گزارش نشنالاینترست از بلایی که تحریم کردن بر سر صنایع غرب آورده است
سرویس خارجی-
اقتصاد نه چندان تعریفی آمریکا مخصوصا در دوران پساکرونا و طوفانهای سهمگین علیه اقتصاد این کشور در طول دو دهه اخیر باعث شده تا تحلیلگران اقتصادی بیش از گذشته روی به تحلیل روند طی شده اقتصاد این کشور بیاورند. مؤلفه مهم کنشگر و کنشپذیر در اقتصاد آمریکا مربوط به تحریمهایی است که این کشور علیه سایر کشورهای رقیب تصویب و اجرا میکند. عدهای از اقتصاددانان آمریکایی بر این باورند که اعمال تحریم درست نتیجه عکس داده و نقطه مقابل خواسته آمریکاییها بهبار نشسته است. یعنی عوض آنکه اقتصاد کشورهای هدف را به چالش بکشاند موجب شده تا بنمایه اقتصاد این کشورها مستحکمتر و قدرتمندتر شود و در سوی مقابل نیز متحدان آمریکا را نسبت به این کشور بدبین کند و اتکای خود به واشنگتن را کمتر کنند، چرا که به این نتیجه رسیدهاند آمریکا کشوری نیست که بتوان در هر شرایطی به آن تکیه کرد. این مسئلهای است که نشنال اینترست آمریکا به آن پرداخته است. درست مانند اظهارات مهم رئیسجمهور فرانسه پس از دیدار با رهبر چین که بارها گفت، باید در برخی حوزهها از آمریکا مستقل شویم.
این نشریه در گزارش خود که تحت عنوان «آیا آمریکا میتواند اعتیاد به تحریم را ترک کند؟» منتشر کرده نوشت: «طبق گزارش فایننشال تایمز، در اکتبر سال ۲۰۲۲، ۵۰ درصد ظرفیت تولید آلومینیوم اروپا به دلیل کمبود انرژی غیرفعال شد. تحریمهای اتحادیه اروپا علیه روسیه در حوزه انرژی پیامد فلج شدن ظرفیت صنعتی این قاره در آن زمان بود». این نشریه تاکید میکند که سیاستهای آمریکا در برخی موارد، متحدان این کشور را به زحمت میاندازد. در حالی که کشورهای اروپایی توانستند گاز روسیه را قطع کنند، جایگزینی آن با منابع دیگر منجر به این شد که کشورهای در حال توسعه، مانند پاکستان از قطع برق رنج ببرند. نشنال اینترست تصریح میکند که آمریکا با تحریم روسیه، اروپا را در شرایط بسیار سختی رها کرده است.» نشنال اینترست تاکید میکند: «این یک انتقاد رایج از تحریمهاست که آنها کارساز نیستند، از پیامدهای انسانی تحریمها گرفته تا تحریمهایی که بازارهای کالاهای جهانی را از ریل خارج میکند، بخشی از پیامدهای انسانی و غیرمادی تحریمهاست». بعلاوه، نگرانی کسبوکارها از نقض تصادفی تحریمها مشکلات مضاعفی ایجاد میکند. اینکه ناگهان و در پی تغییرات غیرمنتظره در سیاست خارجی آمریکا آنها میبایستی از منافع مادی یک پروسه و ادامه آن چشمپوشی کنند. «دمارایس» نویسنده این گزارش، به مثالهایی در این خصوص اشاره میکند. این گزارش در ادامه میآورد: «زمانیکه سیاست آمریکا قصد تضعیف یک نهاد را با تحریمها دارد، تحریمها آن را تقویت میکنند. به عنوان مثال، پروژه توتال فرانسه در پارس جنوبی در ایران در اوایل دهه ۲۰۱۰ در ابتدا مشمول تحریم نبود و شرکتهای اروپایی در نهایت میتوانستند بدون ترس از تحریمهای آمریکا در این کشور فعالیت کنند. با این حال، زمانی که ترامپ در سال ۲۰۱۶ به ریاست جمهوری رسید، تصمیم به اتخاذ مواضع سخت در قبال ایران کرد؛ از جمله استفاده از تحریمهای ثانویه علیه توتال برای اطمینان از اینکه یک شرکت اروپایی در ایران تجارت نخواهد کرد. در نتیجه این چرخش رویکرد سیاسی، در نهایت شرکتهای ایرانی هدایت طرح را به دست گرفتند». دمارایس در ادامه به انواع روشهایی اشاره میکند که کشورها برای دور زدن تحریمهای آمریکا از آن استفاده کردند. نویسنده این گزارش مینویسد: «از جمله ناکامیها ساز و کار اینستکس است که برای تسهیل معاملات با ایران در نظر گرفته شد. روسها برای دور زدن تحریمهای آمریکا سامانه میر را ایجاد کردند». آنچه نشنال اینترست از آن یاد میکند در چارچوب همان بحثی است که مرشایمر تحلیلگر معروف آمریکایی دو روز پیش به آن اشاره و تاکید کرد که آمریکا یک ابرقدرت محسوب نمیشود و در شرایطی که سایر قدرتها ظهور کردهاند، قدرت برتر نظامی خود را از دست داده است. مرشایمر این را هم گفت که واشنگتن دیگر همچون گذشته از قدرت نرم برخوردار نیست و نمیتواند تاثیر مستقیمی بر افکار مردم جهان داشته باشد. شاید تحریمهای گاه و بیگاه علیه کشورها و آسیب رساندن مستقیم به زندگی مردم به از بین رفتن قدرت نرم آمریکا بیارتباط نباشد.