ضرورت بازطراحی نظام مالیاتی برای اقتصاد کشور-بخش نخست
عدالت مالیاتی مطالبه مردم از دولت
رضا الماسی
افراد مختلف جامعه معمولاً واکنشهای متفاوتی نسبت به مفهوم این واژه دارند؛ مالیات. بعضی تا اسمش را میشنوند دندان به هم میسایند که این چه پول مفتی است که باید به دولت بدهیم. برخی منطقیتر به قضیه نگاه میکنند و از زاویه ضرورت آن برای افزایش رفاه عمومی و توسعه عدالت، مسئله را تحلیل میکنند. عدهای دیگر اما نسبت به آن بیتفاوت هستند چرا که معمولاً از زیر بارش فرار کرده و به قول معروف دم به تله نمیدهند.
مسئله مالیات یکی از پایههای اصلی درآمدهای کشورهای مختلف است که بخش قابلتوجهی از بودجه عمومیشان از این طریق تأمین میشود.
به طور خاص کشورهایی که از ذخایر باارزش طبیعی کمتر بهره میبرند مسئله مالیات را جدیتر میگیرند. اما کشورهایی که از نفت و گاز و سایر منابع برخوردار هستند معمولاً درآمدهای مالیاتی جزو اولویتهای چندمشان به شمار میرود.
مالیات و انواع آن
مالیات به قسمتی از درآمد و ثروت افراد گفته میشود که توسط دولت برای افراد تعیین میشود و افراد موظف به پرداخت آن هستند. بر اساس تعریفی که اقتصاددانها از مالیات ارائه میدهند؛ این پول برای حفظ منافع اجتماعی و اقتصادی و سیاسی کشور و همچنین پرداخت بخشی از هزینههای عمومی صرف میشود. در پرداخت مالیات، دولت هر یک از افراد جامعه را با توجه به میزان درآمد و ثروتشان موظف به پرداخت هزینهای میکند.
بهطورکلی مالیات به دو نوع مستقیم و غیرمستقیم تقسیم میشود. مالیات مستقیم هزینهای است که توسط افراد پرداخت میشود و پرداختکننده آن برای اداره مالیات مشخص است؛ مانند مالیات بر درآمد حقوق. ولی در مالیات غیرمستقیم، پرداختکننده مالیات مشخص نیست و هزینهای است که به صورت غیرمستقیم بر قیمت کالاهای مصرفی افزوده میشود.
فرار مالیاتی به این معنی است که افراد یا شرکتها از پرداخت مالیات سر باز میزنند و اقدامی برای پرداخت مالیات انجام نمیدهند. این موضوع یکی از مسائل مهم در تمام کشورها است و دولتها سعی دارند تا برخورد شدیدی با این افراد انجام دهند تا این عمل از سوی شخص دیگری تکرار نشود.
وقتی شخص یا شرکتی گزارش درستی از میزان درآمد یا سرمایه خود ندهد، درواقع یک نوع فرار مالیاتی انجام میدهد و دولت موظف است تا با او برخورد کند. یکی از مهمترین دلایل این فرارها جا نیفتادن فرهنگ مربوط به این کار در جامعه است که ممکن است ضربه بزرگی به اقتصاد کشور بزند.
منشأ اصلی فرار مالیاتی
به گفته کارشناسان؛ مهمترین دلیل فرار مالیاتی عدم ترویج فرهنگ مالیاتی در جامعه است. مسعود اسماعیلی، فعال اقتصادی در این باره به گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «کسانی که پرداخت مالیات برایشان سنگین است دو دسته هستند؛ دسته اول کسانی هستند که هیچ توجهی به منافع عمومی ندارند و فقط به دنبال منفعت شخصی خودشان هستند؛ بنابراین پرداخت مالیات برای این دسته از افراد توجیهی ندارد.»
او با اشاره به دسته دوم میافزاید: «این افراد به لحاظ فرهنگی به منافع عمومی احترام میگذارند و این مسئله برایشان مهم است، اما به دلیل برخی بیعدالتیها با بیمیلی مالیات میدهند.»
اسماعیلی معتقد است: «صرفنظر از کمتوجهی به مسئله ترویج فرهنگ مالیات در جامعه، وجود معافیتهای وسیع و متنوع دلیل دیگری است که باعث میشود افرادی که بهراحتی مالیات نمیدهند راهی برای فرار پیدا کنند.»
به گفته این فعال اقتصادی؛ استقبال نکردن از تسلیم اظهارنامههای مالیاتی و ضعف ضمانتهای اجرایی، عدم شناخت مؤدیان و مستند نبودن میزان درآمد آنها، نبود سیستم نظارت و پیگیری برای اخذ مالیات از افراد، تأخیر در وصول مالیات و... دیگر عواملی است که موجب میشود افراد بتوانند از پرداخت مالیات فرار کنند.
اهمیت مالیات در اقتصاد
فرار مالیاتی و اجتناب از پرداخت مالیات دو پدیدهای هستند كه افزایش آنها در حوزه اقتصادی، حس بیعدالتی در جمعآوری مالیات را ایجاد و به شیوع این پدیده زیانبار اقتصادی در جامعه دامن میزند. با این شرایط فرار مالیاتی، بعد از گذشت زمان نهچندان طولانی میتواند به عنوان رویهای در بین فعالان اقتصادی تبدیل شود.
در شرایطی كه دولتها در تلاشاند تا با تکیه بر درآمدهای مالیاتی، امور جاری جامعه را سروسامان بخشند، كاهش درآمد مالیاتی میتواند دولت را به سمتوسوی خامفروشی و حراج منابع ملی سوق دهد.
دلایل بسیاری برای فرار مالیاتی عنوان میشود كه کارشناسان ازجمله آنها هنجارها و كنشهای اجتماعی، بیعدالتی مالیاتی، فساد برخی مأموران مالیاتی، ضعف فرهنگ پرداخت مالیات در جامعه، نبود مبادله اطلاعات كامل و نبود سیستم نظارت و پیگیری در اخذ مالیات را دلایل اصلی این پدیده میدانند.
استقبال نکردن از تسلیم اظهارنامههای مالیاتی و ضعیف بودن ضمانتهای اجرایی در این مورد، تأخیر در وصول مالیات، قوانین پیچیده و متعدد، ضعف در شناسایی مؤدیان مالیاتی و مستند نبودن میزان درآمد آنها و معافیتهای وسیع و متنوع از دیگر عوامل فرار مالیاتی است.
تأثیر عدم پرداخت مالیات بر اقتصاد
به گفته کارشناسان، عدم پرداخت مالیات باعث میشود در آینده ضربههای بزرگی به اقتصاد کشور وارد شود و مشکلات زیادی برای اقتصاد بهوجود بیاید. از جمله نتایج زیانبار فرار مالیاتی در اقتصاد کشور بیشتر به مواردی همچون؛ ناتوانی دولت در تأمین هزینههای عمومی، شکاف بین گروههای درآمدی، کمبود سرمایهگذاری در بخشهای مختلف، نارسایی در توزیع عادلانه درآمد و انباشت ثروت برای گروههای خاص و افزایش تنشهای سیاسی و اجتماعی اشاره میشود.
وحید شقاقی شهری، کارشناس اقتصادی، با اشاره به نقش مهم مالیات در اقتصادهای دنیا به تسنیم میگوید: «دولتها به دلیل اینکه منابع مالی در اختیار خود ندارند، نیازها و وظایف توسعهای کشور را مبتنی بر مالیات طراحی میکنند، به عبارتی میتوان گفت اتکای دولتها بر مالیات است، بنابراین در تمام کشورها برای اداره دولت و انجام وظایف و مأموریتهای توسعه کشور مانند توسعه آموزش، بهداشت و زیرساختها از مالیات استفاده میشود.»
او ادامه میدهد: «معمولاً صددرصد بودجه دولتها با مالیات تأمین میشود حتی دولتها برای ایجاد کالاهای عمومی رایگان مانند جادهسازی در مناطق دوردست و ارائه خدمات به نیازمندان و تخصیص یارانهها نیز از مالیات استفاده میکنند؛ اما متأسفانه در اقتصاد ما از دهه 50 یک نظام مالیاتی کاریکاتوری ایجاد شده است.»
شقاقی شهری در خصوص نظام مالیاتی کشور توضیح میدهد: «در کشور ما دولتها به دلیل وجود نفت به مالیات به دیده منبع اصلی درآمد و توسعه کشور نگاه نکردهاند و اتکای آنها به درآمدهای سرشار نفتی بوده است، بهطوری که در 50 سال گذشته نیز روند تحول و اصلاح نظام مالیاتی طی نشده است تا نظام مالیاتی در خدمت توسعه و پیشرفت کشور قرار بگیرد.»
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه دولتها و مجالس بنا بر شرایط تاریخی و اقتضای زمانی پایههای مالیاتی را اضافه کردند، تصریح میکند: «متأسفانه برخی اوقات این پایههای مالیاتی فاقد برنامه و نقشه راه مشخص بوده و حتی با تدبیر و منطق نیز همراه نبوده است؛ به همین دلیل در زمان حاضر در حوزه مشاغل و حمایت از تولید نقشه راه مالیاتی نداریم.
شقاقی شهری با انتقاد از اینکه دولتها پاسخگوی مصرف درآمدهای مالیاتی نیستند، اظهار میدارد: «از این منظر ما نمیدانیم که دولتها مالیاتهای اخذشده از مردم را در چه حوزههایی مصرف میکنند؛ آیا دراینخصوص اتلاف منابعی صورت میگیرد یا درآمدهای مالیاتی به صورت بهینه استفاده میشود.
همچنین در حوزه مالیات بر مشاغل یک نقشه مالیاتی برای راهبری بخش مشاغل کشور وجود ندارد و به عبارت دیگر تصویر روشنی از مشاغل، کارآمدی، بهرهوری و اولویتبندی آنها نداریم.»
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه مالیات صرفاً برای بحث درآمد دولتها نیست، میگوید: «مالیات میتواند ضمن بازتوزیع ثروت در اقتصاد کشور، از فعالیتهای غیرمولد نیز جلوگیری کند و بر اساس نقشه راه از بخشی از فعالیتهای تولیدی و مشاغل ارزشمند نیز حمایت شود که متأسفانه نظام مالیاتی نتوانسته است هیچکدام از این اهداف را محقق کند؛ بنابراین یکی از حوزههایی که نیازمند تحول نگرشی است حوزه مالیاتی است.»
شقاقی شهری با اشاره به عدم شفافیت گردش مالی در اقتصاد ایران عنوان میکند: «در دنیا دوپایه مالیاتی «مالیات بر ثروت» و «مالیات بر مجموع درآمد» وجود دارد که با حاکمیت شفافیت گردش مالی، نظام مالیاتی میتواند نقش کارآمدی را ایفا کند؛ اما به دلیل ضعف اطلاعات در اقتصاد ایران و ضعف پایههای مالیاتی در بسیاری از حوزههای کشور فرار مالیاتی دیده میشود.»
مقایسه پرداخت مالیات طبقه حقوقبگیر جامعه
با ثروتمندان
وحید شقاقی شهری، کارشناس اقتصادی با اشاره به ناعدالتی در محاسبه مالیات مشاغل ادامه میدهد: «در طول سال باید مجموع درآمد یا ثروت اصناف گوناگون مانند طلافروشان مشخص باشد تا نظام مالیاتی نیز بر همان اساس مالیات اخذ کند، همچنین نیاز است بر اساس مجموع درآمد کارگر نیز نرخهای مالیاتی متفاوتی تعریف شود و بهعبارتی بر اساس مجموع درآمد یا ثروت هر شغل در دامنه مالیاتی دیگر قرار میگیرد؛ اما در کشور ما متأسفانه به دلیل شفاف نبودن گردش مالی و ضعف در پایههای مالیاتی، طبقات فرودست حقوقبگیر جامعه کاملاً مشمول حیطه مالیاتی میشوند درحالیکه بسیاری از اغنیا مالیات بسیار اندکی پرداخت میکنند.»
این کارشناس اقتصادی با اشاره به ناعادلانه بودن نظام مالیاتی کشور میگوید: «در کشور ما نظام مالیاتی بیشتر بر بدنه نیازمند و دهکهای پایین جامعه استوار شده است و از این منظر نظام مالیاتی ما عادلانه نیست و شاید نارضایتیهای عموم مردم از نظام مالیاتی نیز به همین خاطر باشد؛ بنابراین نیاز است از بسیاری از تولیدات حمایت مالیاتی شود و در برخی از حوزههای دیگر نیز نیاز است رفتار سختگیرانه مالیاتی پیش گرفته شود؛ اما متأسفانه نظام مالیاتی کشور
کارآمد نیست.»
راههای جلوگیری از فرار مالیاتی و مقابله با آن
یکی از راههای مهم و تأثیرگذار برای جلوگیری از فرار مالیاتی، عدالت مالیاتی است. این عدالت مالیاتی باید به گونهای باشد که نرخ عادلانهای برای تمام افراد و سازمانها در نظر گرفته شود.
ایجاد ثبات در قوانین و مقررات کشور و کم کردن تبصرههای موجود در این زمینه میتواند فرار مالیاتی را تا حد زیادی کاهش دهد.
آموزش راههای پرداخت مالیات به مردم و نشان دادن تأثیر آن بر بخشهای مختلف کشور از طریق راههای مختلف از جمله رسانه ملی، قرار دادن چند واحد درسی در خصوص پرداخت مالیات برای دانشآموزان و دانشجویان و آموزش به آنها، آموزش کامل به کارکنان دولت و اداره مالیات برای افزایش سطح کیفی این افراد، رواج دادن اندیشه پرداخت مالیات توسط نهادها و سازمانهای مختلف برای آبادانی و پیشرفت کشور و... مواردی هستند که متخصصان اقتصاد برای تثبیت فرهنگ پرداخت مالیات در کشور بر آنها تأکید
مینمایند.