آی گفتی! (گفت و شنود)
گفت: چه خبر؟!
گفتم: رابرت کندی، نامزد ریاست جمهوری آمریکا گفته است؛ آمریکا تقریباً در همه کشورهای جهان روزنامهنگارانی را در استخدام خود دارد و به آنها حقوق و دستمزد میدهد تا در گزارشها و نوشتههای خود منافع آمریکا را تامین کنند.
گفت: تاکنون دهها بار از روزنامهنگاران غربگرا و روزنامههای مدعیان اصلاحات خواسته شده که توضیح بدهند چرا مواضع آنها با مواضع و خواست رسماً
اعلام شده دولت آمریکا مو نمیزند؟! و هنوز به این سؤال پاسخی ندادهاند!
گفتم: مرد حسابی! چه جوابی دارند که بدهند؟! وقتی دقیقاً مواضع آمریکا علیه ایران را منتشر میکنند، دیگر جای انکاری باقی نمیماند! باید از مراکز اطلاعاتی پرسید که مگر از جنگ نرم دشمن بیخبرند؟ و مگر نباید پادوهای دشمن را شناسایی و با آنها مقابله کنند؟! چرا به وظیفه خود عمل نمیکنند؟!
گفت: شاید در این توهم هستند که همه این همراهیها و همسوییها با دشمنان تصادفی است!
گفتم: دزدی وارد جالیز گوجه فرنگی شده و گوجهها را میچید و درون کیسه میریخت. صاحب مزرعه سر رسید و پرسید؛ مردک اینجا چه میکنی؟ یارو گفت؛ باد مرا آورده! پرسید؛ گوجهها را
برای چه میچینی؟ گفت؛ دستم را به بوتهها گرفتهام که باد مرا نبرد! پرسید؛ ولی داری گوجهها را درون کیسه میریزی! گفت؛ آی گفتی! اتفاقاً این دیگر سؤال خود من نیز هست! بیا بنشین با هم فکر کنیم شاید جواب این سؤال را پیدا کنیم!