و از صادرات آن درآمد ارزی کسب می‌کردیم.
علت این عقبگرد، تعهدی است که دولت قبل در «توافق پاریس»، بدون اطلاع یا تصویب مجلس به غرب (بزرگ‌ترین تولیدکنندگان گاز‌های گلخانه‌ای در دنیا) داد و متعهد به کاهش مصرف سوخت فسیلی و گاز‌های گلخانه‌ای شد، بی‌آنکه جایگزینی برای تامین انرژی پایدار (از جمله برق هسته‌ای و انرژی‌های تجدیدپذیر) بیندیشد. دولت روحانی در یک دوره هشت‌ساله، پسرفت در هر دو حوزه قدیمی و جدید تامین برق را پذیرفت. خانم ابتکار‌ رئیس‌ وقت سازمان محیط‌‌زیست در‌باره تعهد داده شده به غرب گفته بود: «در‌ دولت‌ یازدهم‌ با‌ برنامه‌ریزی‌ انجام ‌شده‌، حرکت‌ نزولی‌ استفاده‌ از‌ سوخت‌های‌ فسیلی به‌ویژه‌ در‌ نیروگاه‌‌ها‌ آغاز‌ شده‌ است».
غربی‌ها از یک‌طرف با توافق آب و هوایی پاریس، به طرف ایرانی گفتند پالایشگاه و نیروگاه نسازید و از سوخت فسیلی استفاده نکنید؛ و از طرف دیگر، با توافق برجام، دنبال آن بودند که ایران نتواند از فناوری هسته‌ای برای تامین برق بهره‌مند شود. در حقیقت این وضعیت پسرفت دوگانه و موازی در زمینه تولید برق در حالی اتفاق افتاد که ادعا می‌شد برجام از جمله موجب رونق اقتصاد و تولید منابع انرژی در کشور خواهد شد.
در همان حال وزیر نیروی دولت روحانی ادعا می‌‌کرد «ساخت نیروگاه برای ۲۰۰ ساعت، توجیه اقتصادی ندارد و زیر بار فشار مافیای نیروگاه‌سازی نمی‌‌‌روم».
با وجود این میراث خسارت‌بار که موجب قطع طولانی‌مدت و بی‌برنامه برق صنایع و خانه‌ها در سال‌های 1398 و 1399 شد، دولت جدید و وزارت نیرو به‌واسطه برخی توانستند ضمن افزایش تولید، میزان مصرف را مدیریت کنند. ظرفیت‌های جدید تولید انرژی از جمله برق هم در برخی استان‌های مختلف فعال شده یا در حال طراحی و برنامه‌ریزی است.
 
 
پیروی خاتمی از نفاق گروهک جبهه ملی و نهضت آزادی
 
جریان‌های سیاسی اصلاح‌طلب باید نشان دهند همچنان احکام اسلام را بر همه چیز ارجح می‌دانند و از عقاید محمد خاتمی اعلام برائت ‌کنند.
رجانیوز در این باره نوشت: محمد خاتمی اخیرا در پیرامون حجاب نوشته است «سخن بر سر این نیست که حجاب بر اساس آموزه‌های دینی و سنت امری واجب است و فرد متدین باید آن را رعایت کند، بلکه سخن بر سر آن ‌است که آیا اجباری کردن آن از سوی حکومت اولاً معقول و نتیجه بخش است؟ حکومت به دنبال تحقق اهداف و آرزوهایی است که کثیری از جامعه یا آنها را نمی‌خواهند و یا در اولویت آنها نیستند. پس باید شیوه‌های حکمرانی اصلاح و متناسب با تغییرات اجتماعی، فرهنگی باشد. مسئله حجاب نیز یکی از مهم‌ترین نمودهای این شکاف فزاینده است.»
بیانیه خاتمی علیه یکی از مهم‌ترین احکام الهی و دستورات قرآن، یادآور سال‌های ابتدایی انقلاب و اعلام جنگ جبهه ملی با قرآن کریم است. در خرداد ۱۳۶۰ شورای‌ عالی قضایی لایحه قصاص را با کمک پنج فقیه شامل آیات «بهشتی، جوادی آملی، قدوسی، موسوی اردبیلی و ربانی املشی» تهیه و پس از به‌تصویب‌ رساندن در دولت وقت در قالب یک لایحه به مجلس تقدیم کرد.
پس از طرح لایحه قصاص توسط شورای‌ عالی قضایی و تقدیم آن به مجلس، مخالفت‌هایی از سوی جبهه ملی علیه آن لایحه به عمل آمد؛ جبهه ملی که رویکردی لیبرالی داشت با این بهانه که این لایحه مغایر حقوق بشر است به مقابله با نظام پرداخت و با «سبّ به قرآن و سب به اسلام و غیرانسانی خواندن حکم قصاص» مردم را به شورش خیابانی علیه این لایحه فراخواند و روز ۲۵ خرداد ۱۳۶۰ را روز موعود تعیین کرد. 
امام خمینی(ره) پس از انتشار اعلامیه جبهه ملی برای راهپیمایی علیه لایحه قصاص در سخنانی که در جمع اقشار مختلف مردم و روحانیون مازندران و مشهد داشتند، اخطار شدیدی به جبهه ملی دادند و فرمودند: «ملت مسلمان را دعوت می‌کنند که در مقابل لایحۀ قصاص راهپیمایی کنند، یعنی چه؟ یعنی در مقابل نص قرآن کریم راهپیمایی کنند! شما را دعوت به قیام و استقامت و راهپیمایی در مقابل قرآن کریم می‌کنند. راهپیمایی در مقابل اسلام! در مقابل صریح قرآن! در مقابل حکم ضروری اسلام! را چه جور تعبیر کنیم؟»
امام(ره)در ادامه می‌فرمایند: «جبهه ملی از امروز محکوم به «ارتداد» است. بله، جبهۀ ملی هم ممکن است بگوید که ما این اعلامیه را نداده‌ایم. اگر آمدند در رادیو امروز بعدازظهر اعلام کردند به این‌که این اطلاعیه‌ای که حکم ضروری مسلمین را غیرانسانی خوانده از ما نبوده است از آنها می‌پذیریم».
محمد خاتمی در تلاش برای شوراندن مردم علیه حکم شرعی خداوند است البته در پوشش روحانیت و قبول‌داشتن اسلام؛ همان گونه امام خمینی(ره) فرمودند: «مع‌الأسف ما الآن مقابل یک گروه‌ها و گروهک‌هایی هستیم که نه به طور صریح می‌آیند بگویند که ما اسلام را قبول نداریم و قوانین اسلام را قبول نداریم و جمهوری اسلامی را قبول نداریم تا باز ما تکلیفمان معلوم باشد و همان‌طوری که سابق عمل کردیم امروز هم عمل کنیم و نه آن طور است که اینها سر جای خودشان بنشینند و به قوانین مملکت خاضع بشوند و به اسلام و قوانین اسلام خاضع بشوند.»
امام در همان سخنرانی توصیه‌ای به نهضت آزادی می‌کنند و از آنها می‌خواهند که حساب خود را از جبهه ملی جدا کنید: «بیایید حساب خودتان را جدا کنید. آیا نهضت آزادی هم قبول دارد آن حرفی را که جبهۀ ملی می‌گوید؟ آنها هم قبول دارند که این حکم- حکم قصاص- که در قرآن کریم و ضروری بین همۀ مسلمین است، غیرانسانی است؟ آیا این نماز شب‌خوان‌ها این را قبول دارند یا نه؟ شک ندارم که قبول ندارند. خوب، اعلام کنید. چرا ساکت نشسته‌اید».
این جریان‌های سیاسی اصلاح‌طلب هستند که باید نشان دهند همچنان احکام اسلام را بر همه‌چیز ارجح می‌دانند و از عقاید محمد خاتمی اعلام برائت می‌کنند؟
 
 
درد‌شان این است که دولت شبانه‌روز برای پیشرفت می‌کوشد
 
نان برخی از جریان‌های سیاسی و رسانه‌های آنها در خلاف واقع‌گویی و ضریب دادن به حاشیه است؛ هرچقدر رسانه و آگاهی‌بخشی آن می‌تواند برای پیشرفت جامعه مفید و ضروری باشد، این رسانه‌های حاشیه دوست، بلای جان پیشرفت هستند.
به نوشته روزنامه جوان هر هفته و هر روز، تیترها، یادداشت‌ها و گزارش‌های متعددی در برخی رسانه‌ها منتشر می‌شود که هر خواننده‌ای با دیدن آنها پی می‌برد هدف، نه اصلاح امور، که تصفیه حساب سیاسی و جناحی است. انتقاد، حتی نقد تند و تیز و با نیش و کنایه، جزء انفکاک‌ناپذیر کار رسانه‌ای است؛ ولی مچ‌گیری با خلاف واقع‌گویی و انتساب‌های ناروا، اول رسانه را از کارکرد اصلی می‌اندازد و در ادامه به یک بنگاه سخن‌پراکنی فرومی‌کاهد که خاصیتش مانع‌تراشی بر سر پیشرفت است.
یک نمونه از این سنگ‌اندازی‌ها دو، سه روز گذشته در رسانه‌ها و شبکه‌های مجازی رخ داد. سخنگوی دولت که در هیئتی در کوره‌پزخانه‌های حاشیه جنوب شهر تهران حضور یافته بود، با نقل روایتی از شفقت‌ رئیس‌جمهور نسبت به مشکلات و گرانی‌های به ارث رسیده به دولت اذعان کرد آقای رئیسی به خاطر گران شدن کالا‌ها و مشکلاتی که ‌گریبان‌گیر مردم است، وزرا را بازخواست می‌کند و از آنها می‌پرسد «با گران شدن فلان کالا، چه طور توانستی دیشب بخوابی؟!» این نقل واقعی روایت از نحوه مواجهه رئیس‌جمهور با اعضای دولت کافی بود تا برخی از رسانه‌های غیروطنی و دنبال‌کنندگان وطنی آنها شروع به حاشیه پراکنی کنند و«بی‌خوابی رئیسی» را تیتر کنند. افرادی هم در فضای مجازی که با حاشیه لایک و فالوور می‌خرند و ارتزاق می‌کنند، این نقل روایت سخنگوی دولت را دستمایه جدیدی برای تصفیه حساب‌های خود کردند.
این‌که رئیس‌جمهور نسبت به مشکلات مردم و تورم‌های انباشته و به ارث رسیده به دولت چه واکنشی دارد و برای حل آنها وزرا را چگونه بازخواست می‌کند به کنار، چند نکته پیرامون شیوه مواجهه غیرحرفه‌ای و غیراخلاقی رسانه‌های زرد با این قبیل روایت‌ها نوشتنی است.
بنزین پنج‌شنبه شبی گران شد، ولی رئیس‌جمهور سابق به اذعان خودش صبح جمعه از گرانی آن مطلع شده بود! یا این‌که مثلاً وسط شلوغی‌های اجرایی در تیرماه سال ۹۷، رئیس‌جمهور سابق برای تفریح به تله کابین توچال رفت! پرواضح است برای مدیرانی با چنین مشی سیاسی‌ای که حین مسئولیت و در بحبوحه مشکلات جامعه خوشگذرانی را برای خود و خانواده‌شان مباح، بلکه واجب می‌دانند، نگرانی، بی‌خوابی و تلاش شبانه‌روزی مسئولان دلسوز برای رفع مشکلات مردم، یک مورد عجیب است و ارزش خبری 
دارد!
 موفقیت‌های چشمگیری در همین دو سال رخ داده که رسانه‌های منتسب به جریانات خاص، حتی حاضر نشده‌اند یک تیتر ریز و دست چندمی در صفحه اول خود به این دستاورد‌های ملی اختصاص دهند. نهایی شدن عضویت ایران در پیمان‌شانگهای، کاهش نرخ بیکاری به حدود ۸ درصد، کاهش تورم نقطه‌ای از ۶۰ درصد در آغاز دولت به زیر ۴۰ درصد، تکمیل و بهره‌برداری بیش از 
۵ هزار طرح راکد و نیمه تمام که مردم دهه‌ها منتظر بهره‌مندی آنها بوده‌اند، چند برابر شدن تجارت با همسایگان، افزایش فروش نفت و رکورد بازگشت ارز حاصل از آنها به رغم باقی ماندن تحریم‌ها، احیای روابط سیاسی- اقتصادی با کشور‌های مختلف و..، هیچ جایگاه درخوری در رسانه‌های زرد و زنجیره‌ای نداشته است. برعکس، حاشیه‌آفرینی و تشویش مخاطب، مانند همین تیتر«بی‌خوابی رئیسی» که هم خلاف واقع است و هم عاری از هر ویژگی‌ای برای تسهیل مسیر پیشرفت ایران، سوژه شماره یک بنگاه‌هایی است که به پشتوانه کارتل‌های اقتصادی رسانه راه‌انداخته‌اند تا به قیمت سنگ‌اندازی بر مسیر پیشرفت ایران، تصفیه حساب باندی – جناحی کنند.