بررسی ابعاد نهضت امام حسین(ع) از منظراندیشمندان انقلاب اسلامی-بخش سوم
دستاوردها و عبرتهای نهضت حسینی
عباسعلی مشکانی سبزواری
در دو بخش گذشته، اهمیت، نقش و جایگاه نهضت حسینی و نیز اهداف و زمینههای پیدایش حرکت ظلمستیز عاشورا مورد بررسی قرار گرفت. در این شماره به موضوعاتی جون درسها و دستاوردها و عبرتهای این نهضت میپردازیم.
***
درسها و دستاوردهای نهضت حسینی
در یک چشمانداز، نهضت حسینی از دو جهت قابل تأمل و تدبر است: جهت اول، درسها و دستاوردهای آن است و جهت دوم، عبرتهای آن، که در واقع عبرتها یکی از مهمترین درسهای آن محسوب میگردد (آیتالله خامنهای، 22/4/71). یعنی دستاورد مطالعه جریان نهضت حسینی، درسها و عبرتهای متعددی است که میتواند سرمایه امت اسلامی و نیز تمامی امتهای آزاده در طول تاریخ باشد. در مقابل این دیدگاه برخی معتقدند تاریخ قابل درسآموزی و عبرتگیری نیست، اما بر اساس بینش اسلامی، این درسآموزی و عبرتگیری از تاریخ عموماً و نهضت حسینی خصوصاً یک امر بدیهی تلقی میگردد. (ن.ک. مطهری، فلسفه تاریخ، ج1، ص13؛ ن.ک. آیتالله خامنهای، 5/10/74؛ همچنین: همو، 20/3/75)
آموختن درسهای زندگی ساز نهضت حسینی و عمل به آنها، رمز موفقیت امت اسلامی و در مقابل، شکست جبهه کفر و استکبار میباشد. (آیتالله خامنهای، 22/4/71) نکته دیگر اینکه درسآموزی و عبرتگیری از نهضت حسینی در گرو رویآوردن صحیح به آن است، چه اینکه اگر مانند برخی به این امر قائل شویم که قیام امام حسین(ع) وظیفه اختصاصی آن و بر اساس یک دستور خصوصی بوده، آنگاه پدیدهای غیرقابل اقتدا و الگوگیر بوده و بالتبع درسآموزی و عبرتگیری از آن منتفی خواهد بود. (مطهری، مجموعه آثار، ج17، ص109) در ادامه به درسها و دستاوردها و در قسمت بعدی به عبرتهای نهضت حسینی خواهیم پرداخت.
مسلم است که نهضت حسینی با توجه به ویژگیهای منحصر به فرد آن، دارای پیامها، درسها و دستاوردهای بیشماری است. بزرگترین دستارود نهضت حسینی، «احیای دوباره اسلام و سنت صحیح پیامبراکرم(ص)» است؛ چه اینکه اگر این نهضت مقدس نمیبود، امروز از اسلام هیچ اثری باقی نمانده بود. (صحیفه امام، ج 14، ص406-407)، حقیقت آن است که با شهادت امام حسين(ع)، بقاي اسلام و ممالک اسلامی تضمين شد.(صحیفه امام، ج17، ص52؛ رهبر معظم انقلاب، 30/3/61) حدیث معروف «حسین منی و انا من حسین» نیز در همین راستا قابل تفسیر و تبیین است (صحیفه امام، ج 10، ص120، رهبر معظم انقلاب، 10/6/66). اهمیت این دستاورد آنگاه روشن میشود که نقشههای شوم بنیامیه بهتر درک شود. نقشه آنها وارونه نشان دادن اسلام به مردم و در نهایت از بین بردن آن و بازگرداندن جاهلیت بود و نهضت حسینی سدی محکم در برابر آن شد. (صحیفه امام، ج8، ص527؛ رهبر معظم انقلاب، 26/3/72)
درس مهم این دستاورد برای همیشه تاریخ و به همه دینداران و آزادیخواهان این است که در راه صیانت و حفاظت از ارزشها و معتقدات، بایستی از جان و مال و فرزند گذشت و جملگی این امور را فدای حفاظت از دین نمود. (ن.ک. صحیفه امام، ج17، ص45 و53؛ مطهری، مجموعه آثار، ج17، ص59؛ آیتالله خامنهای، 22/4/71)
«شخصیت بخشی به جامعه اسلامی» پس از رخت بربستن شخصیت و هویت اسلامی در دوران بنیامیه، یکی دیگر از مهمترین دستاوردهای نهضت حسینی به شمار میرود. امام حسین(ع) با حرکت بزرگ خود، روح مسلمانان را زنده کرد. ترس را ریخت و احساس بردگی و اسارتی را که اواخر زمان عثمان و تمام دوره معاویه بر روح جامعه حکمفرما شده بود را تضعیف کرد. به عبارت دیگر به جامعه اسلامی شخصیت داد. از نگاه ایشان احساس شخصیت، مسئله بسیار مهمی است که سرمایهای بالاتر از آن برای اجتماع وجود ندارد. آنچه پیغمبر اسلام به مردم عرب داد و آنان را از حضیض پستی به اوج عزت رساند، ایمانی بود که به آن مردم شخصیت داد.
امویان کاری کردند که شخصیت اسلامی را از میان مسلمین میراندند و امام حسین(ع) آن شخصیت را احیا کرد (مطهری، حماسه حسینی، ج1، ص174). برای نمونه شخصیت کوفه و کوفیان در دوره مزبور چنان لگدمال امویان شده بود که پس از دعوت از فرزند پیامبر و حرکت او به سوی شهری که روزی مرکز خلافت اسلامی بود و افتخار شیعه علی ابنابیطالب بودن را با خود داشت، با شنیدن اسم ابن زیاد عقب نشسته و امام حسین(ع) را تنها گذاشتند؛ در این حال قیام امام حسین(ع) آنچنان جوششی در آنان ایجاد کرد، آنچنان هویتی برای کوفیان به ارمغان آورد که: «همین کوفه بعداز مدت سه سال انقلاب کرد و پنج هزار نفر تواب از همین کوفه پیدا شد و سر قبر حسینبنعلی رفتند و در آنجا عزاداری کردند،گریه کردند و به درگاه الهی از تقصیری که کرده بودند توبه کردند و گفتند ما تا انتقام خون حسینبنعلی را نگیریم از پای نمینشینیم» (مطهری، مجموعه آثار، ج17، ص57). علاوهبر این، نهضت حسینی به جامعه پراکنده و از هم گسیخته شیعی انسجام بخشید و فعالیتهای آنها را در قالب تشکیلات و سازماندهی شده، نظم و تحرک وسیعی بخشید (رهبر معظم انقلاب، 17/6/59) و در طول تاریخ سرمنشأ حرکتهای سازمان یافته و منسجم شیعی و اسلامی و حتی غیر اسلامی گردید. این دستاورد یکی از مهمترین درسهایی است که تا دامنه قیامت میتواند الهامبخش ملتهای آزاده باشد، به شرطی که یاد حسین(ع) و مجالس حسینی از حد احساس فراتر رفته بر عقلانیت و تدبر در این قیام افزوده شود. (ن.ک. مجموعه آثار، ج17، ص59)
«درس مقاومت و ایستادگی برای بشریت در تمام ادوار تاریخ بعد از نهضت حسینی»، یکی دیگر از دستاوردهای قیام عاشورا به شمار میرود. نشانه این مهم نیز تاثیرپذیری غالب حرکتها و فداکاریهای بزرگ پس از نهضت حسینی، از آن است (رهبر معظم انقلاب،16/8/1359). البته حرکت امام حسین باعث شد که این نسخه به صورت یک نسخه عملیاتی که فراتر از دستور دادنهای متداول بود، خود را به عنوان یک الگو معرفی نماید (همو، 19/10/1387). اینگونه بود که خون سیدالشهدا خون همه ملتهاى اسلامى را به جوش مىآورد. (صحیفه امام، ج۱۵، صص ۳۳۰- ۳۳۱)
تحول بنیادی در اندیشه مسلمانان و تربیت نیروها و ظرفیتهای انقلابی برای جهان اسلام و مسلمانان و آزادگان جهان، یکی دیگر از دستاوردهای نهضت حسینی به شمار میرود. این نهضت مقدس حقیقت اسلام را ـ که فداکارى در راه حق و عدالت و ستیز با منحرفان ستمگر بود ـ تجلى داد و از طریق این آموزش اصولى و هدایت انقلابى، فداکاران بسیارى بر ضد حکومتهای ستمگر و امویگونه در طول تاریخ تربیت کرد. «این همه آثار انقلابى و رثایى، متفقاً عظمت هرچه بیشتر امام حسین(ع) و یارانش در راه حق و حقارت هرچه فزونتر یزید و یزیدیان را در راه باطل ترسیم مىکنند و بر طبق پیشگویىهاى صریح آن حضرت، در خط انقلابى آن حضرت به حرکت افتادند و بر ضد حکام فاسد به پا خاسته و با همه توان از مصالح اسلام و مسلمین پاسدارى کردند». (حماسه حسینى،ج۱، ص۳۹۱ ـ ۳۸۹)
امام خمینی در زمان ما، نمونه بارز انقلابیِ تربیت یافته در مکتب حسینی است. ایشان با استناد به جمله معروف امام حسین(ع) که فرمود: «انى لا إرى الموت الا سعاده و لا الحیاه مع الظالمین الا برما» تکلیف مردم، علما و حوزههاى علمیه را در قبال این جنایتهای حکومت امویگونه پهلوی تبیین نمود و با الهام از همین مکتب رهاییبخش میفرمود «براى من جاى شبهه نیست که سکوت در مقابل دستگاه جبار، علاوهبر هدم اسلام و مذهب تشیع، نابودى با ننگ است. امروز مسلمین و خصوصا علماى اسلام در مقابل خداى تبارک و تعالى مسئولیت بزرگى دارند. من براى چند روز زندگى با عار و ننگ ارزشى قائل نیستم». (صحیفه نور، ج1، ص50)
احیای امر به معروف و نهی از منکر، یکی دیگر از بزرگترین دستاوردها و به تبع آن یکی از مهمترین درسهای نهضت حسینی به شمار میرود. (ن.ک. صحیفه امام، ج21، ص1؛ رهبر معظم انقلاب، 4/8/61) به موجب همین امر مهم است که این نهضت شایستگی پیدا کرده است که برای همیشه زنده بماند، برای همیشه یادآوری شود و آموزنده باشد. البته همه عوامل، آموزنده هستند ولی این عامل آموزندگی بیشتری دارد، زیرا نه متکی به دعوت است و نه متکی به تقاضای بیعت؛ یعنی اگر دعوتی از امام نمیشد، حسینبنعلی(ع) به موجب قانون امر به معروف و نهی از منکر، نهضت میکرد. اگر هم تقاضای بیعت از او نمیکردند، باز ساکت نمینشست (مجموعه آثار، ج17، ص214؛ رهبر معظم انقلاب، 19/10/87). از اینجاست که معلوم میشود وظیفه امر به معروف و نهی از منکر مختص به امام حسین(ع) نبوده و هر کسی که در چنین شرایطی قرار گیرد باید به آن قیام نماید و نباید این وظیفه را به عهده دیگری بداند. (ن.ک. صحیفه امام، ج13، ص213)
اهمیت تأسی به حرکت امام حسین(ع) در این زمینه از آنجا بیشتر میشود که ببینیم با همه عنایتی که اسلام به امر به معروف و نهی از منکر داشته و آیات متعددی از قرآن در اهمیت آن وارد شده است و ملت اسلام را به خاطر آن بهترین امت نامیده و امام حسین(ع) هم برای احیای آنجان خود را فدا کرده است، اما این امر هر روز در جامعه اسلامی کم رنگتر شده و از اهمیت آن کاسته میشود. (مطهری، مجموعه آثار، ج17، ص219)
پیوستگی دین و سیاست و مقابله با تفکر جدایی دین از سیاست، دیگر دستاورد و درس مهم و حیاتی نهضت حسینی است. برخی اما در مقابل در تلاشند ماهیت نهضت را ماهیتی صد در صد دموکراتیک قلمداد نمایند که به خواست مردم انجام گرفته و با این کار نفی حاکمیت خدا و به تبع آن جدایی دین از سیاست را به امام(ع) نسبت میدهند این در حالی است که واقعیات تاریخی و تحلیل سخنان و عملکرد امامحسین(ع) به خوبی بیانگر الهی- دینی بودن اقدامات سیاسی آن حضرت و در نتیجه رد نظریه طرفداران سکولاریسم است. (ن.ک. صحیفه امام، ج15، ص13 و 214؛ ج21، ص1؛ رهبر معظم انقلاب 6/6/1366 و...) چه اینکه حرکت حضرت حركت خونينى بر ضدّ جدایى دين از سياست بود. (رهبر معظم انقلاب، 6/6/1366)
توضیح اینکه: در زمان امام حسین(ع) دین به کلی از سیاست جدا شده، حاکمیت اسلام، قدرت سیاسی اسلام و زمامداری بر مبنای احکام اسلامی مورد تهدید قرار گرفته بود و به جای آن، عدّهاى در رأس دستگاه حكومت و قدرت سياسى قرار گرفته بودند كه از اسلام و آیين الهى الهام نميگرفتند؛ از شهوات و نيات پليد و هواهای نفسانىِ خودشان الهام ميگرفتند. امامحسین(ع) در این وضعیت و برای مقابله با این بدعت، -که در واقع تحریف و نابودی دین را به دنبال خود داشت-، حرکت نمود (ن.ک. رهبر معظم انقلاب، 6/6/1366).
بازسازی نظام اسلامی، از دیگر دستاوردهای نهضت حسینی به شمار میرود. در فرآیند تکاملی انقلاب نبوی، هجرت پیامبر اکرم به مدینه، حرکتی در راستای تشکیل و تأسیس نظام اسلامی به شمار میرود. پس از رحلت پیامبر اکرم اما این نظام در معرض نابودی قرار گرفت، ولی امام حسین(ع) با نهضت خویش دنباله کار هجرت نبوی و نظام سازی نبوی را پی گرفت و به بازسازی و نوسازی نظام اسلامی نبوی اهتمام نمود. (ن.ک. رهبر معظم انقلاب، 6/6/1366)
دیگر از دستاوردها و درسهای نهضت حسینی شناخت جبهه باطل و دشمنان جبهه حق و لزوم این شناخت است. بر همین اساس نهضت حسینی نه عرصه جنگ امام حسین(ع) با یزید، بلکه عرصه جنگ حق و باطل است، جنگی که همیشه درتاریخ بوده است. و تا الان نیز ادامه داشته است لذا باید در زمان کنونی شمر امروز را شناخت. (حماسه حسینی، ج1، ص291) نهراسیدن از جبهه باطل به خاطر قلت عدد مدافعان جبهه حق، دستاورد و درس دیگر نهضت حسینی است. یکی از دستورهای آموزنده این نهضت مقدس این است كه مستضعفان با عدهاي قليل، عليه مستكبران با ساز و برگ مجهز و قدرت شيطاني عظيم، مأمورند چونان سرور شهيدان قيام كنند و از قلت عدد خود نهراسند (ن.ک. صحیفه امام ج۵، ص ۱۹۲- ۱۹۳). تكليف ما را حضرت سيدالشهدا معلوم كرده و دستور داده است که در میان جنگ، از قلت عدد نترسيم (صحیفه نور، ج17، ص59) قیام امامحسین(ع) با تعداد کم به خاطر ساقط کردن عذر ما بوده است (صحیفه نور، ج4، ص42). عاشورا درسِ اقدام و نهراسیدن از خطرات و وارد شدن در میدانهاى بزرگ است و در دامنه آن قله بلند و رفیع، کارهاى زیاد و نقشهاى گوناگونى وجود دارد که با الگوبرداری از آن میتوان به امامحسین(ع) اقتدا نمود. (همو، 18/11/1384) لزوم مبارزه با ظلم و جور و در رأس آن حکومت جور در هر زمان و مکانی، درس دیگری است که نهضت حسینی برا بشریت به ارمغان آورده است. حضرت سيدالشهدا به همه آموخت كه در مقابل ظلم، در مقابل ستم، در مقابل حكومت جائر چه بايد كرد (قيام عاشورا در كلام و پيام امام خميني، ص55؛ آیتالله خامنهای، 22/4/71). وقتی مشاهده میکنیم حضرت، خون خود و عزیزانش را فدا کرد، دیگر حجت بر ما تمام میشود که از هیچ چیزی نهراسیم حتی از ظاهرسازی حاکم جائری که ادعای مسلمانی هم داشت. (صحیفه امام، ج4، ص:151و 152؛ رهبر معظم انقلاب، 19/10/1387)
درسهای بزرگ دیگری که در نهضت حسینی وجود دارد، عبارت است از: درس غیرت، صبر و تحمل و بردباری و مقاومت و ایستادگی در مقابل شداید، عشق و ایدهآل، استغنا، شجاعت و عدم ترس، درس بصیرت و بینش به روز و ضرورت آن. (مطهری، مجموعه آثار، ج17، ص59؛ آیتالله خامنهای، 22/4/71)
عبرتهای نهضت حسینی
چنانکه گذشت از میان درسها و دستاوردهای نهضت حسینی، آنچه از اهمیتی بنیادین برخوردار بوده و مهمتر از جملگی آنهاست –و به همین جهت نیازمند تحلیلی مستقل از دیگر درسهاست- عبرتهایی است که این حادثه برای آیندگان بر جای گذارده است.(آیتالله خامنهای، 22/4/71)
عبرت عبارت است از نگاه به اعماق و ريزهكاريهاي تاريخ و حوادث (همو، 15/10/1373). البته تفاوتی ظریف میان درس و عبرت وجود دارد، اما این تفاوت مانع از آن نیست که عبرتها را در زمره درسها گنجاند. درسهای عاشورا راه درمان را نشان میدهد و عبرتها راه پیشگیری را. به بیان دیگر، درسها به ما میگویند چه باید بکنیم؛ ولی عبرتها به ما میگویند که چه حادثهای اتفاق افتاده و چه واقعهای ممکن است اتفاق بیفتد. (همو، 5/10/74) بر این اساس عبرتآموزی خود نوع دیگری از درس است. اهمیت مسئله عبرتآموزی از تاریخ اسلام عموماً و تاریخ نهضت حسینی نیز در این نکته نهفته است که اگر به آنها به چشم عبرتبين و درسگير و درسآموز نگاه شود، براى کسی كه میخواهد در راه خدا- همان راهى كه آن بزرگواران پيمودند- حركت كند، يك خزانه تمامنشدنى از معارف و روحيّه و درس است. (همو، 26/6/76)
بدون شک صحنه عظیمی همچون صحنه نهضت حسینی، دارای نكات قابل ملاحظهاي براي درس گرفتن و عبرتآموزي است که با نگاهي دقيق و تيزبين میتوان آنها را مشاهده نمود. مقصود از عبرتهای عاشورا و عبرتگیری از نهضت حسینی این است که «انسان بايد به اين صحنه نگاه كند، تا عبرت بگيرد، يعني خود را با آن وضعيت مقايسه كند و بفهمد در چه حال و در چه وضعيتي است؛ چه چيزي او را تهديد ميكند و چه چيزي براي او لازم است؟ (همان). البته لازمه عبرتگیری از هر پدیدهای مانند نهضت حسینی، درک درست واقعه و عظمت مصیبت آن است. (همو، 18/2/1377)
رویکرد عبرتگیرانه به عاشورا بیشتر وقتی ثمربخش است که حاکمیت اسلامی در جامعه به وجود آمده باشد و عوامل قهقرایی که به صورت سلولهای فاسد و مفسد در آمدهاند از درون جامعه شروع به فعالیت کنند. هدف این است که چهره این عوامل ترسیم شود تا نحوه عملکرد آنها شناخته شود و برای جلوگیری از تکرار تاریخ و از میان رفتن ثمرهی مجاهدتها، فعالیت آنها در نطفه خفه شود. (همو، 18/2/1377) بدیهی است که پندآموزی و عبرتگیری از هر حادثهای به میزان اهمیت آن حادثه و آثار آن در حیات اجتماعی انسان در طول تاریخ بستگی دارد. از سوی دیگر بعد از واقعه بعثت خاتم پیغمبران، حادثهای به عظمت و آثار نهضت حسینی در جهت احیای بعثت و در نتیجه تأثیر در زندگی بشر پدید نیامده است، بر این اساس اهمیت عبرتگیری از آن، مسئله مهم و حیاتی به شمار میرود (همان).
فلسفه طرح بحث عبرتهای عاشورا در فضای انقلاب اسلامی، اولاً تفاوت جامعه کنونی ما با جامعه صدر اسلام است (15/10/74) چه اینکه جامعه صدر اسلام، پیامبر اکرم و امیرالمومنین را به خود دیده و مسلمین حساسیت خاصی در جزئیات احکام اسلامی و آیات قرانی داشتند اما با این حال، به جایی میرسند که اقدام به قتل اهلبیت آنها میکنند
(همو، 20/3/75) در حالی که اقتضای چنان جامعهای اقدام به این کار هولناک نیست، اما جامعه امروز ما که از نعمت وجود پیامبر اکرم و امیرالمومنین و برخورد با آنها محروم است و طبیعتاً قابل مقایسه با آنها نخواهد بود و در این جهت تفاوت فاحشی با آنجامعه خواهد داشت. ثانیاً: زمینه آمادگی عمومی برای مقابله با طرحها و برنامههای همهجانبه دشمن را فراهم مینماید.(همو، 3/1/79) روشن است که اگر جامعه اسلامی از عاشورا عبرت نگیرد، به عاقبت جامعه اسلامی در زمان امام حسین(ع) مبتلا خواهد شد (همو، 18/2/1377).
لذا مهمترین عبرت در نهضت حسینی این است که چه کنیم تا جامعه ما آنگونه نشود. ما باید بفهمیم که آنجا چه شد که جامعه به اینجا رسید و در جامعه خود از آن پیشگیری نماییم (همو، 18/2/77؛ ن.ک. صحیفه امام، ج15، ص367). بر این اساس پیجویی آنچه به عنوان علل و زمینههای نهضت حسینی –در بخش مربوط ارائه شد- و علاج، درمان و پیشگیری از آنها از زمره عبرتهای نهضت حسینی به شمار میرود.
از دیگر عبرتهای عاشورا خالی شدن جامعه از ارزشهاست. ارزشهایی که مبتنی بر مبانی دینی هستند و وقتی این مبانی جابهجا شد ارزشها نیز از بین میرود. رعايت سر رشتهها (معرفت، عدالت، عبودیّت و محبّت) نشود، جامعه از ارزشها تهی میشود. (آیتالله خامنهای، 18/2/77)