kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۹۶۲۲
تاریخ انتشار : ۳۱ تير ۱۴۰۲ - ۱۹:۴۹

وظایف روحانیــون درقبال نهضت حسینی از نگاه رهبـر انقلاب

 
 
«مردم بايد مخلصانه و براى استفاده، در مجالس عزادارى حسينى شركت كنند؛ نه براى وقت گذراندن، يا به صورت عاميانه‌اى، فقط به عنوان ثواب اخروى كه نمى‌دانند هم، اين ثواب اخروى از كجا مى‌آيد؟
مسلّماً شركت در مجالس مذكور، ثواب اخروى دارد؛ اما ثواب اخروى مجالس عزا، از چه ناحيه و به چه جهت است؟ مسلماً مربوط به جهتى است كه اگر آن جهت نباشد، ثواب هم نيست. بعضى از مردم متوجّه اين نكته نيستند. همه بايد در اين مجالس شركت كنند، قدر مجالس عزادارى را بدانند، از اين مجالس استفاده كنند و روحاً و قلباً اين مجالس را وسيله‌اى براى ايجاد ارتباط و اتّصالِ هرچه محكم‌تر ميان خودشان و حسين‌بن‌على‌(ع)، خاندان پيغمبر و روح اسلام و قرآن قرار دهند. اين از وظايفى كه در اين خصوص مربوط به مردم است.» (17/03/1373)
وظایف روحانیون؛ خالى كردن حادثه کربلا از پيرايه‌هاى مضر 
«ما معممان، همه‌ علماى دين، همه‌ مبلّغان و همه‌ ذاكران، بايد مسئله‌ عاشورا و مصايب حسين‌بن على(ع) را به صورت يك مسئله‌ جدى و اصلى و به دور از شعار، مورد توجه قرار بدهيم. واقعاً اگر بخواهيم اين مسئله را جدى بگيريم، راهش چيست؟
اولين شرط اين است كه ما حادثه را از پيرايه‌هاى مضر خالى كنيم. چيزهايى وجود دارد كه اگرچه پيرايه است، اما نه مضر و نه حتّى دروغ است. همه‌ كسانى كه بخواهند با بيان هنرى، حادثه‌ اى را ترسيم كنند، فقط متن حادثه را نمى‌گويند. وقتى شما مى‌شنويد كه در شرايط خاصى، سخنى از زبان كسى خارج شده، مى‌توانيد احساسات آن گوينده‌ سخن را هم حدس بزنيد. اين، يك چيز قهرى است. اگر در بيابانى و در مقابل لشكريانى، انسانى حرفى بر زبان جارى مى‌كند، بسته به اينکه آن حرف چه باشد- دعوت و التماس و تهديد و...- قاعدتاً حالاتى در روح و ذهن اين گوينده وجود دارد كه اين براى شنونده‌ عاقل، قابل حدس است و براى گوينده‌ هنرمند نيز قابل بيان مى‌باشد. گفتن اينها، اشكالى ندارد.
ما وقتى بخواهيم حالات امام و اصحابش(عليهم‌السّلام) را در روز و شب عاشورا- آن مقدارى كه در كتب معتبر خوانديم و يافتيم- بيان كنيم، قهراً خصوصيات و ملابساتى دارد. فرض كنيد سخنى را كه امام(ع) با يارانش در شب عاشورا گفته است، مى‌توانيد با اين خصوصيات بيان كنيد: در تاريكى شب و يا در تاريكى غم‌انگيز و حزن‌آور آن شب و از اين قبيل. اين پيرايه‌ها، نه مضر و نه دروغ است؛ اما بعضى از پيرايه‌ها دروغند و بعضى از نقل‌ها خلاف مى‌باشند و حتّى آنچه كه در بعضى از كتاب‌ها نوشته شده است، مناسب شأن و لايق مفهوم و معناى نهضت حسينى نيست. اينها را بايستى شناخت و جدا كرد.
بنابراين، اولين مسئله اين است كه ما حادثه را خالص كنيم و آن حادثه‌ خالص‌شده و دقيق و متقن را، به انواع بيان‌هاى هنرى- از شعر و نثر و سبك روضه‌خوانى كه خودش يك سبك هنرى مخصوصى است- بياميزيم. اين كار، اشكالى ندارد و مهم است. ما بايد اين كار را بكنيم. كسانى كه در اين رشته متصلّب و واردند، بايد اين كار را انجام بدهند. اگر ما از حادثه‌ عاشورا، مثلاً «ليستنقذ عبادك من‌الجهالة و حيرةالضّلاله» را بيان كرديم- كه امروز معنا و مفهوم آن براى ما روشن است- ولى آن معنا و مفهوم را نقض كرد و با آن مخالف و مغاير بود؛ اين كار، خدمت به مرام حسينى و حادثه‌ عاشورا نيست. ما بايد حادثه را خالص كنيم و سپس ابعاد مختلف آن را براى مردم تشريح نماييم.» (11/05/1368)
اجتناب از منبر بى‏مطالعه رفتن
«بنده مكرّر عرض كرده‏ام: منبر بى‏مطالعه رفتن؛ منبرى كه انسان برود، بگويد «حالا ببينيم چه خواهيم گفت» و هرچه به دهانش بيايد در منبر بگويد گاهى حرف سست، گاهى خداى ناكرده نقلِ نادرست، خداى ناخواسته حرفى كه موهن مذهب باشد ناسپاسى در حقّ عاشوراست.» (26/03/1372)
روضه‏خوانى برطبق معارف اسلامى
«روضه‏خوانى هم شرايط دارد. مداحى هم شرايط دارد. نوحه‏ سينه‏زنى خواندن هم شرايط دارد. بايد كسانى كه اينها را تهيه مى‏كنند، مى‏سرايند و مى‏خوانند، مواظب باشند كه درست برطبق معارف اسلامى حرف بزنند، تا اين سينه‏زنى، اين روضه‏خوانى و اين نوحه‏خوانى، قدمى در راه عروج مردم به اوج قلّه‏ افكار اسلامى باشد. اين، امروز براى ما لازم است. بايد سعى كنند كه از اباطيل و مطالب خلاف و كارهاى ناشايسته و بعضى از كارها كه وهن مذهب است و حقيقتاً شايسته دستگاه حسين بن على(ع) نيست، اجتناب شود.» (26 /03/1372)
لحاظِ سه ویژگی در مجالس عزادارى
«در مجالس عزادارى ماه محرّم، اين سه ويژگى بايد وجود داشته باشد:
1. عاطفه را نسبت به حسين بن على و خاندان پيغمبر (صلی‌الله علیه و آله) بيشتر كند.(علقه و رابطه و پيوند عاطفى را بايد مستحكم‏تر سازد.)
2. نسبت به حادثه‏ عاشورا، بايد ديد روشن و واضحى به مستمع بدهد. 
3. نسبت به معارف دين، هم ايجاد معرفت و هم ايجاد ايمان- و لو به نحو كمى- كند. نمى‏گوييم همه‏ منبرها بايد برخوردار از همه‏ اين خصوصيات باشند و به همه‏ موضوعات بپردازند؛ نه. شما اگر يك حديثِ صحيح از كتابى معتبر را نقل و همان را معنا كنيد، كفايت مى‏كند. 
پرهیز از مجلس‌آرايى‌های غیرلازم
«برخى منبري‌ها، بعضى اوقات يك حديث را آن‌قدر شاخ و برگ مى‌دهند كه معناى اصلى‌اش از بين مى‌رود. اگر شما يك حديث صحيح را براى مستمع خود درست معنا كنيد، ممكن است بخشِ مهمّى از آنچه را كه ما مى‌خواهيم داشته باشد. وقتى شما از روى يك تعبير معتبر، راجع به يك آيه‌ قرآنْ فكر و مطالعه كنيد؛ به تنقيح آن بپردازيد و براى مستمع بيان نماييد، مقصود حاصل است. اگر براى ذكر مصيبت، كتاب «نَفَس المهمومِ» مرحوم «محدّث قمى» را باز كنيد و از رو بخوانيد، براى مستمع گريه‌آور است و همان عواطف جوشان را به وجود مى‌آورد. چه لزومى دارد كه ما به خيال خودمان، براى مجلس‌آرايى كارى كنيم كه اصل مجلس عزا از فلسفه‌ واقعى‌اش دور بماند؟!» (17/03/1373)
روضه‏خوانى به شکل سنتی
«بنده مى‏خواهم به طور خلاصه، دو مطلب را عرض كنم: يكى اينكه، عاشورا و ماجراى حسين بن على بايد در منبر، به شكل سنّتى روضه‏خوانى شود؛ امّا نه براى سنّت‏گرايى، بلكه از طريق واقعه‏خوانى. يعنى اينكه، شب عاشورا اين‏طور شد، روز عاشورا اين‏طور شد، صبح عاشورا اين‏طور شد. شما ببينيد يك حادثه‏ بزرگ، به مرور از بين مى‏رود؛ امّا حادثه‏ عاشورا، به بركت همين خواندن‏ها، با جزئيّاتش باقى مانده است. فلان‏كس اين‏طورى آمد با امام حسين وداع كرد؛ اين‏طورى رفت به ميدان، اين‏طورى جنگيد؛ اين‏طورى شهيد شد و اين كلمات را بر زبان جارى كرد.»
واقعه‌خوانىِ متقن و اجتناب از چيزهاى من‌درآوردى
«واقعه خوانى، تا حدّ ممكن، بايد متقن باشد. مثلاً در حدود «لهوفِ» ابن‌طاووس و «ارشادِ» مفيد و امثال اينها- نه چيزهاى من‌درآوردى- واقعه‌خوانى و روضه‌خوانى شود.» (03/03/1374)
استفاده نکردن از مطالب صحيح ولى سست و بدون مدرك 
«شكى نيست كه در مواردى در عزادارى‌ها حرفهاى غيرواقعى و غلط و خرافى گفته مى‌شود؛ ليكن اگر فرض مى‌كرديم هيچ حرف غلطى هم به آن معنا بيان نشود، اما وقتى حرف صحيح ولى سست و بدون استناد به يك مدرك درست گفته شود، يا حرفى كه ايمان مردم را متزلزل كند و در باور مخاطبان نگنجد، گفته شود، اين هم مضر است.» (27/12/1383)
به کوشش: کامران پورعباس