راهکارهای امام حسین(ع) برای بقای دین(پرسش و پاسخ)
پرسش:
امام حسین(ع) در سیره نظری و عملی خود چه راهکارهایی را برای بقا و استمرار دین و ارزشهای الهی در جامعه ارائه دادهاند؟
پاسخ:
شکی نیست که ائمه معصومین(ع) همانند پیامبر اکرم(ص) قول و فعل و تقریرشان برای مسلمانان حجت است. بنابراین عمل به سیره نظری و عملی آن بزرگواران خود، بقا و تداوم دین را تضمین میکند. اما به طور مشخص برخی محورهای اساسی و کلیدی در این رابطه وجود دارد که تاثیرگذاری آنها به مراتب بالاتر و تعیینکنندهتر است که حضرت با عمل خود به آنها استناد کرده است.
1- نهادینه کردن شعور و درک دینی جامعه
در زمان امام حسین(ع) به جهت تبلیغات گسترده معاویه و تعطیلی برنامههای اسلامی و خانهنشین شدن شایستگان و دانشمندان واقعی امت اسلام کمکم شعور دینی مردم تضعیف شده بود و اکثریت مردم در برابر وضع موجود، خودباخته و دلسرد شده بودند. در آن زمان خلوص نیت، فداکاری اخلاقی و نترسیدن از مرگ که از صفات ممتاز و برجسته مسلمانان عصر پیامبر(ص) بود، از بین رفته بود و از آن قهرمانان فضیلت که شهادت را با هیچ زندگی ذلتباری عوض نمیکردند، جز تعداد انگشتشماری باقی نمانده بود و این آثار همان ضعف و درک و بینش دینی مردم بود که امام حسین(ع) در واقع با نهضت خویش و شهادت خود و اصحابش، این احساسات، شعور و معرفت دینی و خصال انسانی و الهی را زنده کرد و به مسلمانان در طول تاریخ بشری این پیام را دادند که هیچگاه نباید نسبت به دین و احکام الهی بیتفاوت بود و هرجا که احساس شود اساس دین و شریعت در معرض خطر و نابودی قرار گرفته، باید قیام نمود و استقامت و غیرت دینی و معرفت حقیقی الهی را به رخ دشمنان و مستکبران عالم کشید و این درسی است که هیچگاه کهنه نمیشود و هر سلسله طاغوتی و غیرشرعی که قصدش براندازی نظام و جامعه اسلامی باشد، حق حکومت و سرپرستی بر مردم را ندارد.
امام حسین(ع) با صراحت این سیره نورانی خود را چنین بیان فرمودهاند: «ای مردم! هر مسلمانی که با سلطان ستمگری مواجه گردد که حرام خدا را حلال کند و پیمان الهی را درهم شکند، با سنت و قانون پیامبر(ص) از در مخالفت درآمده و در میان بندگان خدا راه گناه و معصیت و عدوان و دشمنی در پیش گیرد، ولی آن مسلمان در مقابل چنین سلطانی با عمل یا گفتار اظهار مخالفت نکند، بر خداوند است که این فرد را به کیفر همان ستمگر محکوم سازد. (بحارالانوار، ج 44، ص 381)
2- نمایان کردن جایگاه و عظمت اهل بیت(ع) در جامعه
بنابر سفارش پیامبر اکرم(ص) در حدیث ثقلین که اگر امت مسلمان به کتاب و عترت پیامبر(ص) و اهل بیت او تمسک کنند هرگز گمراه نمیشوند و یا تعبیر اهل بیت آن حضرت به کشتی نجات که هرکسی در آن سوار شود نجات یابد و از هرگونه فتنهای در امان بماند، قیام امام حسین(ع) اشتیاق مردم را به این الگوهای هدایت دوچندان کرد و بیش از پیش اقتدار معنوی آن بزرگواران را به منصه ظهور رساند و تمام تلاشهای حکومت فاسد بنیامیه را برای جلوگیری از گسترش نفوذ معنوی اهل بیت(ع) ناکام گذاشت.
3- تاکید بر تعلیم و تربیت دینی
تعلیم و تربیت دینی در جایگاه خودش یکی از ضروریات شکلگیری جامعه دینی به حساب میآید، ولی آنچه که در تفکر و بینش شیعه از اهمیت خاصی برخوردار است برگزاری جلسات سوگواری و عزاداری ذکر مصایب سیدالشهدا، میباشد که از جمله سازوکارهای کاربردی و کلیدی تعلیم و تربیت دینی بهشمار میآید و این از برنامههای منحصر به فرد شیعیان میباشد که در اخبار و روایات زیادی به آن تاکید شده است.
لذا برنامهریزی اینگونه جلسات ذکر فضای و مصایب اهل بیت(ع) باید به گونهای باشد که تربیت دینی و معرفت و شناخت لازم را به افراد و مخاطبین ارائه دهد و تنها تاکید بر جنبههای احساسی نباشد. تلاش دشمنان در جهت مسخ محتوای اینگونه مجالس در طول تاریخ نشانه اهمیت و عظمت این سازوکار در تعلیم و تربیت دینی دارد.
4- تثبیت حکومت مشروع و نفی طاغوت
بعضی گمان کردهاند که هر حکومتی سرکار بیاید و به رتق و فتق امور دنیوی مردم مشغول شود، مصداق اولیالامر است و باید از او اطاعت کرد. در حالی که قرآن ما را از پذیرش حکومتهای طاغوتی منع میکند: « میخواهند اختلافشان را در محاکم طاغوتی حل و فصل نمایند در حالی که به آنها امر شده که به طاغوت کفر بورزند.» (نساء- 60)
امام حسین(ع) با نهضت خود با این فکر غلط و خطرناک مبارزه کردند و مردم را از این فکر اشتباه که حکومتهایی مانند بنیامیه و یزید واجبالاطاعه هستند بیرون آوردند و با سیره عملی و شهادت خویش ثابت کردند که زمام امور باید به دست کسانی باشد که عالم به احکام اسلام و امین در حلال و حرام و معصوم از گناه و خطا و اشتباه باشند و این حق را تنها اهل بیت(ع) دارا میباشند.