kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۰۱۲۸
تاریخ انتشار : ۰۸ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۹:۵۹
شهدای خاندان مغنیه

مجاهدان راه اباعبدالله الحسین(ع)

 
 
 
کامران پورعباس
خاندان مغنیه، خاندان جهاد و شهادت هستند و پنج شهید را تقدیم اسلام و مکتب اهل‌بیت(ع) نموده‌اند. شهید عماد مغنیه و برادرانش فؤاد و جهاد و پسرش جهاد و برادر همسرش سید مصطفی بدرالدین، شهدای گرانقدر این خاندان هستند. 
خانوادۀ شهادت
به فاصله بسیار کوتاهی از شهادت سید مصطفی بدرالدین (معروف به ذوالفقار حزب‌الله لبنان، برادر همسر شهید عماد مغنیه که بعد از شهادت عماد، جانشینش شد و فرماندهی نظامی  نیروهای مقاومت لبنان را بر عهده گرفت)، خانوادۀ شهید بدرالدین در ۵ خرداد 1395 با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دیدار کردند.
رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار با تجلیل از شجاعت‌ها و شهامت‌های شهید بدرالدین فرمودند: راجع به شخصیت مستحکم و فولادینِ این شهید عزیز زیاد شنیده بودم.... من برای ایشان از خدای متعال علو درجات و برای شما خانوادۀ شهید صبر مسئلت می‌کنم. 
رهبر انقلاب همچنین فرمودند: خانوادۀ شما، خانوادۀ شهید است. نه فقط خانوادۀ شهید بدرالدین [بلکه] شهید عماد مغنیه و پسرش و دیگران. خانوادۀ شما خانوادۀ شهادت‌اند. 
ام‌المقاومه، الگوی ایمان و مقاومت
مادر گرامی شهیدان مغنیه، معروف به «ام‌المقاومه» و «ام‌عماد» است و یک قهرمان بزرگ و شیرزن الگو محسوب می‌شود. 
سید حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان در توصیف ام‌المقاومه گفته است: «دستاورد مهم مادر عماد مغنیه، پرورش انسان‌های باایمان و مجاهد بود؛ مادر عماد مغنیه تمام فرزندانش را در راه مقاومت فدا و آنان را یکی پس از دیگری تشییع نمود؛ او الگوی یک زن باایمان و شکیبا بود.ام‌المقاومه به حزب‌الله و مقاومت یک فرمانده استثنایی که شهید حاج عماد مغنیه است را تقدیم نمود. او از اکثر خانه‌های شهدا در مناسبتهای مختلف دیدن کرده بود. او دوشادوش ما درگیر نبرد معنوی، روانی و تبلیغاتی با دشمن بود. مادر عماد مغنیه سمبلی از سمبل‌های مقاومت، جهاد، پایداری و پیروزیهای ما بود.»
دفاع از مظلومان، به پیروی از امام حسین(ع)
ام‌عماد، مادر گرامی شهیدان مغنیه در گفت وگویی، 
گفته بود: «حاج عماد از همان کودکی شخصیت متفاوت و منحصر به فردی داشت، کم حرف و بیشتر مرد عمل بود و البته تمام این ویژگی‌ها به برکت امام حسین(ع) است، زیرا حاج عماد سخت تحت تأثیر زندگی و شهادت این امام بزرگوار بود. انقلاب امام حسین(ع) در مسیر جهادی که حاج عماد در آن قدم گذاشت، نقش بسزایی داشت، به این معنی که امام حسین(ع) و انقلاب ایشان برای او فقط محرم و عاشورا و یا اشک و ناراحتی نبود، بلکه برعکس به انقلاب امام حسین(ع) به عنوان موضوع اعتقادی و ایمانی می‌نگریست و معتقد بود در پس شهادت ایشان رازی نهفته است که سرمنشأ قدرت و اراده است.ما مجلس عزاداری ایام محرم را در منزل برگزار می‌کردیم و یک نفر ذکر مصیبت می‌خواند، اما شهید مغنیه به این شیوه اعتراض می‌کرد و همواره تأکید داشت زندگی امام حسین(ع) ابعاد گسترده وعمیق‌تری از ذکر مصیبت دارد؛ از همین رو مشتاق بود کتاب‌های مربوط به امام حسین(ع) و نهضت حسینی را مطالعه کند و مدت‌ها در جست‌وجوی پی بردن به دلیل شهادت این امام و هدف از انقلاب عاشورا بود. شهید عماد از همین جا در مسیر جهاد در راه خدا علیه اسرائیل گام برداشت و در 13 سالگی وارد جنگ علنی و مداوم علیه اسرائیل شد و البته مهم‌ترین دغدغه‌اش نابودی اسرائیل و کمک به مظلومان در فلسطین بود و تلاش می‌کرد همان‌گونه که امام حسین(ع) در برابر ظلم ایستاد، او نیز در دفاع از مظلومان علیه ظلم به پا خیزد و شکی نیست همین روحیه باعث موفقیت او بود، زیرا به خوبی دریافته بود که فقط با گام نهادن در این مسیر می‌تواند این هدف را محقق سازد...حاج عماد اولین بار در سال 1982 با امام دیدار کرد به این ترتیب که در روز اول حمله اسرائیل به لبنان در همان سال به همراه علامه سید محمد حسین فضل الله به ایران رفتند و در آن‌جا با امام دیدار کردند و هنگام بازگشت راه بقاع بسته شده بود، از همین رو ناچار شدند مدتی در بقاع بمانند و در این فاصله دامنه حملات اسرائیل به بیروت رسید. در آن زمان تنها منطقه‌ای که صهیونیست‌ها به آن وارد نشده بودند، ضاحیه جنوبی بود و آن روزها بود که مقاومت آغاز شد و مقابله با اسرائیل به وظیفه تبدیل شد. بنابراین شهید عماد به صف مقاومت پیوست و پس از آن به عنوان اسلامگرای تندرو و به اتهام مبارزه با اسرائیل تحت تعقیب اسرائیل و دولت لبنان قرار گرفت تا جایی که چند بار در صدد ترور او برآمدند. در پی این تحولات حاج عماد به ایران رفته و با امام خمینی(ره) دیدار کرد و  مدت زیادی در ایران اقامت داشت و به فعالیت جهادی پرداخت. از آن زمان دیگر در یک مکان مستقر نبود، بلکه دائم در حال نقل مکان بود، زیرا از سوی کشورهای مختلف تحت تعقیب بود و دیگر نمی‌توانست در یک جا بماند و ما نیز زیاد او را نمی‌دیدیم.»
شهادت برادران مغنیه
مادر این شهید بزرگوار در مورد رابطه او با دو برادر شهیدش یعنی جهاد وفؤاد گفت: «شهید جهاد دست راست عماد بود و 1982 عماد 18 ساله و جهاد 16 ساله بودند. در آن زمان جهاد برای مبارزان جنوب لبنان سلاح می‌برد و به همین دلیل نام او به فهرست افراد تحت تعقیب اسرائیل افزوده شد و دیگر به جنوب نرفت و در ماه مبارک رمضان همان سال در جریان تلاش برای بیرون آوردن اجساد و نجات مجروجان در منطقه بئر العبد (ضاحیه جنوبی) به شهادت رسید. آن زمان منزل سید محمد حسین فضل‌الله از سوی شبه نظامیان جعجع هدف حمله هوایی قرار گرفت تا جایی که این حمله که نیم ساعت ادامه داشت، شهادت 90 نفر از جمله جهاد را به دنبال داشت و خدا را سپاس که او نیز از بنیانگذاران مقاومت و حامیان آن بود. اما شهید فؤاد در مقابله با حمله صهیونیستی به شهرک کفرا در جنوب لبنان شرکت داشت. در این حمله زهیر شحاده و دیرانی برادر حاج مصطفی به شهادت رسیدند. اما فؤاد در اثر انفجار بسته انفجاری که اسرائیل در مقابل محل کار او در ضاحیه کار گذاشته بود، به فیض شهادت نائل شد.»
ام‌عماد همچنین ماجرای شهادت عماد مغنیه و نحوه اطلاعش از این شهادت را شرح داده و واکنش و حالش پس از شنیدن خبر شهادت عماد مغنیه را چنین بازگو می‌نماید: «ابتدا باور نمی‌کردم اما نماز خوانده و به حضرت زهرا(س) متوسل شدم و‌اندکی با خود خلوت کردم و بعد از آن بود که  احساس کردم اگر ضعف نشان دهم، اسرائیل احساس پیروزی خواهد کرد، از همین رو تصمیم گرفتم مانند حضرت زینب(س) قوی و شجاع باشم و البته این لطف و کمک خداوند بود.»
پیروزی‌های مقاومت، رهاورد خون شهدای کربلا
مادر شهیدان مغنیه همچنین گفت: «انقلاب اسلامی ایران در تداوم مقاومت در لبنان و دستاوردهای آن نقش مهمی داشت و مقاومت بود که اسرائیل را از بیروت بیرون راند، به همین خاطر است که اکنون کوه‌ها و دشت‌های جنوب یادآور رزمندگانی هستند که به یاری خداوند در این منطقه به مقاومت برخاستند و بی‌تردید تمام این پیروزی‌ها نه ثمره دست انسان بلکه نتیجه قیام امام حسین(ع)  و خون‌های پاکی است که در کربلا ریخته شد.»
مغز متفکر حزب‌‌الله و مرد سایه
عماد مغنیه معروف به «حاج رضوان» در روستای طیر دبا از توابع صور، در خانواده متدین و مشهور به دنیا آمد. عموی او حجت‌الاسلام و المسلمین جواد مغنیه از علما و برجستگان شیعه در لبنان است که کتاب‌های فقهی معروفی دارد.
نوجوان بود که برای خدمت به آرمان مقدس فلسطین در سنگرهای مختلف از جمله فتح و امل برضد رژیم صهیونیستی به جهاد پرداخت. با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به همراه گروهی از جوانان همفکر خود از پایگاه مساجد مبارزات نظامی و فرهنگی خود برضد اشغالگری رژیم صهیونیستی را سازماندهی کرد. با اشغال لبنان در سال 1982 میلادی، مغنیه با جوانان همپیمانش در مدخل ورودی بیروت در منطقه خُلد جلوی اشغالگران اسرائیلی ایستاد و از سقوط بیروت جلوگیری و پیشروی دشمن در لبنان را متوقف کرد. 
شهید عماد مغنیه پس از تأسیس حزب‌الله لبنان به جمع آنان پیوست و پس از اجرای موفق چند عملیات، ‌ به عنوان فرمانده گارد حفاظت مقامات بلند پایه حزب‌الله انتخاب شد و مدتی بعد به عنوان بنیانگذار یگان نظامی حزب‌الله لبنان و فرمانده نظامی حزب‌الله برگزیده شد و در مدت کوتاهی، او که سرشار از اخلاص، ایثار، تقوا، ذکاوت و شجاعت بود، فرمانده لایق و شایسته‌ای شد که حضورش در هر صحنه نبرد به معنای پیروزی رزمندگان اسلام در آن صحنه بود.در نبردهای قهرمانانه حزب‌الله با ارتش اشغالگر رژیم اسرائیل در سال 2000 که منجر به آزادی جنوب لبنان شد، نقش شهید حاج عماد معجزه‌آسا بود.
در جنگ 33 روزه، از ارکان پیروزی استثنایی و بی‌نظیر حزب‌الله بود. حاج رضوان کل روزهای جنگ را با دهان روزه به فرماندهی جبهه‌های نبرد گذرانید.
در تمامی عملیات‌ها و برنامه‌ها و موفقیت‌ها و پیروزی‌های حزب‌الله نقش مستقیم و محوری و اساسی داشت. 
به ایران مدام رفت و آمد داشت و آن قدر فارسی را روان صحبت می‌کرد که فکر می‌کردی پدر در پدر تهرانی است.
وی مغز متفکر حزب‌‌الله بود و به «مرد سایه» شهرت داشت.
حاجیه سعدی بدرالدین همسر شهید عماد مغنیه در مورد زندگی در سایۀ عماد این‌گونه توضیح می‌دهد: «زندگی ما آمیخته با فکر و کار جهادی و مقاومت بود؛ این شرایط ایجاب می‌کرد که ما در سایه زندگی کنیم. زندگی در سایه چندین ویژگی داشت: نباید نام خود را به کسی می‌گفتیم، نباید کسی نسبت ما با حاج عماد را می‌فهمید، نباید کسی نام عماد را می‌دانست، خویشاوندان‌مان نمی‌توانستند به دیدار ما بیایند، همسایه‌ای نداشتیم و همان‌طور که گفتم منزل ثابت و مخصوص به خود نیز نداشتیم. در واقع ما از یک زندگی عادی و اجتماعی برخوردار نبودیم. علاوه‌بر آن بیشتر لحظات زندگی ما در نگرانی نسبت به از دست دادن عماد و یا انتظار برای دیدنش می‌گذشت. اما همه این شرایط مانع از این نمی‌شد که ما همچون سایر خانواده‌ها لحظات خانوادگی نداشته باشیم: عیدها و مناسبت‌های خاص و... از زمان و مکان و امکانات کمی که در اختیار داشتیم برای زندگی استفاده می‌کردیم.
مدافع ولایت‌فقیه و انقلاب اسلامی
انیس نقاش، تحلیلگر مسائل منطقه و از مبارزان مطرح حزب‌الله و از نزدیکان شهید عماد مغنیه خاطرنشان می‌نماید:«شهید از اولین افرادی بودند که با امام خمینی‌رحمه‌الله‌علیه و بعد از ایشان با رهبر انقلاب بیعت کردند و با شرکت در جبهه‌های جنگ تحمیلی صدام علیه ایران، برای مدتی برای دفاع از ایران حضور داشتند. بعد از آن برای مقابله با حملۀ اشغالگران به لبنان، فرماندهی عملیات مقاومت علیه اسرائیل را برعهده گرفتند.
روابط ایشان با فرماندهان ایرانی در بالاترین سطح بود. ایشان نه‌تنها نقش بزرگی در فرماندهی عملیات مقاومت در لبنان و فلسطین داشتند، بلکه می‌توان گفت نقش مستقیم و بسزایی در حمایت از امنیت ملی ایران و انقلاب و مقابله با دشمنان آن داشتند. ایشان توانستند ضربه‌های محکمی به دشمنان ایران و انقلاب اسلامی وارد کنند. شهید در جبهه‌ مستضعفین علیه مستکبران و حق علیه باطل، فعال و بانشاط بودند و مرز جغرافیایی نمی‌شناختند. به همین دلیل ارتباط او با فرماندهان انقلاب قوی و نزدیک بود و به‌حق جزء کسانی محسوب می‌شد که از ولایت و انقلاب دفاع می‌کنند، مانند هر فرماندهی در سپاه پاسداران، نیرو انتظامی یا ارتش ایران. رابطۀ ایشان با امام خامنه‌ای رابطه‌ای با فرمانده حامی و راهنمایی‌کننده در موضوع فلسطین، لبنان، عراق و بعداً سوریه بود.»
گمنام‌ترین و سرشناس‌ترین سردار مقاومت
گمنامی در سطح گسترده، ویژگی منحصر بفردش بود و تا قبل از شهادت کسی نمی‌شناختش و خیلی عادی و ساده به همه جا رفت و آمد می‌کرد. 
سرانجام عماد مغنیه، این شیفته اهل‌بیت(ع) که بسیاری از دوستانش بارها و بارها شاهد اشکهای او در حرم‌های مطهر حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) بودند، در 23 بهمن 1386 (12 فوریه 2008) و در شب شهادت حضرت رقیه(س) به شهادت رسید.
ماجرای شهادتش هم به این صورت بود که عماد فایز مغنیه، معاون دبیرکل حزب لبنان در کمیته جهادی حزب‌الله به منطقه کفر سوسه در دمشق می‌رود و در جلسه‌ای شرکت می‌کند که برخی از رهبران فلسطینی از جمله رمضان عبدالله دبیرکل وقت جهاد اسلامی فلسطین و یکی از بخش‌های جهادی حزب‌الله و تعدادی از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از جمله سردار پاکپور معاون وقت عملیات سپاه در آن حضور داشتند تا درباره موضوعات و هماهنگی‌های نظامی بحث و تبادل‌نظر کنند. عماد پیش از پایان جلسه و زودتر از همه جلسه را ترک کرد. دقایقی بعد صدای انفجار بمبی کارگذاشته شده در یک خودرو، در نزدیکی محل جلسه به گوش رسید و حاج رضوان بر اثر اصابت چندین ترکش از جمله یک ترکش به ناحیه چشم و سر بلافاصله به شهادت رسید. سردار پاکپور اولین کسی بود که خود را به عماد مغنیه رساند. او در حالت سجده به شهادت رسیده بود. 
شهید عماد مغنیه، گمنام‌ترین سرباز نهضت جهانی اسلام و محور مقاومت بود که بعد از شهادتش به معروف‌ترین و سرشناس‌ترین چهره در میان مسلمانان آزادیخواه جهان و دوستداران محور مقاومت و به الگوی پرشکوه و درخشانِ مبارزان ضدصهیونیست تبدیل گردید.
خون مغنيه، صدها عماد مغنيه مي‌آفريند
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام به مناسبت شهادت حاج عماد مغنیه در 25 بهمن 1386 با عظیم‌ترین تعابیر از شخصیت، عملکرد، شهادت و آثار و رهاوردِ شهادتِ این ابرمرد اسطوره‌ای یاد نمودند: 
«شهادت برادر مجاهد مخلص و فداكار آقاي حاج عماد مغنيه براي خود او كه سراپا عشق و شور جهاد في سبيل الله بود، فوزي عظيم و سرانجامي سعادتبار است و براي ملت لبنان كه چنين مردان بزرگي را پرورده و به عرصۀ آزاديخواهي و مبارزه با ستم تقديم كرده، مايۀ سرافرازي و سربلندي است.
فقدان اين مرد آزادۀ فداكار و برجسته، اگر چه براي همۀ انسان‌هاي شريف و همۀ آنان كه او را مي‌شناختند به ويژه براي والدين و همسر و فرزندان عزيز و ديگر كسان و يارانش دردناك است، ولي زندگي و مرگ انسانهایي مانند او، حماسه‌اي است كه ملت‌ها را بيدار مي‌كند و به جوانان الگو مي‌دهد و افقهاي روشن و راه رسيدن به آن را براي همه ترسيم مي‌نمايد.
صهيونيست‌هـاي خونخوار و جنايتكار بدانند كه خون مطهر شهيداني همچون عماد مغنيه صدها عماد مغنيه مي‌آفريند و مقاومت در برابر ظلم و فساد و طغيان را دو چندان مي‌كند.» 
رهبر انقلاب همچنین در این پیام از شهادت مغنیه با تعبیر «شهــادت بزرگ» یاد نمودند. 
مالک اشترِ حزب‌الله لبنان
سردار بزرگ و پرافتخار اسلام شهید حاج قاسم سلیمانی بارها از دوست و یار و همراه بسیار نزدیکش شهید عماد مغنیه سخن گفته و عظمت شخصیت و خدمات فوق‌العاده ارزشمندش را ستوده است.
حاج قاسم معتقد بود که شهید عماد مغنیه نمونه یک سردار به معنای واقعی بود وشبیه‌ترین صفات را در صحنه جنگ به مالک اشتر داشت.
بخشهایی از یکی از طولانی‌ترین توصیفات شهید سلیمانی از این اسطوره زمان را نقل می‌نماییم:
«عماد مغنیه شخصیتی بود که ممکن بود وقتی با شما نشست و برخاست داشته باشد، بخورد، بیاشامد و زندگی عادی داشته باشد؛ ولی هیچ یک از مادیات محور تعلق او نبود. کسی که شهادتش بهت بزرگی در عالم اسلامی به  وجود آورد. من بعد از ارتحال امام، در بین شخصیت‌های غیرروحانی، ندیدم شخصیتی مثل عماد که‌اندوهی با شهادتش در عالم اسلامی به وجود آورد.
عماد در بدترین اوضاع که دشمن غالب بود و ناامیدی محض از سوی دشمن ایجاد می‌شد، تولید فرصت می‌کرد. او با ابتکار عمل خود، طومار رژیم صهیونیستی را در اوج ناامیدی درهم پیچید....
عماد شخصیتی بود که همۀ سرویس‌های جاسوسی غرب و بعضاً عرب و رژیم صهیونیستی مشترکاً او را تعقیب می‌کردند و بیست وپنج سال، پیوسته همه اقدامات آنها را نقش بر آب کرد....
باوجود اشرافی که داشت، تا نقطه مرکزی دشمن می‌آمد تا جایی که تمام تجهیزات آن ها را نابود کند.... در همه جاهایی که خیلی‌ها با گردان، نیروهای بسیار و حمایت‌های سنگین می‌رفتند، او تنها رفت و آمد می‌کرد، گفت‌وگو می‌کرد و خارج می شد. لقبی که به او دادند، دقیق است که مثل شمشیر فرود می‌آمد و مثل یک شبح ناپدید می‌شد.
نخستین کسی که توانست پهپادهای دشمن را کشف و با آن نقشه دشمن را در جنوب لبنان خنثی کند، عماد بود. عملیات انصاریه بزرگ ترین شکست دشمن، برگرفته از همین خصوصیت عماد مغنیه بود.
اسرائیل در همه جنگهای گذشته خود، راه‌های بیروت به جنوب لبنان را قطع می‌کرد تا دشمن بتواند سریع‌تر بر منطقه سیطره یابد. در جنگ سی وسه روزه مفاجئه(غافلگیری) جدید عماد رخ داد و دشمن را غافلگیر کرد. نیروی دریایی رژیم صهیونیستی در حال تسلط بر منطقه بود که سیدحسن نصرالله بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و گفت الان می بینید. در لحظۀ بیان این دو کلمه، موشک های حزب الله شلیک شد و نیروی دریایی اسرائیل را به طور کامل از صحنه جنگ خارج کرد....
او علم و عقل و شجاعتش را در کنترل ایمان قرار داده بود....
حاج رضوان مرد غافلگیری بود و همواره برای دشمن شگفتی‌های جدید می‌آفرید. کسی که هواپیمای بدون سرنشین دشمن را می‌گرفت و اطلاعات آن را به صورت آنلاین می‌فهمید، 
عماد مغنیه بود. در گذشته نیز عملیات انصاریه برگرفته از فکر حاج رضوان به وقوع پیوست.
کسی که گروه‌های فلسطینی را با مرکز مقاومت اتصال داد و یاسر عرفات را برای اولین بار به ایران آورد، عماد مغنیه بود. او حماس را قدرت داد و جبهه خلق برای آزادی فلسطین را فعال کرد و این تفکر توانست غزه را به یک دژ تسخیرناپذیر تبدیل کند. امروز غزه و لبنان، نقاط تولید اضطراب دائم برای اسرائیل است و هر موشکی که از فلسطین شلیک می‌شود، می‌توان اثر انگشت عماد مغنیه را در آن دید.
او در عراق هم فعال بود و امروز حتی دشمن از او با مدح یاد می‌کند و من این حالت را تنها در امام دیده بودم. عماد مغنیه بیست وپنج سال، تمام نقشه‌های دشمن را ناکام گذاشت....
دشمن می‌داند، اما باید با جدّیت بداند که قصاص خون عماد مغنیه، شلیک موشک و کشتن یک نفر نیست. قصاص این خون‌ها، نابودی رژیم صهیونیستی است و دشمن می‌داند که این، یک امر حتمی است. این وعده الهی است که حتماً تحقق پیدا خواهد کرد.»
جهاد مغنیه، ادامه‌دهنده راه پدر
جهاد مغنیه پسر عماد، از سنين پايين در حزب‌الله فعاليت مي‌کرد. پس از شهادت پدر، نقش برجسته‌تري در حزب بر عهده گرفت. 
جهاد همواره در کنار پدر حضور داشت و پس از شهادت پدرش، رابطه تنگاتنگی با سیدحسن نصرالله و شهید حاج قاسم سلیمانی داشت؛ به طوری‌که برخی از سید حسن نصرالله و سردار سلیمانی به عنوان پدران معنوی وی یاد می‌کنند. 
در طول سال‌های جنگ داخلی سوریه، حزب‌الله توانست به کمک ایران و سوریه زیرساخت‌های جولان را به دست گیرد و پایگاه مهمی در آن‌جا دایر کند. مسئول اول این پایگاه، شهید جهاد مغنیه بود.
جهاد مغنيه به توانايي بالایی در طراحي و اجراي عمليات امنيتي و نظامي دست یافته و به يکي از فرماندهان برجسته نيروهاي حزب‌الله مستقر در قنيطره در سوريه تبدیل شده بود. اين منطقه به بلنديهاي اشغالی جولان بسيار نزديک است و در واقع قنيطره به يکي از جبهه‌هاي اصلي در برابر اسرائيل تبديل شده است. 
جهاد عاشق شهادت بود و در یک سخنرانی در سالگرد شهادت پدرش خاطرنشان نمود:
«ما در مواجهه با مرگ، رسیدن به شهادت و بزرگی را انتخاب کرده‌ایم؛ ما فرزندان کسانی هستیم که مرگ راه آنها را نمی‌شناسد؛ چرا که آنها به‌وسیله مرگ در مسیر خدا صعود کرده‌اند و به زندگی و نشاط و بشارت دست یافتند....
اما در آخر سخن التفاتی به آقا و مولایمان صاحب العصر و الزمان -روح من و همگان فدای خاک پای ایشان باد- می‌کنیم؛‌ای آقا و مولای ما، برای ما نزد خدای متعال شهادت طلب کن.»
در ۱۸ ژانویه ۲۰۱۵، دو خودروی نیروهای مقاومت لبنان در حال بازدید از منطقه قنیطره در مرز جولان اشغالی بودند که یک بالگرد اسرائیلی، آنها را با دو موشک هدف قرار داد. طی این حمله جهاد مغنیه و سردار محمدعلی الله‌دادی از فرماندهان سپاه پاسداران به همراه ۵ نفر دیگر به شهادت رسیدند که اسامی آنها چنین است: 
- فرمانده شهید محمد عیسى
- شهید مجاهد سید مهدی محمد ناصر الموسوی
- شهید مجاهد سید علی فؤاد حسن
- شهید مجاهد سید حسین حسن حسن
- شهید المجاهد حسین اسماعیل الاشهب 
حاجیه سعدی بدرالدین همسر شهید عماد مغنیه در مورد عظمت این شهادت خاطرنشان می‌نماید:
«درباره شهادت پسرم جهاد مستقیماً سؤالی درباره نحوه به شهادت رسیدن او پرسیدم که ایشان[سید حسن نصرالله] پاسخ دادند: من در این شهادت به او غبطه می‌خورم.»
تاریخ اولین آشنایی مردم کشورمان با چهره شهید جهاد مغنیه به روز ۲۳ شهریور سال ۱۳۹۲ یعنی یک سال و ۴ ماه پیش از شهادت او برمی‌گردد. زمانی که مراسم ختم والده سردار حاج قاسم سلیمانی در ستاد فرماندهی سپاه برگزار شد و چند عکس از جوان برومندی که در پشت سر حاج قاسم سلیمانی قرار داشت، منتشر گردید. در این مراسم جهاد پشت سر حاج قاسم ایستاده بود و به میهمانان خوشامد می‌گفت و گاهی شانه‌های سردار را می‌بوسید و سردار هم هر چند دقیقه یک بار برمی‌گشت و با او صحبت می‌کرد. رابطه صمیمانه حاج قاسم و جهاد، او را در کانون توجهات عکاسان قرار داده بود.
دو روز پس از شهادت جهاد مغنیه در سوریه، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، دو تصویر از دیدار جهاد مغنیه با رهبر انقلاب منتشر کرد.
بزرگ‌ترین شکست اسرائیل بعد از جنگ 33 روزه 
اما انتقام حزب‌الله از شهدای قنیطره، تاریخی و حیرت‌انگیز و عبرت‌آموز بود. 
در پی جنایت قنیطره، پیامی منتسب به سید حسن نصرالله به دو زبان عبری و عربی بر روی خروجی سایت شبکه المنار قرار گرفت که در آن خطاب به صهیونیست‌ها نوشته شده بود: «جهزوا ملاجئکم»، یعنی پناهگاه‌های‌تان را آماده کنید.
8 بهمن 1393، به فاصله بسیار کوتاهی پس از جنایت قنیطره، حدود ساعت 11 و 30 دقیقه، در روز روشن و در حالی که رژیم اشغالگر قدس در بالاترین هشدار امنیتی و اطلاعاتی قرار داشت، گروهان شهدای القنیطره وابسته به حزب‌الله، از نزدیک و با دو موشک دوش‌پرتاپ، دو خودرو از میان کاروانِ 9 خودروی نظامی اسرائیل را در مزارع شبعا در سرزمین‌های اشغالی هدف قرار داد. برخی رسانه‌ها از کشته شدن 12 و برخی 17 نظامی صهیونیست و به اسارت درآمدن یک ژنرال خبر دادند. 
از پیچیدگی‌های عجیب این عملیات آن بود که دقیقاً در ساعت عملیات اسرائیلیها(حدود ساعت یازده و سی دقیقه) و مثل اسرائیلی‌ها با دو موشک، دو خودرو مورد اصابت قرار گرفت. 
پیچیدگی، موفقیت بالا و ابعاد راهبردی عملیات مزارع شبعا باعث شد تا استراتژیست‌های نظامی از آن با عنوان بزرگ‌ترین شکست اسرائیل بعد از جنگ 33 روزه یاد کنند.
عماد مغنیه زنده است
راه عماد مغنیه همچنان ادامه دارد. 
در دیدار شرکت‌کنندگان در اجلاس جهانی جوانان و بیداری اسلامی با رهبر انقلاب در بهمن 1390، فاطمه، دختر شهید عماد مغنیه آخرین جوانی بود که در محضر رهبر انقلاب به ایراد سخن پرداخت و از ادامه راه پدر گفت: «به ایران آمده‌ایم تا از نور انقلاب اسلامی و از رهبر حکیم و عظیم خود الهام بگیریم که چگونه راه شهیدانمان را ادامه دهیم.... آمدیم تا عهد ببندیم که ما جوانان مسلمان از اسلام دفاع خواهیم کرد و مقاومت را ادامه خواهیم داد و کشورهای اسلامی‌مان را از پلیدی مستکبران پاک می‌کنیم.»
هر روز از خون مغنيه، صدها عماد مغنيه 
برمی‌خیزد و جوانان ضدصهیونیستی از آنها می‌روید که در مسیر نابودی غده سرطانی و رژیم نامشروع و جعلیِ صهیونیستی گام برمی‌دارند. 
سخن آخرمان در این گزارش، صحبت‌های سالها پیشِ فاطمه مغنیه در این خصوص است: «با وجود گذشت هفت سال از شهادت حاج عماد مغنیه، هنوز فرماندهی نظامی دشمن صهیونیستی او را تهدیدی برای خود می‌داند، زیرا ایشان از جمله کسانی بودند که در داخل حزب‌الله بر تأسیس مؤسسات مختلف تأکید داشته.... بر همین اساس بود که پدرم و سایر رزمندگان مقاومت تأکید داشتند تأسیس نهادهای نظامی و اجتماعی و نیز تربیتی و فرهنگی می‌تواند ضامن ادامه فعالیت و افزایش سطح مهارت مقاومت شود.... این چنین بود که مغنیه پس از شهادتش نیز همچنان زنده است و به‌نظر من به همین دلیل است که بیش از پیش دشمن صهیونیستی را نگران کرده است و این نشان می‌دهد که عماد مغنیه زنده است.»