اهتمام به مسجد در سیره اهل بیت(ع)
زهره شریعتی
عبادت و پرستش خداوند تبارک و تعالی از جمله اموری است که عقل هیچ اندیشمند و متفکری نمیتواند حضور آن را در زندگی نوع بشر به سادگی انکار کند. با وجود پیشرفت شگرف علوم مختلف هرگز پاسخ کامل و یا حتی قانعکنندهای درباره این نوع نیاز بشری ارائه نشده است. اضطراب ناشی از زندگی مدرن، علیرغم آسایشآفرینی فراوان، هرگز درمانی جز معنویت دینی و راهکار عبادت و پرستش خداوند متعال ندارد.
رفتار عبادی بشر در برابر معبود حقیقی و معبود دروغین با همه تفاوتهای ظاهری، در بعضی موارد اشتراکاتی دارد كه از جمله آن به خاک افتادن و سجده كردن است؛ سجده بتپرستان همان اوج خاکساری یک انسان در برابر معبود دروغین است.
دین انسانپرور اسلام بهعنوان خاتم و کاملترین دين الهی، مناسک وآیینهای بندگی متفاوتی را برای تقرب به خداوند تبارک و تعالی دارد. نماز بهعنوان رسمیترین رفتار و آیین عبادی در این دین، نماد کمال پرستش و نیایش است.
در میان اعمالِ نماز نیز سجده ویژگی منحصربهفردی دارد که تکرار دودفعهای آن در هر رکعت، نشان از همین اهمیت دارد؛ چراكه خدای متعال بنابر نص آیه پایانی سوره علق برای تقرب به خویش به رسول مکرم خود امر به سجده میکند. نکته جالبتر آنکه همگان پس از قرائت آن آیه، واجب است که به سجده بروند. در روایات متعددی نیز نزدیکترین راه برای نیایش با خدا همین عمل سجده برشمرده شده است. این نکته میتواند مهمترین دلیل بر نامگذاری «مسجد» به این نام باشد.
اهل بیت(ع) بهعنوان مقربان درگاه الهي اهتمام خاصی به مسجد دارند. ابعاد مختلف اهتمام حضرات معصومین(ع) به مسجد در روایات متعددی آمده که در نوع خود کمنظیر و در بعضي موارد بینظیر است. در سيره اهلبيت از مراعات حداقلهای فردی تا فعالیتهای گسترده اجتماعی در این مکان مقدس مورد توجه قرار گرفته است که در این نوشتار به گوشهای از آنها اشاره میشود.
خانه دوست
انسان ذاتاً آزادیطلب است؛ لذا برای به دست آوردن این هدف بلند دست به هر تلاش و کوششی میزند. در ماجرای تولد مریم مقدس در قرآن کریم به نقل از مادر ایشان آمده که: «رب انی نذرت ما فی بطنی محررا؛ پروردگارا! برای تو نذر کردم که آنچه را در شکم خود دارم [برای خدمت خانه تو از ولایت و سرپرستی من] آزاد باشد ».(آل عمران، آیه 35)
در روایات متعدد آمده است که خاک مسجد و تمامی متعلقات آن مربوط به خداوند است و هرگز در مالکیت هیچ خلقی قرار نمیگیرد؛ چنانکه در روایتی از امام صادق(ع) آمده: «اِنَّما اُمِرَ لِتَعْظيمِ الْمَساجِدِ لِأنَّها بُيُوتُ اللهِ فِي الْارْضِ؛ امر به تعظيم مساجد به خاطر اين است كه مساجد خانههاي خدا در روي زمين است».(وسائلالشيعه، ج3، ص556 و بحارالانوار، ج84، ص6)
بازار آخرت
در روایتی از نبی مکرم اسلام (صلیالله علیه وآله) آمده است که فرمودند: «اَلمَساجِدُ سُوقٌ مِنْ اَسْواقِ الآخِرَةِ، قِراها اَلْمَغْفِرَةُ وَ تُحْفَتُها الْجَنَّةُ؛ مساجد، بازاري از بازارهاي آخرت است كه در آن بر سفره آمرزش مينشينند و با هديه بهشتي بدرقه ميشوند».(بحارالانوار، ج84، ص4)
نکته جالب توجه در روایت، تشابهی است که بین مسجد و بازار وجود دارد. شاید حکمت این مسئله در این نکته است که انسان ذاتاً موجودی منفعتطلب است که اغلب گرایش به چیزهايي دارد که حداقل سودآوری را برایش داشته باشد؛ لذا تشبیه این مکان به بازار، گویای تأمین منفعت اخروی انسانهای مؤمن است. شاید وجه دومی که در روایت با این تشبیه وجود دارد جایگاه اجتماعی مسجد در سوددهی اخروی به اجتماع مؤمنین و حتی غیرآنان است؛ چراکه انسان مؤمن به واسطه فرهنگ مسجدی نمیتواند خودخواه و منفعتطلب و متجاوز به حق دیگران باشد و اجتماع مؤمنان تنها به منفعتطلبی اخروی میاندیشد.
جایگاه خاصان
اکتشافات جدید علمی از تأثیرگذاری اماکن در تربیت انسان حکایت دارد. مثال ساده این مسئله در نزدیکترین موضوعات اطراف ما نیز موجود است؛ مثل آنکه غالباً انسان با ورود به سالن غذاخوری میل به خوردن پیدا میکند و یا هنگامی که مدتی در سالن مطالعه توقف دارد کمکم میل به مطالعه کتاب مییابد. بر این اساس مسجد نیز مکانی تأثیرگذار شناخته میشود که میتواند زمینهساز آثار فردی و اجتماعی فراوانی شود. در روایتی از رسول خاتم(ص) آمده: «اَلْمَساجِدُ مَجالِسُ الْاَنْبِياء؛ مساجد، مجالس پيامبران است».(مستدركالوسائل، ج 3، ص363)
شستوشويی کن و آنگه...
پاکی و طهارت ظاهری و حتی باطنی فصل مشترک تمامی آیینهای بندگی در اسلام است. این نکته حکایت از بسترسازی یک زندگی بهداشتی، چه در بعد جسمانی و چه در بعد روانی دارد.
مسجد، مکان مقدس اجتماع اسلامی مشروط به ورود با طهارت است که گویای این فرهنگ متعالی است؛ چنانکه در روایتی از پیامبر اسلام(ص) آمده است: «لا تَدْخُلِ الْمَساجِدَ اِلّا بِالطَّهارَه؛ برای ورود به مساجد با طهارت و پاکی باشید». (همان، ص388)
از دیگر آداب خانه خدا که در روایات آمده توجه به نحوه ورود به مسجد است. در حدیثی از امیرالمؤمنین(ع) آمده است: «مَنْ اَرَادَ دُخُولَ الْمَسْجِدِ فَلْيَدَخُلْ عَلي سُكُونٍ وَ وَقارٍ فَاِنَّ الْمَساجِدَ بُيُوتُ اللهِ وَ اَحَبُّ الْبِقاع اِلَيْه؛ هركس ميخواهد به مسجد داخل شود، با آرامش و با طمأنينه وارد شود؛ چون مساجد خانههاي خدا و محبوبترين محلها در نظر اوست». (من لايحضرهالفقيه،
ج 1، ص 170)
امام باقر(ع) در بيان شرايط ورود به مسجد ميفرمايد: «اَلْفَضْلُ في دُخُولِ المَسْجِدِ، اَنْ تَبْدَأ بِرِجْلِكَ الْيُمْني اِذا دَخَلْتَ وَ بِالْيُسْري اِذا خَرجْتَ؛ بهتر آن است كه هنگام ورود به مسجد ابتدا پاي راست را بگذاري و هنگام خروج ابتدا پاي چپ».(وسائلالشيعه، ج3، ص517)
در بعد اجتماعی نیز آداب مسجد مورد اهتمام اهلبیت(ع) است؛ چنانکه در بیانی از امیرالمؤمنین(ع) آمده: «مَنْ اَكَلَ شَيْئاً مِنَ الْمُؤْذِياتِ ريحُها فَلا يَقْرُبَنَّ الْمَسْجِدَ؛ هركسي چيزي خورده است كه بوي آن مردم را ميآزارد، به مسجد نزديك نشود». (همان، ص502)
برخی تأکیدات دیگر در عدم ورود بچهها و یا دیوانگان و مانند اینها در مساجد از توجه ویژه خاندان عصمت و طهارت به مسجد دارد.
آنچه گفته شد بخش بسیار کوچکی از اشارات آن بزرگواران درباره خانه بندگی و آزادگی بود و پرداختن به ابعاد دیگر فرصت گستردهای را میطلبد که از حوصله این نوشتار
بیرون است.